پنجشنبه، 25 دی 1399
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

چرایی مخالفت اسلام با دوستی دختر و پسر

پرسش :

چرا اسلام با عشق دختر و پسر مخالف است؟


پاسخ :
آن چیزی که اسلام با آن مخالف است، هوسرانی و اسارت شهوات زود گذر است. و اسلام به دلیل ارج نهادن به روابط سالم و استوار، سخت گیری هایی در رابطه مرد و زن داشته، و ارتباط را تنها در کانون خانواده مشروع قلمداد کرده است. و نه تنها مخالفتی با عشق ورزی در کانوان خانواده ندارد، بلکه علاوه بر زمینه سازی برای آن، آن را تشویق کرده است و روابط زن و مرد در موضع صحیح را دارای تقدس می داند. و آیات و روایات در  زمینه روابط عاطفی بین زوجین بسیار است:

«وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فی‏ ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ[روم/۲۱] و از نشانه‏ هاى او اینکه همسرانى از جنس خودتان براى شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید، و در میانتان مودّت و رحمت قرار داد در این نشانه‏ هایى است براى گروهى که تفکّر مى ‏کنند!»

امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: شوهر در روابط خود با همسرش ناچار از رعایت سه چیز است:
۱- سازگارى، تا در پرتو آن موافقت؛ سازش و محبّت و علاقه زن را بدست آورد،
۲- خوشرفتارى با او،
۳- و با آراستن ظاهر و توسعه در زندگى دل او را بدست آورد.
و زن نیز در روابط خود با شوهر سازگارش ناگزیر به رعایت سه چیز است:
۱- یک رنگى، تا همیشه و در همه حال- خوشى یا ناخوشى- خاطرش را بخود آسوده سازد،
۲- تعهّد به او و نگاهداشتن او تا اگر گاهى خطائى از او سر زد در باره‏اش دلسوزى کند و با او مهربان باشد،
۳- و اظهار عشق به او، با عشوه و ناز و زیبائى ظاهر در دیده شوهر.[۱]

همچنین باید دانست در فرهنگی که هیچ نوع محدودیتی برای روابط با جنس مخالف وجود ندارد، اصولا عشقی پدید نمی آید. عشق زمانی پدید می آید که شعله هوس، مهار شده و دچار تغییر ماهیت شود. و به همین خاطر در جوامع غربی عشق مرده است. و عشق را مخصوص جوامع شرقی می دانند.

شهید مطهری می نویسند: «  آیا آنجا که یک سلسله مقررات اخلاقى به نام عفت و تقوا بر روح مرد و زن حکومت مى‏ کند و زن به عنوان چیزى گرانبها دور از دسترس مرد است این استعداد بهتر به فعلیت مى ‏رسد یا آنجا که احساس منعى به نام عفت و تقوا در روح آنها حکومت نمى ‏کند و اساساً چنین مقرراتى وجود ندارد و زن در نهایت ابتذال دراختیار مرد است؟ اتفاقاً مسأله‏اى که غیرقابل انکار است این است که محیطهاى به اصطلاح آزاد مانع پیدایش عشق هاى سوزان و عمیق است. در این گونه محیطها که زن به حال ابتذال درآمده است فقط زمینه براى پیدایش هوسهاى آنى و موقتى و هرجایى و هرزه شدن قلبها فراهم است.

اینچنین محیطها محیط شهوت و هوس است نه محیط عشق به مفهومى که فیلسوفان و جامعه شناسان آن را محترم مى‏ شناسند یعنى آن چیزى که با فداکارى و ازخودگذشتگى و سوز و گداز توأم است، هشیارکننده است، قواى نفسانى را در یک نقطه متمرکز مى‏ کند، ...  «به عقیده ویلیام جیمز حیا امر غریزى نیست، بلکه اکتسابى است. زنان دریافتند که دست و دل بازى مایه طعن و تحقیر است و این امر را به دختران خود یاد دادند ... زنان بى ‏شرم جز در موارد زودگذر براى مردان جذاب نیستند. خوددارى از انبساط، و امساک در بذل و بخشش بهترین سلاح براى شکار مردان است. ... برتراند راسل در کتاب زناشویى و اخلاق ... مى‏ گوید: ... «از لحاظ هنرها مایه تأسف است که به آسانى به زنان بتوان دست یافت و خیلى بهتر است که وصال زنان دشوار باشد بدون آنکه غیرممکن گردد ... و نیز مى ‏گوید: ... اگر مردى هیچ گونه رادع اخلاقى در برابر خود نبیند یکباره تسلیم تمایلات جنسى شده و عشق را از کلیه احساسات جدى و عواطف عمیق جدا ساخته و حتى آن را با کینه همراه‏ مى ‏سازد.»[۲]

پی‌نوشت‌ها:
[۱]. تحف العقول عن آل الرسول، ص ۳۲۳.
[۲]. مجموعه ‏آثار استاد شهید مطهرى، ج‏ ۱۹، ص ۶۷۰.

منبع: www.soalcity.ir


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.