پنجشنبه، 23 مرداد 1399
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

چرا نماز «ظهر و عصر» یا «مغرب و عشا» را در یک زمان به جا می آوریم؟

پرسش :

چرا ما نماز «ظهر و عصر» یا «مغرب و عشا» را یک جا در یک زمان به جا می آوریم، در صورتی که هر یک از این نمازها برای خود وقت خاصی دارد و پیشوایان بزرگ اسلام هر کدام را در وقت خود به جا می آوردند؟


پاسخ :
اقامه نماز در پنج وقت و ادای هر نماز در وقت فضیلت خود، شیوه پیامبر و دیگر پیشوایان و عموم مسلمانان صدر اسلام بوده است. آنان پنج نماز را در پنج وقت می خواندند. ولی سخن اینجاست که آیا «تفریق» و فاصله افکندن میان نمازها چنان که بسیاری از فقهای اهل تسنن قائل هستند واجب است یا اینکه امری است مستحب و مانند دیگر مستحبات که انسان در فعل و ترک آن مختار است، اگرچه انجام آنها به شکل جداگانه بهتر است؟

اهل تسنن، جمع میان نماز ظهر و عصر و نماز مغرب و عشا را نمی پذیرند، ولی هنگام سفر یا خوف یا زمانی که هوا بارانی است، جمع کردن میان آنها را در یک وقت جایز می دانند. دلیل اهل تسنن، سیره پیامبر است که میان نماز ظهر و عصر فاصله می انداخت.

از نظر شیعه این مطلب نمی تواند مرام آنها را در وجوب تفریق ثابت کند. به لحاظ اینکه سیره عملی لزوماً مفید وجوب نیست، بلکه اعم از وجوب، استحباب و اباحه است و حمل آن بر وجوب، نیاز به دلیل جداگانه دارد.

افزون بر آن، ملتزم بودن پیامبر به پنج وقت برای اقامه نماز جماعت، برای این بوده است که مردم از زمان آمدن پیامبر باخبر شوند تا پرسش هایشان را با ایشان در میان بگذارند. در حقیقت، این موضوع، انگیزه ای برای اجتماع مردم در مسجد بوده است. بنابراین، این شیوه هرگز نمی تواند دلیلی برای نفی جمع میان نمازها باشد.

دانشمندان شیعه، به پیروی از احادیثی که از عمل پیامبر حکایت می کند و روایاتی که از پیشوایان بزرگ اسلام و همچنین به پیروی از ظواهر آیات قرآن، در همه دوران های اسلامی، تفریق میان نمازها را مستحب می شمارند.

البته جمع میان دو نماز، به این معنا نیست که یکی را در غیر وقت خود می خوانیم. برای مثال، اگر نماز مغرب و عشا را سر شب خواندیم، چنین نیست که عشا را در غیر وقت خود به جا آورده ایم، بلکه هر دو نماز را در وقت مشترک خود گزارده ایم؛ زیرا از آغاز مغرب تا نیمه شب، وقت هر دو نماز است (جز اینکه از اول مغرب به اندازه سه رکعت، به نماز مغرب اختصاص دارد، و از آخر به اندازه چهار رکعت به نماز عشا و باقیمانده وقت، میان هر دو نماز مشترک است). اگر نماز عشا را همراه با نماز مغرب یعنی اول شب یا مغرب را در آخر وقت به همراه نماز عشا بخوانیم، هر دو را در وقت خود به جا آورده ایم، ولی مستحب است که نمازگزار، نماز مغرب را سر شب و نماز عشا را پس از زوال شفق به جا آورد، و اگر کسی این شرط را رعایت نکند، فقط یک مستحب را ترک کرده است.
 

جایز بودن جمع میان دو نماز

دلیل و گواه ما بر جواز جمع میان دو نماز، احادیثی است که از پیشوای ششم حضرت صادق علیه السلام نقل شده است. مرحوم شیخ حرّ عاملی این احادیث را در کتاب خود به نام وسائل الشیعه(1) گرد آورده است.

باید توجه داشت که تنها محدّثان شیعه نیستند که این احادیث را نقل کرده اند، بلکه محدّثان اهل تسنن نیز روایات مربوط به جواز جمع میان نمازها را حتی در مواقعی که عذری در پیش نیست از پیغمبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله نقل کرده اند. در حدود ده روایت در کتاب های معتبر از صحابه پیامبر در این زمینه نقل شده که فقط به برخی از آنها بسنده می کنیم:

1. محدث معروف جهان تسنن، احمد بن حنبل، در مسند خود، از ابن عباس چنین نقل می کند: «صَلَّی رَسُول اللّهِ صلی الله علیه و آله الظَُّهرَ وَالْعَصْرَ جَمیعاً، وَالْمَغرِبَ وَالْعِشاءَ جَمیعاً مِنْ غَیْرِ خَوفٍ وَ لَا سَفَرٍ؛ رسول خدا صلی الله علیه و آله نمازهای ظهر و عصر، و مغرب و عشا را با هم در یک جا، بدون داشتن عذری مانند ترس از دشمن و مسافرت به جا آورد».(2)

2. وی از طریق جابر بن زید از ابن عباس نقل می کند: «من با پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله هشت رکعت نماز ظهر و عصر و هفت رکعت نماز مغرب و عشا را یک جا به جا آورده ام».

3. همان محدث، در کتاب خود از عبدالله شقیق نقل می کند: «روزی ابن عباس برای مردم خطابه ای ایراد می کرد و سخنرانی او به اندازه ای طول کشید که ستارگان در آسمان پیدا شدند. مردی از «بنی تمیم» برخاست و به عنوان اعتراض گفت: الصلاه، الصلاه؛ اکنون وقت نماز مغرب است و ادامه سخن سبب می شود که وقت آن سپری گردد. ابن عباس به وی گفت: من به سنت و روش پیامبر از شما آشناترم. می دیدم که پیامبر خدا نماز ظهر و عصر و نیز مغرب و عشا را با هم می خواند. راوی می گوید: من در این مطلب به شک و تردید افتادم، جریان را به ابوهریره گفتم. او گفتار ابن عباس را تصدیق کرد».(3)

4. محدث معروف، مسلم بن الحجّاج القشیری، متوفای سال 261 هجری قمری، یک باب در صحیح خود با نام «جمع نماز در حضر» نگاشته است. وی در این زمینه سه روایت از ابن عباس و یک روایت از معاذ بن جبل نقل می کند.(4) مضمون این چهار حدیث با آنچه نقل کردیم، یکی است و در این روایات به نکته تازه ای اشاره شده و آن اینکه: وقتی راوی از علت این جمع می پرسد، ایشان در پاسخ می گویند: «اراد ان لا یحرج امّته؛ خواست، امت خود را به زحمت و مشقت نیفکند».

این تعلیل در روایات شیعه نیز وارد شده و در روایات امام صادق علیه السلام دراین باره، این نکته نیز موجود است.(5)

5. راویان این مسئله (جمع میان دو نماز) تنها ابن عباس و معاذ نیستند، بلکه طبرانی از عبدالله بن مسعود نقل می کند که پیامبر خدا میان نمازهای ظهر و عصر و مغرب و عشا را برای اینکه امت وی به زحمت نیفتند، جمع می کرد.(6)

از عبدالله بن عمر نیز نقل شده است: «پیامبر درحالی که مسافر نبود، میان دو نماز جمع نمود تا امت وی در مشقت نباشند».(7)

6. ابوایوب انصاری می گوید: «رسول خدا مغرب و عشا را به صورت جمع خوانده است».(8)

7. ابن عمر می گوید: «هرگاه رسول خدا برای مسافرت عجله داشت، بین نماز مغرب و عشا جمع می کرد».(9)

البته مخالفان جمع میان دو نماز نیز برای ادعای خود به برخی روایات تمسک کرده اند،(10) ولی روایات آورده شده، از نظر سند ضعیف است و از نظر دلالت نیز با روایات مشابه تعارض دارد.

فرقه هایی که قائل به جمع میان دو نماز نیستند، در برخی حالات اضطراری مانند سفر،(11) باران،(12) بیماری و خوف(13) به جمع میان دو نماز حکم می کنند.

در پایان، نکته ضروری اینکه اسلام دین زندگی است و پابه پای تحولات زندگی بشر حرکت می کند. امروزه در سایه شهرنشینی و توسعه فن آوری، مشکلات زیادی برای بشر پیش آمده است، ولی در عین حال دین اسلام، دین بسیار آسان است و تکالیف سختی ندارد.

مرحوم شرف الدین می گوید:
شاید محققانی از فقهای اهل سنت در این دوره، هم نظر ما باشند، همان گونه که برخی به صورت مشافهه ای به من گفته اند، ولی جرئت مواجه با مردم عامه ندارند و چه بسا احتیاج، مانع آنهاست.(14)

گفتنی است برخی علمای مکه نیز در صورت وجود همین اشتغال و مشکلات، بر جواز جمع حکم داده اند.(15)

پی‌نوشت‌ها:
1- وسائل الشیعه، کتاب صلاه، باب های مربوط به وقت نماز (باب 32 و 33).
2- مسند احمد بن حنبل، ج 1، ص 221.
3- مسند احمد بن حنبل، ج 1، ص 251 و قریب به این مضمون را زرقانی شارح کتاب موطا مالک در شرح خود ج 1، ص 263 آورده است.
4- مسلم بن حجاج النیسابوری، صحیح مسلم، ج 2، ص 151.
5- وسائل الشیعه، کتاب صلاه، ابواب وقت، باب 32، حدیث های 2 و 3 و 4 و 7.
6- شرح موطأ زرقانی، ص 263.
7- علی بن حسام الدین متقی، کنزالعمال، ص 242.
8- سنن الدارمی، ج 1، ص 356. برای مطالعه روایات موجود در همین موضوع، نک: صحیح مسلم، ج 5، ص 215؛ سنن ابی داوود، ج 1 و 2، ص 272؛ صحیح بخاری، ج 1 و 2، صص 286 و 287؛ مسند ابی داوود الطیالسی، جزء حادی عشر، ص 355؛ مسند احمد بن حنبل، ج 1، ص 251.
9- بدایه المجتهد، ج 1، ص 173؛ روایات در همین موضوع: صحیح مسلم، ج 5، ص 215.
10- سنن ترمذی، ج 1، ص 356، ح 188؛ صحیح بخاری، ج 2، ص 689؛ سنن ابی داوود، ج 1، ص433.
11- تذکره الفقها، ج 2، ص 365؛ بدایه المجتهد، ج 1، ص 172.
12- بدایه المجتهد، ج 1، ص 371؛ بدایه المجتهد، ج 1، ص 173.
13- بدایه المجتهد، ج 1، ص 373؛ بدایه المجتهد، ج 1، ص 173.
14- المسائل الفقهیه، ص 19.
15- محمد عبده، الفتاوی الاسلامیه، ج 1، صص 239 و 240.

منبع: پرسمان نماز، محسن محمدی، قم: انتشارات مرکز پژوهش‌های اسلامی صدا و سیما، 1389.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
پرسش و پاسخ مرتبط
موارد بیشتر برای شما