يکشنبه، 6 ارديبهشت 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

امام حسين عليه‌السلام در آخرين لحظه عمرش چه مي‌كرد و چه مي‌گفت؟


پاسخ :
در اين باره دو گونه گزارش به دست ما رسيده است كه به هر دوي آن‌ها اشاره خواهيم نمود:
1. هلال بن‌نافع [كه از سپاهيان عمرسعد بود] مي‌گويد: من با سپاه عمرسعد ايستاده بودم كه فريادگري صدا زد: اي امير! مژده بده، اين شمر است كه حسين را كشت. من از ميان دو صف بيرون آمده، بالاي سر حسين ايستادم، در حالي كه جان مي‌داد. به خدا سوگند، هرگز مغلوب به خون آغشته‌اي زيباتر و نوراني‌تر از او نديده‌ام. فروغ رخسارش و شكوه هيبتش مرا از انديشيدن دربارة كشتنش بازداشت.(1) در آن حالت آب خواست. شنيدم مردي مي‌گفت: هرگز آب نخواهي نوشيد تا به دوزخ درآيي و از چركابه‌هاي آن بنوشي!. حسين به او ‌گفت: نه [من به دوزخ نخواهم رفت و از چركابه‌هاي دوزخ نخواهم نوشيد]. بلكه من نزد جدّم رسول‌خدا مي‌روم و در منزلگاه او در جايگاه صدق و راستي در جوار پروردگار توانا ساكن مي‌شوم و از آب خوش‎گواري كه هرگز بدبو نمي‌شود، خواهم نوشيد. و از دست شما و كاري كه با من كرديد، به جدّم رسول‌خدا، شكايت خواهم كرد (2).
هلال گويد: همه خشمگين شدند، ‌آن چنان كه گويي خداوند در دل هيچ يك از آنان هيچ رحمي قرار نداده است. سر حسين را در حالي كه با آنان مشغول گفت‎ وگو بود، از پيكر بريدند و من از بي‌رحمي آنان به شگفت آمدم و گفتم: به خدا سوگند، هرگز شما را در كاري همراهي نخواهم كرد (3).
2. در مقابل در منابع كهن و معتبر شيعه به نقل از عالم بزرگ جهان تشيع «شيخ طوسي» آمده است: امام حسين در آخرين لحظات عمرش دعاي زير را خوانده است:
اَللّهُمَّ مُتَعٰالِيَ الْمَكٰان، عَظيمَ الْجَبَرُوتِ، شَدِيدَ الْمِحٰالِ، غَنِيٌّ عَنِ الْخَلائِقِ، عَرِيضُ الْكِبْرِيٰاءِ، قٰادِرٌ عَليٰ مٰا تَشٰاءُ، قَرِيبُ الرَّحْمَةِ، صٰادِقُ الوَعْدِ، سٰابِغُ النِّعْمَةِ، حَسَنُ البَلاءِ، قَرِيبٌ إذٰا دُعِيتَ، مُحِيطٌ بِمٰا خَلَقْتَ، قٰابِلُ التَّوْبَةِ لِمَنْ تٰابَ إلَيْكَ، قٰادِرٌ عَليٰ مٰا أرَدْتَ وَ مُدْرِكٌ مٰا طَلَبْتَ وَ شَكُورٌ إذٰا شُكِرْتَ وَ ذَكُورٌ إذٰا ذُكِرْتَ، أدْعُوكَ مُحتٰاجاً وَ أرْغَبُ إلَيْكَ فَقِيراً وَ أفْزَعُ إلَيْكَ خٰائِفاً وَ أبْكِي إلَيْكَ مَكْرُوباً وَ أسْتَعِينُ بِكَ ضَعِيفاً وَ أتَوَكَّلُ عَلَيْكَ كٰافِياً، اُحْكُمْ بَيْنَنٰا وَ بَيْنَ قَوْمِنٰا فَإنَّهُم غَرُّونٰا وَ خَدَعُونٰا وَ خَذَلُونٰا وَ غَدَرُوا بِنٰا وَ قَتَلُونٰا وَ نَحنُ عِتْرَةُ نَبِيِّكَ وَ وَلَدُ حَبِيبِكَ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِاللهِ اَلَّذِي ٱصْطََفَيْتَهُ بِالرِّسٰالَةِ وَائتَمَنْتَهُ عَليٰ وَحيِكَ، فَاجعَلْ لَنٰا مِنْ أمْرِنٰا فَرَجاً وَ مَخرَجاً برَحمَتكَ يٰا أرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.
«خدايا، اي بلند مرتبه، اي بزرگ شوكت، اي سخت انتقام گيرنده، اي بي‌نياز از آفريده‌ها، اي گسترده كبرياء، اي كه به هر چيز كه بخواهي توانايي، رحمتت نزديك، وعده‌ات راست، نعمتت فراوان، آزمايشت نيكوست. آن‎گاه كه تو را بخوانند، نزديك هستي، به آنچه آفريده‌اي، احاطه داري، توبه‌كنندگان را مي‌پذيري، بر آنچه اراده كني، توانايي و در پي هرچه باشي به آن مي‌رسي. اگر شكرت كنند، شكرپذيري، اگر يادت كنند، ياد مي‌‌كني. تو را از روي نياز مي‌خوانم و با تهيدستي به درگاهت مشتاقم و خائفانه به آستانت روي مي‌آورم و با اندوه، به درگاهت مي‌گريم و از روي ناتواني از تو ياري مي‌خواهم و بسنده‌كنان بر تو تكيه مي‌كنم. بين ما و اين گروه داوري كن. اينان ما را فريب دادند و ياري‌مان نكردند. با ما از در نيرنگ درآمدند و ما را كشتند. ما عترت پيامبر تو و فرزندان حبيب تو محمد‌بن‌عبد‌الله هستيم؛ آن‌كه او را به رسالت برگزيدي و او را امين وحي خويش قرار دادي. پس براي ما در كارمان گشايش و رهايي قرار بده، به رحمت خودت، اي مهربان‌‌ترين مهربانان (4).

پی نوشتها:
1 . ... فواللهِ ما رأيتُ قطُّ قَتيلاً مُضَمَّخاً بدَمِه أحسنَ مِنه وَ لا أنورَ وَجهاً وَ لَقد شَغَلَنِي نورُ وَجهِه وَ جَمالُ هيئَتِه عَن الفِكْرَةِ فِي قَتلِه ... .
2 . ابن‌طاووس، الملهوف علي قتلي الطفوف، ص 177. ابن‌نما نيز اين گزارش را با تفاوت‎هايي آورده است. (مثيرالاحزان، ص75). 1
3 . ابن‌طاووس، الملهوف علي قتلي الطفوف، ص 177.2
4 . سيد ابن‌طاووس، اقبال الاعمال، ج3، ص 304 ـ 305؛ شيخ طوسي، مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد،‌ ص 827 ـ 828. 3
منبع:سایت انوار طاها


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما