رابطه تعیین مقدرات در شب قدر، با تلاش و اختیار انسان
پرسش :
اگر در شب قدر مقدّرات معیّن می گردد، پس تلاش و اختیار انسان در آینده، چه معنا و مفهومی دارد؟!
پاسخ :
پاسخ اجمالی:
باید توجّه کرد که این مقدّرات و سرنوشت انسان بر اساس اسباب و عللی که «اراده و اختیار بشر» نیز جزئی از آن است، رقم می خورد؛ بنابراین، با وجود تلاش اختیاری انسان مقدراتش تقدیر می شود. ضمن اینکه بخشی از مقدّرات انسان غیر حتمی بوده و قابل تغییر است.
پاسخ تفصیلی:
اختیار انسان و تعیین مقدّرات در شب قدر!
مسأله منوط بودن سرنوشت انسان به اعمال اختیاری و کار و تلاش او، موضوعی عقلانی و مورد تأیید آموزه های دینی است. برای مثال می بینیم که خداوند متعال در آیه 39 سوره نجم می فرماید: «وَ أَن لَیْسَ لِلاْنْسانِ إلاّ ما سعى»؛ (انسان بهره اى جز سعى و کوشش خود ندارد. علاوه بر آن در آیه 38 سوره مدثّر می خوانیم: (هر کس در گرو اعمال خویش است)؛ «کُلُّ نَفْس بِمَا کَسَبَتْ رَهینَةٌ».
این در حالی است که در آموزه های دینی سخن از نزول فرشتگان برای تقدیر امور بندگان در شب قدر به میان آمده است؛(1) و شب قدر به عنوان شبی که مقدّرات جهان و انسان، ارزاق و سرآمد عمرها در آن رقم می خورد، معرّفی شده است.(2) برای مثال در آیات سوم و چهارم سوره دخان می خوانیم: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةٍ مُبارَکَةٍ إِنَّا کُنَّا مُنْذِرِینَ فِیها یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ»؛ (ما این کتاب مبین را در شبى پر برکت نازل کردیم و ما همواره انذار کننده بوده ایم، در آن شب که هر امرى بر طبق حکمت خداوند تنظیم و تعیین مى گردد).
اکنون این سؤال مطرح گردد که: اگر در شب قدر مقدّرات معیّن می گردد، پس تلاش و اختیار انسان چه معنا و مفهومی دارد؟ و چگونه انسان می تواند با تلاش و کوشش سرنوشت خویش را تغییر دهد؟
معنای لغوی و اصطلاحی «قدر» و «تقدیر»؟
در پاسخ به این سؤال ابتدا و پیش از هر چیز توضیحی را به عنوان مقدّمه راجع به معنای لغوی و اصطلاحی «قدر» و «تقدیر» بیان می کنیم.
«قدر» در لغت به معنای اندازه و اندازه گیری است و «تقدیر» نیز به معنای اندازه گیری و تعیین می باشد.(3) معنای لغوی تقدیر در سخنی از امام رضا(علیه السلام) نیز بکار رفته و بدان اینگونه اشاره شده است: «تَقْدِیرُ الشَّیْءِ مِنْ طُولِهِ وَ عَرْضِه»(4)؛ (اندازه گیری هر چیز اعم است از طول و عرض آن).
منظور از معنای اصطلاحی «قدر الهی» نیز عبارت است از اینکه خداوند هر مخلوقى را با اندازه، شرایط، خصوصیّات و توان مخصوصی به وجود می آورد.(5) به عبارت دیگر، خداوند برای هر پدیده ای اندازه و حدود کمی و کیفی و زمانی و مکانی خاصّی قرار داده است که تحت تأثیر علل و عوامل تدریجی تحقّق می یابد.
نقش علل و اسباب و اراده انسان در تقدیرات الهى؟
با توضیحات فوق می گوییم تقدیر الهى در شب قدر به وسیله فرشتگان و بر طبق شایستگی افراد، و میزان ایمان عملشان تعیین می شود. یعنى براى هر کس آن چیزی را مقدّر مى کنند که شایسته آن است؛ یا به تعبیری دیگر، زمینه هایش از ناحیه خود او فراهم شده است و این نه تنها منافاتى با اختیار ندارد، بلکه تاکیدى بر آن است.(6)
خداوند متعال بر اساس نظام سراسر حکمت هستی، چنان مقدّر کرده که بین پدیده های جهان روابطی خاص برقرار است؛ برای مثال می بینیم خوردن برخی غذاها بر تقویت حافظه موثر است. اعمال و کردار اختیارى انسان نیز از این قاعده مستثنی نیست و بین عمل و نتیجه آن رابطه مستقیمی وجود دارد. در شب قدر خداوند متعال رفتارهای برآمده از اختیار انسان را می سنجد و تقدیرشان را بر اساس قالبی تعیین می نماید.
بنابراین، بین تقدیر الهى و اختیار انسان، هیچ منافاتى وجود ندارد؛ زیرا در سلسله علل و شرایط موثّر در سرنوشت انسان، اراده او یکى از علل و اسباب است. لذا می گوییم: آنچه در شب قدر مقدّر می گردد به معنای سلب اختیار از آدمی نیست.
امکان تغییر در تقدیر الهی:
علاوه بر آنچه گفته آمد، هرچند سرنوشت و تقدیر انسان بر اساس اعمال گذشته او معیّن می گردد، امّا انسان می تواند با اختیار خود شرایطی را در آینده فراهم کند که سرنوشت جدیدی را رقم زند. در آن زمان خداوند متعال علل و نتایج پیشین را محو می نماید؛ و شرایط و نتایج جدیدی را مقدّر می گرداند. یعنی هیچ منافاتی ندارد امری که در شب قدر مقدّر شده است، به صورت دیگری تحقّق یابد؛ چون دگرگونی در تقدیر الهی، با تعلّق مشیّت الهی امری ممکن است. چنانکه قرآن در این باره می فرماید: «یَمْحُو اللّهُ مَا یَشَاء وَیُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْکِتَابِ»(7)؛ (خداوند آنچه را بخواهد محو می کند و مندرج می سازد و ام الکتاب [و لوح محفوظ] در نزد اوست). در این آیه به «لوح محفوظ» یا همان «امّ الکتاب» و همچنین «لوح محو و اثبات» اشاره شده است. هر چند آنچه در «امّ الکتاب» ثبت است ـ یعنی قضا و قدر حتمی ـ تغییر پذیر نیست؛ امّا آنچه در «لوح محو و اثبات» ثبت شده است، ـ یعنی قضا و قدر غیر حتمی ـ قابل تغییر و محو و اثبات می باشد.
آموزه های راهگشا و نورانی اهل بیت(علیهم السلام) نیز بر این حقیقت دلالت دارند که امکان پدید آمدن تغییر در قضا و قدر غیرحتمی الهی وجود دارد. امام صادق(علیه السلام) در تبیین اثرات دعا، در توصیه به یکی از شاگردان خود می فرماید: «الدُّعَاءُ یَرُدُّ الْقَضَاءَ بَعْدَ مَا أُبْرِمَ إِبْرَاماً فَأَکْثِرْ مِنَ الدُّعَاءِ فَإِنَّهُ مِفْتَاحُ کُلِّ رَحْمَةٍ وَ نَجَاحُ کُلِّ حَاجَة»(8)؛ (دعا قضای الهی را بر می گرداند اگر چه قضای الهی محکم شده باشد؛ از این رو زیاد دعا کن که آن کلید هر رحمت و بر آوردن هر حاجت است). پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) نیز درباره تأثیر صدقه در زندگی انسان می فرماید: «إِنَّ الصَّدَقَةَ تَدْفَعُ مِیتَةَ السَّوْءِ عَنِ الْإِنْسَانِ»(9)؛ (صدقه، مرگ بد را از انسان دفع می کند). علاوه بر این، در روایت دیگری از امام صادق(علیه السلام) درباره تأثیر صله رحم در سرنوشت آدمی، می خوانیم که: «صِلَةُ الْأَرْحَامِ تُزَکِّی الْأَعْمَالَ وَ تَدْفَعُ الْبَلْوَى وَ تُنْمِی الْأَمْوَالَ وَ تُنْسِئُ لَهُ فِی عُمُرِهِ وَ تُوَسِّعُ فِی رِزْقِهِ»(10)؛ (صله رحم اعمال را پاک می کند، بلا را دفع می نماید، اموال را افزایش می دهد، بر طول عمر می افزاید، و رزق را توسعه می دهد).
بنابراین انسان می تواند با تلاش و انجام عمل صالح و امور خیر سرنوشت شایسته ای را برای خود رقم زند و این امر با مقدّراتی که در شب قدر معیّن می گردد منافاتی ندارد.
پی نوشت:
(1). تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1374هـ.ش، چاپ اول، ج 12، ص 251.
(2). همان، ج 21، ص 147.
(3). قاموس القرآن، قرشى بنایى، على اکبر، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1412 هـ.ق، چاپ ششم، ج 1، ص 246؛ مفردات الفاظ القرآن، راغب أصفهانى، حسین بن محمد، بیروت، دار القلم، 1412هـ.ق، چاپ اول، ج 1، ص 6570؛ لسان العرب، ابن منظور، محمد بن مکرم، محقق/ مصحح: میر دامادى، جمال الدین، بیروت، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، 1414هـ.ق، چاپ سوم، ج 5، ص 74.
(4). الکافی، کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى، على اکبر، آخوندى، محمد، تهران، دار الکتب الإسلامیه، 1407 هـ.ق، چاپ چهارم، ج 1، ص 150.
(5). محاضرات فی الإلهیات؛ سبحانی، جعفر، قم، موسسه امام صادق(علیه السلام)، 1428هـ.ق، چاپ یازدهم، ص 226.
(6). تفسیر نمونه، همان، ج 27، ص 187.
(7). سوره رعد، آیه 39.
(8). الکافی، همان، ج 2، ص 470.
(9). همان، ج 4، ص 5.
(10). همان، ج 2، ص 152.
پرسش های مرتبط:
اگر اراده الهى بر عبودیّت بندگان تعلّق گرفته، چرا گروهى راه کفر را پیش مى گیرند؟!
اگر خداوند می دانسته که بنده ای قرار است جهنّمی شود، چرا او را خلق کرد؟!
«توحید افعالی» یعنی اینکه همه افعال، حرکات و فعّالیّت ها به خدا بر می گردد؛ آیا این تعریف از توحید افعالی مستلزم «جبر گرایی» نیست؟!
آیا عقیده به «توحید افعالی» با «اختیار انسان» منافات ندارد؟!
آیا علم ازلی خداوند به تناول حضرت آدم(علیه السلام) از درخت ممنوعه، سبب «اجبار» او به این گناه بوده است؟
باید توجّه کرد که این مقدّرات و سرنوشت انسان بر اساس اسباب و عللی که «اراده و اختیار بشر» نیز جزئی از آن است، رقم می خورد؛ بنابراین، با وجود تلاش اختیاری انسان مقدراتش تقدیر می شود. ضمن اینکه بخشی از مقدّرات انسان غیر حتمی بوده و قابل تغییر است.
پاسخ تفصیلی:
اختیار انسان و تعیین مقدّرات در شب قدر!
مسأله منوط بودن سرنوشت انسان به اعمال اختیاری و کار و تلاش او، موضوعی عقلانی و مورد تأیید آموزه های دینی است. برای مثال می بینیم که خداوند متعال در آیه 39 سوره نجم می فرماید: «وَ أَن لَیْسَ لِلاْنْسانِ إلاّ ما سعى»؛ (انسان بهره اى جز سعى و کوشش خود ندارد. علاوه بر آن در آیه 38 سوره مدثّر می خوانیم: (هر کس در گرو اعمال خویش است)؛ «کُلُّ نَفْس بِمَا کَسَبَتْ رَهینَةٌ».
این در حالی است که در آموزه های دینی سخن از نزول فرشتگان برای تقدیر امور بندگان در شب قدر به میان آمده است؛(1) و شب قدر به عنوان شبی که مقدّرات جهان و انسان، ارزاق و سرآمد عمرها در آن رقم می خورد، معرّفی شده است.(2) برای مثال در آیات سوم و چهارم سوره دخان می خوانیم: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةٍ مُبارَکَةٍ إِنَّا کُنَّا مُنْذِرِینَ فِیها یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ»؛ (ما این کتاب مبین را در شبى پر برکت نازل کردیم و ما همواره انذار کننده بوده ایم، در آن شب که هر امرى بر طبق حکمت خداوند تنظیم و تعیین مى گردد).
اکنون این سؤال مطرح گردد که: اگر در شب قدر مقدّرات معیّن می گردد، پس تلاش و اختیار انسان چه معنا و مفهومی دارد؟ و چگونه انسان می تواند با تلاش و کوشش سرنوشت خویش را تغییر دهد؟
معنای لغوی و اصطلاحی «قدر» و «تقدیر»؟
در پاسخ به این سؤال ابتدا و پیش از هر چیز توضیحی را به عنوان مقدّمه راجع به معنای لغوی و اصطلاحی «قدر» و «تقدیر» بیان می کنیم.
«قدر» در لغت به معنای اندازه و اندازه گیری است و «تقدیر» نیز به معنای اندازه گیری و تعیین می باشد.(3) معنای لغوی تقدیر در سخنی از امام رضا(علیه السلام) نیز بکار رفته و بدان اینگونه اشاره شده است: «تَقْدِیرُ الشَّیْءِ مِنْ طُولِهِ وَ عَرْضِه»(4)؛ (اندازه گیری هر چیز اعم است از طول و عرض آن).
منظور از معنای اصطلاحی «قدر الهی» نیز عبارت است از اینکه خداوند هر مخلوقى را با اندازه، شرایط، خصوصیّات و توان مخصوصی به وجود می آورد.(5) به عبارت دیگر، خداوند برای هر پدیده ای اندازه و حدود کمی و کیفی و زمانی و مکانی خاصّی قرار داده است که تحت تأثیر علل و عوامل تدریجی تحقّق می یابد.
نقش علل و اسباب و اراده انسان در تقدیرات الهى؟
با توضیحات فوق می گوییم تقدیر الهى در شب قدر به وسیله فرشتگان و بر طبق شایستگی افراد، و میزان ایمان عملشان تعیین می شود. یعنى براى هر کس آن چیزی را مقدّر مى کنند که شایسته آن است؛ یا به تعبیری دیگر، زمینه هایش از ناحیه خود او فراهم شده است و این نه تنها منافاتى با اختیار ندارد، بلکه تاکیدى بر آن است.(6)
خداوند متعال بر اساس نظام سراسر حکمت هستی، چنان مقدّر کرده که بین پدیده های جهان روابطی خاص برقرار است؛ برای مثال می بینیم خوردن برخی غذاها بر تقویت حافظه موثر است. اعمال و کردار اختیارى انسان نیز از این قاعده مستثنی نیست و بین عمل و نتیجه آن رابطه مستقیمی وجود دارد. در شب قدر خداوند متعال رفتارهای برآمده از اختیار انسان را می سنجد و تقدیرشان را بر اساس قالبی تعیین می نماید.
بنابراین، بین تقدیر الهى و اختیار انسان، هیچ منافاتى وجود ندارد؛ زیرا در سلسله علل و شرایط موثّر در سرنوشت انسان، اراده او یکى از علل و اسباب است. لذا می گوییم: آنچه در شب قدر مقدّر می گردد به معنای سلب اختیار از آدمی نیست.
امکان تغییر در تقدیر الهی:
علاوه بر آنچه گفته آمد، هرچند سرنوشت و تقدیر انسان بر اساس اعمال گذشته او معیّن می گردد، امّا انسان می تواند با اختیار خود شرایطی را در آینده فراهم کند که سرنوشت جدیدی را رقم زند. در آن زمان خداوند متعال علل و نتایج پیشین را محو می نماید؛ و شرایط و نتایج جدیدی را مقدّر می گرداند. یعنی هیچ منافاتی ندارد امری که در شب قدر مقدّر شده است، به صورت دیگری تحقّق یابد؛ چون دگرگونی در تقدیر الهی، با تعلّق مشیّت الهی امری ممکن است. چنانکه قرآن در این باره می فرماید: «یَمْحُو اللّهُ مَا یَشَاء وَیُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْکِتَابِ»(7)؛ (خداوند آنچه را بخواهد محو می کند و مندرج می سازد و ام الکتاب [و لوح محفوظ] در نزد اوست). در این آیه به «لوح محفوظ» یا همان «امّ الکتاب» و همچنین «لوح محو و اثبات» اشاره شده است. هر چند آنچه در «امّ الکتاب» ثبت است ـ یعنی قضا و قدر حتمی ـ تغییر پذیر نیست؛ امّا آنچه در «لوح محو و اثبات» ثبت شده است، ـ یعنی قضا و قدر غیر حتمی ـ قابل تغییر و محو و اثبات می باشد.
آموزه های راهگشا و نورانی اهل بیت(علیهم السلام) نیز بر این حقیقت دلالت دارند که امکان پدید آمدن تغییر در قضا و قدر غیرحتمی الهی وجود دارد. امام صادق(علیه السلام) در تبیین اثرات دعا، در توصیه به یکی از شاگردان خود می فرماید: «الدُّعَاءُ یَرُدُّ الْقَضَاءَ بَعْدَ مَا أُبْرِمَ إِبْرَاماً فَأَکْثِرْ مِنَ الدُّعَاءِ فَإِنَّهُ مِفْتَاحُ کُلِّ رَحْمَةٍ وَ نَجَاحُ کُلِّ حَاجَة»(8)؛ (دعا قضای الهی را بر می گرداند اگر چه قضای الهی محکم شده باشد؛ از این رو زیاد دعا کن که آن کلید هر رحمت و بر آوردن هر حاجت است). پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) نیز درباره تأثیر صدقه در زندگی انسان می فرماید: «إِنَّ الصَّدَقَةَ تَدْفَعُ مِیتَةَ السَّوْءِ عَنِ الْإِنْسَانِ»(9)؛ (صدقه، مرگ بد را از انسان دفع می کند). علاوه بر این، در روایت دیگری از امام صادق(علیه السلام) درباره تأثیر صله رحم در سرنوشت آدمی، می خوانیم که: «صِلَةُ الْأَرْحَامِ تُزَکِّی الْأَعْمَالَ وَ تَدْفَعُ الْبَلْوَى وَ تُنْمِی الْأَمْوَالَ وَ تُنْسِئُ لَهُ فِی عُمُرِهِ وَ تُوَسِّعُ فِی رِزْقِهِ»(10)؛ (صله رحم اعمال را پاک می کند، بلا را دفع می نماید، اموال را افزایش می دهد، بر طول عمر می افزاید، و رزق را توسعه می دهد).
بنابراین انسان می تواند با تلاش و انجام عمل صالح و امور خیر سرنوشت شایسته ای را برای خود رقم زند و این امر با مقدّراتی که در شب قدر معیّن می گردد منافاتی ندارد.
پی نوشت:
(1). تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1374هـ.ش، چاپ اول، ج 12، ص 251.
(2). همان، ج 21، ص 147.
(3). قاموس القرآن، قرشى بنایى، على اکبر، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1412 هـ.ق، چاپ ششم، ج 1، ص 246؛ مفردات الفاظ القرآن، راغب أصفهانى، حسین بن محمد، بیروت، دار القلم، 1412هـ.ق، چاپ اول، ج 1، ص 6570؛ لسان العرب، ابن منظور، محمد بن مکرم، محقق/ مصحح: میر دامادى، جمال الدین، بیروت، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، 1414هـ.ق، چاپ سوم، ج 5، ص 74.
(4). الکافی، کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى، على اکبر، آخوندى، محمد، تهران، دار الکتب الإسلامیه، 1407 هـ.ق، چاپ چهارم، ج 1، ص 150.
(5). محاضرات فی الإلهیات؛ سبحانی، جعفر، قم، موسسه امام صادق(علیه السلام)، 1428هـ.ق، چاپ یازدهم، ص 226.
(6). تفسیر نمونه، همان، ج 27، ص 187.
(7). سوره رعد، آیه 39.
(8). الکافی، همان، ج 2، ص 470.
(9). همان، ج 4، ص 5.
(10). همان، ج 2، ص 152.
پرسش های مرتبط:
اگر اراده الهى بر عبودیّت بندگان تعلّق گرفته، چرا گروهى راه کفر را پیش مى گیرند؟!
اگر خداوند می دانسته که بنده ای قرار است جهنّمی شود، چرا او را خلق کرد؟!
«توحید افعالی» یعنی اینکه همه افعال، حرکات و فعّالیّت ها به خدا بر می گردد؛ آیا این تعریف از توحید افعالی مستلزم «جبر گرایی» نیست؟!
آیا عقیده به «توحید افعالی» با «اختیار انسان» منافات ندارد؟!
آیا علم ازلی خداوند به تناول حضرت آدم(علیه السلام) از درخت ممنوعه، سبب «اجبار» او به این گناه بوده است؟