راهکارهایی برای پیشگیری و درمان آسیبهای فضای مجازی
پرسش :
چند وقت پیش پسرم، با من مشکلی را درمیان گذاشت و مشکل از این قرار بود که پسرم در حین استفاده از اینترنت به صورت اتفاقی چند بار به سایت های بد سر زده است و همین تاثیر خیلی بدی در روحیه او گذاشته است؛ حتی در همین اواخر احساس کردم که افکار منفی او را رها نمی کند؛ به همین دلیل با هماهنگی هم کامپیوتر را کنار گذاشتیم و من ایشان را به ورزش ترغیب کردم و الان هم به ورزش روی آورده است. حالا از کارشناس محترم برنامه درخواست دارم که هم فرزندم را یاری کنند و هم بفرمایند که برای ما اولیا چه راهکارهایی دارند؟
پاسخ :
پاسخ از حجت الاسلام سیدعلیرضا تراشیون (کارشناس و مشاور تربیت کودک و نوجوان):
این مشکل، یک مشکل بسیار جدّی و در حدّ همان ماهواره است. در جامعه ما با رشد این صنایع و فنون این مشکلات بیشتر می شود و این طور نیست که راه گریزی از آن نداشته باشیم. من فکر می کنم که اگر قبل از این که بچّه های ما با این وسایل آشنا شوند، خانواده را سالم سازی کنیم، نیمی از کار را انجام داده ایم و حتی می خواهم بگویم که بیش از نیمی از کار را ما انجام داده ایم؛ این حرف یعنی چه؟ یعنی قبل از مشکل، واکسن بزنیم و قبل از این که بچّه ها به این درد مبتلا شوند، [آن ها را واکسینه کنیم].
پدر هایی که هنوز بچّه های کوچکتری دارند و یا نوجوان آن ها تازه با این وسایل آشنا شده اند، [بدانند که اگر به آن ها] واکسن بزنیم و دائما در خانواده این مسئله را بیان کنیم و دائما درباره ی مشکلات اینترنت هشدار دهیم، [باعث می شود که] آن ها با حالت پدافندی وارد عرصه شوند. [در این صورت،] فکر می کنم که کمترین خطر را داشته باشیم.
امّا پدرها و مادرها نباید این فضای مجازی را لجام گسیخته در اختیار بچّه ها قرار بدهند و دقّت کنند که اگر بچّه ها می خواهند در خانه به اینترنت وصل شوند، حتما در زمان هایی باشد که قابل کنترل باشند و خود پدر هم حضور داشته باشد و در کنار فرزندان بنشیند و به آن ها بگوید که بیایید با هم از اینترنت استفاده کنیم. به آن ها استفاده سالم را آموزش بدهد، آن ها را همراهی کند و به آن ها بگوید که اگر مشکلی داشتید، به من بگویید تا با هم در اینترنت جواب سوالت را پیدا کنیم.
پدر باید [برای این مسائل] وقت بگذارد. ما نمی توانیم امروزه بچّه را رها کنیم و به بهانه های مختلفی که ممکن است بچّه ها برای ما ایجاد کنند، به آن ها بگوییم که خودت از اینترنت استفاده کن؛ [مثلا ممکن است به ما] بگویند که به خاطر تحقیق، به خاطر پژوهش و یا این که معلم گفته است، [می خواهیم از اینترنت استفاده کنیم]؛ این بهانه ها در امروز زیاد است.
من خواهش می کنم که پدرها بچّه را تنها قرار ندهند؛ چطور وقتی این بچّه می خواهد به استخر و شنا برود، پدر به او می گوید بیا با خودم برویم و وقتی هم که می رود، دست او را می گیرد و او را در جاهای عمیق نمی برد! خوب اینترنت هم مانند استخر است؛ خطر اینترنت همانند خطر استخر است؛ اینترنت هم قسمت عمیق دارد و هم قسمت متعادل دارد. خب در این جا پدر باید وقت بگذارد و به فرزند خودش بگوید که بیا با هم برویم و وقتی که کار فرزند تمام شد، اینترنت را قطع کند و کنترل او هم در دست پدر باشد تا این که اگر باز هم لازم شد، با هم بروند.
این روند تا مدّتی باشد که پدر استفاده سالم را به فرزند آموزش دهد؛ من فکر می کنم که بچّه ها استفاده سالم را سریع یاد می گیرند. اگر هم می خواهند بچّه را با اینترنت تنها بگذارند، امکان اتصال به سایت های مختلف را بردارند؛ مثلا می توانند فقط از طریق اینترنت “تبیان“ فضایی را ایجاد کنند که فقط برای تحقیق و پژوهش باشد. و این مسئله امکان پذیر است و چیزی هم از اینترنت عادی کم ندارد. خب چرا ما این کار را نکنیم؟ چرا این امکان را محدود نکنیم؟ در ابتدا باید این امکان را محدود کرد.
این آقایی که تماس گرفتند و فرمودند: فرزندش ناخواسته وارد این سایت های نامربوط شده است، اگر ایشان از طریق سایت تبیان متصل می شد و امکان دسترسی به سایت دیگر را برای فرزندش قطع می کرد، این اتفاق نمی افتاد.
حالا این اتفاق افتاده است ما باید چه کار کنیم؟ من فکر می کنم که اگر این اتّفاق امروز نمی افتاد، بعدها می افتاد. در این حالت ما باید اطلاع رسانی کنیم و خطراتی را که در مورد گذشته بیان کردم، [برای آن ها بیان کنیم و بگوییم] که این ها چه آثار سویی بر خانواده، بر اخلاق، بر دین، بر اعتقادات، و بر آخرت انسان دارند.
اگر این ها را به او بگوییم و کاری کنیم که خود او متوجّه شود و خطرات را بشناسد، [خیلی بهتر است] که اگر یک وقتی، در عرصه ای قرار گرفت [که باید خود او تصمیم بگیرد] و یا مثلا به کافی نت رفت، یا در جمع دوستان قرار گرفت، فرزند بتواند راه درست را انتخاب کند. این طور نباشد که ما تنها در خانه، تحت کنترل شدید و همراه با تحکم، فضایی را حاکم کنیم.
باید مطالب را طوری برای او بیان کنیم [تا متوجّه شود]. [و به او بگویم] که اشکالی ندارد! این تو و این اینترنت؛ امّا بدان [چه خطر هایی در کمین است].
[البته نمی شود این برخورد را] در همه ی سنین انجام داد. وقتی فرزند از سنین شانزده سال، هفده سال گذشت، می توانیم این کار را انجام دهیم و الا زیر این سن نمی توانیم به بچّه فرصت انتخاب بدهیم. بعضی ها می گویند که بچّه ها باید فرصت انتخاب داشته باشند؛ ولی در چه سنّی باید این کار انجام گیرد؟ این حرف مانند این می ماند که بچّه ای که هنوز معنای سم را نمی فهمد، در سن دو سالگی او را با سم آشنا کنیم. بچّه ای که معنای سمّ و معنای مرگ را نمی فهمد، باید اوّل معنای مرگ و سمّ را توضیح بدهیم و بعد به او فرصت انتخاب بدهیم.
به او بگوییم که این مسائل و خطرات وجود دارد؛ ببین الان چه فشار روانی بر تو وارد شده است! ببین چه صدماتی به روحت، به دینت و به اعتقاداتت وارد شده است.
البته این پدر گفتند که او را وادار کرده اند که ورزش کند. اشکالی ندارد؛ البته باید از او بخواهید، نه این که او را وادار کنید. همچنین به او بگویید که روزه بگیرد تا این آثار سوء در او از بین برود؛ ولی به هر حال این اتفاق افتاده است. حال باید چه کار کنیم؟ این تصاویر در ذهن او می ماند و قطعا آثار سویی هم خواهد داشت که البته راه جبران هم دارد.
برای جبران می توانید به او بگویید که ما در روایت داریم، اگر انسان تصاویر زشتی را دیده باشد، با نگاه کردن به خطوط قرآن، با نگاه کردن به سیمای علمای ربّانی، با نگاه کردن به سیمای پدر و مادر، با نگاه کردن به خانه کعبه و تصاویری که معنویّت را برای ما تداعی می کند، می تواند آثار سو را از بین ببرد؛ ولی باز هم این در ذهن کودک ما می ماند. باید چه کار کنیم؟ باید دست او را بگیریم و آگاهانه او را از این درّه ی صعب العبور بگذرانیم و به او بگوییم که این موارد هم در زندگی وجود دارد.
بعضی ها می گویند که بگذارید این نوجوان تا آخر، راه را برود تا چشمش ارضا شود؛ من این را توصیه نمی کنم و فکر می کنم که برای نوجوان در اوج نوجوانی، این راه خیلی خطرناک است و همه نمی توانند از این درّه به سلامت عبور کنند؛ اما می توانیم به او بگوییم که دیگر وارد اینترنت نشو، [که اگر وارد شوی] این آثار سو را می بینی. حالا برای خودت یک جریمه قرار بده، یا اینکه به من اجازه بده کمکت کنم. در این جا به او فرصت انتخاب بدهید و بگویید: آیا به من اجازه می دهی تو را کمک کنم و این سایت ها را با هم ببندیم و هر کاری که داشتی از طریق سایت تبیان بروی و کارت را انجام بدهی؟
اگر خودش این درخواست را قبول کرد، ما نیز همین کار را بکنیم و به این طریق او را محدود کنیم؛ چون به هر حال شیطان او را تنها نمی گذارد و رها نمی کند. من از این پدر درخواست می کنم که از فرزندش بخواهد تا این فرصت را به او بدهد تا اینترنت را قطع کنند و از کانال های دیگر از اینترنت استفاده کنند؛ تا زمانی که فرزند به بلوغ کامل عقلی رسید و این ها برای او عادی شد و برای او خطرساز نبود. آن وقت خودش فرصت انتخاب دارد.
پرسش های مرتبط:
این مشکل، یک مشکل بسیار جدّی و در حدّ همان ماهواره است. در جامعه ما با رشد این صنایع و فنون این مشکلات بیشتر می شود و این طور نیست که راه گریزی از آن نداشته باشیم. من فکر می کنم که اگر قبل از این که بچّه های ما با این وسایل آشنا شوند، خانواده را سالم سازی کنیم، نیمی از کار را انجام داده ایم و حتی می خواهم بگویم که بیش از نیمی از کار را ما انجام داده ایم؛ این حرف یعنی چه؟ یعنی قبل از مشکل، واکسن بزنیم و قبل از این که بچّه ها به این درد مبتلا شوند، [آن ها را واکسینه کنیم].
پدر هایی که هنوز بچّه های کوچکتری دارند و یا نوجوان آن ها تازه با این وسایل آشنا شده اند، [بدانند که اگر به آن ها] واکسن بزنیم و دائما در خانواده این مسئله را بیان کنیم و دائما درباره ی مشکلات اینترنت هشدار دهیم، [باعث می شود که] آن ها با حالت پدافندی وارد عرصه شوند. [در این صورت،] فکر می کنم که کمترین خطر را داشته باشیم.
امّا پدرها و مادرها نباید این فضای مجازی را لجام گسیخته در اختیار بچّه ها قرار بدهند و دقّت کنند که اگر بچّه ها می خواهند در خانه به اینترنت وصل شوند، حتما در زمان هایی باشد که قابل کنترل باشند و خود پدر هم حضور داشته باشد و در کنار فرزندان بنشیند و به آن ها بگوید که بیایید با هم از اینترنت استفاده کنیم. به آن ها استفاده سالم را آموزش بدهد، آن ها را همراهی کند و به آن ها بگوید که اگر مشکلی داشتید، به من بگویید تا با هم در اینترنت جواب سوالت را پیدا کنیم.
پدر باید [برای این مسائل] وقت بگذارد. ما نمی توانیم امروزه بچّه را رها کنیم و به بهانه های مختلفی که ممکن است بچّه ها برای ما ایجاد کنند، به آن ها بگوییم که خودت از اینترنت استفاده کن؛ [مثلا ممکن است به ما] بگویند که به خاطر تحقیق، به خاطر پژوهش و یا این که معلم گفته است، [می خواهیم از اینترنت استفاده کنیم]؛ این بهانه ها در امروز زیاد است.
من خواهش می کنم که پدرها بچّه را تنها قرار ندهند؛ چطور وقتی این بچّه می خواهد به استخر و شنا برود، پدر به او می گوید بیا با خودم برویم و وقتی هم که می رود، دست او را می گیرد و او را در جاهای عمیق نمی برد! خوب اینترنت هم مانند استخر است؛ خطر اینترنت همانند خطر استخر است؛ اینترنت هم قسمت عمیق دارد و هم قسمت متعادل دارد. خب در این جا پدر باید وقت بگذارد و به فرزند خودش بگوید که بیا با هم برویم و وقتی که کار فرزند تمام شد، اینترنت را قطع کند و کنترل او هم در دست پدر باشد تا این که اگر باز هم لازم شد، با هم بروند.
این روند تا مدّتی باشد که پدر استفاده سالم را به فرزند آموزش دهد؛ من فکر می کنم که بچّه ها استفاده سالم را سریع یاد می گیرند. اگر هم می خواهند بچّه را با اینترنت تنها بگذارند، امکان اتصال به سایت های مختلف را بردارند؛ مثلا می توانند فقط از طریق اینترنت “تبیان“ فضایی را ایجاد کنند که فقط برای تحقیق و پژوهش باشد. و این مسئله امکان پذیر است و چیزی هم از اینترنت عادی کم ندارد. خب چرا ما این کار را نکنیم؟ چرا این امکان را محدود نکنیم؟ در ابتدا باید این امکان را محدود کرد.
این آقایی که تماس گرفتند و فرمودند: فرزندش ناخواسته وارد این سایت های نامربوط شده است، اگر ایشان از طریق سایت تبیان متصل می شد و امکان دسترسی به سایت دیگر را برای فرزندش قطع می کرد، این اتفاق نمی افتاد.
حالا این اتفاق افتاده است ما باید چه کار کنیم؟ من فکر می کنم که اگر این اتّفاق امروز نمی افتاد، بعدها می افتاد. در این حالت ما باید اطلاع رسانی کنیم و خطراتی را که در مورد گذشته بیان کردم، [برای آن ها بیان کنیم و بگوییم] که این ها چه آثار سویی بر خانواده، بر اخلاق، بر دین، بر اعتقادات، و بر آخرت انسان دارند.
اگر این ها را به او بگوییم و کاری کنیم که خود او متوجّه شود و خطرات را بشناسد، [خیلی بهتر است] که اگر یک وقتی، در عرصه ای قرار گرفت [که باید خود او تصمیم بگیرد] و یا مثلا به کافی نت رفت، یا در جمع دوستان قرار گرفت، فرزند بتواند راه درست را انتخاب کند. این طور نباشد که ما تنها در خانه، تحت کنترل شدید و همراه با تحکم، فضایی را حاکم کنیم.
باید مطالب را طوری برای او بیان کنیم [تا متوجّه شود]. [و به او بگویم] که اشکالی ندارد! این تو و این اینترنت؛ امّا بدان [چه خطر هایی در کمین است].
[البته نمی شود این برخورد را] در همه ی سنین انجام داد. وقتی فرزند از سنین شانزده سال، هفده سال گذشت، می توانیم این کار را انجام دهیم و الا زیر این سن نمی توانیم به بچّه فرصت انتخاب بدهیم. بعضی ها می گویند که بچّه ها باید فرصت انتخاب داشته باشند؛ ولی در چه سنّی باید این کار انجام گیرد؟ این حرف مانند این می ماند که بچّه ای که هنوز معنای سم را نمی فهمد، در سن دو سالگی او را با سم آشنا کنیم. بچّه ای که معنای سمّ و معنای مرگ را نمی فهمد، باید اوّل معنای مرگ و سمّ را توضیح بدهیم و بعد به او فرصت انتخاب بدهیم.
به او بگوییم که این مسائل و خطرات وجود دارد؛ ببین الان چه فشار روانی بر تو وارد شده است! ببین چه صدماتی به روحت، به دینت و به اعتقاداتت وارد شده است.
البته این پدر گفتند که او را وادار کرده اند که ورزش کند. اشکالی ندارد؛ البته باید از او بخواهید، نه این که او را وادار کنید. همچنین به او بگویید که روزه بگیرد تا این آثار سوء در او از بین برود؛ ولی به هر حال این اتفاق افتاده است. حال باید چه کار کنیم؟ این تصاویر در ذهن او می ماند و قطعا آثار سویی هم خواهد داشت که البته راه جبران هم دارد.
برای جبران می توانید به او بگویید که ما در روایت داریم، اگر انسان تصاویر زشتی را دیده باشد، با نگاه کردن به خطوط قرآن، با نگاه کردن به سیمای علمای ربّانی، با نگاه کردن به سیمای پدر و مادر، با نگاه کردن به خانه کعبه و تصاویری که معنویّت را برای ما تداعی می کند، می تواند آثار سو را از بین ببرد؛ ولی باز هم این در ذهن کودک ما می ماند. باید چه کار کنیم؟ باید دست او را بگیریم و آگاهانه او را از این درّه ی صعب العبور بگذرانیم و به او بگوییم که این موارد هم در زندگی وجود دارد.
بعضی ها می گویند که بگذارید این نوجوان تا آخر، راه را برود تا چشمش ارضا شود؛ من این را توصیه نمی کنم و فکر می کنم که برای نوجوان در اوج نوجوانی، این راه خیلی خطرناک است و همه نمی توانند از این درّه به سلامت عبور کنند؛ اما می توانیم به او بگوییم که دیگر وارد اینترنت نشو، [که اگر وارد شوی] این آثار سو را می بینی. حالا برای خودت یک جریمه قرار بده، یا اینکه به من اجازه بده کمکت کنم. در این جا به او فرصت انتخاب بدهید و بگویید: آیا به من اجازه می دهی تو را کمک کنم و این سایت ها را با هم ببندیم و هر کاری که داشتی از طریق سایت تبیان بروی و کارت را انجام بدهی؟
اگر خودش این درخواست را قبول کرد، ما نیز همین کار را بکنیم و به این طریق او را محدود کنیم؛ چون به هر حال شیطان او را تنها نمی گذارد و رها نمی کند. من از این پدر درخواست می کنم که از فرزندش بخواهد تا این فرصت را به او بدهد تا اینترنت را قطع کنند و از کانال های دیگر از اینترنت استفاده کنند؛ تا زمانی که فرزند به بلوغ کامل عقلی رسید و این ها برای او عادی شد و برای او خطرساز نبود. آن وقت خودش فرصت انتخاب دارد.
پرسش های مرتبط: