بیع با ربا چه تفاوتى دارد؟
پرسش :
با توجه به آیه 275 سورۀ بقره، بیع با ربا چه تفاوتى دارد که ربا حرام شده و بیع حلال است؟
پاسخ :
در آیههاى متعددى به مسأله ربا اشاره شده است؛ امااز همه مبسوطتر سوره بقره آیات 275-279 است. در آیه 275 خداوند مىفرماید:
«اَلَّذینَ یأکُلونَ الرِّبا لایَقومونَ الّا کَما یَقومُ الَّذى یَتَخَبَّطُهُ الشَّیطانُ مِنَ المَسِّ ذٰلِکَ بِاَنَّهُم قالوا انَّمَا البَیعُ مِثلُ الرِّبا و احَلَّ اللّٰهُ البَیعَ و حَرَّمَ الرِّبا فَمَن جاءَهُ مَوعِظَةٌ مِن رَبِّهِ فَانتَهىٰ فَلَهُ ماسَلَفَ و امرُهُ الَى اللّٰهِ و مَن عادَ فَاُولٰئِکَ اصحابُ النّارِ هُم فیها خالِدون؛
و کسانى که ربا مىخورند برنمىخیزند مگر مانند کسى که بر اثر تماس شیطان دیوانه شده و نمىتواند تعادل خود را حفظ کند [گاهى زمین مىخورد گاهى بپا مىخیزد] این براى آن است که گفتند بیع هم مانند ربا است در حالى که خدا بیع را حلال کرده و ربا را حرام [زیرا فرق میان این دو بسیار است] و اگر کسى اندرز الهى به او برسد و [از رباخوارى] خوددارى کند سودهایى که در سابق [قبل از نزول حکم تحریم] به دست آورده مال او است و کار او به خدا واگذار مىشود اما کسانى که بازگردند [و مجدداً مرتکب این گناه شوند] اهل آتش خواهند بود و همیشه در آن مىمانند.»
«الّذین یأکلون الرّبوا...» در این فقره، اشاره شده به این که «مشى اجتماعى» رباخواران هم چون دیوانگان است؛ زیرا آنان هم چون دیوانگان فاقد تفکر صحیح اجتماعى هستند و حس تشخیص صحیح و قدرت بر تفکر منطقى را ندارند و خوب را بد و بد را خوب قلمداد مىکنند و بر اساس فطرت و عقل صحیح و سلیم که نباید به دیگران که احتیاج دارند ظلم نکنند، حرکت ندارند.1
برخى از مفسران نیز گفتهاند منظور آن است که رباخواران هنگام زندگى در جهان آخرت در شکل دیوانگان و مصروعان محشور مىشوند.»2
در جمله «ذلک بانهم قالوا...» منطق رباخواران بیان شده است. آنان بر اثر فقدان تشخیص صحیح مىگویند بین ربا و معامله هیچ تفاوتى نیست و هر دو از انواع مبادله هستند که دو طرف با اراده و اختیار خود، آن را انجام مىدهند.
قرآن پاسخ مىدهد این منطق صحیحى نیست و نباید آنها را با هم اشتباه کرد.
خداوند ربا را حرام و معامله را حلال کرده است. برخى از تفاوتهاى بین آن دو عبارت است از:
1. در خرید و فروش معمولى هر دو طرف بهطور یکسان در معرض سود و زیانند، ولى در «ربا» رباخوار هیچ گاه زیان نمىبیند.
2. در تجارت و معامله دو طرف در مسیر «تولید و مصرف» گام برمىدارند، در صورتى که رباخوار هیچ عمل مثبتى در این زمینه ندارد.
3. با شیوع رباخوارى سرمایهها در مسیرهاى ناسالم مىافتد، در حالى که تجارت صحیح موجب گردش سالم ثروت است.
4. رباخوارى منشأ دشمنىها و جنگهاى طبقاتى است، در حالى که تجارت صحیح چنین نیست.
جمله «فمن جائه موعظه من ربه فانتهى..» مىگوید کسانى که پند و اندرز الهى در تحریم «ربا» به آنان برسد و از «رباخوارى» خوددارى کنند، سودهایى را که قبل از نزول این حکم گرفتهاند از خود آنهاست و قانون عطف به ماسبق نمىشود؛ اما اگر کسى پس از این اندرز با آن همه تأکید در آیات مختلف، باز دست از این عمل برندارد باید عذاب دردناک و دایمى پروردگار را انتظار بکشد.3
پینوشتها:
(1). ر. ک: تفسیر المیزان، علامه طباطبایى، ج 2، ص 410
(2). ر. ک: ربا: پیشینۀ تاریخى ربا، ربا در قرآن و سنت، انواع ربا و فرار از ربا، ص 129-154
(3). ر. ک: تفسیر المیزان، ص 413-418
منبع: پرسمان قرآنی فلسفه احکام، سید علی هاشمی نشلجی، نشر جمال، 1390.
در آیههاى متعددى به مسأله ربا اشاره شده است؛ امااز همه مبسوطتر سوره بقره آیات 275-279 است. در آیه 275 خداوند مىفرماید:
«اَلَّذینَ یأکُلونَ الرِّبا لایَقومونَ الّا کَما یَقومُ الَّذى یَتَخَبَّطُهُ الشَّیطانُ مِنَ المَسِّ ذٰلِکَ بِاَنَّهُم قالوا انَّمَا البَیعُ مِثلُ الرِّبا و احَلَّ اللّٰهُ البَیعَ و حَرَّمَ الرِّبا فَمَن جاءَهُ مَوعِظَةٌ مِن رَبِّهِ فَانتَهىٰ فَلَهُ ماسَلَفَ و امرُهُ الَى اللّٰهِ و مَن عادَ فَاُولٰئِکَ اصحابُ النّارِ هُم فیها خالِدون؛
و کسانى که ربا مىخورند برنمىخیزند مگر مانند کسى که بر اثر تماس شیطان دیوانه شده و نمىتواند تعادل خود را حفظ کند [گاهى زمین مىخورد گاهى بپا مىخیزد] این براى آن است که گفتند بیع هم مانند ربا است در حالى که خدا بیع را حلال کرده و ربا را حرام [زیرا فرق میان این دو بسیار است] و اگر کسى اندرز الهى به او برسد و [از رباخوارى] خوددارى کند سودهایى که در سابق [قبل از نزول حکم تحریم] به دست آورده مال او است و کار او به خدا واگذار مىشود اما کسانى که بازگردند [و مجدداً مرتکب این گناه شوند] اهل آتش خواهند بود و همیشه در آن مىمانند.»
«الّذین یأکلون الرّبوا...» در این فقره، اشاره شده به این که «مشى اجتماعى» رباخواران هم چون دیوانگان است؛ زیرا آنان هم چون دیوانگان فاقد تفکر صحیح اجتماعى هستند و حس تشخیص صحیح و قدرت بر تفکر منطقى را ندارند و خوب را بد و بد را خوب قلمداد مىکنند و بر اساس فطرت و عقل صحیح و سلیم که نباید به دیگران که احتیاج دارند ظلم نکنند، حرکت ندارند.1
برخى از مفسران نیز گفتهاند منظور آن است که رباخواران هنگام زندگى در جهان آخرت در شکل دیوانگان و مصروعان محشور مىشوند.»2
در جمله «ذلک بانهم قالوا...» منطق رباخواران بیان شده است. آنان بر اثر فقدان تشخیص صحیح مىگویند بین ربا و معامله هیچ تفاوتى نیست و هر دو از انواع مبادله هستند که دو طرف با اراده و اختیار خود، آن را انجام مىدهند.
قرآن پاسخ مىدهد این منطق صحیحى نیست و نباید آنها را با هم اشتباه کرد.
خداوند ربا را حرام و معامله را حلال کرده است. برخى از تفاوتهاى بین آن دو عبارت است از:
1. در خرید و فروش معمولى هر دو طرف بهطور یکسان در معرض سود و زیانند، ولى در «ربا» رباخوار هیچ گاه زیان نمىبیند.
2. در تجارت و معامله دو طرف در مسیر «تولید و مصرف» گام برمىدارند، در صورتى که رباخوار هیچ عمل مثبتى در این زمینه ندارد.
3. با شیوع رباخوارى سرمایهها در مسیرهاى ناسالم مىافتد، در حالى که تجارت صحیح موجب گردش سالم ثروت است.
4. رباخوارى منشأ دشمنىها و جنگهاى طبقاتى است، در حالى که تجارت صحیح چنین نیست.
جمله «فمن جائه موعظه من ربه فانتهى..» مىگوید کسانى که پند و اندرز الهى در تحریم «ربا» به آنان برسد و از «رباخوارى» خوددارى کنند، سودهایى را که قبل از نزول این حکم گرفتهاند از خود آنهاست و قانون عطف به ماسبق نمىشود؛ اما اگر کسى پس از این اندرز با آن همه تأکید در آیات مختلف، باز دست از این عمل برندارد باید عذاب دردناک و دایمى پروردگار را انتظار بکشد.3
پینوشتها:
(1). ر. ک: تفسیر المیزان، علامه طباطبایى، ج 2، ص 410
(2). ر. ک: ربا: پیشینۀ تاریخى ربا، ربا در قرآن و سنت، انواع ربا و فرار از ربا، ص 129-154
(3). ر. ک: تفسیر المیزان، ص 413-418
منبع: پرسمان قرآنی فلسفه احکام، سید علی هاشمی نشلجی، نشر جمال، 1390.