چهارشنبه، 25 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

اختلاف مهم و اساسى زن و مرد كه سبب حقوق و تكاليف متنوّع آنها مى‌شود چيست؟ آيا مى‌توان گفت بين زن و مرد تفاوت اساسى غير از تفاوت بيولوژيك وجود ندارد و اين اختلاف هاى ظاهرى سبب تفاوت در حقوق نمى‌شود؟


پاسخ :
درباره اين گونه پرسش ها بايد گفت: عقل انسانِ مادّى و متعارف، بسى قاصرتر از آن است كه بتواند تفاصيل و جزئيّات اين امور را دريابد. آن چه به ذهن انسان مى‌رسد، چيزى بيش از كلّيّات و برخى از جزئيّات نيست، زيرا بشر اساساً بر شناسايى همه مصالح و مفاسد واقعى توانا نيست; وگرنه مى‌توانست احكام و قوانينى اخلاقى و حقوقى وضع كند كه تأمين كننده سعادت و كمال راستين همگان باشد و در اين صورت، از وحى، نبوّت و دين بى نياز مى‌شد. رمز نياز دائم بشر به وحى و نبوّت همين ناتوانى عقل او است; به همين دليل نمى‌توان ادّعا كرد كه انسان به همه مصالح و مفاسد احاطه علمى دارد و مى‌تواند جميع احكام و قوانين الاهى را توجيه عقلانى كند. فقط خداى متعالى بر همه مصالح و مفاسد، كسر و انكسار آن ها، و ظرايف و دقايق امور احاطه دارد.

در اين بحث، آن چه ما در مى‌يابيم و ادّع مى‌كنيم، اين است كه بين زن و مرد اختلاف هايى وجود دارد كه منشأ آثار متنوّعى در زندگى اجتماعى مى‌شود; بنابراين، حقوق و تكاليف اجتماعى متفاوت است. براى آگاهى از جزئيّات بيش تر درباره تفاوت حقوق و تكاليف بايد از شرع بپرسيم; زيرا دقايق امور در اين باب نيز همچون ابواب ديگر بر ما پوشيده است.

تفاوت هايى كه سبب تنوّع حقوق و احكام مى‌شوند، به دو بخش كلّى قابل تقسيم است:

أ. تفاوت هاى جسمانى كه با تجربه حسّى قابل درك است و در فيزيولوژى و آناتومى مورد مطالعه قرار مى‌گيرد.

ب. تفاوت هاى روحى كه آگاهى به آن از طريق تجربه حسّى مقرون به تجزيه و تحليل هاى عقلانى، امكان پذير است و در علم روان شناسى از آن بحث مى‌شود.

عمده‌ترين محورهاى تفاوت جسمانى زن و مرد عبارتند از:

1. دستگاه تناسلى: دستگاه تناسلى مرد و زن اختلاف روشنى دارند. ياخته هاى جنسى مرد(اسپرم) با ياخته هاى جنسى زن (تخمك) نيز داراى تفاوت هاى اساسى هستند. اين تفاوت هاى آشكار سبب شده كه سهم مرد در توليد فرزند با سهم زن متفاوت بوده، و اصلا قابل قياس نباشد. وظيفه طبيعى زن در توليد مثل، كارى است كه به وى اختصاص دارد و از مرد بر نمى‌آيد.

2. تفاوت در شكل پستان: پستان هاى زن به گونه اى طرّاحى شده كه نوزاد به راحتى مى‌تواند از آن تغذيه كند و به طور طبيعى مسؤوليتِ شيردادن و نگهدارى از كودك بر عهده مادر خواهد بود. قرآن كريم نيز بر سهم مادر در دو سال اوّل زندگى تأكيد مى‌كند.(1)

3. دوره قاعدگى در زنان: حكمت الاهى، اندام زن را به گونه اى پى ريخته است كه در هر ماه، چند روزى، مقدارى از خون خود را دفع كند. زن در اين مدّت به طور معمول حالتى بيمارگونه دارد; دچار ضعف جسمى است و دستخوش حالت هاى روحى غير عادى مى‌شود; به همين جهت نيازمند استراحت نسبى است; حالتى كه در مرد وجود ندارد.

4. نيازهاى جنسى و توانايى توليد مثل: زن از لحظه اى كه آبستن مى‌شود تا زمانى كه وضع حمل كند و اغلب حتّى مدّتى كه فرزند را شير مى‌دهد، آمادگى براى آبستنى دوباره ندارد و ميل جنسى او كاهش مى‌يابد; در حالى كه توان و ميل جنسى مرد اغلب تعطيل بردار نيست. دستگاه تناسلى زن به طور معمول هر ماه فقط يك تخمك بالغ ره مى‌سازد و در مدّتى كوتاه آماده بارورى است; به همين جهت دوران توليد مثل و نياز جنسى زن و مرد متفاوت است.

5. نيروى بدنى: اين اختلاف كه به طور كامل، محسوس نيز هست، با تحقيقات تجربى و آمارى نيز تأييد شده است. آمارها، نشان مى‌دهد كه نيروى بدنى مرد، به طور ميانگين از نيروى بدنى زن بيشتر است. ميزان تحمّل كارهاى سخت در مردها بيش از زن ها است. بدن مرد خشن تر و با صلابت تر و بدن زن به طور معمول لطيف تر و ظريف تر است.

مهم‌ترين تفاوت هاى روحى و نفسانى زن و مرد عبارتند از:

1. برخوردارى زن از عواطف، انفعالات و احساسات بيش تر: برخوردارى بيش تر زن در اين سه بُعد روانى به طور معمول سبب تأثيرپذيرى بيش تر و ابراز رفتارهاى ديگرخواهانه از سوى زنان است. اين ويژگى باعث مى‌شود كه زن، خيلى زودتر از مرد بخندد و بگريد و دستخوش ساير انفعالات شود; همان طور كه عاطفه بيش تر زن نيز سبب مهر و محبّت، رقّت قلب و عطوفت مادرى و... مى‌شود.

يكى از نتايج اين اختلاف، نقص نسبى حزم و دور انديشى او است. غلبه احساسات و عواطف; قدرت تفكّر، دورانديشى و داورى درست را سلب مى‌كند. زن به طور معمول در همه دوران عمر، دچار چنين حالتى است. روحيه انفعالى زن، قدرت حكومت و نظارت عقل را ضعيف مى‌كند; به همين جهت داورى هاى او اغلب سطحى و غير واقع گرايانه است.

اين ويژگى روحى زن، در جاى خود، نتايج بسيار مطلوبى را نيز به همراه دارد. تصدّى كارهاى بسيارى نيازمند برخوردارى از احساسات بيش تر و ملايمت افزون تر است. زنان در انجام اين گونه كارها موفّق ترند. بچه دارى، غذا دادن به كودك، نظافت و شست و شوى او، بازى با كودك و مراقبت از او، پاسخگويى به نيازهاى عاطفى اش و... همه از كارهايى است كه با روحيه او سازگار، بلكه مطلوب او است; در حالى كه مردان اغلب چنين نيستند. اين حقيقت مورد تأييد روان شناسان بهويژه روان شناسان زن نيز قرار گرفته است.

2. ميل زن به محبوبيّت و توجّه بيشتر: تفاوت مهمّ ديگرى كه كم و بيش معلول تفاوت پيشين است، ميل بيش تر زن به محبوبيّت و مورد توجّه قرارگرفتن است و در برابر، مرد به مهرورزيدن و دوست داشتن تمايل دارد. يكى از نيازهاى روحى زن آن است كه از مرد دلربايى، و نظر او را به خود جلب كند در صورتى كه مرد درصدد است دل خود را گرو دهد و شيفته شود. مردان به طور معمول عاشق پيشه، و زنان معشوق پيشه اند.

نكته بسيار جالب توجّه آن كه دست آفرينش، وسيله دلربايى را نيز در اختيار زن نهاده است. چنين نيست كه زن در پى شكار دل ها باشد; امّا دام و دانه اى در اختيار نداشته باشد. جذّابيت زن براى مرد چنان است كه او را در كار دلربايى به طور كامل موفّق مى‌سازد. آن كه اين همه جذّابيت به زن داده، در مرد نيز آمادگى فراوانى براى مجذوبيّت قرار داده است.

3. ميل افزون زن به خودآرايى و خودنمايى: يكى از دل مشغولى هاى زن كه از تفاوت اوّل سرچشمه مى‌گيرد، اين است كه با استفاده از وسايل ممكن و در دسترس، خود را بيارايد و زيباتر جلوه كند و با زيركى خاصّى مى‌كوشد تا آراستگى و زيبايى خود را به ديگران، به ويژه مردان بنماياند تا بدين وسيله، آنان را در دام عشق خويش گرفتار سازد.

4. ميل زن به حامى داشتن: تفاوت روحى ديگر زن و مرد كه آن نيز به نوعى از تفاوت اوّل سرچشمه مى‌گيرد، ميل زن به تحت حمايت قرار گرفتن است; در حالى كه مرد به طور معمول به حمايت كردن از ديگران ميل دارد. به تعبير ديگر، زن اغلب دوست دارد به مرد پناه ببرد و مرد خوش دارد كه زن را در پناه خود بگيرد.

مرد و زن تفاوت هاى جسمى و روحى كم اهميت ترى نيز دارند كه از ذكر آن ها صرف نظر مى‌كنيم.

تفاوت هاى جسمى و روانى گفته شده، سبب اختلاف هاى اساسى در زندگى فردى، خانوادگى و اجتماعى مرد و زن مى‌شود كه به طور قطع بايد هنگام تعيين حقوق و تكاليف، مورد توجّه كامل قرار گيرد. تعبيه و طرّاحى اين تفاوت ها براى تشكيل و حفظ نظام خانواده و در نتيجه حفظ و بقاى نسل بشر لازم و اجتناب ناپذير است.

1. ر.ك: بقره (2)، 233; لقمان (31)، 14 و 15; احقاف (46)، 15.

( آیةالله مصباح یزدی ، پرسش ها و پاسخها ، ج 5 )


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.