احکام اجتماعی | قرض: سوال ده
پرسش :
پدرى در افغانستان مقدارى پول را قرض گرفته است و نامهاى براى فرزندانش که در ایران هستند نوشته است که مقدارى پول را من از فلان شخص قرض گرفتهام شما قرض مرا در ایران به این شخص بدهید، فرزند مىگوید که حساب من از پدرم جداست و من مدت ١٢ سال است که از افغانستان آمدهام و تمام اموال و دارایى که در ایران دارم حاصل دسترنج خودم مىباشد و دیگر پدرم در اموال من سهمى ندارد و من قرض پدرم را نمىدهم. سؤال ما از جنابعالى این است که آیا طلبکار مىتواند جبرا و اکراها از فرزندان با این شرایط مذکور قرض را بگیرد یا نه؟
پاسخ :
باسمه تعالى؛ بر پسر لازم نیست که دین پدر را اداء نماید و نمىشود او را بر آن اجبار کرد گرچه خوب است در صورت تمکن قرض پدر را بدهد، بلى پدر مىتواند از مال پسرش بردارد و صرف در ضرورت و حاجت خود نماید و اداء دینى که در مشروع صرف شده و پدر قدرت بر اداء آن را ندارد جزء حاجات او محسوب مىشود، و اللّه العالم.
منبع: استفتائات جدید، آیت الله العظمی جواد تبریزی (رحمه الله)، جلد دوم، قم: نشر سرور، 1385.
باسمه تعالى؛ بر پسر لازم نیست که دین پدر را اداء نماید و نمىشود او را بر آن اجبار کرد گرچه خوب است در صورت تمکن قرض پدر را بدهد، بلى پدر مىتواند از مال پسرش بردارد و صرف در ضرورت و حاجت خود نماید و اداء دینى که در مشروع صرف شده و پدر قدرت بر اداء آن را ندارد جزء حاجات او محسوب مىشود، و اللّه العالم.
منبع: استفتائات جدید، آیت الله العظمی جواد تبریزی (رحمه الله)، جلد دوم، قم: نشر سرور، 1385.