تفاوت اعتقادی والدین و تربیت بچه ها
پرسش :
پدر و مادری که از نظر اعتقادی با هم تفاوت دارند، چه طور بچّه های خود را تربیت کنند؟
پاسخ :
پاسخ از حجت الاسلام سیدعلیرضا تراشیون (کارشناس و مشاور تربیت کودک و نوجوان):
به نظر می آید که والدین باید در این زمینه با هم توافقاتی داشته باشند.
زن و مرد باید دقّت کنند که وقتی می خواهند با هم ازدواج کنند، از نظر اعتقادی با هم تناسب داشته باشند؛ چون وقتی ما این دقّت ها را نمی کنیم، در این زمان ها با مشکلاتی مواجه می شویم؛ چراکه نمی دانیم آیا بچّه، با آیین و مرام و روش و اعتقادات پدر حرکت کند یا مادر؟ یعنی خود این دو با هم بر سر این جریان که اهمیّت زیادی هم در زندگی دارد، دچار اختلاف می شوند و بچّه ها هم اینها را دریافت می کنند.
حالا پیشنهاد مشخّص من برای این خانواده این است که سعی کنند که مسئولیّت تربیتی را به عهده ی آن یکی از والدین قرار بدهند که از لحاظ دینی و تربیتی کامل تر است؛ البته اصل بر این است که دیگری هم به میدان بیاید و از نظر اعتقادی و دینی خودش را ارتقاء بدهد؛ ولی اگر این کار را نکرد، خیلی نظرات دینی و تربیتی اش را وارد منطقه تربیتی فرزندان نکند و این خود کنترلی را درباره ی خودش داشته باشد.
استفاده از روش حواس پرتی
در اینجا نکته ی قابل توجّه این است اگر اختلاف دینی و عقیدتی والدین خیلی زیاد است، مثلاً مادر نماز می خواند ولی پدر نمی خواند، در این مواقع ما باید مراقب باشیم؛ چرا که ممکن است لجاجت هایی هم در این زمینه اتّفاق بیافتد.
ما در این مورد توصیه می کنیم که باید از همان شیوه ی حواس پرتی مرسوم استفاده کرد؛ یعنی اگر پدر در خانه اعتقادات منفی خود را بروز می دهد، ما فرزند خودمان را به کاری مشغول کنیم تا به رفتار پدر دقّت نکند و نبیند که پدرش چه می گوید و چه رفتاری را از خود نشان می دهد؛ البته بالاخره آسیب وجود دارد، ولی ما با این روش ها سعی می کنیم که شدّت آن را کم تر کنیم.
پس من در اینجا دو نکته را عرض کردم؛ نکته اوّل این بود که والدین مسئولیت تربیتی را به عهده کسی قرار دهند که از نظر اعتقادی و تربیتی اصلح است، و نکته دوّم این که والدین سعی کنند که در آن نقاط طلاقی که می داند موجب مشکل بیشتر در این زمینه می شود، حواس بچّه ها را به وسیله ی بازی و یا هر کار مثبت دیگری پرت کند.
استفاده از مدیریت و اقتدار پدر
حال اگر فرد مذهبی در این خانواده، پدر باشد و ایشان هم بیشتر روز را بیرون از خانه باشد. در این مورد ما می گوییم که مدیر تربیتی پدر است؛ یعنی در اینجا پدر باید یک سری از انتظارات تربیتی را از مادر بخواهد.
در واقع پدر از مادر بخواهد که در پنج یا شش نکته تربیتی وارد نشود؛ چراکه ممکن است تاثیرات منفی داشته باشد؛ مثلاً ا پدر می تواند به همسر خود بگوید که این موسیقی ها که تو گوش می کنی، در روح و روان خانواده تاثیر می گذارد؛ لذا جلو این کار را بگیر؛ البته ما نمی خواهیم بگوییم که این کار را با دعوا انجام دهند! امّا بالاخره پدر از همان مدیریت خودش استفاده کند.
مدیریت یک اقتدار است و اقتدار هم غیر از استبداد است؛ یعنی پدر از مادر بخواهد که او در محیط خانه این کار را انجام ندهد. ببینید، بالاخره از نظر حقوقی هم همین طور است که مدیریّت تربیتی به عهده ی پدر خانواده است؛ لذا می تواند خواسته ی خود را به همسر بگوید و از او مطالبه کند.
سپردن به مهد کودک
امّا اگر دیدند که همسر زیر بار این گفته ها و مسئولیت ها نمی رود، حتماً این فرزند سه یا چهار ساله را به یک مهد مطمئن بسپارند تا در ساعاتی از شبانه روز که بچّه پدر را نمی بیند و در بیرون از خانه مشغولیت دارد، او هم در خانه نباشد و زمانی که در کنار هم هستند، با مدیریت و کنترلی که پدر می تواند داشته باشد، این کار را انجام دهند.
به نظر می آید که والدین باید در این زمینه با هم توافقاتی داشته باشند.
زن و مرد باید دقّت کنند که وقتی می خواهند با هم ازدواج کنند، از نظر اعتقادی با هم تناسب داشته باشند؛ چون وقتی ما این دقّت ها را نمی کنیم، در این زمان ها با مشکلاتی مواجه می شویم؛ چراکه نمی دانیم آیا بچّه، با آیین و مرام و روش و اعتقادات پدر حرکت کند یا مادر؟ یعنی خود این دو با هم بر سر این جریان که اهمیّت زیادی هم در زندگی دارد، دچار اختلاف می شوند و بچّه ها هم اینها را دریافت می کنند.
حالا پیشنهاد مشخّص من برای این خانواده این است که سعی کنند که مسئولیّت تربیتی را به عهده ی آن یکی از والدین قرار بدهند که از لحاظ دینی و تربیتی کامل تر است؛ البته اصل بر این است که دیگری هم به میدان بیاید و از نظر اعتقادی و دینی خودش را ارتقاء بدهد؛ ولی اگر این کار را نکرد، خیلی نظرات دینی و تربیتی اش را وارد منطقه تربیتی فرزندان نکند و این خود کنترلی را درباره ی خودش داشته باشد.
استفاده از روش حواس پرتی
در اینجا نکته ی قابل توجّه این است اگر اختلاف دینی و عقیدتی والدین خیلی زیاد است، مثلاً مادر نماز می خواند ولی پدر نمی خواند، در این مواقع ما باید مراقب باشیم؛ چرا که ممکن است لجاجت هایی هم در این زمینه اتّفاق بیافتد.
ما در این مورد توصیه می کنیم که باید از همان شیوه ی حواس پرتی مرسوم استفاده کرد؛ یعنی اگر پدر در خانه اعتقادات منفی خود را بروز می دهد، ما فرزند خودمان را به کاری مشغول کنیم تا به رفتار پدر دقّت نکند و نبیند که پدرش چه می گوید و چه رفتاری را از خود نشان می دهد؛ البته بالاخره آسیب وجود دارد، ولی ما با این روش ها سعی می کنیم که شدّت آن را کم تر کنیم.
پس من در اینجا دو نکته را عرض کردم؛ نکته اوّل این بود که والدین مسئولیت تربیتی را به عهده کسی قرار دهند که از نظر اعتقادی و تربیتی اصلح است، و نکته دوّم این که والدین سعی کنند که در آن نقاط طلاقی که می داند موجب مشکل بیشتر در این زمینه می شود، حواس بچّه ها را به وسیله ی بازی و یا هر کار مثبت دیگری پرت کند.
استفاده از مدیریت و اقتدار پدر
حال اگر فرد مذهبی در این خانواده، پدر باشد و ایشان هم بیشتر روز را بیرون از خانه باشد. در این مورد ما می گوییم که مدیر تربیتی پدر است؛ یعنی در اینجا پدر باید یک سری از انتظارات تربیتی را از مادر بخواهد.
در واقع پدر از مادر بخواهد که در پنج یا شش نکته تربیتی وارد نشود؛ چراکه ممکن است تاثیرات منفی داشته باشد؛ مثلاً ا پدر می تواند به همسر خود بگوید که این موسیقی ها که تو گوش می کنی، در روح و روان خانواده تاثیر می گذارد؛ لذا جلو این کار را بگیر؛ البته ما نمی خواهیم بگوییم که این کار را با دعوا انجام دهند! امّا بالاخره پدر از همان مدیریت خودش استفاده کند.
مدیریت یک اقتدار است و اقتدار هم غیر از استبداد است؛ یعنی پدر از مادر بخواهد که او در محیط خانه این کار را انجام ندهد. ببینید، بالاخره از نظر حقوقی هم همین طور است که مدیریّت تربیتی به عهده ی پدر خانواده است؛ لذا می تواند خواسته ی خود را به همسر بگوید و از او مطالبه کند.
سپردن به مهد کودک
امّا اگر دیدند که همسر زیر بار این گفته ها و مسئولیت ها نمی رود، حتماً این فرزند سه یا چهار ساله را به یک مهد مطمئن بسپارند تا در ساعاتی از شبانه روز که بچّه پدر را نمی بیند و در بیرون از خانه مشغولیت دارد، او هم در خانه نباشد و زمانی که در کنار هم هستند، با مدیریت و کنترلی که پدر می تواند داشته باشد، این کار را انجام دهند.