پرسش :
آیا ارتباط دختر و پسر مجرد از دیدگاه قرآن و اسلام گناه است؟
پاسخ :
مسألهی ارتباط دختر و پسر از زوایای مختلفی قابل ارزیابی است که در آغاز این بحث، به دو نکتهی مهم آن اشاره میکنیم:
نکتهی اول: ایام جوانی، دورهی شور احساسات، شوق جنسی و نشاط جسمی است. با بیدار شدن قوای مختلف جسمی، توجه به مسائل عاطفی و جذّابیتهای ظاهری جنس مخالف زیادتر میشود. این بلوغ طبیعی، در پیدایش دوستیها و روابط دختر و پسر تأثیر به سزایی دارد.
نکته دوم: همهی ما معتقدیم که انسان موفق کسی است که در زندگی، دارای اهداف مشخصی باشد و با برنامهریزی درست و انتخاب راه مناسب، به آن هدف دست یابد.
یک جوان نیز، باید سعی کند راهی را انتخاب نماید که او را به یک زندگی مطلوب، ایدهآل و سرشار از آرامش، کمال و شادی برساند.
انسان دارای نیازمندیهای روحی و جسمی بسیاری است، و همانگونه که به مسایل مادی نیاز دارد، برای رسیدن به تکامل و آرامش به مسایل معنوی نیز نیازمند است. از طرفی دین اسلام دارای مجموعه قوانین کامل و جامعی است که به همهی نیازمندیهای انسان توجه نموده و در تعالیم خود، مصالح عمومی و سعادت دنیا و آخرت را مدّ نظر قرار داده است.
بر این اساس، اسلام برای پاسداری از حریم پاکی و جلوگیری از انحرافات، روابط دختر و پسر را با رعایت ضوابطی پذیرفته و آزادی مطلق و بدون حساب، و دوستیها و عشقبازیهای مصطلح امروزی را ناپسند و مردود شمرده است.
اسلام، صرف صحبت کردن لازم و ضروری زن و مرد را در جریان رسیدگی به کارهای روزمرهی زندگی حرام ندانسته است، اما با توجه به اینکه در زمان جوانی، غرایز جنسی، احساسات و شیفتگی و زیباییهای ظاهری تا حدّ زیادی خودنمایی میکند، ناخودآگاه، روابط ایجاد شده رنگ و لعاب دیگری به خود میگیرد. بنابراین از منظر دین، نمیتوان این گونه روابط را توصیه نمود!
اسلام، در آغاز هر ارتباطی قایل است که باید میان افراد، تعهدی به صورت رسمی ـ هر چند این روابط موقت و برای زمانی محدود باشد ـ ایجاد شود. لذا کسانی که میخواهند با هم رفاقت یا رابطهای داشته باشند (به هر دلیل و بهانهای که باشد، حتی اگر در آینده قصد ازدواج داشته باشند) باید تعهدی رسمی (به صورت عقد دایم یا موقت که احکام آن در توضیح المسائل ذکر شده) میانشان وجود داشته باشد، و در این حالت، ارتباط، دوستی و تماس تلفنی آنها جایز و بدون اشکال است. اما در غیر این صورت، این ارتباط ممکن است منشاء اشکالاتی باشد، زیرا ممکن است ارتباط میان زن و مرد، از نگاه شروع میشود و خداوند در قرآن کریم میفرماید: «به مؤمنان بگو چشمهای خود را (از نگاه به نامحرمان) فروگیرند و عفاف خود را حفظ کنند! این برای آنان پاکیزهتر است. خداوند از آنچه انجام میدهند آگاه است! و به زنان با ایمان بگو چشمهای خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گیرند و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را ـ جز آن مقدار که نمایان است ـ آشکار ننمایند.»[1]
در این آیه، به صراحت دستور داده شده که زن و مرد نامحرم به یکدیگر نگاه نکنند و از نگاههای هوسآلود پرهیز نمایند. به راستی، اگر به این آیهی مبارکه عمل شود و دختر و پسر نامحرم از ابتدا به یکدیگر توجه ننمایند و به هم نگاه نکنند، آیا دوستیها و عشقهای خیابانی به وجود میآید؟
به راستی، آیا روابط میان دختران و پسران جوان، با آن میل و کشش جنسی که طبیعت سنّ جوانی است، از نگاههای آلوده و صحبتهای هوسانگیز خالی و مبرّا است؟
آیا با در نظر گرفتن این کلام صریح الهی میتوان حکم به جواز این گونه روابط صادر نمود؟
شایده عدّهای مدّعی باشند که ما اینگونه روابط را قبول نداریم، بلکه ارتباطی مورد نظر ما است که از این مسایل به دور باشد!
در پاسخ اینان باید گفت: اصرار و تأکید فراوانی که امروزه بر این روابط میشود، شاهدی است بر این که انگیزهی دیگری ـ هر چند به صورت غیر مستقیم و مخفی ـ در این کار موجود است. لذا ممکن است به ظاهر روابطی ایجاد شود که در ابتدا عاری از اینگونه مسایل باشد، اما از آنجا که سنّ جوانی اوج کشش جنسی و عاطفی است، به تدریج و بر طبق طبیعت بشری، این روابط آلوده به نگاهها، صحبتها و رفتارهای هوسآلود میشود.
اگر نگاهی به کشورهای غربی و غربزده بیندازیم که در این زمینه آزادی کامل دارند، چیزی جز مفاسد گوناگون و معضلات مختلف اجتماعی نمییابیم!
دلایل دیدگاه اسلام بر روابط دختر و پسر و شرایط آن :
1. اسلام زن و مرد نامحرم را از صحبت کردن با هم و برخوردهایی که لازمه رسیدگی به کارهای روزمرّه است منع ننموده است البته در صورتی که بدون هیچ شائبهای بوده و به مسائل دیگر آلوده نباشد.[2]
2. حریم نگه داشتن میان زن و مرد نامحرم در متون روایی و در سیره معصومین ـ علیهم السّلام ـ ذکر شده است، سنّت جاری مسلمین از زمان رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ همین بوده و زنانی از شرکت در مجالس و مجامع منع نمیشدهاند ولی همواره اصل «حریم» رعایت میشده و در مساجد و مجامع حتی در کوچه و معبر زن و مرد مختلط نبوده[3] و درب ورودی زنان در مسجدالنبی ـ صلی الله علیه و آله ـ جدا بوده است.
3. اسلام میخواهد جامعه عاری از هرگونه نگاه و رفتار هوسآلود و سرشار از کار و فعّالیت باشد و زن و مرد فارغ از دغدغههای شهوانی به تحصیل و سایر کارهای زندگی برسند لذا زن و مرد از اختلاط بیحدّ و مرز از زیر پاگذاشتن حریمهای عفاف و شرم و حیا باز داشته تا سلامت فرد و جامعه تأمین گردد.[4]
4. اگر حساسیتی نسبت به صحبت نمودن و برخوردهای مستمّرِ دختر و پسر وجود داشته باشد، به روحیات و سن و شرایط ویژه آن دو بستگی دارد، دختر و پسر پس از بلوغ سرشار از غرایز و عواطف بوده و تأثیرپذیری بسیاری دارند، در این سن حکومت و سلطة غرایز جنسی فراگیر میشود و بر اعمال و رفتار و اندیشهی جوان سایه میافکند. احساس نیازی که در جوانان نسبت به جنس مخالف وجود دارد باعث میشود که آنان هر لحظه به دنبال پاسخی برای ارضای آن و جبران کمبود روحی ـ روانی خود باشند.
در بسیاری از برخوردها، دختر و پسر هر چند به بهانههای گوناگون با هم آشنا میشوند امّا اندک اندک براساس تسلّط طبیعی غرایز نگاه و سخن و رفتارشان رنگ و بویی دیگر گرفته و چه بسا بعد از مدتی به یکباره متوجه میشوند عواطف و احساسات و عفت و طهارت آنان بازیچة هوس شده است.
اسلام به نیاز طبیعی زن و مرد توجه کرده و ازدواج را بهترین پاسخ برای نیازهای جسمی و روانی قرار داده است. اسلام خواهان آن است که هرگونه ارتباط تحت ضابطه و در کادر رسمی آن باشد در سایه ازدواج از هرج و مرج جنسی و بیبند و باری ـ که امروزه جوامع غربی شاهد آن است ـ جلوگیری شده و به نیاز طبیعی نیز پاسخ داده شود. اشباع غرایز و سرکوب نکردن آن یک مطلب است و آزادی و رفع مقررات و موازین اخلاقی مطلب دیگری است. اسلام اصرار فراوانی دارد که مسائل جنسی منحصر در خانه و محیط خصوصی باشد و افراد با خروج از خانه دغدغهای جز فعالیت و تلاش از کار و تحصیل نداشته باشند و محیط اجتماع عاری از هر نوع کامیابی جنسی باشد، فلسفه تحریم نظر بازی و تمتعات جنسی غیر قانونی و حرمت خودآرایی برای بیگانه از اینجا نشأت میگیرد.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. احمدی، علی اصغر، تحلیلی تربیتی بر روابط دختر و پسر در ایران، تهران: انجمن اولیاء و مربیان، 1387.
2. اسماعیلی، علی، عشق و روابط پسر و دختر: نکاتی آموزنده و خواندنی برای جوانان، تهران: لاهوتیان، 1384.
3. جوان، عبدالله، بررسی روابط دختر و پسر در ایران و راه کارهای اصلاحی آن، قم: دفتر عقل، 1387.
4. غلامی، یوسف، راز یک فریب، قم: لاهیجی، 1386.
5. رضایی اصفهانی، محمدعلی و جمعی از پژوهشگران، روابط دختر و پسر، پژوهشهای تفسیر و علوم قرآن، 1386.
6. کریمخانی، حمزه، تحلیلی بر روابط دختر و پسر، قم: عطر یاس، 1387.
7. ماجراجو، محسن، روابط دختران و پسران، قم: قدسیان، 1389.
8. محمدی نیا، اسدالله، روابط دختران و پسران: آیا داشتن دوست برای دختران و پسران به سبک غربی معقول است، قم: سبط اکبر، 1391.
9. مقیمی حاجی، ابوالقاسم، جوانان و روابط، قم: مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگی حوزه علمیه قم، 1380.
10. کریمینیا، محمدعلی، دختران دوستیها و عبرتها: فرجام همنشینی و رفاقت با دوستان ناباب، قم: کوثر ادب، 1383.
پی نوشت ها:
[1] . «قل للمؤمنین یغضوا من أبصارهم و یحفظوا فروجهم ذلک ازکی لهم. إن الله خبیر بما یصنعون و قل للمؤمنات یقضضن من أبصارهنّ و یحفظن فروجهنّ، ولا یبدین زینتهنّ الاّ ما ظهر منها» نور:30 و 31.
[2] . جوادی آملی، عبدالله، زن در آئینه جلال و جمال، (چاپ 4، انتشارات اسراء قم، 1378) ص 394.
[3] . مطهری، مرتضی، مسئله حجاب (چاپ 42، انتشارات صدرا، قم 1364) ص 241.
[4] . زن در آئینه جلال و جمال، ص 395 و مسأله حجاب 93.
منبع: اندیشه قم
مسألهی ارتباط دختر و پسر از زوایای مختلفی قابل ارزیابی است که در آغاز این بحث، به دو نکتهی مهم آن اشاره میکنیم:
نکتهی اول: ایام جوانی، دورهی شور احساسات، شوق جنسی و نشاط جسمی است. با بیدار شدن قوای مختلف جسمی، توجه به مسائل عاطفی و جذّابیتهای ظاهری جنس مخالف زیادتر میشود. این بلوغ طبیعی، در پیدایش دوستیها و روابط دختر و پسر تأثیر به سزایی دارد.
نکته دوم: همهی ما معتقدیم که انسان موفق کسی است که در زندگی، دارای اهداف مشخصی باشد و با برنامهریزی درست و انتخاب راه مناسب، به آن هدف دست یابد.
یک جوان نیز، باید سعی کند راهی را انتخاب نماید که او را به یک زندگی مطلوب، ایدهآل و سرشار از آرامش، کمال و شادی برساند.
انسان دارای نیازمندیهای روحی و جسمی بسیاری است، و همانگونه که به مسایل مادی نیاز دارد، برای رسیدن به تکامل و آرامش به مسایل معنوی نیز نیازمند است. از طرفی دین اسلام دارای مجموعه قوانین کامل و جامعی است که به همهی نیازمندیهای انسان توجه نموده و در تعالیم خود، مصالح عمومی و سعادت دنیا و آخرت را مدّ نظر قرار داده است.
بر این اساس، اسلام برای پاسداری از حریم پاکی و جلوگیری از انحرافات، روابط دختر و پسر را با رعایت ضوابطی پذیرفته و آزادی مطلق و بدون حساب، و دوستیها و عشقبازیهای مصطلح امروزی را ناپسند و مردود شمرده است.
اسلام، صرف صحبت کردن لازم و ضروری زن و مرد را در جریان رسیدگی به کارهای روزمرهی زندگی حرام ندانسته است، اما با توجه به اینکه در زمان جوانی، غرایز جنسی، احساسات و شیفتگی و زیباییهای ظاهری تا حدّ زیادی خودنمایی میکند، ناخودآگاه، روابط ایجاد شده رنگ و لعاب دیگری به خود میگیرد. بنابراین از منظر دین، نمیتوان این گونه روابط را توصیه نمود!
اسلام، در آغاز هر ارتباطی قایل است که باید میان افراد، تعهدی به صورت رسمی ـ هر چند این روابط موقت و برای زمانی محدود باشد ـ ایجاد شود. لذا کسانی که میخواهند با هم رفاقت یا رابطهای داشته باشند (به هر دلیل و بهانهای که باشد، حتی اگر در آینده قصد ازدواج داشته باشند) باید تعهدی رسمی (به صورت عقد دایم یا موقت که احکام آن در توضیح المسائل ذکر شده) میانشان وجود داشته باشد، و در این حالت، ارتباط، دوستی و تماس تلفنی آنها جایز و بدون اشکال است. اما در غیر این صورت، این ارتباط ممکن است منشاء اشکالاتی باشد، زیرا ممکن است ارتباط میان زن و مرد، از نگاه شروع میشود و خداوند در قرآن کریم میفرماید: «به مؤمنان بگو چشمهای خود را (از نگاه به نامحرمان) فروگیرند و عفاف خود را حفظ کنند! این برای آنان پاکیزهتر است. خداوند از آنچه انجام میدهند آگاه است! و به زنان با ایمان بگو چشمهای خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گیرند و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را ـ جز آن مقدار که نمایان است ـ آشکار ننمایند.»[1]
در این آیه، به صراحت دستور داده شده که زن و مرد نامحرم به یکدیگر نگاه نکنند و از نگاههای هوسآلود پرهیز نمایند. به راستی، اگر به این آیهی مبارکه عمل شود و دختر و پسر نامحرم از ابتدا به یکدیگر توجه ننمایند و به هم نگاه نکنند، آیا دوستیها و عشقهای خیابانی به وجود میآید؟
به راستی، آیا روابط میان دختران و پسران جوان، با آن میل و کشش جنسی که طبیعت سنّ جوانی است، از نگاههای آلوده و صحبتهای هوسانگیز خالی و مبرّا است؟
آیا با در نظر گرفتن این کلام صریح الهی میتوان حکم به جواز این گونه روابط صادر نمود؟
شایده عدّهای مدّعی باشند که ما اینگونه روابط را قبول نداریم، بلکه ارتباطی مورد نظر ما است که از این مسایل به دور باشد!
در پاسخ اینان باید گفت: اصرار و تأکید فراوانی که امروزه بر این روابط میشود، شاهدی است بر این که انگیزهی دیگری ـ هر چند به صورت غیر مستقیم و مخفی ـ در این کار موجود است. لذا ممکن است به ظاهر روابطی ایجاد شود که در ابتدا عاری از اینگونه مسایل باشد، اما از آنجا که سنّ جوانی اوج کشش جنسی و عاطفی است، به تدریج و بر طبق طبیعت بشری، این روابط آلوده به نگاهها، صحبتها و رفتارهای هوسآلود میشود.
اگر نگاهی به کشورهای غربی و غربزده بیندازیم که در این زمینه آزادی کامل دارند، چیزی جز مفاسد گوناگون و معضلات مختلف اجتماعی نمییابیم!
دلایل دیدگاه اسلام بر روابط دختر و پسر و شرایط آن :
1. اسلام زن و مرد نامحرم را از صحبت کردن با هم و برخوردهایی که لازمه رسیدگی به کارهای روزمرّه است منع ننموده است البته در صورتی که بدون هیچ شائبهای بوده و به مسائل دیگر آلوده نباشد.[2]
2. حریم نگه داشتن میان زن و مرد نامحرم در متون روایی و در سیره معصومین ـ علیهم السّلام ـ ذکر شده است، سنّت جاری مسلمین از زمان رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ همین بوده و زنانی از شرکت در مجالس و مجامع منع نمیشدهاند ولی همواره اصل «حریم» رعایت میشده و در مساجد و مجامع حتی در کوچه و معبر زن و مرد مختلط نبوده[3] و درب ورودی زنان در مسجدالنبی ـ صلی الله علیه و آله ـ جدا بوده است.
3. اسلام میخواهد جامعه عاری از هرگونه نگاه و رفتار هوسآلود و سرشار از کار و فعّالیت باشد و زن و مرد فارغ از دغدغههای شهوانی به تحصیل و سایر کارهای زندگی برسند لذا زن و مرد از اختلاط بیحدّ و مرز از زیر پاگذاشتن حریمهای عفاف و شرم و حیا باز داشته تا سلامت فرد و جامعه تأمین گردد.[4]
4. اگر حساسیتی نسبت به صحبت نمودن و برخوردهای مستمّرِ دختر و پسر وجود داشته باشد، به روحیات و سن و شرایط ویژه آن دو بستگی دارد، دختر و پسر پس از بلوغ سرشار از غرایز و عواطف بوده و تأثیرپذیری بسیاری دارند، در این سن حکومت و سلطة غرایز جنسی فراگیر میشود و بر اعمال و رفتار و اندیشهی جوان سایه میافکند. احساس نیازی که در جوانان نسبت به جنس مخالف وجود دارد باعث میشود که آنان هر لحظه به دنبال پاسخی برای ارضای آن و جبران کمبود روحی ـ روانی خود باشند.
در بسیاری از برخوردها، دختر و پسر هر چند به بهانههای گوناگون با هم آشنا میشوند امّا اندک اندک براساس تسلّط طبیعی غرایز نگاه و سخن و رفتارشان رنگ و بویی دیگر گرفته و چه بسا بعد از مدتی به یکباره متوجه میشوند عواطف و احساسات و عفت و طهارت آنان بازیچة هوس شده است.
اسلام به نیاز طبیعی زن و مرد توجه کرده و ازدواج را بهترین پاسخ برای نیازهای جسمی و روانی قرار داده است. اسلام خواهان آن است که هرگونه ارتباط تحت ضابطه و در کادر رسمی آن باشد در سایه ازدواج از هرج و مرج جنسی و بیبند و باری ـ که امروزه جوامع غربی شاهد آن است ـ جلوگیری شده و به نیاز طبیعی نیز پاسخ داده شود. اشباع غرایز و سرکوب نکردن آن یک مطلب است و آزادی و رفع مقررات و موازین اخلاقی مطلب دیگری است. اسلام اصرار فراوانی دارد که مسائل جنسی منحصر در خانه و محیط خصوصی باشد و افراد با خروج از خانه دغدغهای جز فعالیت و تلاش از کار و تحصیل نداشته باشند و محیط اجتماع عاری از هر نوع کامیابی جنسی باشد، فلسفه تحریم نظر بازی و تمتعات جنسی غیر قانونی و حرمت خودآرایی برای بیگانه از اینجا نشأت میگیرد.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. احمدی، علی اصغر، تحلیلی تربیتی بر روابط دختر و پسر در ایران، تهران: انجمن اولیاء و مربیان، 1387.
2. اسماعیلی، علی، عشق و روابط پسر و دختر: نکاتی آموزنده و خواندنی برای جوانان، تهران: لاهوتیان، 1384.
3. جوان، عبدالله، بررسی روابط دختر و پسر در ایران و راه کارهای اصلاحی آن، قم: دفتر عقل، 1387.
4. غلامی، یوسف، راز یک فریب، قم: لاهیجی، 1386.
5. رضایی اصفهانی، محمدعلی و جمعی از پژوهشگران، روابط دختر و پسر، پژوهشهای تفسیر و علوم قرآن، 1386.
6. کریمخانی، حمزه، تحلیلی بر روابط دختر و پسر، قم: عطر یاس، 1387.
7. ماجراجو، محسن، روابط دختران و پسران، قم: قدسیان، 1389.
8. محمدی نیا، اسدالله، روابط دختران و پسران: آیا داشتن دوست برای دختران و پسران به سبک غربی معقول است، قم: سبط اکبر، 1391.
9. مقیمی حاجی، ابوالقاسم، جوانان و روابط، قم: مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگی حوزه علمیه قم، 1380.
10. کریمینیا، محمدعلی، دختران دوستیها و عبرتها: فرجام همنشینی و رفاقت با دوستان ناباب، قم: کوثر ادب، 1383.
پی نوشت ها:
[1] . «قل للمؤمنین یغضوا من أبصارهم و یحفظوا فروجهم ذلک ازکی لهم. إن الله خبیر بما یصنعون و قل للمؤمنات یقضضن من أبصارهنّ و یحفظن فروجهنّ، ولا یبدین زینتهنّ الاّ ما ظهر منها» نور:30 و 31.
[2] . جوادی آملی، عبدالله، زن در آئینه جلال و جمال، (چاپ 4، انتشارات اسراء قم، 1378) ص 394.
[3] . مطهری، مرتضی، مسئله حجاب (چاپ 42، انتشارات صدرا، قم 1364) ص 241.
[4] . زن در آئینه جلال و جمال، ص 395 و مسأله حجاب 93.
منبع: اندیشه قم