يکشنبه، 5 ارديبهشت 1400
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

وظایف مردم نسبت به قرآن کریم

پرسش :

از دیدگاه امام علی (علیه السلام) مردم چه وظایفی نسبت به قرآن کریم دارند؟


پاسخ :
امام علی(علیه السلام) در خطبه 110 «نهج البلاغه» چهار دستور در مورد «قرآن مجید» را برای مردم بیان نموده، مى فرماید:

(قرآن را فرا گیرید که بهترین گفته هاست! و در آن بیندیشید که بهار قلب هاست! از نور آن، شفا و درمان بطلبید که شفاى دل ها[ى بیمار] است! و آن را به نیکوترین وجه تلاوت کنید، که نافع ترین سخن هاست!)؛ 
«وَ تَعَلَّمُوا الْقُرْآنَ فَإِنَّهُ أَحْسَنُ الْحَدِیثِ، وَ تَفَقَّهُوا فِیهِ فَإِنَّهُ رَبِیعُ الْقُلُوبِ، وَ اسْتَشْفُوا بِنُورِهِ فَإِنَّهُ شِفَاءُ الصُّدُورِ، وَ أَحْسِنُوا تِلَاوَتَهُ فَإِنَّهُ أَنْفَعُ الْقَصَصِ».

امام(ع) در واقع چهار مرحله مختلف را که به طور طبیعى، یکى بر دیگرى تقدّم دارد، ذکر فرموده است:

در مرحله نخست، دستور به فرا گرفتن قرآن مى دهد و آن را «احسن الحدیث» مى شمرد؛ چرا که جامع ترین دستور سعادت انسان هاست.

در مرحله بعد، به تفکّر و اندیشه در معنا و محتواى آن، دستور مى دهد؛ چرا که بهار دل هاست؛ همان گونه که در فصل بهار، شکوفه ها و گل ها و سبزه ها همه جا مى روید، به برکت «قرآن مجید» نیز گل هاى فضایل اخلاق و شکوفه هاى معارف الهیّه بر صفحه دل ظاهر مى شود و آن کس که حیات انسانى از آن نگیرد، همچون درخت خشکیده اى است که در فصل بهار، تکان نمى خورد (هر درختى که به نوروز نجنبد حَطَب است).

در مرحله سوم، دستور به عمل مى دهد و مى فرماید: از نور آیات الهى شفا بگیرید؛ همان گونه که بسیارى از بیماران از پرتو نور آفتاب، سلامتى خود را باز مى یابند و محیط زندگى آنها با تابش نور آفتاب از عوامل بیمارى پاکسازى مى شود، که گفته اند: «آنجا که آفتاب بتابد طبیب نیاید».

و در مرحله چهارم، با جمله «أَحْسِنُوا تِلَاوَتَهُ»؛ (قرآن را به نیکوترین وجه، تلاوت کنید) تا دل هاى مشتاقان به سوى آن جذب شود و دور افتادگان، به آن نزدیک گردند، وظیفه تبلیغ صحیح «قرآن» را گوشزد مى نماید.

امام(علیه السلام) با این چهار دستور، وظیفه مردم را در برابر «قرآن مجید» مشخّص کرده و اى کاش تنها به تلاوت و تجوید و زیبایى صوت و قرائت، قناعت نمى شد و مراحل دیگر که هدف اصلى را تشکیل مى دهد، درباره «قرآن» پیاده مى گشت.

در جمله اوّل درباره «قرآن مجید» تعبیر به «احسن الحدیث» و در جمله آخر به «انفع القصص» شده است و با توجّه به اینکه حدیث به معناى هر کلامى است که از سخنگویى صادر مى شود (؛ زیرا حدیث از مادّه «حُدوث» است و به کلام، حدیث گفته مى شود به خاطر اینکه پى در پى حادث مى گردد) مفهوم آن این است که «قرآن» برترین کلامى است که در میان انسان ها وجود دارد: هم از نظر فصاحت و بلاغت و هم از نظر محتوا. و در واقع، اشاره به آیه شریفه «أَللهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ کِتَاباً مُتَشَابِهاً مَثَانِیَ»(1)؛ (خداوند بهترین سخن را نازل کرده است؛ کتابى که آیاتش [در لطف و زیبایى و عمق و محتوا] همانند یکدیگر است؛ آیاتى مکرّر دارد).

ولى «أَنْفَعُ الْقَصَص» (با توجّه به اینکه «قَصَص» در اصل به معناى جستجو کردنِ چیزى است و به هر کلامى اطلاق مى شود؛ زیرا هر سخنى چیزى را جستجو و بیان مى کند و به همین دلیل بعضى از مفسّران تصریح کرده اند که «أحسن القصص» اشاره به مجموعه قرآن است) ناظر به آثار و نتایج عملى «قرآن» است که در سایه پیاده کردن دستورات آن حاصل مى شود.

پی نوشت:
(1). سوره زمر، آیه 23.

منبع: پیام امام امیر المؤمنین (علیه السلام)‏، آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازى (دام ظله)، تهیه و تنظیم: جمعى از فضلاء، انتشارات دار الکتب الاسلامیة‏، تهران‏، 1386 ش‏، چاپ: اول‏، ج 4، ص 635.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
پرسش و پاسخ مرتبط