پرسش :
چه كنم تا مرگ را باور كنم و همواره به ياد آن باشم تا در نتيجه كارهاى خوب انجام دهم؟
پاسخ :
امور زير در باور مرگ و يادآورى آن و پند گرفتن از آن مؤثر و مفيد است:
يك. انديشه درباره مرگ به ويژه در خلوت بايد به اين نكته توجّه كرد كه: مرگ تنها پلى است كه ما را از خانه عمل به خانه پاداش و جزا منتقل مىسازد. و نيز انديشه در اين نكته كه انسان براى اين دنياى فانى و زندگى زودگذر آفريده نشده است بلكه آفرينش او براى زندگانى ابدى است كه مرگ آغاز سفر بدان است.
دو. زيارت اهل قبور و تماشاى قبرهاى پوسيده و سنگ متلاشى شده و انديشه در اين مسأله كه چه انسانهايى كه روزگارانى زندگى مىكردند- فقير و غنى- و اكنون همگى در اين گورستانها خوابيدهاند و هيچ يادى از آنان نيست. اگرچه جسم آنها خاك شده و غذاى مورچگان گرديده است، اما آنها همگى در محضر پروردگار عالم حاضراند و پاداش رفتار نيك يا كيفر كردار بد خود را مىبينند و اين سرنوشتى است كه دير يا زود ما نيز بدان خواهيم رسيد.
سه. شركت در تشييع جنازه و تدفين اهل ايمان و يادآورى اين نكته كه روزى ما نيز همانند آن فرد، بر روى دوش آشنايان و بستگان به گور سپرده خواهيم شد. پس كردار، رفتار و گفتار خود را بر اساسى تنظيم كنيم كه مرگ ما، موجب آسايش ابدى ما بشود.
چهار. تلاوت و تدبر در آياتى كه در مورد مرگ و قيامت است به ويژه نگاه انديشمندان به آيات عذاب و خود را با آن تطبيق دادن و نيز مطالعه و انديشه در روايات فراوانى كه در اين باره وارد شده است. در اين موضوع مطالعه كتاب ميزان الحكمه با ترجمه فارسى توصيه مىشود. اين كتاب مجموع آيات و و روايات را در موضوعات مختلف دستهبندى كرده است.
پنج. توجه به اين نكته كه مرگ نيستى و نابودى نيست بلكه دريچهاى براى ورود به عالمى بزرگتر و گسترده است، مرگ ما را از خانه عمل و امتحان به خانه ابدى محاسبه و پاداش مىبرد و هر چه ما در دنيا كشتيم، در قبر ظهور پيدا مىكند و برداشت مىشود. كسى كه در دنيا با ايمان و عمل صالح سپرى كرد، قبر او «روضة من رياض الجنة» است و آن كه دنيايش را با بى ايمانى و بدكردارى سپرى كرد، قبرش «حفرة من حفر النيران» مىشود. آرى قبر همه انسانها ظاهرى مشابه دارد اما باطن آن متفاوت است، يا بهشت است يا جهنم. آنكه در اين دنيا با ايمان و عمل صالح سپرى كرد، هم اكنون در بهشت است و مرگ او را به اين سعادت ابدى مىرساند. پيك مرگ براى چنين فردى هيچ نيست، مگر پيك بشارت و سعادت. زندگى بهشتمدارانه او در دنيا، باطنش بهشت شده و مرگ او را به بهشت مىبرد و قبرش بهشت خواهد شد. اما آن كه با سوء اختيار خود، در دنيا بدكردار بوده، هم اكنون در جهنم است منتها همانند مردم مست و بىهوش، مىسوزد و ادراك نمىكند، آنگاه كه پيك مرگ آمد، در حقيقت او بهوش مىآيد و آنگاه جهنمى كه خود براى خود، فراهم كرده بود، به چشم جان مىبيند و با همه وجود مىچشد.
شش. مطالعه كتابهايى كه در اين باره نوشته شده است مثل:
1. معاد، شهيد دستغيب شيرازى
2. معاد شناسى، علامه حسينى تهرانى
3. معاد، استادشهيد مرتضى مطهرى
4. معاد، آيت اللّه مكارم شيرازى
پرسمان
امور زير در باور مرگ و يادآورى آن و پند گرفتن از آن مؤثر و مفيد است:
يك. انديشه درباره مرگ به ويژه در خلوت بايد به اين نكته توجّه كرد كه: مرگ تنها پلى است كه ما را از خانه عمل به خانه پاداش و جزا منتقل مىسازد. و نيز انديشه در اين نكته كه انسان براى اين دنياى فانى و زندگى زودگذر آفريده نشده است بلكه آفرينش او براى زندگانى ابدى است كه مرگ آغاز سفر بدان است.
دو. زيارت اهل قبور و تماشاى قبرهاى پوسيده و سنگ متلاشى شده و انديشه در اين مسأله كه چه انسانهايى كه روزگارانى زندگى مىكردند- فقير و غنى- و اكنون همگى در اين گورستانها خوابيدهاند و هيچ يادى از آنان نيست. اگرچه جسم آنها خاك شده و غذاى مورچگان گرديده است، اما آنها همگى در محضر پروردگار عالم حاضراند و پاداش رفتار نيك يا كيفر كردار بد خود را مىبينند و اين سرنوشتى است كه دير يا زود ما نيز بدان خواهيم رسيد.
سه. شركت در تشييع جنازه و تدفين اهل ايمان و يادآورى اين نكته كه روزى ما نيز همانند آن فرد، بر روى دوش آشنايان و بستگان به گور سپرده خواهيم شد. پس كردار، رفتار و گفتار خود را بر اساسى تنظيم كنيم كه مرگ ما، موجب آسايش ابدى ما بشود.
چهار. تلاوت و تدبر در آياتى كه در مورد مرگ و قيامت است به ويژه نگاه انديشمندان به آيات عذاب و خود را با آن تطبيق دادن و نيز مطالعه و انديشه در روايات فراوانى كه در اين باره وارد شده است. در اين موضوع مطالعه كتاب ميزان الحكمه با ترجمه فارسى توصيه مىشود. اين كتاب مجموع آيات و و روايات را در موضوعات مختلف دستهبندى كرده است.
پنج. توجه به اين نكته كه مرگ نيستى و نابودى نيست بلكه دريچهاى براى ورود به عالمى بزرگتر و گسترده است، مرگ ما را از خانه عمل و امتحان به خانه ابدى محاسبه و پاداش مىبرد و هر چه ما در دنيا كشتيم، در قبر ظهور پيدا مىكند و برداشت مىشود. كسى كه در دنيا با ايمان و عمل صالح سپرى كرد، قبر او «روضة من رياض الجنة» است و آن كه دنيايش را با بى ايمانى و بدكردارى سپرى كرد، قبرش «حفرة من حفر النيران» مىشود. آرى قبر همه انسانها ظاهرى مشابه دارد اما باطن آن متفاوت است، يا بهشت است يا جهنم. آنكه در اين دنيا با ايمان و عمل صالح سپرى كرد، هم اكنون در بهشت است و مرگ او را به اين سعادت ابدى مىرساند. پيك مرگ براى چنين فردى هيچ نيست، مگر پيك بشارت و سعادت. زندگى بهشتمدارانه او در دنيا، باطنش بهشت شده و مرگ او را به بهشت مىبرد و قبرش بهشت خواهد شد. اما آن كه با سوء اختيار خود، در دنيا بدكردار بوده، هم اكنون در جهنم است منتها همانند مردم مست و بىهوش، مىسوزد و ادراك نمىكند، آنگاه كه پيك مرگ آمد، در حقيقت او بهوش مىآيد و آنگاه جهنمى كه خود براى خود، فراهم كرده بود، به چشم جان مىبيند و با همه وجود مىچشد.
شش. مطالعه كتابهايى كه در اين باره نوشته شده است مثل:
1. معاد، شهيد دستغيب شيرازى
2. معاد شناسى، علامه حسينى تهرانى
3. معاد، استادشهيد مرتضى مطهرى
4. معاد، آيت اللّه مكارم شيرازى
پرسمان