اهمیت پرداخت زکات در قرآن کریم
پرسش :
در کدام آیۀ قرآن کریم به ضرورت و اهمیت پرداخت زکات، اشاره شده؛ و علّت آن چیست؟
پاسخ :
زکات در قرآن به چند معنى آمده است که مهمترین معنى آن، زکات مالى و پرداخت مقدارى از اموال به نیازمندان است. زکات به معناى عام شامل زکات واجب و صدقه (زکاة مستحب) مىشود، ولى هرگاه کلمه زکات در فقه و احکام اسلامى گفته مىشود، مقصود از آن، زکات به معناى خاص یعنى زکات واجب است. «زکات» به این معنا عبارت است از حق مالى که در وجوب آن نصاب شرط است و سالیانه بر اموال مسلمانان تعلق مىگیرد. این اموال طبق نظر اکثر فقها عبارت است از: گندم، جو، خرما، کشمش، طلا، نقره، گوسفند، گاو و شتر. و موارد مصرف آن را قرآن کریم به صراحت ذکر کرده است.(1)
قرآن کریم در آیات فراوانى زکات را مطرح کرده است که آن آیات عبارتند از:
سورهها و آیات بقره/ 43، 83، 110، 177 و 277؛ نساء/ 77 و 162؛ مائده/ 12 و 55؛ اعراف/ 156؛ توبه/ 5، 11، 18، 71؛ کهف/ 81؛ مریم/ 13، 31 و 51؛ انبیاء/ 21؛ حج/ 22 و 78؛ مؤمنون/ 4؛ نور/ 37 و 56؛ نمل/ 3؛ روم/ 39؛ لقمان/ 4؛ احزاب/ 33؛ فصلت/ 7؛ مجادله/ 13؛ مزمل/ 20؛ بیّنه/ 5. (2)
زکات از فروع دین و مانند نماز واجب است و قرآن کریم در اغلب موارد وجوب آن را پس از ذکر وجوب نماز، یادآور شده است؛ چنان که در سوره نور، آیه 56 آمده است و این نشانه اهمیت این فریضه الهى است.
بخشى از فلسفه و حکمت وجوب زکات در قرآن و بخشى از آن در روایات آمده است. خداوند متعال در سوره توبه پس از این که به پیامبر دستور گرفتن زکات مىدهد، به دو قسمت از فلسفه اخلاقى و روانى و اجتماعى زکات اشاره کرده، مىفرماید: تو با این کار آنان را پاک مىکنى و نمو مىدهى «تُطَهِّرهَم وَ تُزکّیٖهِم بهٰا» آنان را از رذائل اخلاقى، از دنیا پرستى و بخل پاک مىکنى، و نهال نوع دوستى و سخاوت و توجه به حقوق دیگران را در آنان پرورش مىدهى. از این گذشته، مفاسد و آلودگىهایى که در جامعه به سبب فقر و فاصله طبقاتى و محرومیت گروهى از جامعه به وجود مىآید با انجام این فریضه الهى بر چیده مىشود و صحنه اجتماع از این آلودگىها پاک مىشود. و نیز همبستگى اجتماعى و پیشرفت اقتصادى در سایه این گونه برنامهها تأمین مىگردد.
همچنین، پرداخت زکات، باعث نزول رحمت الهى مىشود چنان که خداى متعال مىفرماید:«فَسَاَکتُبُها لِلَّذینَ یَتَّقونَ و یُؤتونَ الزَّکوٰةَ؛(3) و به زودى رحمتم را براى کسانى که پرهیزکارى مىکنند و زکات مىدهند مقرر مىدارم.»
بنابراین، زکات هم پاک کننده فرد و اجتماع است و هم نمودهنده بذرهاى فضیلت در افراد و هم سبب پیشرفت جامعه، و این رساترین تعبیرى است که درباره زکات مىتوان گفت: از یک سو آلودگىها را مىشوید و از سوى دیگر تکامل آفرین است.(4)
روایات اسلامى نیز بر اهمیت و وجوب اداى زکات تأکید کردهاند؛ از جمله: امام باقر علیه السلام فرمود: «فَرَضَ اللّهُ الزَّکاةَ مَعَ الصَلاةِ؛ خداوند زکات را با نماز واجب کرده است.»(5) امام صادق علیه السلام مىفرماید: «از جمله وصایاى پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم به امام على علیه السلام این بود که فرمود: «اى على! ده طایفه از این امت به خداوند بزرگ کافر شدهاند و یکى از این ده گروه کسانى هستند که زکات نمىپردازند؛ سپس فرمود: «اى على! هر کس قیراطى ] مقدار بسیار کمى [ از زکات مالش را نپردازد مؤمن و مسلمان نیست و ارزشى در پیشگاه خداوند ندارد...»(6)
حضرت موسى بن جعفر علیه السلام فرمود: «اموال خود را به وسیله زکات حفظ کنید.»(7)
امام صادق علیه السلام مىفرماید: «خداوند بزرگ براى فقیران در اموال اغنیا فریضهاى قرار داده که جز با اداى آن شایسته ستایش نیستند و آن زکات است که به وسیله آن،... نام مسلمان بر آنان گذارده مىشود.»(8)
افزون بر این، با پرداختن زکات در جامعه اسلامى، مسلمانى فقیر و نیازمند باقى نخواهد ماند؛ چنان که امام صادق علیه السلام فرمود: «اگر همه مردم زکات اموال خود را بپردازند، مسلمانى فقیر و نیازمند، باقى نخواهد ماند و مردم، فقیر و محتاج و گرسنه و برهنه نمىشوند؛ مگر به سبب گناه ثروتمندان.»(9)
با توجه به آنچه گذشت مىتوان موارد زیرا را از جمله فلسفهها و حکمتهاى وجوب زکات برشمرد:
1. پاک کردن جامعه از رزایل اخلاقى از جمله دنیادوستى و پرورش فضایل اخلاقى در پرداخت کننده زکات
2. ایجاد عدالت اقتصادى در جامعه اسلامى
3. فقرزدایى و ریشه کنى فقر از جامعه چنان که امام صادق در این باره فرمود: خداوند متعال در اموال ثروتمندان به اندازهاى که کفاف نیازمندان را بدهد (و آنان را بى نیاز کند) زکات قرار داده است و اگر خداوند مىدید این مقدارى که واجب فرموده ناکافى است، مقدار زکات را مىافزود.(10)
4. حفظ اموال به وسیله زکات چنانکه روایت آن گذشت.
5. تقویت مالى حکومت اسلامى.
6. با توجه به راه هاى مصرف هشتگانه زکات، مىتوان به برخى دیگر از فلسفههاى وجوب زکات پى برد. قرآن کریم در این باره مىفرماید:«اِنَّمَا الصَّدَقاتُ لِلفُقَرآءِ و المَسٰکینِ و العامِلینَ عَلَیها والمُؤَلَّفَةِ قُلوبُهُم وفِى الرِّقابِ والغارِمینَ وفى سَبیلِ اللّٰهِ و ابنِ السَّبیلِ فَریضَةً مِنَ اللّٰهِ و اللّٰهُ عَلیمٌ حَکیمٌ؛(11) زکاتها مخصوص فقیران و مساکین و کارکنانى است که متصدى (جمعآورى و تقسیم) آن هستند و کسانى که براى جلب محبّت آنها اقدام مىشود و براى آزادى بزرگان و (اداى قرض) بدهکاران و در راه تقویت دین خداوند و در راه ماندگان این واجبى از سوى خداوند است و خداوند دانا و حکیم است.»
پینوشتها:
(1). توبه/ 60
(2). ر.ک: المعجم المفهرس لالفاظ القرآن، محمدفؤاد عبدالباقى، ص 331 و 332
(3). اعراف/ 156
(4). ر.ک: تفسیر جامع آیات الاحکام، زینالعابدین قربانى، ج 3، ص 232-233
(5). وسائلالشیعه، شیخ حرّ عاملى، ج 9، ص 13
(6). همان، ص 34
(7). وسایلالشیعه، شیخ حرّ عاملى، ج 9، ص 23
(8). همان، ص 32
(9). همان، ص 12
(10). عللالشرایع، ج 2، ص 369
(11). توبه/ 60
منبع: پرسمان قرآنی فلسفه احکام، سید علی هاشمی نشلجی، نشر جمال، 1390.
زکات در قرآن به چند معنى آمده است که مهمترین معنى آن، زکات مالى و پرداخت مقدارى از اموال به نیازمندان است. زکات به معناى عام شامل زکات واجب و صدقه (زکاة مستحب) مىشود، ولى هرگاه کلمه زکات در فقه و احکام اسلامى گفته مىشود، مقصود از آن، زکات به معناى خاص یعنى زکات واجب است. «زکات» به این معنا عبارت است از حق مالى که در وجوب آن نصاب شرط است و سالیانه بر اموال مسلمانان تعلق مىگیرد. این اموال طبق نظر اکثر فقها عبارت است از: گندم، جو، خرما، کشمش، طلا، نقره، گوسفند، گاو و شتر. و موارد مصرف آن را قرآن کریم به صراحت ذکر کرده است.(1)
قرآن کریم در آیات فراوانى زکات را مطرح کرده است که آن آیات عبارتند از:
سورهها و آیات بقره/ 43، 83، 110، 177 و 277؛ نساء/ 77 و 162؛ مائده/ 12 و 55؛ اعراف/ 156؛ توبه/ 5، 11، 18، 71؛ کهف/ 81؛ مریم/ 13، 31 و 51؛ انبیاء/ 21؛ حج/ 22 و 78؛ مؤمنون/ 4؛ نور/ 37 و 56؛ نمل/ 3؛ روم/ 39؛ لقمان/ 4؛ احزاب/ 33؛ فصلت/ 7؛ مجادله/ 13؛ مزمل/ 20؛ بیّنه/ 5. (2)
زکات از فروع دین و مانند نماز واجب است و قرآن کریم در اغلب موارد وجوب آن را پس از ذکر وجوب نماز، یادآور شده است؛ چنان که در سوره نور، آیه 56 آمده است و این نشانه اهمیت این فریضه الهى است.
بخشى از فلسفه و حکمت وجوب زکات در قرآن و بخشى از آن در روایات آمده است. خداوند متعال در سوره توبه پس از این که به پیامبر دستور گرفتن زکات مىدهد، به دو قسمت از فلسفه اخلاقى و روانى و اجتماعى زکات اشاره کرده، مىفرماید: تو با این کار آنان را پاک مىکنى و نمو مىدهى «تُطَهِّرهَم وَ تُزکّیٖهِم بهٰا» آنان را از رذائل اخلاقى، از دنیا پرستى و بخل پاک مىکنى، و نهال نوع دوستى و سخاوت و توجه به حقوق دیگران را در آنان پرورش مىدهى. از این گذشته، مفاسد و آلودگىهایى که در جامعه به سبب فقر و فاصله طبقاتى و محرومیت گروهى از جامعه به وجود مىآید با انجام این فریضه الهى بر چیده مىشود و صحنه اجتماع از این آلودگىها پاک مىشود. و نیز همبستگى اجتماعى و پیشرفت اقتصادى در سایه این گونه برنامهها تأمین مىگردد.
همچنین، پرداخت زکات، باعث نزول رحمت الهى مىشود چنان که خداى متعال مىفرماید:«فَسَاَکتُبُها لِلَّذینَ یَتَّقونَ و یُؤتونَ الزَّکوٰةَ؛(3) و به زودى رحمتم را براى کسانى که پرهیزکارى مىکنند و زکات مىدهند مقرر مىدارم.»
بنابراین، زکات هم پاک کننده فرد و اجتماع است و هم نمودهنده بذرهاى فضیلت در افراد و هم سبب پیشرفت جامعه، و این رساترین تعبیرى است که درباره زکات مىتوان گفت: از یک سو آلودگىها را مىشوید و از سوى دیگر تکامل آفرین است.(4)
روایات اسلامى نیز بر اهمیت و وجوب اداى زکات تأکید کردهاند؛ از جمله: امام باقر علیه السلام فرمود: «فَرَضَ اللّهُ الزَّکاةَ مَعَ الصَلاةِ؛ خداوند زکات را با نماز واجب کرده است.»(5) امام صادق علیه السلام مىفرماید: «از جمله وصایاى پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم به امام على علیه السلام این بود که فرمود: «اى على! ده طایفه از این امت به خداوند بزرگ کافر شدهاند و یکى از این ده گروه کسانى هستند که زکات نمىپردازند؛ سپس فرمود: «اى على! هر کس قیراطى ] مقدار بسیار کمى [ از زکات مالش را نپردازد مؤمن و مسلمان نیست و ارزشى در پیشگاه خداوند ندارد...»(6)
حضرت موسى بن جعفر علیه السلام فرمود: «اموال خود را به وسیله زکات حفظ کنید.»(7)
امام صادق علیه السلام مىفرماید: «خداوند بزرگ براى فقیران در اموال اغنیا فریضهاى قرار داده که جز با اداى آن شایسته ستایش نیستند و آن زکات است که به وسیله آن،... نام مسلمان بر آنان گذارده مىشود.»(8)
افزون بر این، با پرداختن زکات در جامعه اسلامى، مسلمانى فقیر و نیازمند باقى نخواهد ماند؛ چنان که امام صادق علیه السلام فرمود: «اگر همه مردم زکات اموال خود را بپردازند، مسلمانى فقیر و نیازمند، باقى نخواهد ماند و مردم، فقیر و محتاج و گرسنه و برهنه نمىشوند؛ مگر به سبب گناه ثروتمندان.»(9)
با توجه به آنچه گذشت مىتوان موارد زیرا را از جمله فلسفهها و حکمتهاى وجوب زکات برشمرد:
1. پاک کردن جامعه از رزایل اخلاقى از جمله دنیادوستى و پرورش فضایل اخلاقى در پرداخت کننده زکات
2. ایجاد عدالت اقتصادى در جامعه اسلامى
3. فقرزدایى و ریشه کنى فقر از جامعه چنان که امام صادق در این باره فرمود: خداوند متعال در اموال ثروتمندان به اندازهاى که کفاف نیازمندان را بدهد (و آنان را بى نیاز کند) زکات قرار داده است و اگر خداوند مىدید این مقدارى که واجب فرموده ناکافى است، مقدار زکات را مىافزود.(10)
4. حفظ اموال به وسیله زکات چنانکه روایت آن گذشت.
5. تقویت مالى حکومت اسلامى.
6. با توجه به راه هاى مصرف هشتگانه زکات، مىتوان به برخى دیگر از فلسفههاى وجوب زکات پى برد. قرآن کریم در این باره مىفرماید:«اِنَّمَا الصَّدَقاتُ لِلفُقَرآءِ و المَسٰکینِ و العامِلینَ عَلَیها والمُؤَلَّفَةِ قُلوبُهُم وفِى الرِّقابِ والغارِمینَ وفى سَبیلِ اللّٰهِ و ابنِ السَّبیلِ فَریضَةً مِنَ اللّٰهِ و اللّٰهُ عَلیمٌ حَکیمٌ؛(11) زکاتها مخصوص فقیران و مساکین و کارکنانى است که متصدى (جمعآورى و تقسیم) آن هستند و کسانى که براى جلب محبّت آنها اقدام مىشود و براى آزادى بزرگان و (اداى قرض) بدهکاران و در راه تقویت دین خداوند و در راه ماندگان این واجبى از سوى خداوند است و خداوند دانا و حکیم است.»
پینوشتها:
(1). توبه/ 60
(2). ر.ک: المعجم المفهرس لالفاظ القرآن، محمدفؤاد عبدالباقى، ص 331 و 332
(3). اعراف/ 156
(4). ر.ک: تفسیر جامع آیات الاحکام، زینالعابدین قربانى، ج 3، ص 232-233
(5). وسائلالشیعه، شیخ حرّ عاملى، ج 9، ص 13
(6). همان، ص 34
(7). وسایلالشیعه، شیخ حرّ عاملى، ج 9، ص 23
(8). همان، ص 32
(9). همان، ص 12
(10). عللالشرایع، ج 2، ص 369
(11). توبه/ 60
منبع: پرسمان قرآنی فلسفه احکام، سید علی هاشمی نشلجی، نشر جمال، 1390.