دوشنبه، 26 اسفند 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

شبهه معاندین درباره شیوع کرونا در قم

پرسش :

مگر شهر مقدس قم پناهگاه فاطمیون و پایگاه منتظران امام زمان (علیه السلام) نبود؟ پس چرا ویروس کرونا از اینجا باید سر برآورد، به طوری که بسیاری از تجمعات مذهبی و حرم‌ها را که هیچ چیز نمی‌توانست تعطیل کند، تعطیل کرد؟ مگر حرم اهلبیت (علیهم السلام) دارالشفا نبود پس چرا الان زائران را از دست زدن و بوسیدن ضریح‌ها منع می‌کنند؟


پاسخ :

جواب حَلّی:

مقصود از امنیت قم به عنوان حرم اهل بیت (علیهم السلام)، امنیت معنوی است نه صرفا امنیت مادی و جسمی؛ و روایات مذکور هرگز بدین معنا نیست که مردم قم مصون از هر بیماری و بلایی اند.

آن احادیثی که در مدح و عظمت قم بیان شده است، ناظر به بُعد معنوی این شهر است؛ و سفارش معصومین (علیهم السلام) به توجه و یا سکونت در قم و اطراف آن، برای محفوظ ماندن از فتنه‌هایی است که به ایمان انسان آسیب می‌زند.

کما اینکه مقصود از امنیت شهر مکه و مسجدالحرام هم که در قرآن به عنوان حرم امن الهی معرفی شده است، امنیت معنوی است نه امنیت مادی؛ لذا مکه و مسجد الحرام همین حرم امن الهی بار‌ها دچار ابتلائات شدیدی مثل خشکسالی و قحطی و سیل و ویرانی و آتش سوزی و گروگان گیری و ... گردیده است. چرا که دنیای مادی ما، قواعد و سنت‌های خودش را دارد و نمی‌توان انتظار داشت قوانین جهانِ آخرت یا بهشت در این عالم مادی جاری شود؛ و قرار نیست انبیاء و اولیای الهی و اماکن و شهر‌های مقدس از قواعد حاکم بر عالم مادی مستثنی باشند.

جسم مطهر پیامبران و ائمه (علیهم السلام) هم، چون یک بدن مادی و تابع قوانین کلی این جهان است، بیمار یا فرسوده می‌شود و با زهر مسموم و یا با شمشیر زخمی شده و به شهادت می‌رسند و اینطور نیست که، چون آنان ذوات مقدسه‌ای هستند پس هیچ کدام از عوامل مادی تاثیری بر آنان نخواهد گذاشت. کما اینکه شخص پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله) در زمان حیات شریف خود چندین بار سخت بیمار شدند.

وقتی جسم پیامبر زنده، مبتلا به ویروس و بیماری می‌شود، پس حرم ائمه و امامزادگان هم می‌تواند بستر انتقال واقع شود و این اصلاً ربطی به قداست و مَرتَبَت صاحب حرم ندارد. کما اینکه بیماری طولانی، چیزی از مقام و منزلت حضرت ایوب کم نکرد و بلکه او اسوه صابران شد.

البته باید توجه داشت، هر چند امنیت و قداست اصلی شهر‌های مقدسی مثل قم به عنوان حرم اهل بیت (علیهم السلام) و پایگاه منتظران امام زمان (عجۀ الله تعالی فرجه الشریف)، امنیت معنوی است، اما حتی از جهت تامین امنیت مادی و بهداشتی هم ممتاز از جا‌های دیگر می‌تواند باشد. چرا که اگر بیماری و ... در یک شهر مذهبی آشکار شود، برای همگان صدمات کمتری دارد. زیرا اولاً مؤمن اهل رعایت حقوق دیگران است و مراقبت می‌کند تا سبب تشدید بیماری نشود. ثانیاً اهل ایمان با صبر و توکل به خدا بر وحشت برخاسته از بیماری؛ غلبه می‌کنند. ثالثاً به واسطه اعمال عبادی مانند رعایت طهارت و ...، بهداشت در بین اهل ایمان بیشتر است و این موجب مقابله صحیح با بیماری است.
 

جواب نقضی:

اگر صِرف درگیر شدن شهر‌های مقدس شیعیان همچون قم و اماکن متبرک آن به عنوان پایگاه امن شیعیان به بلایای طبیعی، مثل شیوع بیماری، علامت عدم قداست و یا نقض قداست آن باشد، پس باید وقوع موارد مشابه این بلایا در دوره پیامبران و خلفا را موجب نقض قداست آن‌ها و شهر‌های مقدسی که آنان در آنجا حضور داشته اند دانست. در حالی که ما این موارد را سیر طبیعی عالم ماده می‌دانیم و البته به نوعی مایه امتحان انسان هاست.

به چند مورد مشابه بلایای طبیعی و امتحانات الهی اشاره می‌کنیم:
 
الف: طاعون و قحطی درعصر خلیفه دوم:

ازحوادث تلخ تاریخ اسلام، طاعون عَمَواس است. طاعونی که در زمان خلافت عمر بن خطاب در سال ۱۸ هـ ق بعد از تصرف اورشلیم توسط مسلمانان، و در حالی که مسلمین در حال پیشروی بودند، بین آن‌ها شیوع پیدا کرد و منجر به کشته‌شدن تعداد زیای از مسلمانان و سپاه اسلام را زمین گیر کرد.

دلیل نام‌گذاری این طاعون به عَمَواس، به نام روستایی کوچک به نام عَمَواس باز می‌گردد که نزدیک مرز‌های فلسطین و در خاک اردن کنونی است و جرقه ابتدایی طاعون در این روستا زده شده بود.

کشته شدگان این طاعون را بیست و پنج هزار نفر از مسلمانان نوشته اند که در اثر این طاعون فرماندهان سرشناس آن سپاه، همانند ابوعبیده جَرّاح، معاذ بن جبل، یزید بن ابی‌سفیان، فضل بن عباس، شرحبیل بن حسنه و سهیل بن عمرو مردند.

در این واقعه تلفات به حدی بود که دشمن بر مسلمانان طمع کرد و عمر بن خطاب ناچار شد شخصا از مدینه به منطقه شام بیاید و پس از مرگ حاکم شام یزید بن ابی سفیان، برادرش معاویه را بجای او نصب کند.

سیوطی در فصل اخر کتاب (ما رواه الواعون فی اخبار الطاعون) ضمن ذکر این واقعه، فهرستی از طاعون‌های دنیای اسلام را آورده است. (الواعون ص ۱۸۲).

از قضا در همان سال ۱۸ ه ق در مدینه قحطی هم آمد که تلفاتی داشت؛ لذا سال مزبور را عام الرّماد، یعنی سال خاکستر نام نهادند.

 
ب: در طول حیات و بعد از رحلت پیامبر (صلّی الله علیه و آله) نیز چند بار خشکسالی و قحطی اتفاق افتاده است:

۱- در سالی که حلیمه سعدیه به مکه آمد تا دایگی پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) را به عهده بگیرد قحطی آمده بود.

۲- هنگام ۶ سالگی حضرت علی (علیه السلام)، در مکه قحطی شد. چون حضرت ابوطالب پدر حضرت علی (علیه السلام) مرد عیالمندی بود و اداره هزینه یک خانواده پرجمعیت در سال قحطی مشکل بود، پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) به عمویش عباس پیشنهاد داد که هر کدام کفالت یکی از فرزندان او را به عهده بگیرند.

۳- مشهور است که پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) در پی خشکسالی در منطقه حجاز دو بار، یکی در سال ششم هجری و دیگری در سال نهم هجری بعد از غزوه تبوک نماز باران خواندند و در هر دو بار، باران بارید به حدی که هفت شبانه روز باران می‌آمد.

۴- بعد از رحلت پیامبر گرامی اسلام، مدینه و اطراف آن را قحطی عظیمی فرا گرفت و از باران خبری نشد، مردم پیش عایشه آمدند که چه کنیم؟ عایشه گفت: رسم بر این بود که هر موقع قحطی می‌شد، پشت بام خانه‌ای که قبر پیغمبر در آن است را سوراخ می‌کردند. به گونه‌ای که بین قبر پیغمبر و آسمان فاصله‌ای نباشد، یعنی نور آفتاب از همان جا بر قبر پیغمبر بتابد. همین کار را کردند و باران آمد.

۵- در زمانی که حضرت علی (علیه السلام) حاکم جامعه اسلامی بود، خشکسالی شد. حضرت نماز باران خواندند و بعد از نماز، خطبه‌ای ایراد کردند که در واقع خطبه ۱۰۵ نهج البلاغه است.

۶- در عصر خلافت مامون عباسی با ورود امام رضا (علیه السلام) به مرو، خراسان به خشکسالی بدی مبتلا شد. مامون از این همزمانی، نهایت سوء استفاده را کرد و تبلیغات وسیعی را علیه امام رضا (علیه السلام) راه انداخت و به مردم القاء کرد که از پا قدم علی بن موسی الرضاست که خشکسالی آمده است؟! که در نهایت حضرت نماز باران خواندند و خشکسالی و تبلیغات مامون با هم از بین رفتند.

۷- در زمان حضرت یعقوب و یوسف (علیهما السلام) و همچنین در عصر دیگری یعنی زمان حضرت موسی (علیه السلام) هم خشکسالی و قحطی رخ داد که حضرت یوسف (علیه السلام) در مقام عزیز مصر تدابیری را اندیشید و حضرت موسی (علیه السلام) هم در دوره خود نماز باران خواند و دعایش مستجاب شد؛ و ...
 
نتیجه‌گیری
چون دنیای مادی‌ای که ما در آن زندگی می‌کنیم قواعد علّی و معلولی خاص خودش را دارد، لذا بلایاى دنیایی آثارش به همه افراد سرایت مى‌کند و هر دو قشر مؤمن و غیرمومن را فرا گیرد. امّا آنجا که قهر الهی و عذاب الهی باشد، به تصریح آیه ۶۶ سوره مبارکه هود، مؤمنان در امان خواهند بود، مگر اینکه آن‌ها نیز به واسطه سکوت در برابر ظلم و یا ترک نهى از منکر، مستحق عذاب شده باشند.

منبع: فارس


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.