سکوت به هنگام تلاوت قرآن کریم
پرسش :
در هنگام تلاوت قرآن وظیفه انسان گوش دادن است یا تلاوت کردن؟
پاسخ :
پاسخ این سؤال را مى توان با توجه به آیه 204 سوره «اعراف» بدست آورد، در شأن نزول این آیه «ابن عباس» و جمع دیگرى گفته اند: مسلمانان در آغاز کار، گاهى در نماز صحبت مى کردند، و گاهى شخص تازه وارد، به هنگامى که نماز را شروع مى کرد، از دیگران سؤال مى کرد، چند رکعت نماز خوانده اید؟ آنها هم جواب مى دادند فلان مقدار، آیه فوق نازل شد و آنها را از این کار نهى کرد.(1)
و نیز از «زُهرى» نقل شده: هنگامى که پیامبر(صلى الله علیه وآله) قرآن تلاوت مى کرد، جوانى از انصار همراه او بلند قرآن مى خواند، آیه نازل شد و از این کار نهى کرد.(2) به هر صورت، قرآن در آیه فوق دستور مى دهد: (هنگامى که قرآن تلاوت مى شود، با توجه به آن گوش دهید و ساکت باشید، شاید مشمول رحمت خدا گردید)؛ «وَ إِذا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ».
«أَنْصِتُوا» از ماده «اِنْصات» به معنى سکوت توأم با گوش فرا دادن است. در این که آیا این سکوت و استماع، به هنگام قرائت قرآن در تمام موارد است؟ یا منحصر به وقت نماز و هنگام قرائت امام جماعت؟
و یا به هنگامى که امام در خطبه نماز جمعه تلاوت قرآن مى کند؟ در میان مفسران گفتگو بسیار است، و احادیث مختلفى در کتب حدیث و تفسیر در این زمینه نقل شده است. آنچه از ظاهر آیه استفاده مى شود این است که: این حکم، عمومى و همگانى است و مخصوص به حال معینى نیست. ولى روایات متعددى که از پیشوایان اسلام نقل شده به اضافه اجماع و اتفاق علماء بر عدم وجوب استماع در همه حال، دلیل بر این است که این حکم به صورت کلى یک حکم استحبابى است، یعنى شایسته و مستحب است که در هر کجا و در هر حال کسى قرآن را تلاوت کند، دیگران به احترام قرآن سکوت کنند و گوش جان فرا دهند، پیام خدا را بشنوند و در زندگى خود از آن الهام گیرند، زیرا قرآن تنها کتاب قرائت نیست، بلکه کتاب فهم و درک و سپس عمل است، این حکمِ مستحب به قدرى تأکید دارد که در بعضى از روایات از آن تعبیر به واجب شده است.
در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: «یَجِبُ الاِنْصاتُ لِلْقُرْآنِ فِى الصَّلوةِ وَ فِى غَیْرِها وَ اِذْا قُرِءَ عِنْدَکَ الْقُرْآنُ وَجَبَ عَلَیْکَ الاِنْصاتُ وَ الاِسْتِماعُ»؛ (واجب است در نماز و غیر نماز به هنگام شنیدن قرآن سکوت و استماع کرد و هنگامى که نزد تو قرآن خوانده شود، سکوت کردن و گوش فرا دادن لازم است).(3)
حتى از بعضى از روایات استفاده مى شود: اگر امام جماعت مشغول قرائت باشد و فرد دیگرى، آیه اى از قرآن تلاوت کند، مستحب است سکوت کند تا او آیه را پایان دهد، سپس امام قرائت را تکمیل کند، چنان که از امام صادق(علیه السلام) نقل شده: على(علیه السلام) در نماز صبح بود و «ابن کَوّا» (همان مرد منافق تیره دل) در پشت سر امام(علیه السلام) مشغول نماز بود، ناگاه در نماز این آیه را تلاوت کرد: «وَ لَقَدْ أُوحِىَ اِلَیْکَ وَ اِلَى الَّذِیْنَ مِنْ قَبْلِکَ لَئِنْ أَشْرَکْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُکَ وَ لَتَکُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِیْنَ»؛ (به تو و همه پیامبران پیشین وحى شده که اگر مشرک شوى، تمام اعمالت تباه مى شود و از زیانکاران خواهى بود!) و هدفش از خواندن آیه این بود که به طور کنایه به على(علیه السلام) احتمالاً در مورد قبول حکمیت در میدان «صفین» اعتراض کند.
اما با این حال امام(علیه السلام) براى احترام قرآن سکوت کرد، تا وى آیه را به پایان رسانید، سپس امام(علیه السلام) به ادامه قرائت نماز بازگشت. «ابن کَوّا» کار خود را دو مرتبه تکرار کرد، باز امام(علیه السلام) سکوت کرد. «ابن کَوّا» براى سومین بار آیه را تکرار نمود، و على(علیه السلام) مجدداً به احترام قرآن سکوت کرد.
سپس حضرت این آیه را تلاوت فرمود: «فَاْصِبْر اِنَّ وَعْدَ اللّهِ حَقٌّ وَ لایَسْتَخِفَنَّکَ الَّذِیْنَ لایُؤْمِنُون»؛ (اکنون که چنین است صبر پیشه کن که وعده خدا حق است؛ و هرگز کسانى که ایمان ندارند تو را خشمگین نسازند [و از راه منحرف نکنند]!).(4)
اشاره به این که مجازات دردناک الهى در انتظار منافقان و افراد بى ایمان است و در برابر آنها باید تحمل و حوصله به خرج داد، سرانجام امام(علیه السلام) سوره را تمام کرده و به رکوع رفت.از مجموع این بحث روشن مى شود استماع و سکوت به هنگام شنیدن آیات قرآن کار بسیار شایسته اى است ولى به طور کلى واجب نیست، و شاید علاوه بر اجماع و روایات جمله: «لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ»؛ (شاید مشمول رحمت خدا بشوید) نیز اشاره به مستحب بودن این حکم باشد. تنها موردى که این حکم الهى شکل وجوب به خود مى گیرد موقع نماز جماعت است که مأموم به هنگام شنیدن قرائت امام، باید سکوت کند و گوش فرا دهد، حتى جمعى از فقهاء این آیه را دلیل بر سقوط قرائت حمد و سوره از مأموم دانسته اند.
از جمله روایاتى که دلالت بر این حکم دارد حدیثى است که از امام باقر(علیه السلام) نقل شده که فرمود: «وَ اِذا قُرِءَ الْقُرْآنُ فِى الْفَرِیْضَةِ خَلْفَ الاِمامِ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُون»؛ (هنگامى که قرآن در نماز فریضه و پشت سر امام خوانده مى شود، گوش فرا دهید و خاموش باشید شاید مشمول رحمت الهى شوید).(5) و اما در مورد کلمه «لَعَلَّ»؛ (شاید) که در این گونه موارد به کار مى رود، منظور این است: براى این که مشمول رحمت خدا شوید، تنها سکوت و گوش فرا دادن کافى نیست، شرائط دیگرى از جمله عمل به آن دارد.
پینوشتها:
(1). «مجمع البیان»، ذیل آیه مورد بحث؛ «جامع البیان»(تفسیر طبرى)، ذیل آیه مورد بحث؛ تفسیر«قرطبى»، ذیل آیه مورد بحث؛ «درّ المنثور»، جلد 3، صفحه 156، دار المعرفة، طبع اول، 1365 ه ق.
(2). «جامع البیان»( تفسیر طبرى)، جلد 9، صفحه 110، ذیل آیه مورد بحث؛ «درّ المنثور»، جلد 3، صفحه 156، دار المعرفة، طبع اول، 1365 ه ق.
(3). تفسیر«برهان»، جلد 2، صفحه 57 (صفحه 627، بنیاد بعثت، طبع اول، 1415 ه ق)، ذیل آیه مورد بحث؛ «وسائل الشیعه»، جلد 6، صفحه 215، چاپ آل البیت؛ «بحار الانوار»، جلد 85، صفحه 108 و جلد 89، صفحه 221؛ تفسیر«عیاشى»، جلد 2، صفحه 44، چاپخانه علمیه تهران، 1380 ه ق.
(4). تفسیر«برهان»، جلد 2، صفحه 56 (صفحه 627، بنیاد بعثت، طبع اول، 1415 ه ق)، ذیل آیه مورد بحث؛ «وسائل الشیعه»، جلد 8، صفحه 367، چاپ آل البیت؛ «بحار الانوار»، جلد 33، صفحات 344، 429 و 430.
(5). تفسیر«برهان»، جلد 2، صفحه 57 (صفحه 627، بنیاد بعثت، طبع اول، 1415 ه ق)، ذیل آیه مورد بحث؛ «من لایحضره الفقیه»، جلد 1، صفحه 392، انتشارات جامعه مدرسین قم، 1413 ه ق؛ «وسائل الشیعه»، جلد 6، صفحه 214 و جلد 8، صفحه 355، چاپ آل البیت؛ «مستدرک»، جلد 6، صفحه 479، چاپ آل البیت؛ «بحار الانوار»، جلد 82، صفحه 86 و جلد 85، صفحات 21، 70 و 108 و جلد 89، صفحه 221؛ تفسیر«عیاشى»، جلد 2، صفحه 44، چاپخانه علمیه تهران، 1380 ه ق؛ «مستطرفات السرائر»، صفحه 585، انتشارات جامعه مدرسین قم، 1411 ه ق.
منبع: تفسیر نمونه، آیت الله العظمی مکارم شیرازی، انتشارات دارالکتب الإسلامیۀ، چاپ سی و دوم، ج 7، ص 92.
پاسخ این سؤال را مى توان با توجه به آیه 204 سوره «اعراف» بدست آورد، در شأن نزول این آیه «ابن عباس» و جمع دیگرى گفته اند: مسلمانان در آغاز کار، گاهى در نماز صحبت مى کردند، و گاهى شخص تازه وارد، به هنگامى که نماز را شروع مى کرد، از دیگران سؤال مى کرد، چند رکعت نماز خوانده اید؟ آنها هم جواب مى دادند فلان مقدار، آیه فوق نازل شد و آنها را از این کار نهى کرد.(1)
و نیز از «زُهرى» نقل شده: هنگامى که پیامبر(صلى الله علیه وآله) قرآن تلاوت مى کرد، جوانى از انصار همراه او بلند قرآن مى خواند، آیه نازل شد و از این کار نهى کرد.(2) به هر صورت، قرآن در آیه فوق دستور مى دهد: (هنگامى که قرآن تلاوت مى شود، با توجه به آن گوش دهید و ساکت باشید، شاید مشمول رحمت خدا گردید)؛ «وَ إِذا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ».
«أَنْصِتُوا» از ماده «اِنْصات» به معنى سکوت توأم با گوش فرا دادن است. در این که آیا این سکوت و استماع، به هنگام قرائت قرآن در تمام موارد است؟ یا منحصر به وقت نماز و هنگام قرائت امام جماعت؟
و یا به هنگامى که امام در خطبه نماز جمعه تلاوت قرآن مى کند؟ در میان مفسران گفتگو بسیار است، و احادیث مختلفى در کتب حدیث و تفسیر در این زمینه نقل شده است. آنچه از ظاهر آیه استفاده مى شود این است که: این حکم، عمومى و همگانى است و مخصوص به حال معینى نیست. ولى روایات متعددى که از پیشوایان اسلام نقل شده به اضافه اجماع و اتفاق علماء بر عدم وجوب استماع در همه حال، دلیل بر این است که این حکم به صورت کلى یک حکم استحبابى است، یعنى شایسته و مستحب است که در هر کجا و در هر حال کسى قرآن را تلاوت کند، دیگران به احترام قرآن سکوت کنند و گوش جان فرا دهند، پیام خدا را بشنوند و در زندگى خود از آن الهام گیرند، زیرا قرآن تنها کتاب قرائت نیست، بلکه کتاب فهم و درک و سپس عمل است، این حکمِ مستحب به قدرى تأکید دارد که در بعضى از روایات از آن تعبیر به واجب شده است.
در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: «یَجِبُ الاِنْصاتُ لِلْقُرْآنِ فِى الصَّلوةِ وَ فِى غَیْرِها وَ اِذْا قُرِءَ عِنْدَکَ الْقُرْآنُ وَجَبَ عَلَیْکَ الاِنْصاتُ وَ الاِسْتِماعُ»؛ (واجب است در نماز و غیر نماز به هنگام شنیدن قرآن سکوت و استماع کرد و هنگامى که نزد تو قرآن خوانده شود، سکوت کردن و گوش فرا دادن لازم است).(3)
حتى از بعضى از روایات استفاده مى شود: اگر امام جماعت مشغول قرائت باشد و فرد دیگرى، آیه اى از قرآن تلاوت کند، مستحب است سکوت کند تا او آیه را پایان دهد، سپس امام قرائت را تکمیل کند، چنان که از امام صادق(علیه السلام) نقل شده: على(علیه السلام) در نماز صبح بود و «ابن کَوّا» (همان مرد منافق تیره دل) در پشت سر امام(علیه السلام) مشغول نماز بود، ناگاه در نماز این آیه را تلاوت کرد: «وَ لَقَدْ أُوحِىَ اِلَیْکَ وَ اِلَى الَّذِیْنَ مِنْ قَبْلِکَ لَئِنْ أَشْرَکْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُکَ وَ لَتَکُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِیْنَ»؛ (به تو و همه پیامبران پیشین وحى شده که اگر مشرک شوى، تمام اعمالت تباه مى شود و از زیانکاران خواهى بود!) و هدفش از خواندن آیه این بود که به طور کنایه به على(علیه السلام) احتمالاً در مورد قبول حکمیت در میدان «صفین» اعتراض کند.
اما با این حال امام(علیه السلام) براى احترام قرآن سکوت کرد، تا وى آیه را به پایان رسانید، سپس امام(علیه السلام) به ادامه قرائت نماز بازگشت. «ابن کَوّا» کار خود را دو مرتبه تکرار کرد، باز امام(علیه السلام) سکوت کرد. «ابن کَوّا» براى سومین بار آیه را تکرار نمود، و على(علیه السلام) مجدداً به احترام قرآن سکوت کرد.
سپس حضرت این آیه را تلاوت فرمود: «فَاْصِبْر اِنَّ وَعْدَ اللّهِ حَقٌّ وَ لایَسْتَخِفَنَّکَ الَّذِیْنَ لایُؤْمِنُون»؛ (اکنون که چنین است صبر پیشه کن که وعده خدا حق است؛ و هرگز کسانى که ایمان ندارند تو را خشمگین نسازند [و از راه منحرف نکنند]!).(4)
اشاره به این که مجازات دردناک الهى در انتظار منافقان و افراد بى ایمان است و در برابر آنها باید تحمل و حوصله به خرج داد، سرانجام امام(علیه السلام) سوره را تمام کرده و به رکوع رفت.از مجموع این بحث روشن مى شود استماع و سکوت به هنگام شنیدن آیات قرآن کار بسیار شایسته اى است ولى به طور کلى واجب نیست، و شاید علاوه بر اجماع و روایات جمله: «لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ»؛ (شاید مشمول رحمت خدا بشوید) نیز اشاره به مستحب بودن این حکم باشد. تنها موردى که این حکم الهى شکل وجوب به خود مى گیرد موقع نماز جماعت است که مأموم به هنگام شنیدن قرائت امام، باید سکوت کند و گوش فرا دهد، حتى جمعى از فقهاء این آیه را دلیل بر سقوط قرائت حمد و سوره از مأموم دانسته اند.
از جمله روایاتى که دلالت بر این حکم دارد حدیثى است که از امام باقر(علیه السلام) نقل شده که فرمود: «وَ اِذا قُرِءَ الْقُرْآنُ فِى الْفَرِیْضَةِ خَلْفَ الاِمامِ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُون»؛ (هنگامى که قرآن در نماز فریضه و پشت سر امام خوانده مى شود، گوش فرا دهید و خاموش باشید شاید مشمول رحمت الهى شوید).(5) و اما در مورد کلمه «لَعَلَّ»؛ (شاید) که در این گونه موارد به کار مى رود، منظور این است: براى این که مشمول رحمت خدا شوید، تنها سکوت و گوش فرا دادن کافى نیست، شرائط دیگرى از جمله عمل به آن دارد.
پینوشتها:
(1). «مجمع البیان»، ذیل آیه مورد بحث؛ «جامع البیان»(تفسیر طبرى)، ذیل آیه مورد بحث؛ تفسیر«قرطبى»، ذیل آیه مورد بحث؛ «درّ المنثور»، جلد 3، صفحه 156، دار المعرفة، طبع اول، 1365 ه ق.
(2). «جامع البیان»( تفسیر طبرى)، جلد 9، صفحه 110، ذیل آیه مورد بحث؛ «درّ المنثور»، جلد 3، صفحه 156، دار المعرفة، طبع اول، 1365 ه ق.
(3). تفسیر«برهان»، جلد 2، صفحه 57 (صفحه 627، بنیاد بعثت، طبع اول، 1415 ه ق)، ذیل آیه مورد بحث؛ «وسائل الشیعه»، جلد 6، صفحه 215، چاپ آل البیت؛ «بحار الانوار»، جلد 85، صفحه 108 و جلد 89، صفحه 221؛ تفسیر«عیاشى»، جلد 2، صفحه 44، چاپخانه علمیه تهران، 1380 ه ق.
(4). تفسیر«برهان»، جلد 2، صفحه 56 (صفحه 627، بنیاد بعثت، طبع اول، 1415 ه ق)، ذیل آیه مورد بحث؛ «وسائل الشیعه»، جلد 8، صفحه 367، چاپ آل البیت؛ «بحار الانوار»، جلد 33، صفحات 344، 429 و 430.
(5). تفسیر«برهان»، جلد 2، صفحه 57 (صفحه 627، بنیاد بعثت، طبع اول، 1415 ه ق)، ذیل آیه مورد بحث؛ «من لایحضره الفقیه»، جلد 1، صفحه 392، انتشارات جامعه مدرسین قم، 1413 ه ق؛ «وسائل الشیعه»، جلد 6، صفحه 214 و جلد 8، صفحه 355، چاپ آل البیت؛ «مستدرک»، جلد 6، صفحه 479، چاپ آل البیت؛ «بحار الانوار»، جلد 82، صفحه 86 و جلد 85، صفحات 21، 70 و 108 و جلد 89، صفحه 221؛ تفسیر«عیاشى»، جلد 2، صفحه 44، چاپخانه علمیه تهران، 1380 ه ق؛ «مستطرفات السرائر»، صفحه 585، انتشارات جامعه مدرسین قم، 1411 ه ق.
منبع: تفسیر نمونه، آیت الله العظمی مکارم شیرازی، انتشارات دارالکتب الإسلامیۀ، چاپ سی و دوم، ج 7، ص 92.