چهارشنبه، 25 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

ولايت از امور «اعتباري و قراردادي» است و لذا سخن از «كشفِ نصب و ولايت الهي» درست ‏نيست.‏‎ ‎


پاسخ :
امور اعتباري، دو گونه‌اند؛ برخي ريشه تكويني دارند و برخي صِرف اعتبارند و از عادات و آداب و رسوم و ‏فرهنگ عادي مردم مي‌باشند كه در اثر يك سلسله تناسب‌ها يا ارتجال‌ها نشأت مي‌گيرند؛ مثلا، رنگ‌ها يا ‏شكل‌هايي كه به عنوان علائم و نشانه‌هاي راهنمايي و رانندگي، وضع و قرارداد مي‌شوند يا اينكه مثلا ً گفته ‏مي‌شود كه هر راننده‌اي در خيابان، از سمت راست خود (در برخي از كشورها) يا از سمت چپ (در بعضي ‏كشورهاي ديگر) حركت كند و مانند اينها، همگي اعتباريِ صرف هستند؛ ولي امور اعتباري ديني و اخلاقي و ‏حقوقي، چنين نيستند؛ زيرا تمام آنها از نظر مبدأ، ريشه تكويني دارند و از نظر معاد، ظهور تكويني خواهند ‏داشت. مثلا ً همان‌گونه كه «سمّ» يك امر تكويني است و اثر تكويني دارد، «دروغ» نيز سم روح است و اثر ‏تكويني دارد؛ يكي سمِّ جسم است و ديگري سمّ روح است و در قيامت، سمّ بودن دروغ براي روح انسان ‏آشكار مي‌شود و اگر كسي در همين دنيا چشم جان او باز شود، سمّ بودن آن را مي‌بيند و بزرگان در ‏كتاب‌هايشان نوشته‌اند و يا به خواص خود گفته‌اند كه برخي را مي‌ديده‌اند كه در حال سخن گفتن، آتش از ‏دهانشان بيرون مي‌آمده و يا برخي را مي‌ديده‌اند كه گناهان، آنان را به صورت حيوان در آورده است. انسان ‏گناهكار، واقعاً مريض است: ”في قلوبهم مرض“(1)؛ نه اينكه اعتباراً مريض باشد و بر اساس قرارداد و جعل، ‏مريض محسوب شود.‏‎ ‎قوانين ديني كه مطابق با فطرت الهي انسان است،نمي‌تواند قراردادي صرف باشد، بلكه اموري ضروري و ‏واقعي براي تكامل انسان است كه به زبان اعتبار بيان شده است و لذا در قيامت، آثار تكويني آن ظهور ‏مي‌كند؛ مانند اينكه برخي رو سفيد محشور مي‌شوند و برخي رو سياه: ”يوم تبيضّ وجوه وتسودّ وجوه“(2) و ‏اين نيست مگر از اثر تكويني عمل كردن يا عمل نكردن به قوانين ديني.‏‎ ‎تذكر: آنچه تا كنون گفته شد، راجع به ولايت اعتباري بود كه ريشه تكويني دارد؛ لذا آن ريشه، هم قابل برهان ‏فلسفي و كلامي است و هم قابل شهود عرفاني؛ چه اينكه قابل كشف اصولي (اصول فقه) نيز هست. اما ‏ولايت تكويني كه پشتوانه ولايت اعتباري امامان معصوم (عليهم‌السلام) است، حيثيتي دارد كه به استناد آن، ‏چنين ولايت تكويني‌اي، نه قابل نصب اعتباري است و نه مورد غصب قرار مي‌گيرد؛ مثلا ً ولايت تكويني حضرت ‏علي بن ابي طالب (عليه‌السلام)، نه در واقعه غدير نصب شد و نه در قصّه سقيفه غصب شد، بلكه آن مقام ‏عيني، جزء مواهب غيبي الهي است كه بيرون از دسترس افراد عادي است؛ چه اينكه قلمرو بحث آن نيز از ‏مدار سخن كنوني خارج است.‏‎ ‎‏

‏(1) سوره بقره، آيه‎ ‎‏10.‏
‏(2) سوره آل عمران، آيه‎ ‎‏106.‏

‏‏‏‏مأخذ: ( آیةالله جوادی آملی ، ولايت فقيه، ص 414 ، 415)‏


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.