آیا برای داشتن یک زندگی خوب و موفق عشق کافیست؟
پرسش :
من دختری ۲۳ساله هستم با پسری ۲۵ ساله غیر از شهر خودمان آشنا شدم، طی حدود ۳ سال همدیگر رو تا حدودی شناختیم و با وجود مخالفت خانواده ها به خواستگاری اومدن، پدر و برادر پسر کاملا پسندیدن ولی مادرش به علت دوری مسیر کاملا مخالفت کرد. پسر با وجود مخالفت خانواده اش شغلش رو به شهر ما منتقل میکنه که باید راضی بشن. ما دو نفر قراره زندگی کنیم، من خیلی از خواستگارها رو رد میکنم در حالی ک میدونم شاید همونا بهتر باشن، ولی هیچوقت فکر نکنم عشق این پسر را با عالم عوض کنم. لطفا راهنمایی کنید.
پاسخ :
توجه داشته باشید که برای داشتن یک زندگی مشترک موفق و خوب، صرفا داشتن علاقه کافی نیست! آن هم علاقهی پیش از ازدواج که عموما مانند شناخت آن دوره، تا حد زیادی سطحی و غیر عمیق است! قطعا باید علاقه باشد اما به تنهایی کفایت نمی کند. ملاک های دیگری باید رعایت شود تا در حد معمول به یک ازدواج امیدوار بود.
ملاک هایی مانند تناسب دو خانواده از نظر فرهنگی، تناسب از نظر اقتصادی، تناسب از نظر اجتماعی، تناسب به لحاظ اعتقادی، شخصیتی و...
البته این ملاک ها و مسائل مختلف کاملا کلی و عمومی است و در هر مورد باید با بررسی دقیق زوجین و شرایط، نظر داد. این را گفتم تا بدانید گاهی با بررسی یک مورد، ممکن است از برخی ملاکها چشم پوشی شود... اما بحث کلی همان است که عرض شد.
و در انتها، باید گفت حرف شما تا حدی درست است. با همه تفاوت هایی که ممکن است بین دو نفر وجود داشته باشد، اگر واقعاو از ته دل به هم علاقمند باشند و نسبت به هم متعهد باشند، می توانند (درصورت عدم دخالت عوامل دیگر مانند خانواده ها) زندگی کنند. البته این مسئله واقعا دشوار است و با صرفا حرف زدن درست نمی شود.
تصور کنید که حداقل شرط لازم برای یک پسر داشتن یک شغل معمولی یا درآمد معمولی حداقلی است (مثلا با یک میلیون تومان) حال اگر کسی با درآمد ماهی ۶۰۰ تومان به خواستگاری دختری برود، معمولا با پاسخ منفی روبرو خواهد شد. اما همین جوان در صورت داشتن اراده و عزم واقعی، و همراهی واقعی همسرش (یعنی همسر حاضر باشد در کنار شوهرش تمام سختی های زندگی را نه برای یک شب بلکه برای مدت های طولانی تحمل کند،-که البته شاید الان چنین فردی کم پیدا بشود) می تواند تشکیل خانواده دهد و یک ازدواج موفق را تجربه کند.
پس بله، درست است، همه چیز به خود شما بستگی دارد! (البته به خود شما و آقاپسر، چون فداکاری تنها یکی از طرفین هم نتیجه مطلوبی ندارد.)
منبع: www.soalcity.ir
توجه داشته باشید که برای داشتن یک زندگی مشترک موفق و خوب، صرفا داشتن علاقه کافی نیست! آن هم علاقهی پیش از ازدواج که عموما مانند شناخت آن دوره، تا حد زیادی سطحی و غیر عمیق است! قطعا باید علاقه باشد اما به تنهایی کفایت نمی کند. ملاک های دیگری باید رعایت شود تا در حد معمول به یک ازدواج امیدوار بود.
ملاک هایی مانند تناسب دو خانواده از نظر فرهنگی، تناسب از نظر اقتصادی، تناسب از نظر اجتماعی، تناسب به لحاظ اعتقادی، شخصیتی و...
البته این ملاک ها و مسائل مختلف کاملا کلی و عمومی است و در هر مورد باید با بررسی دقیق زوجین و شرایط، نظر داد. این را گفتم تا بدانید گاهی با بررسی یک مورد، ممکن است از برخی ملاکها چشم پوشی شود... اما بحث کلی همان است که عرض شد.
و در انتها، باید گفت حرف شما تا حدی درست است. با همه تفاوت هایی که ممکن است بین دو نفر وجود داشته باشد، اگر واقعاو از ته دل به هم علاقمند باشند و نسبت به هم متعهد باشند، می توانند (درصورت عدم دخالت عوامل دیگر مانند خانواده ها) زندگی کنند. البته این مسئله واقعا دشوار است و با صرفا حرف زدن درست نمی شود.
تصور کنید که حداقل شرط لازم برای یک پسر داشتن یک شغل معمولی یا درآمد معمولی حداقلی است (مثلا با یک میلیون تومان) حال اگر کسی با درآمد ماهی ۶۰۰ تومان به خواستگاری دختری برود، معمولا با پاسخ منفی روبرو خواهد شد. اما همین جوان در صورت داشتن اراده و عزم واقعی، و همراهی واقعی همسرش (یعنی همسر حاضر باشد در کنار شوهرش تمام سختی های زندگی را نه برای یک شب بلکه برای مدت های طولانی تحمل کند،-که البته شاید الان چنین فردی کم پیدا بشود) می تواند تشکیل خانواده دهد و یک ازدواج موفق را تجربه کند.
پس بله، درست است، همه چیز به خود شما بستگی دارد! (البته به خود شما و آقاپسر، چون فداکاری تنها یکی از طرفین هم نتیجه مطلوبی ندارد.)
منبع: www.soalcity.ir