پرسش :
زهد نسبت به لذتهاي حلال در روايات سفارش شده است، ولي در قرآن كريم (سوره تحريم، آيه 1 و سوره اعراف آيات 31 تا 33) با آن مخالفت شده است، علت اين تناقضگويي چيست؟
پاسخ :
در پاسخ به چند نکته توجه فرماييد:
1 . حضرت امام علي ـ عليه السلام ـ در تعريف زهد ميفرمايد: «الزهد كلّهُ في كلمتين في القرآن، قال الله تعالي: لكيلا تأسوا علي ما فاتكم» فمن لم يأس علي الماضي و لم يفرح بالآتي فهو الزاهد...؛ همة (مفهوم) زهد در دو كلمه قرآن آمده است، خداوند متعال ميفرمايد: «نسبت به آنچه كه از دست ميدهيد تأسف (قلبي) نخوريد» پس كسي كه بر گذشته از دست رفته خود تأسف نخورد و بر به دست آمدة در آينده خود خوشحال نشد او زاهد است».[1]
پس زهد به معناي مال و دارايي نداشتن نيست، بلكه به معناي بيرغبتي نسبت به از دست دادن و به دست آوردن متاع دنيوي است.
2 . تنعم و استفاده از نعمتهاي حلال دنيا اشكالي ندارد، قرآن كريم ميفرمايد: «قل من حرّم زينة الله التي اخرج لعباده و الطيّباتِ من الرزق؛[2] بگو چه كسي زينتهاي الهي را كه براي بندگان خود آفريده و روزيهاي پاكيزه را حرام كرده است؟».
ازآيه مذكور برميآيد كه استفاده از مواهب الهي امري منطقي و شرعي است و پيشوايان معصوم ـ عليهم السّلام ـ نيز از نعمتهاي الهي استفاده ميكردند. شخص زاهد سطحينگري به حضرت امام صادق ـ عليه السلام ـ كه لباس زيبايي به تن داشت عرض كرد: پدرت علي ـ عليه السلام ـ لباس ساده ميپوشيد، چرا شما لباس فاخر پوشيدهاي؟ امام ـ عليه السلام ـ در پاسخ، آيه «قل من حرم زينة ....» را تلاوت كرد.»[3]
خداوند متعال در سوره تحريم، آيه 1، خطاب به پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ ميفرمايد: «يا ايها النبي لم تحرم ما احل الله لك تبتغي مرضات ازواجك و الله غفور رحيم؛ اي پيامبر! چرا چيزي را كه خدا بر تو حلال كرده به خاطر جلب رضايت همسرانت بر خود حرام ميكني؟! و خداوند آمرزنده و رحيم است.»
آيه مذكور به اين مناسبت نازل شد كه دو تن از هسمران پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ بر ضد آن حضرت توطئه كردند. ماجرا به اين صورت بود كه پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ گاهي نزد همسرش زينب بنت حجش ميرفت و او پيامبر را نگه ميداشت و براي او عسل ميآورد و آن حضرت ميل ميكرد. اين خبر به گوش عايشه رسيد و موضوع را با حفصه همسر ديگر پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ در ميان گذاشت و با هم توطئه كردند كه به پيامبر بگويند بوي نامناسبي از دهنش تراوش ميكند و آن حضرت نيز به اين مسأله بسيار حساس بودند، پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ بعد از شنيدن آن سخن از حفصه فرمود: من نزد زينب بنت حجش عسل خوردم و من سوگند ياد ميكنم كه ديگر از آن عسل ننوشم چون ممكن است زنبور آن عسل بر روي گياه نامناسب و بدبويي نشسته باشد و تأكيد كرد كه اين موضوع را به كسي نگويند.
ولي سرانجام اين راز فاش شد و بعد ها معلوم شد اين قضيه توطئه بوده است. پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ سخت ناراحت شد و آيات ياد شده، نازل شد و ماجرا را پايان داد.
بنابراين، آيه مذكور ارتباط چنداني با زهد ندارد، چون مسأله ترك آن عسل توسط پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ به خاطر توطئه ديگران بود و پيامبر نفرمود كه من هيچگونه عسلي را نمينوشم، بلكه فرمود: از آن عسلي كه در نزد زينب بنت حجش است ديگر نمينوشم. گرچه ميتوان برداشت كرد كه انسان نبايد حلال خدا را برخود حرام كند و ميتواند از نعمتهاي مشروع و حلال خداوند متعال استفاده صحيح بكند.[4]
در سوره اعراف، آيات 31 و 32، سخن از پوشش تن و ساير نعمتهاي زندگي و روش استفاده صحيح از آنها سخن گفته است. ميفرمايد: «... زينت خود را به هنگام رفتن به مسجد با خود برداريد و بخوريد و بياشاميد و اسراف نكنيد، كه خداوند مسرفان را دوست نميدارد.»
آيه مذكور زينتهاي جسماني مثل پوشيدن لباس مرتب و پاكيزه، خوشبو بودن و ... و نيز شامل زينتهاي معنوي و صفات انساني و فضائل اخلاقي و .... ميشود.
در ادامه ميفرمايد: از نعمتهاي خدا بخوريد و بياشاميد ولي زيادهروي نكنيد، در آيه بعدي (32) تأكيد ميكند كه تحريم زينتها و پرهيز از غذاها و روزيهاي پاك و حلال نشانه زهد و پارسايي و مايه قرب الهي نيست، و اگر نعمتهاي مشروع و حلال بد بودند خداوند آنها را خلق نميكرد، بلكه زهد به معناي پرهيز از حرامهاي الهي، دل نبستن به دنيا، نداشتن حرص، قانع بودن، اسراف و زيادهروي نكردن، و استفاده صحيح از نعمتها ميباشد.
روايات اسلامي هم با آيات مذكور تناقض و تضادي ندارد. و آن در روايات اسلامي درباره زهد به نعمتها و لذتهاي حلال وارد شده، ناظر بر عدم دلبستگي به دنيا، اسراف و زيادهروي نكردن و استفاده صحيح از نعمتها و .... ميباشد.
حضرت امام علي ـ عليه السلام ـ ميفرمايد: «زهد كوتاهي آرزوها و گزاردن شكر نعمتها و خويشتنداري در هنگام روبرو شدن با محرمات است.»
حضرت امام صادق ـ عليه السلام ـ ميفرمايد: «زهد آن است كه هر چه تو را از خدا باز دارد رها كني، بيآن كه بر از دست دادن آن افسوس بخوري و بر اثر فرو گذاشتن آن دچار غرور و خودپسندي نشوي و....»[5]
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. ناصر مكارم شيرازي و همكاران، تفسيرنمونه، تهران: دارالكتب الاسلاميه، چاپ سوم، 1367، ج 6، ص 147 ـ 154.
2. محمدحسين طباطبائي، الميزان في تفسير القرآن، تهران، دارالكتب الاسلاميه، چاپ سوم، 1397 ق، ج 8، ص 67 ـ 92.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . محمدي ري شهري، محمد، ميزان الحكمه، ترجمه حميدرضا شيخي، قم، مؤسسه دارالحديث، چاپ دوم، 1379، ج 5، ص 2225 و 7695.
[2] . اعراف/32.
[3] . ر.ك: ميزان الحكمه، همان، ص 2229.
[4] . ر.ك: مكارم شيرازي، ناصر و همكاران، تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلاميه، چاپ سوم، 1367، ج 24، ص 271 ـ 284.
[5] . ر.ك: الميزان الحكمه، همان، ص 2227 ـ 2228.
در پاسخ به چند نکته توجه فرماييد:
1 . حضرت امام علي ـ عليه السلام ـ در تعريف زهد ميفرمايد: «الزهد كلّهُ في كلمتين في القرآن، قال الله تعالي: لكيلا تأسوا علي ما فاتكم» فمن لم يأس علي الماضي و لم يفرح بالآتي فهو الزاهد...؛ همة (مفهوم) زهد در دو كلمه قرآن آمده است، خداوند متعال ميفرمايد: «نسبت به آنچه كه از دست ميدهيد تأسف (قلبي) نخوريد» پس كسي كه بر گذشته از دست رفته خود تأسف نخورد و بر به دست آمدة در آينده خود خوشحال نشد او زاهد است».[1]
پس زهد به معناي مال و دارايي نداشتن نيست، بلكه به معناي بيرغبتي نسبت به از دست دادن و به دست آوردن متاع دنيوي است.
2 . تنعم و استفاده از نعمتهاي حلال دنيا اشكالي ندارد، قرآن كريم ميفرمايد: «قل من حرّم زينة الله التي اخرج لعباده و الطيّباتِ من الرزق؛[2] بگو چه كسي زينتهاي الهي را كه براي بندگان خود آفريده و روزيهاي پاكيزه را حرام كرده است؟».
ازآيه مذكور برميآيد كه استفاده از مواهب الهي امري منطقي و شرعي است و پيشوايان معصوم ـ عليهم السّلام ـ نيز از نعمتهاي الهي استفاده ميكردند. شخص زاهد سطحينگري به حضرت امام صادق ـ عليه السلام ـ كه لباس زيبايي به تن داشت عرض كرد: پدرت علي ـ عليه السلام ـ لباس ساده ميپوشيد، چرا شما لباس فاخر پوشيدهاي؟ امام ـ عليه السلام ـ در پاسخ، آيه «قل من حرم زينة ....» را تلاوت كرد.»[3]
خداوند متعال در سوره تحريم، آيه 1، خطاب به پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ ميفرمايد: «يا ايها النبي لم تحرم ما احل الله لك تبتغي مرضات ازواجك و الله غفور رحيم؛ اي پيامبر! چرا چيزي را كه خدا بر تو حلال كرده به خاطر جلب رضايت همسرانت بر خود حرام ميكني؟! و خداوند آمرزنده و رحيم است.»
آيه مذكور به اين مناسبت نازل شد كه دو تن از هسمران پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ بر ضد آن حضرت توطئه كردند. ماجرا به اين صورت بود كه پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ گاهي نزد همسرش زينب بنت حجش ميرفت و او پيامبر را نگه ميداشت و براي او عسل ميآورد و آن حضرت ميل ميكرد. اين خبر به گوش عايشه رسيد و موضوع را با حفصه همسر ديگر پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ در ميان گذاشت و با هم توطئه كردند كه به پيامبر بگويند بوي نامناسبي از دهنش تراوش ميكند و آن حضرت نيز به اين مسأله بسيار حساس بودند، پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ بعد از شنيدن آن سخن از حفصه فرمود: من نزد زينب بنت حجش عسل خوردم و من سوگند ياد ميكنم كه ديگر از آن عسل ننوشم چون ممكن است زنبور آن عسل بر روي گياه نامناسب و بدبويي نشسته باشد و تأكيد كرد كه اين موضوع را به كسي نگويند.
ولي سرانجام اين راز فاش شد و بعد ها معلوم شد اين قضيه توطئه بوده است. پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ سخت ناراحت شد و آيات ياد شده، نازل شد و ماجرا را پايان داد.
بنابراين، آيه مذكور ارتباط چنداني با زهد ندارد، چون مسأله ترك آن عسل توسط پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ به خاطر توطئه ديگران بود و پيامبر نفرمود كه من هيچگونه عسلي را نمينوشم، بلكه فرمود: از آن عسلي كه در نزد زينب بنت حجش است ديگر نمينوشم. گرچه ميتوان برداشت كرد كه انسان نبايد حلال خدا را برخود حرام كند و ميتواند از نعمتهاي مشروع و حلال خداوند متعال استفاده صحيح بكند.[4]
در سوره اعراف، آيات 31 و 32، سخن از پوشش تن و ساير نعمتهاي زندگي و روش استفاده صحيح از آنها سخن گفته است. ميفرمايد: «... زينت خود را به هنگام رفتن به مسجد با خود برداريد و بخوريد و بياشاميد و اسراف نكنيد، كه خداوند مسرفان را دوست نميدارد.»
آيه مذكور زينتهاي جسماني مثل پوشيدن لباس مرتب و پاكيزه، خوشبو بودن و ... و نيز شامل زينتهاي معنوي و صفات انساني و فضائل اخلاقي و .... ميشود.
در ادامه ميفرمايد: از نعمتهاي خدا بخوريد و بياشاميد ولي زيادهروي نكنيد، در آيه بعدي (32) تأكيد ميكند كه تحريم زينتها و پرهيز از غذاها و روزيهاي پاك و حلال نشانه زهد و پارسايي و مايه قرب الهي نيست، و اگر نعمتهاي مشروع و حلال بد بودند خداوند آنها را خلق نميكرد، بلكه زهد به معناي پرهيز از حرامهاي الهي، دل نبستن به دنيا، نداشتن حرص، قانع بودن، اسراف و زيادهروي نكردن، و استفاده صحيح از نعمتها ميباشد.
روايات اسلامي هم با آيات مذكور تناقض و تضادي ندارد. و آن در روايات اسلامي درباره زهد به نعمتها و لذتهاي حلال وارد شده، ناظر بر عدم دلبستگي به دنيا، اسراف و زيادهروي نكردن و استفاده صحيح از نعمتها و .... ميباشد.
حضرت امام علي ـ عليه السلام ـ ميفرمايد: «زهد كوتاهي آرزوها و گزاردن شكر نعمتها و خويشتنداري در هنگام روبرو شدن با محرمات است.»
حضرت امام صادق ـ عليه السلام ـ ميفرمايد: «زهد آن است كه هر چه تو را از خدا باز دارد رها كني، بيآن كه بر از دست دادن آن افسوس بخوري و بر اثر فرو گذاشتن آن دچار غرور و خودپسندي نشوي و....»[5]
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. ناصر مكارم شيرازي و همكاران، تفسيرنمونه، تهران: دارالكتب الاسلاميه، چاپ سوم، 1367، ج 6، ص 147 ـ 154.
2. محمدحسين طباطبائي، الميزان في تفسير القرآن، تهران، دارالكتب الاسلاميه، چاپ سوم، 1397 ق، ج 8، ص 67 ـ 92.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . محمدي ري شهري، محمد، ميزان الحكمه، ترجمه حميدرضا شيخي، قم، مؤسسه دارالحديث، چاپ دوم، 1379، ج 5، ص 2225 و 7695.
[2] . اعراف/32.
[3] . ر.ك: ميزان الحكمه، همان، ص 2229.
[4] . ر.ك: مكارم شيرازي، ناصر و همكاران، تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلاميه، چاپ سوم، 1367، ج 24، ص 271 ـ 284.
[5] . ر.ك: الميزان الحكمه، همان، ص 2227 ـ 2228.