پرسش :
اطلاع آژانس از فعاليتهاي اتمي ايران چه زماني و به چه واسطه ايي بوده است؟
پاسخ :
اطلاع و به تبع آن جريان پروندة هسته اي ايران در آژانس بين المللي انرژي هسته اي به حدود سال 1381 بر مي گردد.»[1]
مهمترين عامل تأثير گذار اين امر را بايد گستردگي بيش از پيش فعاليتهاي هسته اي ايران دانست بدين معنا كه بعد از تعامل ايراني ـ روسي در اين ماجرا و بدنبال آن خبره شدن كار شناسان ايراني و همچنين احساس نياز به چنين امر مهمي، باعث شد كه دشمنان اصيل اين مرز و بوم ـ كه هر بار به طرق مختلف درصدد سنگ اندازي مي باشند ـ بناي مخالفت را به وسيلة سياسي كارهاي متعدد و بهانه جوئي هاي پي در پي و تبليغات پوچ فرا رسانه ايي، پايه ريزي كنند و پروندة هسته ايي ايران را به جريان بيندازند.
«پس از اين عامل مي توان به فعاليتهاي برخي منافقين داخلي اشاره كرد كه خود عامل مؤثري در به جريان افتادن پرونده هسته ايي ايران بود؛ گفته مي شود برخي با ارائه برخي اسناد و مدارك و احياناً عكس و فيلم به آژانس موجب حساسيت و بدبيني آژانس به فعاليت هسته ايي ايران شدند.»[2]
البته بايد متذكر شويم كه مدارك فوق تنها باعث حساسيت آژانس شد و به عبارت ديگر شواهدي نبود كه دال بر فعاليت غير صلح آميز هسته ايي در ايران باشد بلكه همين فقيه با ضميمه مسائل ديگري كار آژانس را جدي تر كرد، از جمله آن امور مي توان از فعاليتهايي نام برد كه آژانس از آنها خبر نداشته است هر چند كه اطلاع از آنها چيز مهمي نيز نبوده ولي بهر حال باعث حساسيت آژانس گرديد يافتن مواد غني شده بالاي 4% و آب سنگين در برخي نيروگاهها را نيز مي توان از اين حساس كننده ها شمرد.
اين مسائل باعث شد كه بعد از حدود يك سال اعتماد سازي از جانب مسئولين ايراني رئيس آژانس بين المللي هسته ايي عنوان كند«ايران همكاري مي كند» در حالي كه پيش از آن فقط عنوان مي كرد كه ايران بايد شفاف سازي كند و اعتماد آژانس را جلب كند.
البته تحت تأثير بودن رئيس آژانس و عمل كردن سخنان و ايده هاي مشاوران آمريكائي او نيز در اطاله اين پرونده بي تأثير نبوده و نيست.
پيداست كه ابر قدرتها همواره بايد مناطقي را براي سوداگري كالاهاي خود را داشته باشند لذا از دستيابي ايران به اين انرژي وسيع جلوگيري مي كنند. البته عنوان اين نكته لازم است كه چالش ها و مذاكرات تا به امروز به اصطلاح تنها براي مماشاة با آژانس بوده و بديهي است در اين راستا هرگز از اصول كلي نظام تخطّي نخواهد شد. و مسئولين كشور ما اگر ادامه مذاكرات را بي فايده بدانند و احساس كنند كه مذاكرات تنها بهانه جوئي و مداخله سياسي كاري همراه است و نتيجه بخش نيست اين امر را رها مي سازد كما اينكه مقام معظم رهبري در اين روزها به اين امر اشاره داشتند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. ويژه نامه روزنامه رسالت(منشور)، شماره 23، سه شنبه 16/4/83.
2. ايران اتمي، سيد عبدالحميد اشكوري، دفتر جريان شناسي تاريخ معاصر، مهر 83.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . منشور، ويژنامه رسالت، شماره 23،سه شنبه 16/4/83.
[2] . رك: www.gooya.com ذيل صفحه هاي مختلف خبري.
اطلاع و به تبع آن جريان پروندة هسته اي ايران در آژانس بين المللي انرژي هسته اي به حدود سال 1381 بر مي گردد.»[1]
مهمترين عامل تأثير گذار اين امر را بايد گستردگي بيش از پيش فعاليتهاي هسته اي ايران دانست بدين معنا كه بعد از تعامل ايراني ـ روسي در اين ماجرا و بدنبال آن خبره شدن كار شناسان ايراني و همچنين احساس نياز به چنين امر مهمي، باعث شد كه دشمنان اصيل اين مرز و بوم ـ كه هر بار به طرق مختلف درصدد سنگ اندازي مي باشند ـ بناي مخالفت را به وسيلة سياسي كارهاي متعدد و بهانه جوئي هاي پي در پي و تبليغات پوچ فرا رسانه ايي، پايه ريزي كنند و پروندة هسته ايي ايران را به جريان بيندازند.
«پس از اين عامل مي توان به فعاليتهاي برخي منافقين داخلي اشاره كرد كه خود عامل مؤثري در به جريان افتادن پرونده هسته ايي ايران بود؛ گفته مي شود برخي با ارائه برخي اسناد و مدارك و احياناً عكس و فيلم به آژانس موجب حساسيت و بدبيني آژانس به فعاليت هسته ايي ايران شدند.»[2]
البته بايد متذكر شويم كه مدارك فوق تنها باعث حساسيت آژانس شد و به عبارت ديگر شواهدي نبود كه دال بر فعاليت غير صلح آميز هسته ايي در ايران باشد بلكه همين فقيه با ضميمه مسائل ديگري كار آژانس را جدي تر كرد، از جمله آن امور مي توان از فعاليتهايي نام برد كه آژانس از آنها خبر نداشته است هر چند كه اطلاع از آنها چيز مهمي نيز نبوده ولي بهر حال باعث حساسيت آژانس گرديد يافتن مواد غني شده بالاي 4% و آب سنگين در برخي نيروگاهها را نيز مي توان از اين حساس كننده ها شمرد.
اين مسائل باعث شد كه بعد از حدود يك سال اعتماد سازي از جانب مسئولين ايراني رئيس آژانس بين المللي هسته ايي عنوان كند«ايران همكاري مي كند» در حالي كه پيش از آن فقط عنوان مي كرد كه ايران بايد شفاف سازي كند و اعتماد آژانس را جلب كند.
البته تحت تأثير بودن رئيس آژانس و عمل كردن سخنان و ايده هاي مشاوران آمريكائي او نيز در اطاله اين پرونده بي تأثير نبوده و نيست.
پيداست كه ابر قدرتها همواره بايد مناطقي را براي سوداگري كالاهاي خود را داشته باشند لذا از دستيابي ايران به اين انرژي وسيع جلوگيري مي كنند. البته عنوان اين نكته لازم است كه چالش ها و مذاكرات تا به امروز به اصطلاح تنها براي مماشاة با آژانس بوده و بديهي است در اين راستا هرگز از اصول كلي نظام تخطّي نخواهد شد. و مسئولين كشور ما اگر ادامه مذاكرات را بي فايده بدانند و احساس كنند كه مذاكرات تنها بهانه جوئي و مداخله سياسي كاري همراه است و نتيجه بخش نيست اين امر را رها مي سازد كما اينكه مقام معظم رهبري در اين روزها به اين امر اشاره داشتند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. ويژه نامه روزنامه رسالت(منشور)، شماره 23، سه شنبه 16/4/83.
2. ايران اتمي، سيد عبدالحميد اشكوري، دفتر جريان شناسي تاريخ معاصر، مهر 83.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . منشور، ويژنامه رسالت، شماره 23،سه شنبه 16/4/83.
[2] . رك: www.gooya.com ذيل صفحه هاي مختلف خبري.