پرسش :
ويژگيهاي مترجم قرآن نسبت به ساير مترجمان چيست؟
پاسخ :
مترجم قرآن علاوه بر آشنايي با مباني نظري ترجمه (زبان شناسي) بايد زباندان نيز باشد. البته اين دو با هم متفاوت است، كار زبانشناس اساساً تشخيص و توصيف است وكار زباندان تأليف.
اصول زبان داني:
اصل اول، آگاهي بر عرف و فرهنگ زبان مبدأ است.[1]
اصل دوم، گريز از گرته برداريهاي زبان مقصد است.[2] مترجم با مهارت در زبان مبدأ و مقصد، بايد بتواند، الگوهاي مناسب با روح زبان مقصد را براي واژگان زبان مبدأ فراهم آورد.
اصل سوم از اصول زبانداني كه بيشتر سبب تقويت مهارتهاي زباني ميشود، توجه به فهم عرفي جامعه مترجمان، مفسران و اهل لغت است. در جاهايي كه معناي خاصي، مورد اتفاق مترجمان و مفسران است، به معاني ديگر، اگرچه صحيح، بايد با سوء ظن نگريست؛ البته اين قاعده به آن معني نيست كه همة آنچه را بيشتر مترجمان بر آن متفقند، هميشه صحيح بپنداريم. ارائه برداشتهاي نادر، تنها در مواردي جايز است كه به صحيح بودن آن معنا و نادرست بودن ساير برداشتها، با دليل هاي محكم، يقين حاصل كرده باشيم. آنجا، كه هر دو سوي معنا درست باشد؛ تمسك به قول رايج اولا است. مثلاً هنگامي كه اغلب مترجمان «يوم الدين»[3] را به «روز جزا» يا «دوران پاداش»[4]و... برميگردانند، ترجمة آن به «روز قانون»[5] نادرست است؛ اگرچه «جزا» به معناي «قانون»هم آمده باشد.
بايد بدانيم بهترين راهكار در اين مورد، براي اين كه برگردانهاي نادرست، دامن ترجمة ما را نگيرد، شناخت اشتباهات ساير مترجمان و پرهيز از آنهاست، هر مترجمي كه بر سفرة ترجمه متون قرآني نشسته است، به دليل ويژگيهاي خاص اين متون، پيش از هر چيز بايد به جمعآوري اشتباهات ديگران بپردازد. با اين شيوه وقتي مترجم به آن لغزشگاهها پي برد، با احتياط گام برميدارد و از انحراف احتمالي پرهيز مي کند.
ويژگي ديگر مترجم متون قرآني، متعهد بودن اوست، متون مقدس قرآني و روايي نسبت به متون عادي تعهد بيشتري را ميطلبد؛ تعهد به ارائه صحيح فرمودههاي شارع مقدس و راهنماييهاي او، تعهد در اوليات هرمنوتيكي در برداشتهاي معنايي، تعهد به مسائل زبانشناسي متن مقصد، تعهد به متن مبدأ و... در پايان يادآوري چند نكته بسنده ميكنيم:
الف. پايبندي به عقايد، اخلاق، آداب و احكام الهي لازم مترجم اين مجال است. مترجمي كه اين قسم وجدان عمل را در خود نپرورد، در ترجمة آيات به مباني ناب مذهب خود توجه نميكند مترجم خوبي نيست. مثلاً آيه وضو را با پيش فرض انديشههاي ساخته اذهان عوام بر ميگرداند.
ب. مترجم متون قرآن از حجم كار نگران نيست؛ بلكه پيوسته لطف و عنايات الهي را پيش راه خود مي بيند و سر بر آستان حضرتش نهادة، در راه اعتلاي كلمة حق مدد ميجويد. توکل و اميد بر امدادهاي الهي داشتن، شرط اولية گام نهادن در اين مسير است.
ج. بايد قرآن بر پايه جدا ناپذير بودن اهل بيت و قرآن و اينكه هر يك آيينة ديگري است ترجمه شود، مترجم براي طرح انديشههاي زلال اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ در كنار ثقل اكبر، هيچ تلاشي را از خود فرو نگذارد، به دفاع از عقايد حقه بپردازد و غبار معاني غيرحقيقي را از ترجمة خود مي زدايد.
د. براي ترجمه نهادههاي قرآني را، مترجم نبايد واژگاني را از نااهلان و ناآشنايان با مفاهيم اسلامي وام بگيرد. مثلاً معناي «جنگ» را شايسته نيست بر مفهوم «جهاد» كه قداست خاصي دارد و واجبي از فروع دين مبين اسلام است، تحميل كند.
علاوه بر آنچه برشمرديم، مترجم بايد از جهات گوناگون بر متن خود مسلط باشد. مهمترين بعد اين تسلط، آگاهي كامل بر موضوع مورد ترجمه است. در متون عادي، چون معمولاً در يك بعد و موضوع است، لازم نيست مترجم اطلاعات جامعي نسبت به موضوعات ديگر داشته باشد؛ اما در قرآن كريم از آنجا كه موضوع و محتواي آيات پيوسته تغيير ميكند، مترجم آن نيز حداقل بايد يك اسلامشناس آگاه و چيره دست باشد و علومي چون فلسفه، كلام، فقه، تاريخ اسلام و... را نيك بداند.
موضوع و محتواي مورد ترجمه، هرچه دقيقتر و روشنتر از زبان مبدأ به مقصد آورده شود، ترجمه شفافتر و بهتر ميگردد، بين محتوا و سبك متن، ارتباط تنگاتنگي وجود دارد، به طوري كه هر چه اين دو به يكديگر نزديكتر شوند، ترجمه موفقتر خواهد شد.
يكي از جنبههاي تسلط بر متن قرآن و ترجمه آن، يك دست نمودن معادل هاي برگزيده است. اين چيرگي بايد در حدي باشد كه حداقل بداند الفاظ كليدي را در چه قالبي برگردانده است. توجه به اين امر، به ويژه در اصطلاحات و تعابير برجسته، اهميت بسياري دارد. به عنوان نمونه مترجم نبايد لفظ تأكيدي «إنّ» را يك جا به «همانا» ترجمه كند و در جاي ديگر به «راستي را كه» و «به درستي كه» و... وقتي مترجم معادلي را براي يك واژه برگزيد، از آن پس در همه جا بايد آن را گزيده، تنها همان واژه مورد استفاده قرار گيرد. مثلاً براي «انّ» يك لفظ، براي «قد» يك برابر، براي «ل» يك معادل، براي «انّما» يك برگردان و... برگزيند و تا پايان متن مورد ترجمه به گونهاي عمل كند تا واژههاي مزبور بر زوجهاي معنايي خود وفادار بمانند.
ديگر جنبههاي تسلط مترجم را ميتوان در موارد زير خلاصه كرد: تسلط بر نفس (صبر، حوصله و دقت)، قدرت نويسندگي (انشاي اديبانه، سليس، روان، روشن و رسا)، و مهارت در اصول و مباني ترجمه، عدم تسلط در هر يك از موارد فوق بنيان ترجمهها را سست كرده و باعث ميشود تا روز به روز بر شمار ترجمههاي تحت اللفظي و نارسا و پرغلط افزوده گردد.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. ترجمان نور (طرحي نو در آموزش ترجمه)، هادي حجت.
2. ترجمه قرآن و نکات نحوي؛ اصغر برزي.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . زبان مبدأ يا Language vaieties زباني است كه مورد توجه قرار ميگيرد.
[2] . زبان مقصد يا Language receptor زباني است كه ترجمه به آن زبان انجام ميشود.
[3] . فاتحه/ 4.
[4] . فولادوند، ص1؛ و ر.ك: الهي قمشهاي، خرمشاهي، خواجوي، دهلوي، فيض الاسلام، مصباحزاده، پورجوادي، ياسري، آيتي، اشرفي، مكارم و شعراني.
[5] . بهبودي، ص1؛ جلال الدين فارسي و...
مترجم قرآن علاوه بر آشنايي با مباني نظري ترجمه (زبان شناسي) بايد زباندان نيز باشد. البته اين دو با هم متفاوت است، كار زبانشناس اساساً تشخيص و توصيف است وكار زباندان تأليف.
اصول زبان داني:
اصل اول، آگاهي بر عرف و فرهنگ زبان مبدأ است.[1]
اصل دوم، گريز از گرته برداريهاي زبان مقصد است.[2] مترجم با مهارت در زبان مبدأ و مقصد، بايد بتواند، الگوهاي مناسب با روح زبان مقصد را براي واژگان زبان مبدأ فراهم آورد.
اصل سوم از اصول زبانداني كه بيشتر سبب تقويت مهارتهاي زباني ميشود، توجه به فهم عرفي جامعه مترجمان، مفسران و اهل لغت است. در جاهايي كه معناي خاصي، مورد اتفاق مترجمان و مفسران است، به معاني ديگر، اگرچه صحيح، بايد با سوء ظن نگريست؛ البته اين قاعده به آن معني نيست كه همة آنچه را بيشتر مترجمان بر آن متفقند، هميشه صحيح بپنداريم. ارائه برداشتهاي نادر، تنها در مواردي جايز است كه به صحيح بودن آن معنا و نادرست بودن ساير برداشتها، با دليل هاي محكم، يقين حاصل كرده باشيم. آنجا، كه هر دو سوي معنا درست باشد؛ تمسك به قول رايج اولا است. مثلاً هنگامي كه اغلب مترجمان «يوم الدين»[3] را به «روز جزا» يا «دوران پاداش»[4]و... برميگردانند، ترجمة آن به «روز قانون»[5] نادرست است؛ اگرچه «جزا» به معناي «قانون»هم آمده باشد.
بايد بدانيم بهترين راهكار در اين مورد، براي اين كه برگردانهاي نادرست، دامن ترجمة ما را نگيرد، شناخت اشتباهات ساير مترجمان و پرهيز از آنهاست، هر مترجمي كه بر سفرة ترجمه متون قرآني نشسته است، به دليل ويژگيهاي خاص اين متون، پيش از هر چيز بايد به جمعآوري اشتباهات ديگران بپردازد. با اين شيوه وقتي مترجم به آن لغزشگاهها پي برد، با احتياط گام برميدارد و از انحراف احتمالي پرهيز مي کند.
ويژگي ديگر مترجم متون قرآني، متعهد بودن اوست، متون مقدس قرآني و روايي نسبت به متون عادي تعهد بيشتري را ميطلبد؛ تعهد به ارائه صحيح فرمودههاي شارع مقدس و راهنماييهاي او، تعهد در اوليات هرمنوتيكي در برداشتهاي معنايي، تعهد به مسائل زبانشناسي متن مقصد، تعهد به متن مبدأ و... در پايان يادآوري چند نكته بسنده ميكنيم:
الف. پايبندي به عقايد، اخلاق، آداب و احكام الهي لازم مترجم اين مجال است. مترجمي كه اين قسم وجدان عمل را در خود نپرورد، در ترجمة آيات به مباني ناب مذهب خود توجه نميكند مترجم خوبي نيست. مثلاً آيه وضو را با پيش فرض انديشههاي ساخته اذهان عوام بر ميگرداند.
ب. مترجم متون قرآن از حجم كار نگران نيست؛ بلكه پيوسته لطف و عنايات الهي را پيش راه خود مي بيند و سر بر آستان حضرتش نهادة، در راه اعتلاي كلمة حق مدد ميجويد. توکل و اميد بر امدادهاي الهي داشتن، شرط اولية گام نهادن در اين مسير است.
ج. بايد قرآن بر پايه جدا ناپذير بودن اهل بيت و قرآن و اينكه هر يك آيينة ديگري است ترجمه شود، مترجم براي طرح انديشههاي زلال اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ در كنار ثقل اكبر، هيچ تلاشي را از خود فرو نگذارد، به دفاع از عقايد حقه بپردازد و غبار معاني غيرحقيقي را از ترجمة خود مي زدايد.
د. براي ترجمه نهادههاي قرآني را، مترجم نبايد واژگاني را از نااهلان و ناآشنايان با مفاهيم اسلامي وام بگيرد. مثلاً معناي «جنگ» را شايسته نيست بر مفهوم «جهاد» كه قداست خاصي دارد و واجبي از فروع دين مبين اسلام است، تحميل كند.
علاوه بر آنچه برشمرديم، مترجم بايد از جهات گوناگون بر متن خود مسلط باشد. مهمترين بعد اين تسلط، آگاهي كامل بر موضوع مورد ترجمه است. در متون عادي، چون معمولاً در يك بعد و موضوع است، لازم نيست مترجم اطلاعات جامعي نسبت به موضوعات ديگر داشته باشد؛ اما در قرآن كريم از آنجا كه موضوع و محتواي آيات پيوسته تغيير ميكند، مترجم آن نيز حداقل بايد يك اسلامشناس آگاه و چيره دست باشد و علومي چون فلسفه، كلام، فقه، تاريخ اسلام و... را نيك بداند.
موضوع و محتواي مورد ترجمه، هرچه دقيقتر و روشنتر از زبان مبدأ به مقصد آورده شود، ترجمه شفافتر و بهتر ميگردد، بين محتوا و سبك متن، ارتباط تنگاتنگي وجود دارد، به طوري كه هر چه اين دو به يكديگر نزديكتر شوند، ترجمه موفقتر خواهد شد.
يكي از جنبههاي تسلط بر متن قرآن و ترجمه آن، يك دست نمودن معادل هاي برگزيده است. اين چيرگي بايد در حدي باشد كه حداقل بداند الفاظ كليدي را در چه قالبي برگردانده است. توجه به اين امر، به ويژه در اصطلاحات و تعابير برجسته، اهميت بسياري دارد. به عنوان نمونه مترجم نبايد لفظ تأكيدي «إنّ» را يك جا به «همانا» ترجمه كند و در جاي ديگر به «راستي را كه» و «به درستي كه» و... وقتي مترجم معادلي را براي يك واژه برگزيد، از آن پس در همه جا بايد آن را گزيده، تنها همان واژه مورد استفاده قرار گيرد. مثلاً براي «انّ» يك لفظ، براي «قد» يك برابر، براي «ل» يك معادل، براي «انّما» يك برگردان و... برگزيند و تا پايان متن مورد ترجمه به گونهاي عمل كند تا واژههاي مزبور بر زوجهاي معنايي خود وفادار بمانند.
ديگر جنبههاي تسلط مترجم را ميتوان در موارد زير خلاصه كرد: تسلط بر نفس (صبر، حوصله و دقت)، قدرت نويسندگي (انشاي اديبانه، سليس، روان، روشن و رسا)، و مهارت در اصول و مباني ترجمه، عدم تسلط در هر يك از موارد فوق بنيان ترجمهها را سست كرده و باعث ميشود تا روز به روز بر شمار ترجمههاي تحت اللفظي و نارسا و پرغلط افزوده گردد.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. ترجمان نور (طرحي نو در آموزش ترجمه)، هادي حجت.
2. ترجمه قرآن و نکات نحوي؛ اصغر برزي.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . زبان مبدأ يا Language vaieties زباني است كه مورد توجه قرار ميگيرد.
[2] . زبان مقصد يا Language receptor زباني است كه ترجمه به آن زبان انجام ميشود.
[3] . فاتحه/ 4.
[4] . فولادوند، ص1؛ و ر.ك: الهي قمشهاي، خرمشاهي، خواجوي، دهلوي، فيض الاسلام، مصباحزاده، پورجوادي، ياسري، آيتي، اشرفي، مكارم و شعراني.
[5] . بهبودي، ص1؛ جلال الدين فارسي و...