پرسش :
در كتابهاي مستشرقين خواندهام كه معنا و مفهوم تفسير حروف مقطعه در زمان پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ معلوم و مشخص بوده و حافظان قرآن كريم معاني و مفاهيم آن را ميدانستند، ولي به خاطر كشته شدن حافظان قرآن كريم در جنگهاي پس از پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ به خصوص در جنگي كه حدود هفتاد تن از حافظان شهيد شدند، ديگر كسي نماند كه معاني و مفاهيم آنها را به مسلمانان بگويد، و به همين خاطر عثمان دستور به گردآوري قرآن داد تا آن كه قرآن كريم را از نابودي نجات دهد! لطفاً به طور كامل توضيح دهيد.
پاسخ :
در پاسخ به اين سؤال، توجه به چند نكته ضروري باشد:
1 . تبيين حروف مقطعه از آغاز تاريخ تفسير تاكنون، همواره توجه مفسران و پژوهش گران قرآن كريم را به خود معطوف داشته و دارد، برخي آن را راز و رمزي ميان خداي سبحان و رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ دانسته و از اين رو آن را غيرقابل تفسير ميدانند، و گروه ديگري كه بيشتر مفسران و قرآن شناسان را در برميگيرند ـ برآنند كه اين حروف نيز مانند سايرآيات قرآن كريم تفسيرپذير است.
اين دسته، در تفسير حروف مقطعه قرآن كريم داراي آراي گوناگوني شدهاند، هر كدام با دليل و سند معتبر و محكم نظر خود را قابل پذيرش کردند و زمينة بررسي و ارزيابي نهايي درباره حروف مذكور همچنان وجود دارد.[1]
2 . گرچه مستشرقين و ديگران دربارة حروف مقطعه نظرهاي فراوان و متناقضي را اظهار كردهاند، ولي آن چه روشن و بديهي مي باشد اين است كه اگر معناي حروف مذكور به طور روشن و واضح در زمان پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ معلوم و مشخص بود، به طور قطع از راه روايات اسلامي و پيشوايان معصوم ـ عليهم السلام ـ به ما ميرسيد.
برخي از حافظان قرآن در زمان پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ بودند و در جنگ يمامه نيز كشته نشدند مانند حضرت علي بن ابي طالب ـ عليه السّلام ـ و... كه در صورت تفسير و معنا داشتن حروف مقطعه آن را براي نسلهاي بعدي نقل ميكردند،[2] و به همين دليل برخي روايات نقل شده حكايت از آن دارد كه حروف مقطعه رموز و اشارههايي ميان خدا و رسول او هستند كه از ديد ما پنهان است، و تنها امناي وحي بر آن آگاهند، و ممكن است فوايد ديگري بر اين حروف مترتب باشد، چنانكه برخي از مفسران گفتهاند: ممكن است حروف مذكور اشاره به اين امر باشد كه ميان اين حروف و محتواي سورههاي مربوط، رابطهاي وجود دارد؛ مثلاً سوره اعراف به «المص» آغاز گشته شايد جامع بين محتواي سورههاي «الم» و سورة «ص» باشد.[3] و...
حضرت علي ـ عليه السّلام ـ ميفرمايد: هر كتاب گزيدهاي دارد و گزيدة اين كتاب (قرآن) حروف الفبايي است كه در آغاز سورهها واقع گرديده است.[4]
امام صادق ـ عليه السّلام ـ دربارة حروف مقطعه ميفرمايد: «الم» رمز و اشارهاي ميان خدا و حبيب او محمد ـ صلي الله عليه و آله ـ است، خواسته كه كسي جز او بر آن آگاه نگردد، آن را به صورت حروف درآورده تا آن رموز را از چشم اغيار دور نگاه دارد و تنها بر دوست روشن و ظاهر سازد.[5]
البته دربارة حروف مقطعه، مفسران و قرآنشناسان نظرهاي ديگر كه برخي از آن به روايات اسلامي متكي است آوردهاند.[6]
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1 . مكارم شيرازي، ناصر و ديگران، تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلاميه، چاپ سوم، 1367، ج 20.
2 . محمدحسين طباطبايي، الميزان في تفسير القرآن، قم، مؤسسه النشر الاسلامي، چاپ پنجم، 1417، ج 18.
3 . محمدهادي معرفت، التمهيد في علوم القرآن، قم، مؤسسه النشر الاسلامي، چاپ دوم، 1415 ق، ج 2.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . ر.ك: جواديآملي، عبدالله، تفسير تسنيم، قم، انتشارات اسراء، چاپ اول، 1378، ج 2، ص 63-64.
[2] . براي آگاهي بيشتر ر.ك: راماير، محمود، تاريخ قرآن، تهران، انتشارات اميركبير، چاپ دوم، 1362، ص 299-302.
[3] . ر.ك: طباطبايي، محمدحسين، الميزان في تفسير القرآن، قم، مؤسسه النشر السلامي، چاپ پنجم، 1417 ق، ج 18، ص 8-9.
[4] . ر.ك: معرفت، محمدهادي، علوم قرآني، قم، مؤسسه انتشاراتي التمهيد، چاپ اول، 1378، ص 335-340.
[5] . ر.ك: فيض كاشاني، ملامحسن، الصافي في تفسير كلام الله، مشهد، دار المرتضي للنشر، چاپ اول، بيتا، ج 1، ص 77.
[6] . براي آگاهي بيشتر ر.ك: تفسيرتسنيم، همان.
در پاسخ به اين سؤال، توجه به چند نكته ضروري باشد:
1 . تبيين حروف مقطعه از آغاز تاريخ تفسير تاكنون، همواره توجه مفسران و پژوهش گران قرآن كريم را به خود معطوف داشته و دارد، برخي آن را راز و رمزي ميان خداي سبحان و رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ دانسته و از اين رو آن را غيرقابل تفسير ميدانند، و گروه ديگري كه بيشتر مفسران و قرآن شناسان را در برميگيرند ـ برآنند كه اين حروف نيز مانند سايرآيات قرآن كريم تفسيرپذير است.
اين دسته، در تفسير حروف مقطعه قرآن كريم داراي آراي گوناگوني شدهاند، هر كدام با دليل و سند معتبر و محكم نظر خود را قابل پذيرش کردند و زمينة بررسي و ارزيابي نهايي درباره حروف مذكور همچنان وجود دارد.[1]
2 . گرچه مستشرقين و ديگران دربارة حروف مقطعه نظرهاي فراوان و متناقضي را اظهار كردهاند، ولي آن چه روشن و بديهي مي باشد اين است كه اگر معناي حروف مذكور به طور روشن و واضح در زمان پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ معلوم و مشخص بود، به طور قطع از راه روايات اسلامي و پيشوايان معصوم ـ عليهم السلام ـ به ما ميرسيد.
برخي از حافظان قرآن در زمان پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ بودند و در جنگ يمامه نيز كشته نشدند مانند حضرت علي بن ابي طالب ـ عليه السّلام ـ و... كه در صورت تفسير و معنا داشتن حروف مقطعه آن را براي نسلهاي بعدي نقل ميكردند،[2] و به همين دليل برخي روايات نقل شده حكايت از آن دارد كه حروف مقطعه رموز و اشارههايي ميان خدا و رسول او هستند كه از ديد ما پنهان است، و تنها امناي وحي بر آن آگاهند، و ممكن است فوايد ديگري بر اين حروف مترتب باشد، چنانكه برخي از مفسران گفتهاند: ممكن است حروف مذكور اشاره به اين امر باشد كه ميان اين حروف و محتواي سورههاي مربوط، رابطهاي وجود دارد؛ مثلاً سوره اعراف به «المص» آغاز گشته شايد جامع بين محتواي سورههاي «الم» و سورة «ص» باشد.[3] و...
حضرت علي ـ عليه السّلام ـ ميفرمايد: هر كتاب گزيدهاي دارد و گزيدة اين كتاب (قرآن) حروف الفبايي است كه در آغاز سورهها واقع گرديده است.[4]
امام صادق ـ عليه السّلام ـ دربارة حروف مقطعه ميفرمايد: «الم» رمز و اشارهاي ميان خدا و حبيب او محمد ـ صلي الله عليه و آله ـ است، خواسته كه كسي جز او بر آن آگاه نگردد، آن را به صورت حروف درآورده تا آن رموز را از چشم اغيار دور نگاه دارد و تنها بر دوست روشن و ظاهر سازد.[5]
البته دربارة حروف مقطعه، مفسران و قرآنشناسان نظرهاي ديگر كه برخي از آن به روايات اسلامي متكي است آوردهاند.[6]
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1 . مكارم شيرازي، ناصر و ديگران، تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلاميه، چاپ سوم، 1367، ج 20.
2 . محمدحسين طباطبايي، الميزان في تفسير القرآن، قم، مؤسسه النشر الاسلامي، چاپ پنجم، 1417، ج 18.
3 . محمدهادي معرفت، التمهيد في علوم القرآن، قم، مؤسسه النشر الاسلامي، چاپ دوم، 1415 ق، ج 2.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . ر.ك: جواديآملي، عبدالله، تفسير تسنيم، قم، انتشارات اسراء، چاپ اول، 1378، ج 2، ص 63-64.
[2] . براي آگاهي بيشتر ر.ك: راماير، محمود، تاريخ قرآن، تهران، انتشارات اميركبير، چاپ دوم، 1362، ص 299-302.
[3] . ر.ك: طباطبايي، محمدحسين، الميزان في تفسير القرآن، قم، مؤسسه النشر السلامي، چاپ پنجم، 1417 ق، ج 18، ص 8-9.
[4] . ر.ك: معرفت، محمدهادي، علوم قرآني، قم، مؤسسه انتشاراتي التمهيد، چاپ اول، 1378، ص 335-340.
[5] . ر.ك: فيض كاشاني، ملامحسن، الصافي في تفسير كلام الله، مشهد، دار المرتضي للنشر، چاپ اول، بيتا، ج 1، ص 77.
[6] . براي آگاهي بيشتر ر.ك: تفسيرتسنيم، همان.