پرسش :
پاره اى از آيات(1)مانند آيه 21 و 22 سوره نجم، مىفرمايد: «أَ لَكُمُ الذَّكَرُ وَ لَهُ الاُْنْثى * تِلْكَ إِذاً قِسْمَةٌ ضِيزى; آيا پسر خاصّ شما است و دختر خاص او [=خداوند] اين قسمتى ظالمانه است».اگر دختر، هم عرضِ پسر است، چرا خداوند اين تقسيم را نمىپذيرد و ستمگرانه مىداند؟!
پاسخ :
قرآن كريم، روش محاوره و گفتوگوى جدلى را مىپذيرد و خود، از اين شيوه كه براى ساكت كردن خصم و مخالف است، بر مبناى آن چه خودِ وى پذيرفته، استفاده مىكند. آن چه در آيه هاى مذكور آمده، در واقع سخنانى جدلى است نه برهانى; يعنى محكوميّت مشركان را براساس آن چه نزد خودشان مسلّم است، معلوم مىدارد، نه بر پايه آن چه از ديدگاه خودِ قرآن درست است.
برترى پسر و مرد بر دختر و زن، اصلى است كه نزد مشركان مسلّم بوده، نه قرآن. قرآن كريم به مشركان نشان مىدهد كه بر مبناى اين اصل مسلّمشان، محكوم هستند و سخنى ظالمانه مىگويند وگرنه ، قرآن ناقص تر بودن زن از مرد را به لحاظ انسانيت و لوازم آن مردود مىداند.
1. ر.ك: نحل (16)، 57ـ59 و 62; صافّات (37)، 149ـ157; زخرف (43)، 16ـ19; طور (52)، 39.
( آیةالله مصباح یزدی ، پرسشها و پاسخها ،ج 5 )
قرآن كريم، روش محاوره و گفتوگوى جدلى را مىپذيرد و خود، از اين شيوه كه براى ساكت كردن خصم و مخالف است، بر مبناى آن چه خودِ وى پذيرفته، استفاده مىكند. آن چه در آيه هاى مذكور آمده، در واقع سخنانى جدلى است نه برهانى; يعنى محكوميّت مشركان را براساس آن چه نزد خودشان مسلّم است، معلوم مىدارد، نه بر پايه آن چه از ديدگاه خودِ قرآن درست است.
برترى پسر و مرد بر دختر و زن، اصلى است كه نزد مشركان مسلّم بوده، نه قرآن. قرآن كريم به مشركان نشان مىدهد كه بر مبناى اين اصل مسلّمشان، محكوم هستند و سخنى ظالمانه مىگويند وگرنه ، قرآن ناقص تر بودن زن از مرد را به لحاظ انسانيت و لوازم آن مردود مىداند.
1. ر.ك: نحل (16)، 57ـ59 و 62; صافّات (37)، 149ـ157; زخرف (43)، 16ـ19; طور (52)، 39.
( آیةالله مصباح یزدی ، پرسشها و پاسخها ،ج 5 )