امام سجاد(ع) و مبارزه با حاکمان جور از راه دعا
پرسش :
امام سجاد (علیه السلام) چگونه از راه دعا با خلفای اموی عصر خود مبارزه می کرد؟
پاسخ :
یکى از شیوه هاى تبلیغى و مبارزاتى امام سجاد(علیه السلام) تبیین معارف اسلام در قالب دعا بود. مى دانیم که دعا پیوندى است معنوى میان انسان و پروردگار که اثر تربیتى و سازندگى مهمى دارد، از این نظر دعا از نظر اسلام جایگاه خاصى دارد و اگر دعاهاى رسیده از پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) و امامان معصوم یک جا گردآورى شود، مجموعه بزرگى خواهد شد. این دعاها مکتب تربیتى بزرگى است که در سازندگى و رشد روحى انسان ها نقش مهمى دارد.
از آنجا که در زمان امام چهارم شرائط اختناق آمیزى حکم فرما بود، امام بسیارى از اهداف و مقاصد خود را در قالب دعا و مناجات بیان مى کرد. مجموع دعاهاى امام سجاد به نام «صحیفه سجادیه» معروف است که پس از قرآن مجید و نهج البلاغه، بزرگترین و مهمترین گنجینه گران بهاى حقایق و معارف الهى به شمار مى رود، به طورى که از ادوار پیشین از طرف دانشمندان برجسته ما «اخت القران»،(1) «انجیل اهل بیت(علیهم السلام)» و «زبور آل محمد (صلی الله علیه وآله)» لقب گرفته است.(2)
صحیفه سجادیه تنها شامل راز و نیاز و مناجات و عرض حاجت در پیشگاه خدا نیست، بلکه ابعاد سیاسى و اجتماعى و فرهنگى و عقیدتى نیز دارد. امام سجاد در ضمن دعاهاى خود در چندین مورد، مباحث سیاسى به ویژه مسئله «امامت» و رهبرى جامعه اسلامى را مطرح کرده است که ذیلاً نمونه هایى از آنها را مى آوریم:
1- امام در دعاى بیستم (دعاى مکارم الاخلاق) چنین مى گوید:
«خدایا بر محمد و خاندانش درود فرست و مرا بر آن که بر من ستم کند، دستى (نیرویى)، وبر آن که با من ستیزه جوید زبانى (برهانى)، و بر کسى که با من دشمنى و عناد ورزد پیروزى عطا کن، و در برابر آن کس که نسبت به من، به حیله گرى و بد اندیشى بپردازد، راه و تدبیر، و در برابر آن که بر من فشار و آزار رساند، نیرو ده و در برابر عیب جویانی که بر من عیب جوئی و دشنام گوئی کنند، قدرت تکذیب، و در برابر خطر تهدید دشمنان، به من امنیت عنایت فرما...».
آیا چه کسانى جز کارگزاران عبدالملک نظیر «هشام بن اسماعیل مخزومى» (حاکم مدینه) بودند که امام مورد ستم، ستیزه جویى،عناد، بد اندیشى، فشار، آزار و تهدید آنان قرار داشت؟ بنابراین در واقع این دعاى امام شکوائیه اى در برابر زورگویی هاى حکومت وقت بوده و از این نظر بار سیاسى داشته است.
2- در دعائى که امام روز عید قربان و روز جمعه مى خوانده چنین آمده است:
«... خدایا این مقام (خلافت و رهبرى امت اسلامى که اقامه نماز در روز عید قربان و روز جمعه وایراد خطبه از شئون آن است) مخصوص جانشینان و برگزیدگان تو، و این پایگاه ها، از آن امناى تو است که آنان را در رتبه والایى قرار داده اى، ولى ستمگران (همچون خلفاى ستمگر اموى) آن را بزور، غصب و تصاحب کرده اند.... تا آنجا که برگزیدگان و خلفاى تو مغلوب و مقهور گشته اند، در حالى که مى بینند احکام تو تغییر یافته، کتاب تو از صحنه عمل دور افتاده، فرائض و واجباتت دستخوش تحریف گشته، و سنت (راه و رسم) پیامبرت متروک گشته است.
خدایا دشمنان بندگان برگزیده ات از اولین و آخرین و همچنین اتباع و پیروانشان و همه کسانى را که به کارهاى آنان راضى هستند، لعنت کن و از رحمت خود دور ساز...».
در این دعا امام با صراحت از مسئله امامت و رهبرى امت، که اختصاص به خاندان پیامبر دارد، و غصب شدن آن توسط ستمگران یاد مى کند و بدین ترتیب مشروعیت حکومت بنى امیه را نفى مى کند.
3ـ امام سجاد(علیه السلام) در دعای عرفه چنین می گوید:
«پروردگارا! درود فرست به پاکترین افراد خاندان پیامبر که آنان را براى رهبرى امت و اجراى اوامر خود برگزیده اى، و آنان را خزانه داران علمت، نگهبانان دینت، جانشینان خود در زمین، و حجت هاى خویش بر بندگانت قرار دادهاى و به خواست خود، آنان را از هر گونه پلیدى یکباره پاک کرده اى و آنان را وسیله ارتباط با خود و راه بهشت خویش قرارداده اى خدایا، تو در هر زمان دین خود را به وسیله امامى تأیید فرموده اى که او را براى بندگانت رهبر و پرچمدار، و در گیتى مشعل هدایت قرار داده اى، پس از آنکه او را با ارتباط غیبى، با خود مرتبط ساخته اى و او را وسیله خشنودى خود قرار داده اى و پیروى از او را واجب کرده اى، و مقرر داشته اى که هیچ کس از او سبقت نگیرد، و هیچ کس از پیروى او پس نماند...».
حضرت در این دعا نیز از نقش و موقعیت ویژه رهبران الهى و امامان از خاندان نبوت و امتیازهاى آنان سخن مى گوید، و این، دقیقاً به معناى نفى مشروعیت حکومت زمامداران وقت بود.
پینوشتها:
(1). شیخ آغا بزرگ، الذریعه الى تصانیف، الطبعه الثانیه، بیروت، دارالاضواء 1378 ه.ق، ج 15، ص 18.
(2). مدنى، سید علیخان، ریاض السالکین فى شرح صحیفه سید الساجدین، موسسه آل البیت، مقدمه، ص 5- 4؛ ابن شهر آشوب، معالم العلماء، نجف، المطبعه الحیدریه، 1380 ه. ق، ص 125 (شرح حال متوکل، راوی صحیفه،) و ص 131 (شرح حال یحیی بن علی بن محمد الحسین رقی).
منبع: سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، موسسه امام صادق(علیه السلام)، قم، 1390 ش.
یکى از شیوه هاى تبلیغى و مبارزاتى امام سجاد(علیه السلام) تبیین معارف اسلام در قالب دعا بود. مى دانیم که دعا پیوندى است معنوى میان انسان و پروردگار که اثر تربیتى و سازندگى مهمى دارد، از این نظر دعا از نظر اسلام جایگاه خاصى دارد و اگر دعاهاى رسیده از پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) و امامان معصوم یک جا گردآورى شود، مجموعه بزرگى خواهد شد. این دعاها مکتب تربیتى بزرگى است که در سازندگى و رشد روحى انسان ها نقش مهمى دارد.
از آنجا که در زمان امام چهارم شرائط اختناق آمیزى حکم فرما بود، امام بسیارى از اهداف و مقاصد خود را در قالب دعا و مناجات بیان مى کرد. مجموع دعاهاى امام سجاد به نام «صحیفه سجادیه» معروف است که پس از قرآن مجید و نهج البلاغه، بزرگترین و مهمترین گنجینه گران بهاى حقایق و معارف الهى به شمار مى رود، به طورى که از ادوار پیشین از طرف دانشمندان برجسته ما «اخت القران»،(1) «انجیل اهل بیت(علیهم السلام)» و «زبور آل محمد (صلی الله علیه وآله)» لقب گرفته است.(2)
صحیفه سجادیه تنها شامل راز و نیاز و مناجات و عرض حاجت در پیشگاه خدا نیست، بلکه ابعاد سیاسى و اجتماعى و فرهنگى و عقیدتى نیز دارد. امام سجاد در ضمن دعاهاى خود در چندین مورد، مباحث سیاسى به ویژه مسئله «امامت» و رهبرى جامعه اسلامى را مطرح کرده است که ذیلاً نمونه هایى از آنها را مى آوریم:
1- امام در دعاى بیستم (دعاى مکارم الاخلاق) چنین مى گوید:
«خدایا بر محمد و خاندانش درود فرست و مرا بر آن که بر من ستم کند، دستى (نیرویى)، وبر آن که با من ستیزه جوید زبانى (برهانى)، و بر کسى که با من دشمنى و عناد ورزد پیروزى عطا کن، و در برابر آن کس که نسبت به من، به حیله گرى و بد اندیشى بپردازد، راه و تدبیر، و در برابر آن که بر من فشار و آزار رساند، نیرو ده و در برابر عیب جویانی که بر من عیب جوئی و دشنام گوئی کنند، قدرت تکذیب، و در برابر خطر تهدید دشمنان، به من امنیت عنایت فرما...».
آیا چه کسانى جز کارگزاران عبدالملک نظیر «هشام بن اسماعیل مخزومى» (حاکم مدینه) بودند که امام مورد ستم، ستیزه جویى،عناد، بد اندیشى، فشار، آزار و تهدید آنان قرار داشت؟ بنابراین در واقع این دعاى امام شکوائیه اى در برابر زورگویی هاى حکومت وقت بوده و از این نظر بار سیاسى داشته است.
2- در دعائى که امام روز عید قربان و روز جمعه مى خوانده چنین آمده است:
«... خدایا این مقام (خلافت و رهبرى امت اسلامى که اقامه نماز در روز عید قربان و روز جمعه وایراد خطبه از شئون آن است) مخصوص جانشینان و برگزیدگان تو، و این پایگاه ها، از آن امناى تو است که آنان را در رتبه والایى قرار داده اى، ولى ستمگران (همچون خلفاى ستمگر اموى) آن را بزور، غصب و تصاحب کرده اند.... تا آنجا که برگزیدگان و خلفاى تو مغلوب و مقهور گشته اند، در حالى که مى بینند احکام تو تغییر یافته، کتاب تو از صحنه عمل دور افتاده، فرائض و واجباتت دستخوش تحریف گشته، و سنت (راه و رسم) پیامبرت متروک گشته است.
خدایا دشمنان بندگان برگزیده ات از اولین و آخرین و همچنین اتباع و پیروانشان و همه کسانى را که به کارهاى آنان راضى هستند، لعنت کن و از رحمت خود دور ساز...».
در این دعا امام با صراحت از مسئله امامت و رهبرى امت، که اختصاص به خاندان پیامبر دارد، و غصب شدن آن توسط ستمگران یاد مى کند و بدین ترتیب مشروعیت حکومت بنى امیه را نفى مى کند.
3ـ امام سجاد(علیه السلام) در دعای عرفه چنین می گوید:
«پروردگارا! درود فرست به پاکترین افراد خاندان پیامبر که آنان را براى رهبرى امت و اجراى اوامر خود برگزیده اى، و آنان را خزانه داران علمت، نگهبانان دینت، جانشینان خود در زمین، و حجت هاى خویش بر بندگانت قرار دادهاى و به خواست خود، آنان را از هر گونه پلیدى یکباره پاک کرده اى و آنان را وسیله ارتباط با خود و راه بهشت خویش قرارداده اى خدایا، تو در هر زمان دین خود را به وسیله امامى تأیید فرموده اى که او را براى بندگانت رهبر و پرچمدار، و در گیتى مشعل هدایت قرار داده اى، پس از آنکه او را با ارتباط غیبى، با خود مرتبط ساخته اى و او را وسیله خشنودى خود قرار داده اى و پیروى از او را واجب کرده اى، و مقرر داشته اى که هیچ کس از او سبقت نگیرد، و هیچ کس از پیروى او پس نماند...».
حضرت در این دعا نیز از نقش و موقعیت ویژه رهبران الهى و امامان از خاندان نبوت و امتیازهاى آنان سخن مى گوید، و این، دقیقاً به معناى نفى مشروعیت حکومت زمامداران وقت بود.
پینوشتها:
(1). شیخ آغا بزرگ، الذریعه الى تصانیف، الطبعه الثانیه، بیروت، دارالاضواء 1378 ه.ق، ج 15، ص 18.
(2). مدنى، سید علیخان، ریاض السالکین فى شرح صحیفه سید الساجدین، موسسه آل البیت، مقدمه، ص 5- 4؛ ابن شهر آشوب، معالم العلماء، نجف، المطبعه الحیدریه، 1380 ه. ق، ص 125 (شرح حال متوکل، راوی صحیفه،) و ص 131 (شرح حال یحیی بن علی بن محمد الحسین رقی).
منبع: سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، موسسه امام صادق(علیه السلام)، قم، 1390 ش.