چهارشنبه، 25 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

مقامات و احوال در كلمات عرفا به چه معنا است؟


پاسخ :


براي مقام و «احوال» تعاريف گوناگوني در كتاب هاي اهل عرفان مطرح شده است. (1) به طور كلي فرق «احوال » با مقامات در رسوخ و عدم آن است. اگر امري در سالك وجود داشته ولي غير ثابت باشد، به آن حال گويند و اگر راسخ و ثابت باشد مقام گويند.
بنابر تعريف ديگر مي توان گفت: منازل و مراحلي را كه عارف وصوفي براي رسيدن به مقصود در طريقت ـ از خلوت و ذكر قلبي و توجه به باطن و مداومت فكر به منظور حصول انصراف از محسوسات و چله نشيني و ورود در حلقه ذكر و نياز و امثال آن از عبادات و مجاهدات و رياضت ها ـ طي مي كند، مقام نامند. اما «احوال» ثمره عمل است و از فضل خداوند متعال و لطف وي به دل بنده بي تعلق و مجاهدت و كوشش او ناشي مي شود. احوال موهبتي است الهي كه بر اثر كسب مقامات به سالك عنايت و تفضل مي شود. (2) البته آنچه در نزد عارف مهم تر است، مقام مي باشد، نه حال؛ چنان كه مولوي نيز در ابيات زير به آن اشاره كرده است:
حال چون جلوه ست ز آن زيبا عروس
وين مقام آن خلوت آمد با عروس
جلوه بيند شاه و غير شاه نيز
وقت خلوت نيست جز شاه عزيز
جلوه كردن خاص و عامان را عروس
خلوت اندر شاه باشد با عروس
هست بسيار اهل حال از صوفيان
نادر است اهل مقام اندر ميان (3)
پی نوشتها:
1- به عنوان نمونه نگا: حياة القلوب في كيفية الوصول الي المحبوب ... (هامش)، ج 2؛ قوت القلوب ص 74؛ رساله كلمة التصوف، ص 292؛ احياء علوم الدين، ج 4، صص 139 و ص 152؛ تذكرة الاولياء، ص 440.
2- كشف المحجوب، ص 224-226؛ عوارف المعارف (هامش)، ج 4؛ احياء علوم الدين، صص 281 و 449.
3- مثنوي معنوي، دفتر 1، ابيات 1435-1438.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.