چهارشنبه، 25 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

آيا آيت الله خامنه اي نايب امام زمان (عج) هستند؟ لطفاً توضيح دهيد.


پاسخ :
در تفكر اسلامي هر كسي حق حاكميت بر مردم را ندارد و پرسش از اينكه چه كسي حق حاكميت دارد، پرسش بسيار مهمّي است. اگر در ادلّه نقلي كه براي اثبات ولايت فقيه ذكر شده است، تأمّل گردد، پاسخ اين سؤال روشن خواهد شد:
1. توقيع اسحاق بن يعقوب:
«و اَمّا الحوادث الواقعة فارجعوا فيها الي رواة احاديثنا.»[1] «در اتفاقات جديدي كه در طول زمان پيش مي آيد به راويان ديدگاه ما رجوع كنيد.»
2. حديث امام رضا ـ عليه السّلام ـ :
«نامي العلم، كامل الحلم، مضطلع بالامامة، عالم بالسياسة» (بايد علم او همواره در حال رشد و ترقي و حلمش كامل، در امامت قوي و آگاه به امور سياست باشد.)[2]
3. فامّا من كان من الفقهاء صائناً لنفسه، حافظاً لدينه، مخالفاً لهواه مطيعاً‌ لامر مولاه فللعوام ان يقلدوه. (از ميان فقها كسي كه داراي صيانت نفس، حافظ دين، مخالف هواي نفس و مطيع اوامر شرع باشد، اطاعت و تقليد كنيد.)[3]
4. ينظر الي من كان منكم قد روي حديثنا و نظر في حلالنا و حرامنا و عرف احكامنا فليرضوا به حكماً فاني قد جعلته عليكم حاكماً. (به كسي رجوع كند كه احاديث ما را نقل مي كند، نظر به حلال و حرام دارد (مي شناسد حلال و حرام ما را) و از احكام شرع آگاه است پس او حاكم شماست و من او را حاكم شما قرار دادم.[4]
از مجموعة چهار حديث فوق، مي توان چهار شرط اساسي براي حاكم اسلامي در زمان غيبت، استخراج نمود كه اينك به شرح آن مي پردازيم:
1. فقاهت
اولين شرط ولايت، فقاهت مي باشد، زيرا اگر دليل اول را در نظر بگيريم، فهم عرف از عبارت «رُواة حديث» به مقام فقاهت متوجّه مي شود. اصولاً وقتي امام به «مراجعة به راويان حديث» امر مي كند، جنبة فهم روايت و استنباط احكام را در نظر دارد، نه آنكه فقط رواياتي حفظ شده و الفاظش نقل گردد.
2. عدالت
فقيه جامع الشرايط، كسي است كه علاوه بر اينكه لازم است علم دين را درست بفهمد. بايد آن علم را در خودش و محدودة حياتش و در جامعة اسلامي به درستي اجرا نمايد، لازم است همه وظايف ديني خود را انجام دهد و آنچه از دين بايد به مردم ابلاغ كند، ابلاغ نمايد و چيزي را كتمان نكند. فقيه عادل، بايد به ميل و هوس كاري نكند، مطيع هواهاي نفساني نگردد و گناهي از او سر نزند، نه واجبي را ترك كند و نه حرامي را مرتكب شود.[5] حديث سوم به روشني شرط عدالت را بيان مي دارد.
3. كفايت و كارداني
گرچه روايت مذكور از امام رضا ـ عليه‎ السلام ـ به ويژگي كفايت، كارداني، مديريت و تدبير اشاره دارد ولي در عين حال هر انساني، با ذهن عرفي خود از اطلاقات ادلّة ولايت در مي يابد كه هدف از ولايت، آن است كه شخص «ولي» كمبودها و نيازهاي حوزة تحت ولايت خود را در چهارچوب حفظ مصالح آنها برطرف كند. اين وظيفه تنها در صورتي انجام مي پذيرد كه «ولي» در دايرة فعاليّت ولايت خود از كارداني و شايستگي برخوردار باشد.
اگر فقيهي از كارداني لازم براي اجراي اين رسالت سنگين و گسترده بي بهره است، عقلاً و شرعاً نمي تواند عهده دار چنين مسئوليتي شود. بنابراين ضرورت دارد كه در ثبوت ولايت براي فقيه به كارداني او توجه كنيم و عناصر مؤثر در اين زمينه از قبيل آگاهي، نكته سنجي، تيزهوشي، زيركي، قاطعيّت در تصميم گيري و امثال آن را در وي باز شناسيم.[6]
4. شجاعت و مديريت
بدون شك ولي فقيه و حاكم جامعة اسلامي بايد داراي شجاعت و مديريت باشد تا بتواند در موقعيت مناسب با قاطعيت تصميم گيري كند. مديريت و مدبّريت او به معني درك و تحليل پيگير مسايل سياسي است. حاكم اسلامي بايد به كيفيت و فنون رهبري جامعه اسلامي و نيازهاي ملت آگاه باشد. آگاهي و درك مسايل سياسي و شرايط زمانه نيز از ديگر مواردي است كه ولي فقيه بايد از آن مطلع باشد. فقيهي كه از قوانين رفتاري بين المللي، جريانهاي سياسي داخلي، روابط خارجي، مديريت بحرانها و بسياري از مسايل پيچيدة سياسي مطلع نباشد، چگونه مي تواند جامعة اسلامي را رهبري كرده و آن را از هجمه هاي سياسي و فرهنگي بيگانگان مصون دارد.
بنابر اين حاكم اسلامي بايد واجد ويژگيهايي باشد كه از طرف امامان معصوم ـ عليهم السلام ـ بيان شده است. در واقع از اعلام اين ويژگيها از طرف امام معصوم براي ولي فقيه به نصب عام تعبير مي شود يعني امام معصوم بصورت عام، فقهاي واجد شرايط عصر غيبت را براي رهبري و هدايت جامعة اسلامي برگزيده است.[7] ولي از آنجا كه واجدين شرايط رهبري متعدد بوده و اقدام همة آنها يا بعضي از آنان براي اعمال امر ولايت عملاً‌ ناممكن است، لذا راهكارهاي اساسي براي تعيين يا كشف يكي از آنان لازم است.
طبعاً در چنين مواردي نظر به ويژگي هاي برجسته و منحصر به فرد افراد شرط ضروري تعيين فرد اصلح است.
در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، يك راهكار عقلايي براي تشخيص رهبري و كسي كه واجد شرايط رهبري است، پيش بيني شده است. بر اساس اين مكانيزم، نمايندگاني با رأي مستقيم مردم انتخاب مي شوند. اين نمايندگان كه از اقصي نقاط كشور در مجلس خبرگان حضور دارند، با تحقيق و بررسي و مشاهدة شرايط و ويژگيهاي لازم در يكي از فقها، آن شخص را شناسايي يا كشف كرده و به مردم معرفي مي نمايند. اين راهكار در شرايط موجود بهترين مكانيزم براي كشف و شناسايي فقيه جامع شرايط و نائب امام زمان (عج) است.
در انتخاب حضرت آيت الله خامنه اي به مقام ولايت، فرايند قانوني فوق، به نحو كامل صورت گرفته و ايشان به اين مقام نائل شدند. طبيعي است كه تشخيص هرگونه فقد شرايط يا عدم صلاحيت به عهدة خود مجلس خبرگان خواهد بود و جز اين مجلس، شخص يا نهاد ديگري چنين صلاحيتي نخواهد داشت. بنابراين ايشان از نظر خبرگان كسي است كه واجد تمام ويژگيهاي رهبري و زعامت امت اسلامي بوده و در اين ويژگيها در شرايط موجود از ديگر فقها داراي برتري و برجستگي است لذا ايشان قطعاً نائب بر حق امام زمان و منصوب عام از طرف آن حضرت(عج) هستند.
البته خود مقام معظم رهبري هرگز تمايل به پذيرش چنين مقامي را نداشتند و مجتهدين و خبرگان و شخصيت هاي ديگر چنين مقامي را به عنوان احساس وظيفه به ايشان سپردند و ايشان در يكي از گفتارهاي خود مي فرمايد:
«اگر به خامنه اي بگويند كه امروز وجود تو براي كفش جفت كردن توي فلان حسينيه مفيدتر است... بنده خواهم رفت آنجا و كفش جفت خواهم كرد. اين را قطعاً بدانيد اگر يك كاري باشد كه من در آن كار در گمنامي زندگي كنم و وجودم براي اسلام مفيدتر از مسئوليتي باشد كه الان دارم، و الله يك لحظه درنگ نمي كنم.»[8]
حضرت امام خميني(ره) نيز در خصوص تقيّد آيت الله خامنه اي به خدمتگزاري براي اسلام و مردم جملة زيبايي دارند كه فرمودند: «به شما عرض مي كنم اگر گمان مي كنيد كه در تمام دنيا، رئيس جمهورها و سلاطين و امثال اينها، يك نفر را مثل آقاي خامنه اي پيدا كنيد كه متعهد به اسلام باشد و خدمتگزار.... پيدا نمي كنيد.»[9]
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. مرجعيت از ديدگاه فقها و بزرگان، انتشارات دفتر تبليغات حوزه علميه قم، 1373.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . بحارالانوار، ج 53، ص 181، حديث 10.
[2] . اصول كافي، ج 1، ص 202.
[3] . صحاح طبرسي، ج 2، ص 262، حديث از امام حسن عسگري(ع).
[4] . سنن ابوماجه، ج 1، ص 605، مورد 1879. اين حديث به مقبولة عمر بن حنظلة معروف ‌است و اكثر علما از اين حديث براي اثبات ولايت فقيه بهره گرفته اند.
[5] . جوادي آملي، عبدالله، ولايت فقيه ولايت فقاهت و عدالت، ص 138.
[6] . كتاب نقد، شماره (8)، 115.
[7] . جوادي آملي، عبدالله، همان، ص390.
[8] . روزنامة جمهوري اسلامي، 3/3/62، و نيز خاطرات و حكايت‌ها، ج 1، ص 37.
[9] . صحيفه نور، ج 17، ص 170.







نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.