ظهور همه پیامبران در خاورمیانه
پرسش :
چرا همه پیامبران الهی از خاورمیانه مبعوث شده اند؛ مگر این منطقه دارای چه ویژگی و خصوصیّتی است؟ آیا مردم سایر سرزمین ها نیازی به پیامبران الهی نداشته اند؟!
پاسخ :
خداوند در قرآن می فرماید: (در هر امّت پیامبری فرستادیم [تا به مردم بگویند] که خدا را بپرستید و از بت اجتناب کنید)؛ «وَ لَقَدْ بَعَثْنا فی کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوت».(1) این آیه نشان می دهد که بعثت همه پیامبران الهی در منطقه خاصّی نبوده؛ بلکه برای هر قوم و امّتی پیامبر و رسولی ارسال شده است تا هر امّتی راهنما و پیامبری داشته باشد و بر همگان اتمام حجّت شده باشد.
البته نام و سرگذشت همه این پیامبران بر ما معلوم نیست؛ چرا که تنها نام و سرگذشت بعضی از آنان در قرآن و روایات اسلامی ذکر شده است. خداوند در قرآن نیز خطاب به پیامبرش، از دو دسته از رسولانش سخن گفته و می فرماید: «رُسُلاً قَدْ قَصَصْناهُمْ عَلَیْکَ مِنْ قَبْلُ وَ رُسُلاً لَمْ نَقْصُصْهُمْ عَلَیْکَ»(2)؛ (پیامبرانى که سرگذشت آنها را پیش از این، براى تو باز گفته ایم و پیامبرانى که سرگذشت آنها را بیان نکرده ایم).
بنابراین، این احتمال وجود دارد که در خارج از خاورمیانه نیز انبیایی بوده اند که نام آنها در قرآن بیان نشده است؛ و نمی توان گفت که همه پیامبران در یک منطقه خاص بوده اند؛ بلکه بخشی از 124 هزار نفر پیامبر، در خاورمیانه ظهور کرده اند و تعداد دیگری نیز در سایر مناطق و حتی اروپا ظهور کرده اند.
اینکه اسم و سرگذشت برخی از پیامبران الهی در تاریخ مانده است و در قرآن نیز بدان اشاره شده است، خالی از علّت نیست. پیامبران الهی با توجه به وظایف و محدوده رسالتشان شناخته می شوند. برخی از آنان، تنها وظیفه تبلیغی داشته اند و برخی نیز مرسل بوده اند؛ تعدادی نیز صاحب شریعت و رسالت جهانی بوده اند و اختصاص به منطقه خاصی نداشته است. چنان که پیامبر اسلام به دیگر نقاط نامه هایی نوشت و آنها را به دین اسلام دعوت نمود، و حضرت عیسی(علیه السلام) نیز هم خودش هجرت می نمود و هم حواریون را به اطراف و اکناف می فرستاد.(3) با این حال، طبیعی است که اسم رسولان و صاحبان شرایع بر سرزبان ها می ماند؛ امّا این به این معنا نیست که پیامبران دیگری ـ در مناطق دیگری ـ نبوده اند.
علاوه بر این، کثرت پیامبران در منطقه خاورمیانه با توجه به تمدّن کهن آن عجیب به نظر نمی رسد؛ زیرا مورّخان بزرگ تصریح کرده اند که مشرق زمین (مخصوصاً شرق میانه) گهواره تمدّن انسانى است و منطقه ی «هلال خصیب»(4) زادگاه تمدن هاى بزرگ جهان است. تمدن مصر باستان که قدیمى ترین تمدّن شناخته شده جهان است، و تمّدن بابل در عراق، و تمدن یمن در جنوب حجاز، و همچنین تمّدن ایران و شامات همه نمونه تمدن هاى معروف بشرى هستند. آثار تاریخى مهمى که در این مناطق باقى مانده، و سنگ نوشته ها، همه شاهد گویاى این مدّعاست.
لازم به ذکر است، انسان هاى متمدّن نیاز شدیدترى به آیین الهى دارند، تا هم قوانین حقوقى و اجتماعى آنان سامان شود، و هم جلو تعدّیات و مفاسد گرفته شود. در حالی که اقوام وحشى یا نیمه وحشى، آمادگى زیادى براى پذیرش مذاهب ندارند، و اگر هم مذهب را پذیرا شوند، قدرت نشر آن را ندارند. ولى هنگامى که مذهب در مراکز تمدّن آشکار شود، به سرعت از آنجا به نقاط دیگر نشر پیدا مى کند؛ زیرا مردم مناطق دیگر، براى حل مشکلاتشان دائماً در این مناطق رفت و آمد دارند.
ممکن است گفته شود، پس چرا اسلام بزرگترین آیین الهى، از یک منطقه عقب افتاده برخاست؟! ولى اگر درست به نقشه جغرافیا نگاه کنیم مىبینیم این نقطه عقب افتاده یعنى «مکه» در واقع مرکزى بوده که در اطراف آن، بقایاى پنج تمدن معروف بزرگ وجود داشته، و مکه نسبت به آنها مانند مرکز دایره حساب مىشده است. در شمال تمدن روم شرقى و شامات، در شمال شرقى تمدن ایران و کلده و آشور، در جنوب تمدن یمن، و در غرب تمدن مصر باستان، درست به همین دلیل، هنگامى که اسلام گسترش یافت تمام قلمرو این تمدنهاى پنجگانه را زیر سیطره خود قرارداد و همه را در خود ذوب نمود، جنبه هاى مثبت هرکدام را گرفت، و جنبههاى منفى را حذف کرد و مسائل هم عقیدتى و عملى را بر آن افزود و تمدن باشکوه اسلامى در سرتاسر این مناطق ظاهر گشت. (5)
پس طبیعی است که با توجه به مرکزیت خاورمیانه، اکثر رسولان الهی از این ناحیه ظهور کرده باشند و از آنجا پیام خود را به تمام مردم جهان رسانده باشند.
پی نوشت:
(1). سوره نحل، آیه 36.
(2). سوره نساء، آیه ۱۶۴.
(3). ر.ک: تفسیر جامع، بروجردی، سید محمد ابراهیم، انتشارات صدر، تهران، 1366 هـ ش، چاپ ششم، ج 5، ص 470.
(4). «هلال خصیب» به معناى هلال پربرکت است و اشاره به منطقه اى است که از دره نیل شروع مى شود و تا مسیر دجله و فرات و اروند رود، ادامه پیدا مى کند، و به صورت یک هلال بزرگ روى نقشه منعکس است.
منبع: پیام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1386 هـ ش، چاپ نهم، ج 7، ص 353.
خداوند در قرآن می فرماید: (در هر امّت پیامبری فرستادیم [تا به مردم بگویند] که خدا را بپرستید و از بت اجتناب کنید)؛ «وَ لَقَدْ بَعَثْنا فی کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوت».(1) این آیه نشان می دهد که بعثت همه پیامبران الهی در منطقه خاصّی نبوده؛ بلکه برای هر قوم و امّتی پیامبر و رسولی ارسال شده است تا هر امّتی راهنما و پیامبری داشته باشد و بر همگان اتمام حجّت شده باشد.
البته نام و سرگذشت همه این پیامبران بر ما معلوم نیست؛ چرا که تنها نام و سرگذشت بعضی از آنان در قرآن و روایات اسلامی ذکر شده است. خداوند در قرآن نیز خطاب به پیامبرش، از دو دسته از رسولانش سخن گفته و می فرماید: «رُسُلاً قَدْ قَصَصْناهُمْ عَلَیْکَ مِنْ قَبْلُ وَ رُسُلاً لَمْ نَقْصُصْهُمْ عَلَیْکَ»(2)؛ (پیامبرانى که سرگذشت آنها را پیش از این، براى تو باز گفته ایم و پیامبرانى که سرگذشت آنها را بیان نکرده ایم).
بنابراین، این احتمال وجود دارد که در خارج از خاورمیانه نیز انبیایی بوده اند که نام آنها در قرآن بیان نشده است؛ و نمی توان گفت که همه پیامبران در یک منطقه خاص بوده اند؛ بلکه بخشی از 124 هزار نفر پیامبر، در خاورمیانه ظهور کرده اند و تعداد دیگری نیز در سایر مناطق و حتی اروپا ظهور کرده اند.
اینکه اسم و سرگذشت برخی از پیامبران الهی در تاریخ مانده است و در قرآن نیز بدان اشاره شده است، خالی از علّت نیست. پیامبران الهی با توجه به وظایف و محدوده رسالتشان شناخته می شوند. برخی از آنان، تنها وظیفه تبلیغی داشته اند و برخی نیز مرسل بوده اند؛ تعدادی نیز صاحب شریعت و رسالت جهانی بوده اند و اختصاص به منطقه خاصی نداشته است. چنان که پیامبر اسلام به دیگر نقاط نامه هایی نوشت و آنها را به دین اسلام دعوت نمود، و حضرت عیسی(علیه السلام) نیز هم خودش هجرت می نمود و هم حواریون را به اطراف و اکناف می فرستاد.(3) با این حال، طبیعی است که اسم رسولان و صاحبان شرایع بر سرزبان ها می ماند؛ امّا این به این معنا نیست که پیامبران دیگری ـ در مناطق دیگری ـ نبوده اند.
علاوه بر این، کثرت پیامبران در منطقه خاورمیانه با توجه به تمدّن کهن آن عجیب به نظر نمی رسد؛ زیرا مورّخان بزرگ تصریح کرده اند که مشرق زمین (مخصوصاً شرق میانه) گهواره تمدّن انسانى است و منطقه ی «هلال خصیب»(4) زادگاه تمدن هاى بزرگ جهان است. تمدن مصر باستان که قدیمى ترین تمدّن شناخته شده جهان است، و تمّدن بابل در عراق، و تمدن یمن در جنوب حجاز، و همچنین تمّدن ایران و شامات همه نمونه تمدن هاى معروف بشرى هستند. آثار تاریخى مهمى که در این مناطق باقى مانده، و سنگ نوشته ها، همه شاهد گویاى این مدّعاست.
لازم به ذکر است، انسان هاى متمدّن نیاز شدیدترى به آیین الهى دارند، تا هم قوانین حقوقى و اجتماعى آنان سامان شود، و هم جلو تعدّیات و مفاسد گرفته شود. در حالی که اقوام وحشى یا نیمه وحشى، آمادگى زیادى براى پذیرش مذاهب ندارند، و اگر هم مذهب را پذیرا شوند، قدرت نشر آن را ندارند. ولى هنگامى که مذهب در مراکز تمدّن آشکار شود، به سرعت از آنجا به نقاط دیگر نشر پیدا مى کند؛ زیرا مردم مناطق دیگر، براى حل مشکلاتشان دائماً در این مناطق رفت و آمد دارند.
ممکن است گفته شود، پس چرا اسلام بزرگترین آیین الهى، از یک منطقه عقب افتاده برخاست؟! ولى اگر درست به نقشه جغرافیا نگاه کنیم مىبینیم این نقطه عقب افتاده یعنى «مکه» در واقع مرکزى بوده که در اطراف آن، بقایاى پنج تمدن معروف بزرگ وجود داشته، و مکه نسبت به آنها مانند مرکز دایره حساب مىشده است. در شمال تمدن روم شرقى و شامات، در شمال شرقى تمدن ایران و کلده و آشور، در جنوب تمدن یمن، و در غرب تمدن مصر باستان، درست به همین دلیل، هنگامى که اسلام گسترش یافت تمام قلمرو این تمدنهاى پنجگانه را زیر سیطره خود قرارداد و همه را در خود ذوب نمود، جنبه هاى مثبت هرکدام را گرفت، و جنبههاى منفى را حذف کرد و مسائل هم عقیدتى و عملى را بر آن افزود و تمدن باشکوه اسلامى در سرتاسر این مناطق ظاهر گشت. (5)
پس طبیعی است که با توجه به مرکزیت خاورمیانه، اکثر رسولان الهی از این ناحیه ظهور کرده باشند و از آنجا پیام خود را به تمام مردم جهان رسانده باشند.
پی نوشت:
(1). سوره نحل، آیه 36.
(2). سوره نساء، آیه ۱۶۴.
(3). ر.ک: تفسیر جامع، بروجردی، سید محمد ابراهیم، انتشارات صدر، تهران، 1366 هـ ش، چاپ ششم، ج 5، ص 470.
(4). «هلال خصیب» به معناى هلال پربرکت است و اشاره به منطقه اى است که از دره نیل شروع مى شود و تا مسیر دجله و فرات و اروند رود، ادامه پیدا مى کند، و به صورت یک هلال بزرگ روى نقشه منعکس است.
منبع: پیام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1386 هـ ش، چاپ نهم، ج 7، ص 353.