پرسش :
با توجه به اين که جنگ نرم سابقه اي در تاريخ اسلام دارد، اهداف جنگ نرم بر علیه انقلاب اسلامی ما چه می باشد؟
پاسخ :
جنگ نرم عبارت است از استفاده از ابزارهاي فرهنگي و روشهاي نوين که به آرامي در بافت فرهنگي و هويتي يک نظام حرکت مي کند، آثار عميقي از خود به جاي مي گذارد، جبران اثرات آن به سادگي قابل جبران نيست و در نهايت موجب تغيير در مباني يک نظام به سمت الگوهاي مهاجم خواهد شد. به اعتقاد برخي، جنگ نرم به خصوص عمليات رواني آن سابقه اي به قدمت تاريخ انسانيت دارد. از اين حيث کمتر برهه اي از تاريخ حيات سياسي و نظامي بشر را مي توان يافت که فارغ از اين عنصر باشد.
در تاريخ اسلام، روشن کردن آتش از سوي سپاهيان اسلام در شب فتح مکه و ايجاد ترس در دل مکيان از اين راه، نقش مهمي در شکستن مقاومت آنها داشت و قرآن کريم را بر سر نيزه کردن، حيله عمروعاص و شکست دادن سپاه در آستانه پيروزي امام علي(ع) با اين وسيله، نمونه هاي برجسته اي از جنگ هايي است که به اقتضاي فرصت و نبوغ طراحان آن، به منصه ظهور رسيده اند.
در قرآن کريم، آيات زيادي وجود دارد که بيشتر آنها مربوط به جنگ هاي صدر اسلام، در عصر پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله مي باشد. بخشي از اين آيات، در مقام پاسخ گويي به جنگ رواني دشمن و خنثي کردن توطئه هاي آنان مي باشند و بخش ديگري از آيات، که جنبه تعرضي دارند، مي خواهند روحية طرف مقابل را تحت تاثير قرار داده، او را به تسليم وادارند و بخشي ديگر از آيات نيز در زماني که مسلمانان احساس ضعف و شکست مي کنند، درصدد تقويت روحيه آنان است. با مطالعه سنت نيز مي توان روايات متعددي را در اين زمينه ذکر کرد.
پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله با نقشي همه جانبه که در جنگ ها به کار گرفته بود، دگرگوني بزرگي در آيين نبردهاي جديد به وجود آورد. وي جنگ را به تمام جبهه ها کشاند و از هر سلاحي که در اختيارش بود، بهره گرفت و همان طور که نبرد همه جانبه در تمام جبهه ها جريان داشت، «جنگ رواني » نيز با شدت مورد استفاده قرار مي گرفت. جنگ هاي مسلحانه، نتيجة عوامل نظامي، اقتصادي و رواني بوده است و به همين دليل، به «نبرد همه جانبه» تعبير مي شود.[1]
با توجه به گسترة بحث «جنگ رواني در قرآن و سيره نبوي»، از ميان ابزارها و روش هاي جنگ رواني، در اين نوشتار، فقط موضوع «شايعه» مورد بررسي قرار مي گيرد.
پيشينة شايعه در اسلام
در تاريخ اسلام نيز آن جا که ابهام در رخداد مهمی پيش می آمد، شايعات رواج و قوت مي گرفتند. تاريخ غزوات پيامبر صلي الله عليه وآله آکنده از اين گونه شايعات است که غالبا به وسيلة گروه هاي سست عنصر حزب نفاق در سطح صفوف رزم، انتشار مي يافتند و تخم يأس و ترس را در دل ها مي پراکندند. در ذيل، نمونه هايي از اين شايعات را ملاحظه مي کنيد:
الف) در آيات يازدهم و دوازدهم سوره احزاب به شايعات موجود در جنگ احزاب اشاره شده که توسط آن مي خواستند مسلمانان را از جنگ بترسانند و دلسرد کنند آنجا که مي فرمايد: «خدا و پيامبرش جز فريب به ما وعده اي نداده اند».[2] «و گروهي از آنان گفتند: اي مردم يثرب! اين جا، جاي ماندنتان نيست؛ بازگرديد و گروهي از آنان از پيامبر صلي الله عليه و آله رخصت مي طلبيدند و مي گفتند: خانه هاي ما را حفاظي نيست. خانه هايشان بي حفاظ نبود؛ مي خواستند بگريزند».[3]
سلمان فارسي مي گويد: در جنگ احزاب، آن گاه که مشغول حفر خندق بودم، ناگهان با سنگي روبه رو شدم که کار را بر من دشوار کرد و کلنگ در آن کارگر نبود. رسول خدا صلي الله عليه وآله که در آن نزديکي بود، پيش آمد و کلنگ را گرفت و به سنگ زد و برقي زد. از ضربة دوم و سوم نيز برقي جست و سپس سنگ شکست. سلمان پرسيد: يا رسول الله! اين برق ها چه بود؟ فرمود: «تو هم ديدي»؟ گفتم: آري. فرمود: «جرقة اول، کليد فتح يمن بود. جرقة دوم، کليد فتح شام و مغرب زمين و جرقة سوم، کليد فتح مشرق و ايران زمين بود که خدا به من عنايت نمود. اي سلمان! اينها نشانه فتوحاتي است که پس از من، خداوند براي شما خواهد گشود؛ شام، فتح خواهد شد... و هيچ کس را ياراي ستيز با شما نخواهد بود. يمن نيز براي شما فتح خواهد شد و خاور هم براي شما گشوده خواهد گشت و خسرو پرويز پس از فتح کشورش، کشته خواهد شد». سلمان مي گويد: همة اينها را ديدم. پيامبر اين سخنان را هنگامي فرمود که مي ديد چه ترس و بيمي مسلمانان را فرا گرفته است.
ب) در مورد شايعاتي که در جنگ تبوک رواج داشت در آياتي از سوره توبه چنين آمده که: «و اگر به تو مصيبتي رسد، مي گويند: ما چارة کار خويش پيش از اين انديشيده ايم».[4] «و بعضي از ايشان، پيامبر ـ صلي الله عليه وآله و سلم ـ را مي آزارند و مي گويند: او به سخن هر کس گوش مي دهد (او گوش است)».[5] «گفتند: در هواي گرم، به جنگ نرويد».[6]
در تفسير اين آيات آمده که عبدالله بن ابي، که به همراه گروهي از منافقان از حرکت خودداري کرد، گفت: محمد مي خواهد با اين سختي و در هواي گرم و سرزمين دور، با روميان نبرد کند؛ آن هم با سپاهي که تاکنون کسي مانندش را نديده است. گويي محمد جنگ با روميان را ساده پنداشته است. به خدا! گويا مي بينم که فردا اصحاب محمد، همگي به بند اسارت درآيند.
منافقان نيز به پيروي از سرکردة خويش، همين شيوه را در پيش گرفتند و گفتند: مي پندارند جنگ با روميان، مثل جنگ با ديگران است! به خدا قسم! فردا شما را به ريسمان، بسته خواهيم ديد. وديعه بن ثابت هم گفت: نمي دانم چرا قرآن خوانان ما از همه شکم باره تر و به هنگام جنگ، ترسوترند!
اهداف شايعات
انتشار شايعات در جنگ، مي تواند نقش تعيين کننده اي در جنگ ايفا نمايد. در سير غزوات پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله، گاهي شاهد به کارگيري ماهرانة شايعات به عنوان ابزار جنگ رواني هستيم و اين مي رساند که آن حضرت در چهارچوب خط مشي پايدار «دعوت - هدايت » و در پرتو حفظ موجوديت نظام و امنيت ملي، اساساً جنگ و ابزار کارآمد آن را استثنايي از اصل نيرنگ و فريب دانسته اند؛ زيرا: «ان الحرب خدعه»[7] و بر اين پايه، از عواملي که اتحاد احزاب ـ مانند يهود بني قريظه، مشرکان مکه، قبايل غطفان و فزاره ـ را در جنگ خندق، متلاشي ساخت و به موقعيت تهديد کننده و بحراني خاتمه بخشيد، انتشار شايعاتي بود که با مشورت و درايت پيامبرصلي الله عليه وآله توسط نعيم ابن مسعود به اجرا درآمد.[8]
اهداف اصلي
جنگ نرم به عنوان عملي سازمان يافته و برنامه ريزي شده پديده اي هميشگي و پيوسته که اختصاص به مقطع زماني خاصي هم ندارد. با توجه به اين مسأله مي توان اهداف جنگ نرم به خصوص جنبه رواني آن را در يک تقسيم بندي به اهداف سياسي و اهداف نظامي و در تقسيم بندي ديگر، آن را به اهداف و مقاصد استراتژيکي و مقاصد تاکتيکي، تقسيم نمود که البته شرح هر کدام از آنها و يافتن مصاديق شان فرصت و مجال ديگري مي طلبد و از حوصله بحث خارج است.
مي توان تا حدودي برخي از مهمترين اهداف جنگ نرم به خصوص جنبه رواني آن را بدين گونه برشمرد:
1. تأثيرگذاري شديد بر افکار عمومي جامعه مورد هدف، از راه طرح جنگ نرم و با ابزار خبر و اطلاع رساني هدفمند و کنترل شده که نظام سلطه همواره از اين روش براي پيشبرد اهداف خود سود جسته است و البته موفقيت هايي هم در اين زمينه داشته است.
2. ترساندن از مرگ يا فقر يا قدرت خارجي سرکوبگر و پس از آن دعوت به تسليم از راه پخش شايعات و دامن زدن به آن براي ايجاد جو بي اعتمادي و ناامني رواني.
3. اختلاف افکني در صفوف مردم و برانگيختن اختلاف ميان مقام هاي نظامي و سياسي کشور مورد نظر در راستاي تجزيه سياسي کشور.
4. اشاعه بذر يأس و نوميدي درميان مردم و بويژه نسل جوان به منظور بي تفاوت کردن آنها نسبت به کشور خود و تحولات احتمالي آتي.
5.کاهش روحيه و کارآيي رزمي (البته در زمان جنگ نظامي).
6. ايجاد اختلال در سامانه هاي کنترلي و ارتباطي کشور هدف.
7. تبليغات سياه (با هدف براندازي و آشوب) به وسيله شايعه پراکني، پخش تصاوير مستهجن، جوسازي از راه پخش شب نامه ها و... .
8. تقويت نارضايتي هاي ملت به دليل مسائل مذهبي، قومي، سياسي و اجتماعي نسبت به دولت خود به طوري که در مواقع حساس اين نارضايتي ها زمينه تجزيه کشور را فراهم کند.
9. تلاش براي بحراني و حاد نشان دادن اوضاع کشور از راه ارائه اخبار نادرست و نيز تحليل هاي نادرست و اغراق آميز که مقام معظم رهبري نيز در ديدار اخير اعضاي مجلس خبرگان با ايشان به آن اشاره داشته و آن را در راستاي خط تهاجمي دشمن توصيف کردند.
با توجه به تمام مطالبي که گفته شد ضرورت مقابله جدي با جنگ نرم دشمن بر کسي پوشيده نمي ماند. اما در اين ميان وحدت استراتژيک تمام نهادهاي کشور نيز مقدمه اي لازم براي خنثي کردن اهداف و نيات دشمنان است.[9]
اميرمؤمنان علي ـ عليه السّلام ـ مي فرمايند: «مَن فَکرَ قَبلَ العَمَلِ کثُرَ صَوابُهُ؛ هر کسي که قبل از انجام کار بينديشد، راست روي و به مقصد رسيدنش بسيار باشد».[10]
معرفي منبع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ جنگ نرم و وضعيت کنوني ما، مرکز پژوهش هاي فرهنگي و اجتماعي صدرا، تهران، دبيرخانه شوراي فرهنگي، 1388ش.
2ـ راهکارهاي آمريکا براي جنگ نرم با جمهوري اسلامي ايران، مهسا ماه پيشانيان، فصلنامه تخصصي عمليات رواني، س5، ش18، 1386ش.
3ـ نبرد سايه ها، فاطمه مرسلي، تهران، گروه انديشه رحال.
پی نوشتها:
[1]. طلاس، مصطفي، پيامبر و آيين نبرد، ترجمه حسن اکبري مرزناک، مؤسسه انتشارات بعثت، ص515ـ516.
[2]. احزاب / 12.
[3]. احزاب / 13.
[4]. توبه / 50.
[5]. توبه / 61.
[6]. توبه / 81.
[7]. مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، ج33، ص331.
[8]. منبع: خبرگزاري فارس، 16/10/1388.
[9]. منبع: روزنامه ايران 1/2/86 و سايت C:\Documents and Settings\hoghoogh\Desktop؛ سراج 10؛ تاريخچه جنگ نرم.htm.
[10]. غرر الحكم و درر الكلم، ج2، ص650.
منبع: اندیشه قم
جنگ نرم عبارت است از استفاده از ابزارهاي فرهنگي و روشهاي نوين که به آرامي در بافت فرهنگي و هويتي يک نظام حرکت مي کند، آثار عميقي از خود به جاي مي گذارد، جبران اثرات آن به سادگي قابل جبران نيست و در نهايت موجب تغيير در مباني يک نظام به سمت الگوهاي مهاجم خواهد شد. به اعتقاد برخي، جنگ نرم به خصوص عمليات رواني آن سابقه اي به قدمت تاريخ انسانيت دارد. از اين حيث کمتر برهه اي از تاريخ حيات سياسي و نظامي بشر را مي توان يافت که فارغ از اين عنصر باشد.
در تاريخ اسلام، روشن کردن آتش از سوي سپاهيان اسلام در شب فتح مکه و ايجاد ترس در دل مکيان از اين راه، نقش مهمي در شکستن مقاومت آنها داشت و قرآن کريم را بر سر نيزه کردن، حيله عمروعاص و شکست دادن سپاه در آستانه پيروزي امام علي(ع) با اين وسيله، نمونه هاي برجسته اي از جنگ هايي است که به اقتضاي فرصت و نبوغ طراحان آن، به منصه ظهور رسيده اند.
در قرآن کريم، آيات زيادي وجود دارد که بيشتر آنها مربوط به جنگ هاي صدر اسلام، در عصر پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله مي باشد. بخشي از اين آيات، در مقام پاسخ گويي به جنگ رواني دشمن و خنثي کردن توطئه هاي آنان مي باشند و بخش ديگري از آيات، که جنبه تعرضي دارند، مي خواهند روحية طرف مقابل را تحت تاثير قرار داده، او را به تسليم وادارند و بخشي ديگر از آيات نيز در زماني که مسلمانان احساس ضعف و شکست مي کنند، درصدد تقويت روحيه آنان است. با مطالعه سنت نيز مي توان روايات متعددي را در اين زمينه ذکر کرد.
پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله با نقشي همه جانبه که در جنگ ها به کار گرفته بود، دگرگوني بزرگي در آيين نبردهاي جديد به وجود آورد. وي جنگ را به تمام جبهه ها کشاند و از هر سلاحي که در اختيارش بود، بهره گرفت و همان طور که نبرد همه جانبه در تمام جبهه ها جريان داشت، «جنگ رواني » نيز با شدت مورد استفاده قرار مي گرفت. جنگ هاي مسلحانه، نتيجة عوامل نظامي، اقتصادي و رواني بوده است و به همين دليل، به «نبرد همه جانبه» تعبير مي شود.[1]
با توجه به گسترة بحث «جنگ رواني در قرآن و سيره نبوي»، از ميان ابزارها و روش هاي جنگ رواني، در اين نوشتار، فقط موضوع «شايعه» مورد بررسي قرار مي گيرد.
پيشينة شايعه در اسلام
در تاريخ اسلام نيز آن جا که ابهام در رخداد مهمی پيش می آمد، شايعات رواج و قوت مي گرفتند. تاريخ غزوات پيامبر صلي الله عليه وآله آکنده از اين گونه شايعات است که غالبا به وسيلة گروه هاي سست عنصر حزب نفاق در سطح صفوف رزم، انتشار مي يافتند و تخم يأس و ترس را در دل ها مي پراکندند. در ذيل، نمونه هايي از اين شايعات را ملاحظه مي کنيد:
الف) در آيات يازدهم و دوازدهم سوره احزاب به شايعات موجود در جنگ احزاب اشاره شده که توسط آن مي خواستند مسلمانان را از جنگ بترسانند و دلسرد کنند آنجا که مي فرمايد: «خدا و پيامبرش جز فريب به ما وعده اي نداده اند».[2] «و گروهي از آنان گفتند: اي مردم يثرب! اين جا، جاي ماندنتان نيست؛ بازگرديد و گروهي از آنان از پيامبر صلي الله عليه و آله رخصت مي طلبيدند و مي گفتند: خانه هاي ما را حفاظي نيست. خانه هايشان بي حفاظ نبود؛ مي خواستند بگريزند».[3]
سلمان فارسي مي گويد: در جنگ احزاب، آن گاه که مشغول حفر خندق بودم، ناگهان با سنگي روبه رو شدم که کار را بر من دشوار کرد و کلنگ در آن کارگر نبود. رسول خدا صلي الله عليه وآله که در آن نزديکي بود، پيش آمد و کلنگ را گرفت و به سنگ زد و برقي زد. از ضربة دوم و سوم نيز برقي جست و سپس سنگ شکست. سلمان پرسيد: يا رسول الله! اين برق ها چه بود؟ فرمود: «تو هم ديدي»؟ گفتم: آري. فرمود: «جرقة اول، کليد فتح يمن بود. جرقة دوم، کليد فتح شام و مغرب زمين و جرقة سوم، کليد فتح مشرق و ايران زمين بود که خدا به من عنايت نمود. اي سلمان! اينها نشانه فتوحاتي است که پس از من، خداوند براي شما خواهد گشود؛ شام، فتح خواهد شد... و هيچ کس را ياراي ستيز با شما نخواهد بود. يمن نيز براي شما فتح خواهد شد و خاور هم براي شما گشوده خواهد گشت و خسرو پرويز پس از فتح کشورش، کشته خواهد شد». سلمان مي گويد: همة اينها را ديدم. پيامبر اين سخنان را هنگامي فرمود که مي ديد چه ترس و بيمي مسلمانان را فرا گرفته است.
ب) در مورد شايعاتي که در جنگ تبوک رواج داشت در آياتي از سوره توبه چنين آمده که: «و اگر به تو مصيبتي رسد، مي گويند: ما چارة کار خويش پيش از اين انديشيده ايم».[4] «و بعضي از ايشان، پيامبر ـ صلي الله عليه وآله و سلم ـ را مي آزارند و مي گويند: او به سخن هر کس گوش مي دهد (او گوش است)».[5] «گفتند: در هواي گرم، به جنگ نرويد».[6]
در تفسير اين آيات آمده که عبدالله بن ابي، که به همراه گروهي از منافقان از حرکت خودداري کرد، گفت: محمد مي خواهد با اين سختي و در هواي گرم و سرزمين دور، با روميان نبرد کند؛ آن هم با سپاهي که تاکنون کسي مانندش را نديده است. گويي محمد جنگ با روميان را ساده پنداشته است. به خدا! گويا مي بينم که فردا اصحاب محمد، همگي به بند اسارت درآيند.
منافقان نيز به پيروي از سرکردة خويش، همين شيوه را در پيش گرفتند و گفتند: مي پندارند جنگ با روميان، مثل جنگ با ديگران است! به خدا قسم! فردا شما را به ريسمان، بسته خواهيم ديد. وديعه بن ثابت هم گفت: نمي دانم چرا قرآن خوانان ما از همه شکم باره تر و به هنگام جنگ، ترسوترند!
اهداف شايعات
انتشار شايعات در جنگ، مي تواند نقش تعيين کننده اي در جنگ ايفا نمايد. در سير غزوات پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله، گاهي شاهد به کارگيري ماهرانة شايعات به عنوان ابزار جنگ رواني هستيم و اين مي رساند که آن حضرت در چهارچوب خط مشي پايدار «دعوت - هدايت » و در پرتو حفظ موجوديت نظام و امنيت ملي، اساساً جنگ و ابزار کارآمد آن را استثنايي از اصل نيرنگ و فريب دانسته اند؛ زيرا: «ان الحرب خدعه»[7] و بر اين پايه، از عواملي که اتحاد احزاب ـ مانند يهود بني قريظه، مشرکان مکه، قبايل غطفان و فزاره ـ را در جنگ خندق، متلاشي ساخت و به موقعيت تهديد کننده و بحراني خاتمه بخشيد، انتشار شايعاتي بود که با مشورت و درايت پيامبرصلي الله عليه وآله توسط نعيم ابن مسعود به اجرا درآمد.[8]
اهداف اصلي
جنگ نرم به عنوان عملي سازمان يافته و برنامه ريزي شده پديده اي هميشگي و پيوسته که اختصاص به مقطع زماني خاصي هم ندارد. با توجه به اين مسأله مي توان اهداف جنگ نرم به خصوص جنبه رواني آن را در يک تقسيم بندي به اهداف سياسي و اهداف نظامي و در تقسيم بندي ديگر، آن را به اهداف و مقاصد استراتژيکي و مقاصد تاکتيکي، تقسيم نمود که البته شرح هر کدام از آنها و يافتن مصاديق شان فرصت و مجال ديگري مي طلبد و از حوصله بحث خارج است.
مي توان تا حدودي برخي از مهمترين اهداف جنگ نرم به خصوص جنبه رواني آن را بدين گونه برشمرد:
1. تأثيرگذاري شديد بر افکار عمومي جامعه مورد هدف، از راه طرح جنگ نرم و با ابزار خبر و اطلاع رساني هدفمند و کنترل شده که نظام سلطه همواره از اين روش براي پيشبرد اهداف خود سود جسته است و البته موفقيت هايي هم در اين زمينه داشته است.
2. ترساندن از مرگ يا فقر يا قدرت خارجي سرکوبگر و پس از آن دعوت به تسليم از راه پخش شايعات و دامن زدن به آن براي ايجاد جو بي اعتمادي و ناامني رواني.
3. اختلاف افکني در صفوف مردم و برانگيختن اختلاف ميان مقام هاي نظامي و سياسي کشور مورد نظر در راستاي تجزيه سياسي کشور.
4. اشاعه بذر يأس و نوميدي درميان مردم و بويژه نسل جوان به منظور بي تفاوت کردن آنها نسبت به کشور خود و تحولات احتمالي آتي.
5.کاهش روحيه و کارآيي رزمي (البته در زمان جنگ نظامي).
6. ايجاد اختلال در سامانه هاي کنترلي و ارتباطي کشور هدف.
7. تبليغات سياه (با هدف براندازي و آشوب) به وسيله شايعه پراکني، پخش تصاوير مستهجن، جوسازي از راه پخش شب نامه ها و... .
8. تقويت نارضايتي هاي ملت به دليل مسائل مذهبي، قومي، سياسي و اجتماعي نسبت به دولت خود به طوري که در مواقع حساس اين نارضايتي ها زمينه تجزيه کشور را فراهم کند.
9. تلاش براي بحراني و حاد نشان دادن اوضاع کشور از راه ارائه اخبار نادرست و نيز تحليل هاي نادرست و اغراق آميز که مقام معظم رهبري نيز در ديدار اخير اعضاي مجلس خبرگان با ايشان به آن اشاره داشته و آن را در راستاي خط تهاجمي دشمن توصيف کردند.
با توجه به تمام مطالبي که گفته شد ضرورت مقابله جدي با جنگ نرم دشمن بر کسي پوشيده نمي ماند. اما در اين ميان وحدت استراتژيک تمام نهادهاي کشور نيز مقدمه اي لازم براي خنثي کردن اهداف و نيات دشمنان است.[9]
اميرمؤمنان علي ـ عليه السّلام ـ مي فرمايند: «مَن فَکرَ قَبلَ العَمَلِ کثُرَ صَوابُهُ؛ هر کسي که قبل از انجام کار بينديشد، راست روي و به مقصد رسيدنش بسيار باشد».[10]
معرفي منبع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ جنگ نرم و وضعيت کنوني ما، مرکز پژوهش هاي فرهنگي و اجتماعي صدرا، تهران، دبيرخانه شوراي فرهنگي، 1388ش.
2ـ راهکارهاي آمريکا براي جنگ نرم با جمهوري اسلامي ايران، مهسا ماه پيشانيان، فصلنامه تخصصي عمليات رواني، س5، ش18، 1386ش.
3ـ نبرد سايه ها، فاطمه مرسلي، تهران، گروه انديشه رحال.
پی نوشتها:
[1]. طلاس، مصطفي، پيامبر و آيين نبرد، ترجمه حسن اکبري مرزناک، مؤسسه انتشارات بعثت، ص515ـ516.
[2]. احزاب / 12.
[3]. احزاب / 13.
[4]. توبه / 50.
[5]. توبه / 61.
[6]. توبه / 81.
[7]. مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، ج33، ص331.
[8]. منبع: خبرگزاري فارس، 16/10/1388.
[9]. منبع: روزنامه ايران 1/2/86 و سايت C:\Documents and Settings\hoghoogh\Desktop؛ سراج 10؛ تاريخچه جنگ نرم.htm.
[10]. غرر الحكم و درر الكلم، ج2، ص650.
منبع: اندیشه قم