چهارشنبه، 25 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

افرادي هستند كه پيرو خط دراويش و عقيده محكمي به امام علي (علیه السلام) دارند؛ ولي علي اللهي نيستند، آن حضرت را به عنوان خدا قبول ندارند و...، چه تحليلي از اين گونه افراد داريد؟


پاسخ :
حقيقت آن است كه برداشت هاي افراطي از برخي معارف ديني، سبب شده تا براي كساني، تقوا به صورت يك شغل در آيد به طوري كه بايد سراسر زندگي اش را وقف آن كند. او فقط بايد در انديشه خدا باشد و براي اين كه در اين كار توفيق كامل يابد از خلق خدا بگريزد، از همه چيز فاصله بگيرد و دست به هيچ چيز دنيوي نزند. او نزديك شدن به دنيا را آلودگي تفسير مي كند و تنها راه را ارتباط از درون با اذكار و اوراد مي داند.
اينجا است كه بخش عمده اي از فقه كه دانش اجتماعي زيستن اسلام است، نزد او اعتباري نمي يابد و به جاي آن اصطلاحات ديگري را جعل مي كند. بدين ترتيب تصوف پديد مي آيد. اين گرايش ازمسجد فاصله مي گيرد، در كنجي مي خزد و انزوا را بر مي گزيند، جايي كه بعدها خانقاه، زاويه، رباط و... نام گرفت. اين رويه نيازمند بود تا براي گريز از اتهام غير اسلامي و در برخي مواضع غير شيعي بودن، الگويي براي روش و كيش خود برگزيند و از اين ميان چه كسي بهتر از حضرت علي (علیه السلام) كه زهد و تقوا و ساده زيستي و دنيا گريزي او زبانزد عام و خاص است. برخي او را تا خدايي رساندند و بعضي ديگر نه. به هر روي، با گذر زمان، اين رويه فرقه هاي گوناگوني به خود ديد، ولي روح همه آنها همين نكات اساسي بود كه به شكل فشرده بيان گرديد.
اما آيا اسلام چنين روش و منشي را مي پذيرد؟ ترديدي نيست كه در صدر اسلام، كساني زاهد تر از ديگران بوده اند. از طرفي زاهدان افراطي ـ كه از زن و فرزند بريده بودند ـ از سوي رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) مطرود شناخته شدند كه ذكر و ورود نيز يكي از مهم ترين راه هاي تهذيب نفس است و... اما در اسلام تنها «مسجد» پايگاه نماز است و آن هم در نوبت هاي خاص.
واقعيت آن است كه تصوف بدين معنا، از آموزه هاي رسمي اسلامي نيست. بريدن از خلق خدا، گريز از مسؤوليت هاي اجتماعي، فاصله گرفتن از قدرت سياسي جامعه، فرو رفتن در خود با غفلت از اطراف و به اصطلاح رهبانيت، چيزي است كه با طبيعت اسلام سازگار نبوده و نيست. هر چقدر بتوان از عرفان دفاع كرد، از مشي صوفيانه ـ كه مهم ترين ركن آن در عرصه زهد به صورت يك شغل است ـ نمي توان دفاع كرد.
امام علي (علیه السلام) در رسيدگي به بينوايان، ساده زيستي و اجتناب از كمترين لذايذ دنيوي، اجراي عدالت و حفظ و رعايت بيت المال، اخلاق نيكو و ايثار، سخاوت، صلابت، شجاعت، عبادت و درايت سرآمد روزگار بود؛ با اين حال در صحنه سياست و كارزار حضور دائمي و هميشگي داشت. او خود مدت كوتاهي متصدي امر حكومت گشت و در زمان هاي ديگر، كه در كنار بود همچون ناظري دقيق، اعمال حاكمان را تحت نظارت داشت. او هيچ گاه به زهد به عنوان يك شغل نمي نگريست.
گفتني است دين، داراي سه ركن اساسي است كه ما از آنها به نظام اعتقادي، نظام ارزشي يا اخلاقي و نظام فقهي ياد مي كنيم. هيچ ديني بدون سه ركن پيش گفته، تحقق پذير نيست و در شناخت دين، معرفت به هر سه ركن ، بايسته وضروري است. اگر فردي تنها به يكي از اين سه ركن توجه كرده و آن را فراگيرد دانش و نگرش ديني او ناقص خواهد بود.
صوفيان با تمامي شعبه ها و فرقه هاي گوناگون خود، نگرش يك سويه و ناقص به دين دارند و عمده آموزه هاي دين را در اخلاق مي بينند. حتي در اين بخش نيز اين آموزه ها را به طور كامل از كلمات گهر بار ائمه (علیه السلام) و به خصوص حضرت علي (علیه السلام) در نيافته اند. نظام فقهي آنان بسيار اندك است و بدعت هايي در آن ديده مي شود و نظام اعتقادي مستحكم، منسجم و مستدل ندارند.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.