چهارشنبه، 25 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

احاديث متواتر(1) مى گويد: هنگامى كه زمين را جور و ستم و فساد فرا گيرد; حضرت مهدى(عج) از پس پرده غيبت بيرون آمده و جهان را پر از عدل و داد میکند. پس ما نه تنها نبايد با ستم و گناه مبارزه كنيم، بلكه بايد در گسترش فساد كوشش کنیم تا زودتر شرايط اين نهضت فراهم آيد; در غير اين صورت با دست خود ظهور امام را به تأخير انداخته ايم!!!؟


پاسخ :
اوّلا: بايد توجّه نمود كه شرط ظهور امام(عليه السلام)، هرگز منحصر به گسترش فساد در اجتماع انسانى نيست; بلكه هرگاه مردم جهان از نظر رشد فكرى و كمالات روحى به حدى برسند كه بتوانند ارزش وجود امام(عليه السلام) را درك نمايند و شايسته رهبرى او گردند، در اين صورت امام(عج) بدون هيچ قيد و شرطى ظهور نموده و از پس پرده غيبت بيرون مى آيد.
در كتاب هاى عقايد و مذاهب بطور مبسوط و گسترده بحث و بررسى شده است كه مانع اساسى براى غيبت امام، اخلاق و روحيّات و عدم آمادگى جامعه انسانى براى ظهور و حكومت آن حضرت است و اگر اين مانع برطرف گردد، دوران غيبت او سپرى خواهد شد.
دانشمند بزرگ و فيلسوف عالى قدر اسلام مرحوم خواجه نصير الدّين طوسى در كتاب «تجريد العقائد» در اين باره سه جمله كوتاه و پر مغز دارد كه با توضيح مختصرى در اينجا نقل مى كنيم:
1- وُجُودُهُ لُطْفٌ: وجود امام معصوم - خواه آشكار و خواه پنهان - براى جامعه انسانى نعمت معنوى و وسيله نزديكى به اطاعت فرمان پروردگار است; زيرا رابطه هدايت الهى ميان خدا و مردم، به وسيله امام(عليه السلام) برقرار مى گردد و بسيارى از نعمت هاى معنوى و مادّى به خاطر امام به مردم مى رسد، حتّى هدايت معنوى امام نسبت به افراد شايسته هميشگى است - اگر چه او را نبينند و نشناسند.
2- وَ تَصَرُّفِه لُطْفٌ آخَر: هرگاه امام از پس پرده غيبت بيرون آيد و به راهنمايى ظاهرى بپردازد و زمام امور را به دست بگيرد خود نعمت ديگرى است; در اين موقع نه تنها يك گروه از وجود او بهره مند مى گردند; بلكه همه جامعه انسانى از وجود او كه مظهر عدل و داد و مجرى دستورهاى آسمانى و احكام الهى است، بهره مند خواهند بود.
3- وَ عَدَمِهِ مِنّا: هرگاه او از تصرّف در امور مردم خوددارى مى كند و در پس پرده غيبت به سر مى برد و به بزرگترين آمال و آرزوى بشر تحقّق نمى بخشد، براى موانعى است كه خود مردم بر سر راه او به وجود آورده اند و علّت اساسى سلب اين نعمت، خود مردم هستند واگر خود مردم براى حكومت واحد جهانى ـ آن هم برپايه فضيلت و اخلاق و عدل و داد و رعايت حقوق و احكام اسلامى - آمادگى پيدا كنند، بطور مسلّم آشكار خواهد شد و هيچ گاه از ناحيه خداوند كوتاهى از ابراز لطف نبوده، اين خود مردمند كه ظهور حكومت حقّه الهى را به تأخير انداخته اند.(2)
بنابر اين، توسعه فساد و گسترش آلودگى، شرط منحصر ظهور امام نيست كه به جز آن، به فكر راه ديگرى نباشيم و در پيدايش آن تسريع نماييم، بلكه راه نزديكترى دارد كه همان پيدايش لياقت و شايستگى در مردم است.
و به عبارت ديگر، شرط رهبرى دو چيز است:
1- وجود رهبر
2- آمادگى مردم براى پذيرش رهبر
مسلّماً اگر شرط دوّم از ناحيه مردم تحقّق يابد، خداوند شرط اوّل را بلافاصله ايجاد خواهد نمود.
ثانياً: گسترش فساد و آلودگى جامعه بشرى هدف اصلى نيست، بلكه زمينه را براى ظهور حضرت مهدى(عج) و اصلاح جامعه انسانى فراهم مى سازد; زيرا هنگامى كه ظلم و جور زمين را فرا گرفت و بشريّت گرفتار تبعيضات ناروا و مفاسد گوناگون گرديد و مشكلات طاقت فرسا گريبان انسان ها را گرفت و تجارب مختلف نشان داد كه انسان تنها به اتّكاى نيروى خود و قوانينى كه وضع كرده نمى تواند مشكلات را ريشه كن سازد و عدالت اجتماعى را در سراسر كره زمين مستقر نمايد; در اين هنگام، آمادگى فكرى كامل براى پذيرش برنامه يك رهبر الهى پيدا مى كند كه بيمارى هاى اين بيمار خسته را با نسخه هاى آسمانى خود درمان نمايد و مى فهمد كه نقش ديگر و انقلاب برترى لازم است كه به همه نابسامانى ها خاتمه بخشد.
اصولا هيچ نهضت اصلاحى بدون يك زمينه فكرى قبلى انجام نمى پذيرد و اصل «عرضه و تقاضا» كه يك اصل اقتصادى است، در عين حال، يك اصل اجتماعى نيز مى باشد و تا درخواستى در مردم نباشد، عرضه هر نوع كالاى معنوى و مادّى بى ارزش و بى ثمر خواهد بود.
ولى آيا زمينه فكرى و آمادگى روحى براى يك نهضت اصلاحى و جهانى، كه منجر به برقرارى حكومت واحد جهانى، آن هم براساس عدل و داد و ارزش هاى اخلاقى و رعايت حقوق و مقرّرات اسلام گردد كافى است، يا اين زمينه فكرى پشتوانه ديگرى لازم دارد كه اين دگرگونى فكرى را به صورت انقلاب خارجى درآورد و هر نوع مانع را از سر راه نهضت بردارد و از اين زمينه فكرى حدّاكثر بهره بردارى را بنمايد.
نه تنها تجارب بى شمار و آزمايش هاى متوالى اين مطلب را تصديق مى كند، بلكه روايات و احاديث زيادى كه درباره نهضت اين مصلح جهانى وارد شده است، آشكارا مى رساند كه انقلاب آخرين حجّت الهى پس از پديد آمدن يك زمينه فكرى، نياز به قدرت و نيرو دارد كه بتواند در پرتو آن قدرت، از زمينه هاى موجود بهره بردارى كند و هر مانعى را كه بر سر راه نهضت خود وجود دارد برطرف سازد و در احاديث اسلامى به وجود انصار و ياران و تعداد آنها و اين كه قيام حضرت مهدى(عج( توأم با قدرت و نيرو خواهد بود، تصريح شده است.
در اين موقع ما بايد براى تأمين منظور دوّم و تربيت اعوان و انصار و سربازان فداكار كه جان به كف در راه آرمان هاى الهى نبرد و فداكارى نمايند، در پرورش افراد صالح و جانباز بكوشيم و تا آن جا كه امكانات اجازه مى دهد، براى يك چنين نهضت وسيع جهانى، افرادى را تربيت كنيم كه بتوانند آرمان هاى جهانى آن حضرت را در سرتاسر جهان تحقّق بخشند و يك چنين هدف مقدّسى در صورتى انجام مى گيرد كه مصلحان اجتماع دست روى دست نگذارند و از هيچ گونه اقدامى در راه تربيت افراد با ايمان دريغ نورزند.
ثالثاً: از همه اينها گذشته، ما بايد موقعيّت خود را در زمينه انقلاب «حضرت مهدى»(عج) مشخّص كنيم; بديهى است اگر ما به گسترش فساد كمك كنيم، از كسانى خواهيم بود كه انقلاب حضرت مهدى(عج) براى درهم كوبيدن آنها صورت مى گيرد و اگر درصدد اصلاح جامعه باشيم، از كسانى خواهيم بود كه در ارتش انقلابى حضرت مهدى(عج) همكارى مى كنند; بنابر اين، به فرض اين كه با كمك كردن به توسعه فساد، ظهور حضرت مهدى(عج) را به پيش بيندازيم، وضع خود را بطور قطع به خطر انداخته ايم، مگر نه اين است كه حضرت مهدى(عج) براى كوتاه كردن دست فاسدان و برچيدن بساط ظلم و فساد قيام مى كند، ما چگونه مى توانيم با گسترش فساد از انقلاب او بهره مند شويم؟
بنابر اين، سكوت در برابر فساد و يا كمك به توسعه فساد - چه از لحاظ كلّى و چه از نظر شخصى - براى ظهور حضرت مهدى(عج) صحيح نيست.
بيشتر به نظر مى رسد كه اين اشكال و مغلطه كارى را كسانى درست كرده اند كه مى خواهند از زير بار مسؤوليّت ها فرار كنند و يا آلوده به هر فسادى شوند.

1. درباره مصلح غيبى جهان حضرت مهدى(عج) متجاوز از سه هزار روايت از پيامبر بزرگ و پيشوايان عاليقدر وارد شده است. نه تنها جامعه شيعه بلكه دانشمندان بزرگ اهل تسنّن مانند بخارى و مسلم و ابى داود ترمذى كه همه آنها پيش از تولّد امام زمان و يا اندكى پس از تولّد وى در گذشته اند، احاديث مربوط به حضرت را در صحاح و سنن خود آورده و گروهى از آنان كتاب هاى مستقلّى پيرامون آن حضرت نوشته اند و كمتر موضوعى مانند آن; اين همه احاديث و روايات پيرامون آن وارد شده است.
2. كشف المراد، طبع صيدا، ص 226.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.