بی اعتنایی همسر به نماز
پرسش :
همسرم به نماز بی اعتنا است و ارتباطش را هم با دیگران قطع کرده و فقط به فکر کارش هست. چکار کنم؟
شرح پرسش :
من ده ساله ازدواج کردم وتواین ده سال بااصرار هرروز من شوهرم بعضی وقتها نمازمی خواند ولی الان یک ساله کلا نماز نمی خونه منم دیگه طاقتم ازاینکه نمازنمی خونه تمام شده توی این ده سال هم میگه فقط به خاطرتو همون نمازها رو خوندم نه به خاطرخدا بهش که میگم تو کافری میگه اره من کافرم و میگم که پس ازدواج با آدم کافر حرامه. منم آدم مذهبی هستم زندگی کردن باهاش خیلی سخت شده برام حتی یه لحظه هم نمی تونم دیگه تحملش کنم و یکسره فکر بی دینیش مثل خوره تو وجودمه و روی زندگیم و رفتار با دو تا دخترام خیلی تاثیر گذاشته و مایه سرافکندگی بین خانوادم شده و همیشه به فکرم که خدایه راهی برای جدایی پیش پام بزاره تمام فکرش کارکردن و کارکردن را بر همه مسائل زندگی ترجیح میده وخیلی آدم عصبی هم هست حالا هم کلا رفت و آمد با مادرپدرش و خانواده من رو کلا قطع کرده لطفا یه راهنمایی بکنید.
من ده ساله ازدواج کردم وتواین ده سال بااصرار هرروز من شوهرم بعضی وقتها نمازمی خواند ولی الان یک ساله کلا نماز نمی خونه منم دیگه طاقتم ازاینکه نمازنمی خونه تمام شده توی این ده سال هم میگه فقط به خاطرتو همون نمازها رو خوندم نه به خاطرخدا بهش که میگم تو کافری میگه اره من کافرم و میگم که پس ازدواج با آدم کافر حرامه. منم آدم مذهبی هستم زندگی کردن باهاش خیلی سخت شده برام حتی یه لحظه هم نمی تونم دیگه تحملش کنم و یکسره فکر بی دینیش مثل خوره تو وجودمه و روی زندگیم و رفتار با دو تا دخترام خیلی تاثیر گذاشته و مایه سرافکندگی بین خانوادم شده و همیشه به فکرم که خدایه راهی برای جدایی پیش پام بزاره تمام فکرش کارکردن و کارکردن را بر همه مسائل زندگی ترجیح میده وخیلی آدم عصبی هم هست حالا هم کلا رفت و آمد با مادرپدرش و خانواده من رو کلا قطع کرده لطفا یه راهنمایی بکنید.
پاسخ :
توجه داشته باشید که نماز نخواندن لزوما به معنای کفر نیست. این مسئله به دو صورت متصور است:
گاهی فردی وجوب نماز را منکر است با اینکه می داند نماز از ضروریات دین است. منکر ضروری دین کافر است و مشرک.
اما گاهی کسی با اینکه معترف به وجوب نماز است، سستی و کاهلی می کند و نماز نمی خواند یا گاهی می خواند و گاهی نمی خواند، این فرد مشرک نیست. زندگی با او نیز مشکل ندارد اما باید با تدابیری مشکل ضعف ایمان و سستی در نماز او را حل کرد. ضمنا توصیه میکنیم لزومی ندارد شما با دقت و وسواس به دنبال کشف این مسئله باشید، چون اکثریت قریب به اتفاق اینگونه افراد از نوع دوم هستند.
راهکارهای عملی قابل ارائه به طور کلی به قرار زیر است:
۱. برای ترغیب و تشویق به نماز، در آغاز بایستی زیر بناهای فکری همسرتان را مورد بررسی قرار داده و در اصلاح آن بکوشید. دیدگاه فرد در مورد خداوند، جهان هستی، انسان، معاد و ... اموری است که دارای نتیجه مستقیم بر عملکرد فرد است. پس باید به تقویت و اصلاح این مبانی کوشید.
۲. تبلیغ عملی داشته باشید. یعنی باید آثار خواندن نماز، مانند دوری از گناهان، داشتن اخلاق نیکو، کمک به دوستان و وفاداری و فداکاری، پاکیزه بودن در ظاهر و باطن، اعمال نیک و شایسته و برخورد خوب و...، در رفتار و کردار و گفتارتان نمایان باشد. تبلیغ عملی موثرتر از تبلیغ زبانی است. به نماز اول وقت خود اهمیت دهید و مقید باشید در اول وقت نمازتان را بخوانید. ضمنا اخلاق نیکو و برخورد زیبای شما با همسرتان هم میتواند یکی از همین آثار باشد.
۳. در هیچ یک از مراحل ارشاد و راهنمایی از برخورد نیک و ملاطفت آمیز و احترام نهادن دور نشوید. با فشار و اجبار نمی توان کسی را هدایت نمود. چه بسا تأثیر منفی آن بیش تر از هدایت گردد.از نظر شرعی وظیفه دارید که با اخلاق نیک و زبان ملایم او را نصیحت کنید. امر به معروف و نهی از منکر کنید. کار را به دعوی و مجادله نرسانید. فقط به تذکر و نصیحت با اخلاق نیک و بدون خشونت اکتفا کنید. روشن است که امر به معروف برای تبدیل به وضعیت بهتر و نیکوتر است. پس اگر تا به حال چند بار تذکر داده اید، و گفتن شما تاثیری نداشت، تکلیفی دیگر ندارید. بهتر است مدتی در این باره با ایشان گفتگو نکنید. چون اگر با تندی روی این مسئله پا فشاری کنید، ممکن است لج بازی کند و دیگر به حرف های شما توجه نکند. همیشه با زبان نمی توان افراد را اصلاح کرد.
۴.نماز، عملی است که در مجموعه عقیده توحیدی، دارای معنا و فلسفه است. انسان طبق فطرتش همواره به چیزی که برایش اهمیت دارد، توجه و اهتمام میورزد. یکی از دلائل مهم اهمال در به جا آوردن نماز، عدم شناخت فلسفه نماز است. امام علی (ع) میفرماید: "الناسأعداء ما جهلوا» (۱) انسان ها دشمن چیزی هستند که نسبت به آن ناآگاهند". از این رو میتوانید گاهی اوقات (نه همیشه و با تکرار ملال آور) با استفاده از آیات و روایات، ایشان را به فلسفه نماز آشنا سازید.
۵. تلاش نمایید از زیر نظر گرفتن و کنترل رفتارهای او برای مدتی بپرهیزید. وانمود کنید دیگر حساسیت سابق را نسبت به رفتار او ندارید و به یک نحوی اعتماد سابق را به او پیدا کردهاید. اما خوش رفتاری و نیکی و احسان نسبت به او را بیش تر کنید. به گونه ای با همسر خود رفتار کنید که جذب اخلاق شما گردد.
۶. توجه داشته باشید که همه رفتار و اخلاق شما مجموعا به عنوان یک بانو یا یک همسر مؤمنه و نماز خوان و مقید به احکام شرعی درنظر گرفته می شود. پس شما در سایر امور زندگی هم لازم است پیشتاز باشید. به عبارت دیگر عبادات و مسائل مذهبی نبایستی مانع شما از سایر امور زندگی زناشویی باشد. پس در همه مسائل زناشویی ازجمله مسائل جنسی توجه ویژه به همسرتان داشته باشید. در برخورد و تریبت فرزندان نیز اهتمام کنید تا هم در نظر همسرتان و دیگران مادری نمونه باشید و هم در نظر فرزندان اینگونه باشید.
۷- سستی مسلمان در نماز می تواند علتهای مختلفی داشته باشد. بدون آنکه همسر تان متوجه شود، علت یابی کنید، زیرا نماز عملی است که در مجموعه عقیده توحیدی، دارای معنا و فلسفه خاصی است. انسان طبق فطرتش همواره به چیزی که برایش اهمیت دارد، توجه و اهتمام میورزد. یکی از علل ترک نماز یا سستی در انجام آن عدم آشنایى با فلسفه نماز است. اگر انسان بداند چرا نماز می خواند و نماز چه آثاری و برکاتی در زندگی دنیا و آخرت او دارد و ترک نماز چه عواقب و نتایجی خواهد داشت، قطعا نماز را ترک نخواهد کرد.
۸. هر شخصی یک نقطه پذیرش و به قول معروف «رگ خوابی» دارد. سعی کنید این رگ خواب و نقطه پذیرش را به دست آورید. از این کانال وارد شوید و هدف خود را تعقیب کنید. به صرف این که باید شخصی را هدایت کرد، بسنده نکنید، بلکه با مطالعه روی خصوصیات وی، راه نفوذ در او و جلب نظر او را به دست آورید و اقدام کنید. دقیقاً باید راههای نفوذ و تأثیرگذاری بر همسر خود را بشناسید. متناسب با آن برنامهریزی کنید. بدون داشتن چنین درکی چه بسا بسیاری از زحمات شما بینتیجه یا کم ثمر خواهد بود. بنا بر این اگر شوهر شما خودگرا و منطقپذیراست، باید با زبانی بسیار منطقی و مستدل او را قانع سازید. اگر فردی نصیحت و انذارپذیر است، باید بیش تر بر جنبههای عقوبتی ترک نماز و روایات و حکایات وارده در این مورد با او سخن گویید. اگر احساس میکنید با محبت بیش تر میتوانید او را به سوی خدا بکشانید، باید از همین طریق وارد شوید. اگر راههای دیگری بر او مؤثر است تا جایی که با احکام شرع انطباق دارد، از آن راهها استفاده کنید.
پی نوشت:
۱. علامه مجلسی، بحارالانوار، مؤسسه الوفا، بیروت، ۱۴۰۴ ه ق، ج ۱، ص ۲۱۹.
منبع: www.soalcity.ir
توجه داشته باشید که نماز نخواندن لزوما به معنای کفر نیست. این مسئله به دو صورت متصور است:
گاهی فردی وجوب نماز را منکر است با اینکه می داند نماز از ضروریات دین است. منکر ضروری دین کافر است و مشرک.
اما گاهی کسی با اینکه معترف به وجوب نماز است، سستی و کاهلی می کند و نماز نمی خواند یا گاهی می خواند و گاهی نمی خواند، این فرد مشرک نیست. زندگی با او نیز مشکل ندارد اما باید با تدابیری مشکل ضعف ایمان و سستی در نماز او را حل کرد. ضمنا توصیه میکنیم لزومی ندارد شما با دقت و وسواس به دنبال کشف این مسئله باشید، چون اکثریت قریب به اتفاق اینگونه افراد از نوع دوم هستند.
راهکارهای عملی قابل ارائه به طور کلی به قرار زیر است:
۱. برای ترغیب و تشویق به نماز، در آغاز بایستی زیر بناهای فکری همسرتان را مورد بررسی قرار داده و در اصلاح آن بکوشید. دیدگاه فرد در مورد خداوند، جهان هستی، انسان، معاد و ... اموری است که دارای نتیجه مستقیم بر عملکرد فرد است. پس باید به تقویت و اصلاح این مبانی کوشید.
۲. تبلیغ عملی داشته باشید. یعنی باید آثار خواندن نماز، مانند دوری از گناهان، داشتن اخلاق نیکو، کمک به دوستان و وفاداری و فداکاری، پاکیزه بودن در ظاهر و باطن، اعمال نیک و شایسته و برخورد خوب و...، در رفتار و کردار و گفتارتان نمایان باشد. تبلیغ عملی موثرتر از تبلیغ زبانی است. به نماز اول وقت خود اهمیت دهید و مقید باشید در اول وقت نمازتان را بخوانید. ضمنا اخلاق نیکو و برخورد زیبای شما با همسرتان هم میتواند یکی از همین آثار باشد.
۳. در هیچ یک از مراحل ارشاد و راهنمایی از برخورد نیک و ملاطفت آمیز و احترام نهادن دور نشوید. با فشار و اجبار نمی توان کسی را هدایت نمود. چه بسا تأثیر منفی آن بیش تر از هدایت گردد.از نظر شرعی وظیفه دارید که با اخلاق نیک و زبان ملایم او را نصیحت کنید. امر به معروف و نهی از منکر کنید. کار را به دعوی و مجادله نرسانید. فقط به تذکر و نصیحت با اخلاق نیک و بدون خشونت اکتفا کنید. روشن است که امر به معروف برای تبدیل به وضعیت بهتر و نیکوتر است. پس اگر تا به حال چند بار تذکر داده اید، و گفتن شما تاثیری نداشت، تکلیفی دیگر ندارید. بهتر است مدتی در این باره با ایشان گفتگو نکنید. چون اگر با تندی روی این مسئله پا فشاری کنید، ممکن است لج بازی کند و دیگر به حرف های شما توجه نکند. همیشه با زبان نمی توان افراد را اصلاح کرد.
۴.نماز، عملی است که در مجموعه عقیده توحیدی، دارای معنا و فلسفه است. انسان طبق فطرتش همواره به چیزی که برایش اهمیت دارد، توجه و اهتمام میورزد. یکی از دلائل مهم اهمال در به جا آوردن نماز، عدم شناخت فلسفه نماز است. امام علی (ع) میفرماید: "الناسأعداء ما جهلوا» (۱) انسان ها دشمن چیزی هستند که نسبت به آن ناآگاهند". از این رو میتوانید گاهی اوقات (نه همیشه و با تکرار ملال آور) با استفاده از آیات و روایات، ایشان را به فلسفه نماز آشنا سازید.
۵. تلاش نمایید از زیر نظر گرفتن و کنترل رفتارهای او برای مدتی بپرهیزید. وانمود کنید دیگر حساسیت سابق را نسبت به رفتار او ندارید و به یک نحوی اعتماد سابق را به او پیدا کردهاید. اما خوش رفتاری و نیکی و احسان نسبت به او را بیش تر کنید. به گونه ای با همسر خود رفتار کنید که جذب اخلاق شما گردد.
۶. توجه داشته باشید که همه رفتار و اخلاق شما مجموعا به عنوان یک بانو یا یک همسر مؤمنه و نماز خوان و مقید به احکام شرعی درنظر گرفته می شود. پس شما در سایر امور زندگی هم لازم است پیشتاز باشید. به عبارت دیگر عبادات و مسائل مذهبی نبایستی مانع شما از سایر امور زندگی زناشویی باشد. پس در همه مسائل زناشویی ازجمله مسائل جنسی توجه ویژه به همسرتان داشته باشید. در برخورد و تریبت فرزندان نیز اهتمام کنید تا هم در نظر همسرتان و دیگران مادری نمونه باشید و هم در نظر فرزندان اینگونه باشید.
۷- سستی مسلمان در نماز می تواند علتهای مختلفی داشته باشد. بدون آنکه همسر تان متوجه شود، علت یابی کنید، زیرا نماز عملی است که در مجموعه عقیده توحیدی، دارای معنا و فلسفه خاصی است. انسان طبق فطرتش همواره به چیزی که برایش اهمیت دارد، توجه و اهتمام میورزد. یکی از علل ترک نماز یا سستی در انجام آن عدم آشنایى با فلسفه نماز است. اگر انسان بداند چرا نماز می خواند و نماز چه آثاری و برکاتی در زندگی دنیا و آخرت او دارد و ترک نماز چه عواقب و نتایجی خواهد داشت، قطعا نماز را ترک نخواهد کرد.
۸. هر شخصی یک نقطه پذیرش و به قول معروف «رگ خوابی» دارد. سعی کنید این رگ خواب و نقطه پذیرش را به دست آورید. از این کانال وارد شوید و هدف خود را تعقیب کنید. به صرف این که باید شخصی را هدایت کرد، بسنده نکنید، بلکه با مطالعه روی خصوصیات وی، راه نفوذ در او و جلب نظر او را به دست آورید و اقدام کنید. دقیقاً باید راههای نفوذ و تأثیرگذاری بر همسر خود را بشناسید. متناسب با آن برنامهریزی کنید. بدون داشتن چنین درکی چه بسا بسیاری از زحمات شما بینتیجه یا کم ثمر خواهد بود. بنا بر این اگر شوهر شما خودگرا و منطقپذیراست، باید با زبانی بسیار منطقی و مستدل او را قانع سازید. اگر فردی نصیحت و انذارپذیر است، باید بیش تر بر جنبههای عقوبتی ترک نماز و روایات و حکایات وارده در این مورد با او سخن گویید. اگر احساس میکنید با محبت بیش تر میتوانید او را به سوی خدا بکشانید، باید از همین طریق وارد شوید. اگر راههای دیگری بر او مؤثر است تا جایی که با احکام شرع انطباق دارد، از آن راهها استفاده کنید.
پی نوشت:
۱. علامه مجلسی، بحارالانوار، مؤسسه الوفا، بیروت، ۱۴۰۴ ه ق، ج ۱، ص ۲۱۹.
منبع: www.soalcity.ir