پرسش :
علت دين گريزي جوانان چيست و چگونه ميتوان آنها را از اين راه منصرف كرد ؟
پاسخ :
يك. بررسى عوامل دين گريزى
به سادگى نمىتوان گفت: نسل جوان ما دين گريز و احيانا دين ستيز هستند اينان نسبت به واقعيات موجود جامعه، ديدگاههاى متفاوتى دارند و چه بسا بخشى از آن ديدگاهها و نارضايتىها، وارد باشد ولى ممكن است، برخى از جوانان با توجه به شرايط محيطى و خانوادگى، از روند نارضايتى بيشترى برخوردار باشند و بعضى از نارسايىها را ناشى از قوانين دينى بدانند ودر نتيجه اشكالات خويش را متوجه دين بكنند. البته كارآمدى دين بحثى است و كارآمدى برخى از مديران بحث ديگر. اتفاقا در برخورد با تعدادى از اين جوانان و گفتوگو با آنان، تصريح كردند: اشكالات آنان نه به اصل دين، بلكه به مديران و كارگزاران بر مىگردد.
بنابراين، جوانان كشور از بهترين جوانان از حيث سلامت فكرى، روحى و دينى مىباشند و سرمايهگذارى دشمنان دين و كشور، براى تسخير اين دژ مستحكم و انحراف جوانان، گواهى است بر مدّعاى ما، كه البته موفق نخواهند شد.
به هر حال، دينگريزى عوامل متعددى دارد از جمله:
1. روند تغيير ارزشها پس از دوران دفاع مقدس و آغاز دوران باز سازى كشور، مدلى براى توسعه اقتصادى و اجتماعى در پيش گرفته شد كه اين مدل موجب بروز تضادهاى ارزشى و فاصله گرفتن جامعه از شاخصهاى مطلوب گرديد به گونهاى كه توسعه، نتايجى از قبيل تغيير ارزشها را نيز در پى داشت. توضيح اينكه اقدامات اقتصادى نظير تغيير نرخ ارز و تورم موجب كاهش درآمد واقعى و قدرت خريد مردم گرديد. همچنين با ابزار مختلف (واردات، تبليغات، مراكز تجارى و) فرآيند قوى توليد نياز در مردم، در پيش گرفته شد. در نتيجه سطح نيازهاى غالب مردم بالاتر از سطح درآمدشان قرار گرفت و مردم در ارضاى نيازهايشان، با موانع اساسى روبه رو شدند. از آنجا كه درآمد واقعى نيز كاهش يافت، دستيابى به درآمد بيشتر و پول بيش از حد معمول، با ارزش شد. از طرف ديگر، عواملى مانند نمايش ثروت قشر بالا و تسهيلاتى كه براى قشر بالا فراهم آمد، گرايش بارز مديران دولتى به تجملات و ظواهر و تغيير فضاى كل جامعه، موجب شد كه مردم ارزشهاى جديد را تأييد شده (هنجار) و جستوجوى پول براى ارضاى نيازهاى جديد را درست و مشروع ببينند بنابراين پولجويى به ارزش غالب تبديل شد و حداقل در مورد بيشتر كسانى كه پول و درآمدشان كم بود و كفاف ارضاى نيازهايشان را نمىداد، ارزشهاى ديگر را تحتالشعاع قرار داد. در نتيجه اين فرآيندها، ارزشهاى اجتماعى، از سنتى به سوى مدرن، از ساده زيستى به تجمل، از كمك و هميارى و ايثار و گذشت براى جامعه به سودجويى فردى و از ارزش قناعت به ارزش ثروت و از انسجام به فردگرايى و از ارزش دين و خدا به ارزش پول و دنيا حركت كردهاند.(1)
2. مشكلات پس از انقلاب (مانند جنگ و توجه به مسائل امنيتى و دفاعى و) كه نتيجه طبيعى آن، فقدان برنامهريزىهاى دقيق و كارشناسى شده براى نهادينه سازى و تثبيت ارزشها و معارف اسلامى است.
3. تبليغات سوء دشمنان و ايجاد و القاى شبهه دربارة دين كه گاهى بىپاسخ مانده و در ذهن برخى جاى گرفته است.
4. روشهاى نادرست در آموزش دينى در دوران كودكى و نوجوانى برخى از رفتارها و برخوردهاى ناصحيح و مخالف شرع در بيان احكام شرعى، موجبات بدبينى عدهاى از افراد به خصوص جوانان را فراهم آورده است. حضرت امام (ره) و رهبر معظم انقلاب بارها خطر اين گونه افراد را متذكر شده، در اين خصوص مىفرمايد: «معناى تحجر آن است كه كسى كه مىخواهد از مبانى اسلام و فقه اسلام براى بناى جامعه استفاده كند، به ظواهر احكام اكتفا كند و نتواند كشش طبيعى احكام و معارف اسلامى را در آنجايى كه قابل كشش است درك كند و براى نياز يك ملت و يك نظام و يك كشور كه نياز لحظه به لحظه است نتواند علاج و دستور روز را نسخه كند و ارائه بدهد. اين بلاى بزرگياست».(2)
5. ضعف و سستى بنيانهاى دينى در برخى از خانوادهها كه منجر به عدم تربيت و پروش صحيح جوانان شده است.
6. گرايش به سوى تمايلات و هواهاى نفسانى، خواستههاى نا به جاى برخى و ناهنجارى عاطفى و روانى آنان و بىبند و بارى و گرفتارى در انواع دامهاى شيطانى و موجب شده كه بسيارى به سستى و فساد و راحتى و سودجويى و روى آورند و التزام به دين و چهارچوبهاى دينى را مزاحم خود ببينند. چنان كه در قرآن كريم درباره مهمترين عامل روىگردانى
از توحيد و معاد آمده است: « بَلْ يُريدُ اْلإِنْسانُ لِيَفْجُرَ أَمامَهُ» بلكه انسان مىخواهد راه فساد را پيش روى خود باز كند.(3)
7. ضعف بينش و نداشتن آگاهى درست از ماهيت دين و نقش و كاركرد آن در تأمين سعادت دنيوى و اخروى انسان.
8. ناكارآمدى برخى از مديران جامعه در اجراى برنامههاى اعلام شدة حكومت دينى، و بىپاسخ ماندن نيازهاى اوليه اجتماعى جوانان (ازدواج، اشتغال، مسكن و).
9. عدم توزيع عادلانه امكانات و فرصتها در برخى از ادارات و دستگاههاى كشور.
10. درگيرى برخى گروهها و جناحهاى سياسى بر سر كسب، حفظ و استمرار قدرت سياسى و در نتيجه، ايجاد يأس و نااميدى جوانان براى نيل به خواستههاى مشروع خويش.
11. عملكرد منفى و نامطلوب بعضى از دستگاههاى فرهنگى در سالهاى اخير و ميدان دادن به افراد و عناصر غير معتقد به نظام اسلامى، و ترويج فرهنگ غربى از سوى آنان.
12. عملكرد و رفتار ناشايست گروهى از شاغلان در دستگاهها و نهادهاى دولتى و حكومتى، باعث پيدا شدن تعارض و شكاف بين گفتار و عمل آنان شده و موجب بدبينى به شعارهاى انقلاب گشته است.
12. كمكارى نيروها و دستگاههاى انقلابى در توليد برنامههاى سالم و جذاب و مفيدى كه بتواند اوقات فراغت جوانان را پر كند و آنان را از توجّه به برنامههاى ضد اخلاقى و فاسد فرهنگ بيگانه باز دارد.
13. مشكل انتقال ارزشها نسل اول انقلاب و دستگاههاى فرهنگى، در انتقال اين ارزشهاى انقلابى و دينى به نسل دوم و سوم انقلاب و حتى تعميق آنها براى خود نسل اول انقلاب، سهلانگارى و كمكارىهايى داشتهاند كه موجب فاصله گرفتن تدريجى برخى از افراد جامعه به خصوص جوانان از ارزشهاى اسلامى شده است.
راهكارهاى مقابله با دين گريزى
براى مبارزه با دينگريزى، بايد پس از بررسى همه جانبة علل و عوامل آن، راهكارهاى مناسب را برگزيد. آنچه در جامعه امروز ما بسيار مهم است، ايجاد موجى سهمگين و توفنده در برابر تهاجم فرهنگى دشمنان و ارائة چهرة زيباى دين و زدودن غبار خرافات و كژانديشىها، در اين صورت دين با جذابيت فوقالعادهاى كه دارد، جوانان را به سوى خود مىكشاند. از اين رو نقش متوليان و دستگاههاى فرهنگى در برنامهريزى صحيح و اصولى و تقويت مبانى دينى وعقيدتى جوانان وتربيت آنان بر اساس الگوها ومعيارهاى صحيح اسلامى نقش بسيار حياتى در مقابله با دينگريزى جوانان دارد. اهميت اين مسئله در دانشگاهها بسيار جدى است لذا بايد مسئولان تأثيرگذار در اين مراكز، درگزينش اساتيد ومديران دانشگاه دقت ونظارت كافى داشته باشند ودر غنى سازى متون آموزشى متناسب با نيازهاى جامعه و ارزشهاى اسلامى همت گمارند. از طرف ديگر به شدت بايد مواظب خطر دگرگونى در هويت فرهنگى و گرايشهاى نسل جوان بود. يكى از خطرات جدى فرهنگ مهاجم غرب، اين است كه جوانان را چنان به سوى تمايلات شهوانى و آزادىهاى جنسى سوق مىدهد كه اساسا گرايش به دين و ديانت در آنان رنگ مىبازد و ديگر براى آنان حق و باطل چندان اهميتى ندارد. از اين رو بايد در كنار كار فرهنگى، با عوامل شبهه افكن داخلى دشمن، از قبيل روزنامهها و گروههاى معاند، برخورد قانونى داشت واجازه مسموم نمودن فضا، امنيت وسلامت فكرى وروانى جامعه را به آنها نداد. علاوه بر اين تقويت و كارآمدى دستگاههاى قضايى و انتظامى در مقابله با باندهاى فساد و اشرارى كه سعى در گسترش فساد، اعتياد و بزهكارى در ميان جوانان دارند، از اهميت ويژه اى برخوردار است.
در كنار راهكارهاى ياد شده، تلاش براى اثبات عملى كارآمدى نظام اسلامى در تمامى زمينهها ودر نتيجه برطرف كردن معضلات و مشكلاتى كه نسل جوان با آن مواجهاند از قبيل ازدواج، مسكن، اشتغال، امكانات علمى وتفريحى و تا حدود بسيار زيادى مىتواند عوامل دين گريزى جوانان را از بين برده وآنان را مجذوب دين نمايد.
البته با توجه به شرايط وامكانات كنونى جامعه، فراهم كردن چنين بسترهايى زمان بر است از اين رو بايد به طور جدى به حفظ خود و خانواده و اطرافيان پرداخت. البته حفظ ايمان و ارزشهاى آن در محيط نامساعد، بسى دشوار است ولى ارزش افزونترى دارد. خداوند در سوره «تحريم» نمونهاى را براى اين گونه افراد يادآورى مىنمايد. خداوند براى مؤمنان، آسيه همسر فرعون را مثال و نمونه مىآورد هنگامى كه از شوهرش بيزارى جست و عرضه داشت: خدايا من از قصر فرعون و زيورهاى دنيوى گذشتم و تو خانهاى در بهشت براى من بنا كن و مرا از شر فرعون و كردارش و قوم ستمكار نجات بخش.
حفظ ارزشها در محيط مناسب و
مساعد هنر نيست هنر آن است كه در تندباد ضدارزشها، اخلاق و معنويت مطرح شود. همچنين با عمل به سفارشهاى زير و گسترش چنين برنامههايى در سطح جامعه، مىتوان بر ناهنجارىها و گريز از دين غلبه كرد:
1. سعى و كوشش در انجام وظايف و واجبات دينى،
2. خواندن نماز با حضور قلب و در اول وقت،
3. گرفتن روزه مستحبى به ويژه دوشنبه و پنجشنبه،
4. تلاوت قرآن بويژه بعد از نماز صبح،
5. تأمل و انديشه در آيات قرآن،
6. حتى المقدور سعى در خواندن نماز شب،
7. سحر خيزى،
8. شركت درورزشهاى فردى و دسته جمعى،
9. تنظيم برنامه براى تمام شبانه روز و پر كردناوقات فراغت با برنامههاى صحيح و سودمند،
10. شركت در فعاليتهاى مذهبىو اجتماعى،
11. پرهيز از نگاه نامشروع به افراد نامحرم.
12. كنترل افكار و نينديشيدن به صحنههاى شهوت انگيز.
13. به ياد خدا بودن درهمه اوقات
14. عدم معاشرت و دوستى با افراد منحرف و فاسد،(4)
15. انتخاب دوستان مؤمن و سالم.
16. تقويت مبانى دينى وعقيدتى خود از طريق مطالعه كتابهاى معتبر و مفيد و يا شركت در نشستهاى علمى مذهبى و
پىنوشت
(1) نگ: فرامرز رفيعپور، توسعه و تضاد، فصل 4 8 3 آناتومى جامعه، ص 225
(2) روزنامه جمهورى اسلامى، 17/ 3/ 1376
(3) قيامت (75)، آيه 5
(4) نگ: فرامرز رفيعپور، توسعه و تضاد، فصل 4 8 3 آناتومى جامعه، ص 931
پرسمان
يك. بررسى عوامل دين گريزى
به سادگى نمىتوان گفت: نسل جوان ما دين گريز و احيانا دين ستيز هستند اينان نسبت به واقعيات موجود جامعه، ديدگاههاى متفاوتى دارند و چه بسا بخشى از آن ديدگاهها و نارضايتىها، وارد باشد ولى ممكن است، برخى از جوانان با توجه به شرايط محيطى و خانوادگى، از روند نارضايتى بيشترى برخوردار باشند و بعضى از نارسايىها را ناشى از قوانين دينى بدانند ودر نتيجه اشكالات خويش را متوجه دين بكنند. البته كارآمدى دين بحثى است و كارآمدى برخى از مديران بحث ديگر. اتفاقا در برخورد با تعدادى از اين جوانان و گفتوگو با آنان، تصريح كردند: اشكالات آنان نه به اصل دين، بلكه به مديران و كارگزاران بر مىگردد.
بنابراين، جوانان كشور از بهترين جوانان از حيث سلامت فكرى، روحى و دينى مىباشند و سرمايهگذارى دشمنان دين و كشور، براى تسخير اين دژ مستحكم و انحراف جوانان، گواهى است بر مدّعاى ما، كه البته موفق نخواهند شد.
به هر حال، دينگريزى عوامل متعددى دارد از جمله:
1. روند تغيير ارزشها پس از دوران دفاع مقدس و آغاز دوران باز سازى كشور، مدلى براى توسعه اقتصادى و اجتماعى در پيش گرفته شد كه اين مدل موجب بروز تضادهاى ارزشى و فاصله گرفتن جامعه از شاخصهاى مطلوب گرديد به گونهاى كه توسعه، نتايجى از قبيل تغيير ارزشها را نيز در پى داشت. توضيح اينكه اقدامات اقتصادى نظير تغيير نرخ ارز و تورم موجب كاهش درآمد واقعى و قدرت خريد مردم گرديد. همچنين با ابزار مختلف (واردات، تبليغات، مراكز تجارى و) فرآيند قوى توليد نياز در مردم، در پيش گرفته شد. در نتيجه سطح نيازهاى غالب مردم بالاتر از سطح درآمدشان قرار گرفت و مردم در ارضاى نيازهايشان، با موانع اساسى روبه رو شدند. از آنجا كه درآمد واقعى نيز كاهش يافت، دستيابى به درآمد بيشتر و پول بيش از حد معمول، با ارزش شد. از طرف ديگر، عواملى مانند نمايش ثروت قشر بالا و تسهيلاتى كه براى قشر بالا فراهم آمد، گرايش بارز مديران دولتى به تجملات و ظواهر و تغيير فضاى كل جامعه، موجب شد كه مردم ارزشهاى جديد را تأييد شده (هنجار) و جستوجوى پول براى ارضاى نيازهاى جديد را درست و مشروع ببينند بنابراين پولجويى به ارزش غالب تبديل شد و حداقل در مورد بيشتر كسانى كه پول و درآمدشان كم بود و كفاف ارضاى نيازهايشان را نمىداد، ارزشهاى ديگر را تحتالشعاع قرار داد. در نتيجه اين فرآيندها، ارزشهاى اجتماعى، از سنتى به سوى مدرن، از ساده زيستى به تجمل، از كمك و هميارى و ايثار و گذشت براى جامعه به سودجويى فردى و از ارزش قناعت به ارزش ثروت و از انسجام به فردگرايى و از ارزش دين و خدا به ارزش پول و دنيا حركت كردهاند.(1)
2. مشكلات پس از انقلاب (مانند جنگ و توجه به مسائل امنيتى و دفاعى و) كه نتيجه طبيعى آن، فقدان برنامهريزىهاى دقيق و كارشناسى شده براى نهادينه سازى و تثبيت ارزشها و معارف اسلامى است.
3. تبليغات سوء دشمنان و ايجاد و القاى شبهه دربارة دين كه گاهى بىپاسخ مانده و در ذهن برخى جاى گرفته است.
4. روشهاى نادرست در آموزش دينى در دوران كودكى و نوجوانى برخى از رفتارها و برخوردهاى ناصحيح و مخالف شرع در بيان احكام شرعى، موجبات بدبينى عدهاى از افراد به خصوص جوانان را فراهم آورده است. حضرت امام (ره) و رهبر معظم انقلاب بارها خطر اين گونه افراد را متذكر شده، در اين خصوص مىفرمايد: «معناى تحجر آن است كه كسى كه مىخواهد از مبانى اسلام و فقه اسلام براى بناى جامعه استفاده كند، به ظواهر احكام اكتفا كند و نتواند كشش طبيعى احكام و معارف اسلامى را در آنجايى كه قابل كشش است درك كند و براى نياز يك ملت و يك نظام و يك كشور كه نياز لحظه به لحظه است نتواند علاج و دستور روز را نسخه كند و ارائه بدهد. اين بلاى بزرگياست».(2)
5. ضعف و سستى بنيانهاى دينى در برخى از خانوادهها كه منجر به عدم تربيت و پروش صحيح جوانان شده است.
6. گرايش به سوى تمايلات و هواهاى نفسانى، خواستههاى نا به جاى برخى و ناهنجارى عاطفى و روانى آنان و بىبند و بارى و گرفتارى در انواع دامهاى شيطانى و موجب شده كه بسيارى به سستى و فساد و راحتى و سودجويى و روى آورند و التزام به دين و چهارچوبهاى دينى را مزاحم خود ببينند. چنان كه در قرآن كريم درباره مهمترين عامل روىگردانى
از توحيد و معاد آمده است: « بَلْ يُريدُ اْلإِنْسانُ لِيَفْجُرَ أَمامَهُ» بلكه انسان مىخواهد راه فساد را پيش روى خود باز كند.(3)
7. ضعف بينش و نداشتن آگاهى درست از ماهيت دين و نقش و كاركرد آن در تأمين سعادت دنيوى و اخروى انسان.
8. ناكارآمدى برخى از مديران جامعه در اجراى برنامههاى اعلام شدة حكومت دينى، و بىپاسخ ماندن نيازهاى اوليه اجتماعى جوانان (ازدواج، اشتغال، مسكن و).
9. عدم توزيع عادلانه امكانات و فرصتها در برخى از ادارات و دستگاههاى كشور.
10. درگيرى برخى گروهها و جناحهاى سياسى بر سر كسب، حفظ و استمرار قدرت سياسى و در نتيجه، ايجاد يأس و نااميدى جوانان براى نيل به خواستههاى مشروع خويش.
11. عملكرد منفى و نامطلوب بعضى از دستگاههاى فرهنگى در سالهاى اخير و ميدان دادن به افراد و عناصر غير معتقد به نظام اسلامى، و ترويج فرهنگ غربى از سوى آنان.
12. عملكرد و رفتار ناشايست گروهى از شاغلان در دستگاهها و نهادهاى دولتى و حكومتى، باعث پيدا شدن تعارض و شكاف بين گفتار و عمل آنان شده و موجب بدبينى به شعارهاى انقلاب گشته است.
12. كمكارى نيروها و دستگاههاى انقلابى در توليد برنامههاى سالم و جذاب و مفيدى كه بتواند اوقات فراغت جوانان را پر كند و آنان را از توجّه به برنامههاى ضد اخلاقى و فاسد فرهنگ بيگانه باز دارد.
13. مشكل انتقال ارزشها نسل اول انقلاب و دستگاههاى فرهنگى، در انتقال اين ارزشهاى انقلابى و دينى به نسل دوم و سوم انقلاب و حتى تعميق آنها براى خود نسل اول انقلاب، سهلانگارى و كمكارىهايى داشتهاند كه موجب فاصله گرفتن تدريجى برخى از افراد جامعه به خصوص جوانان از ارزشهاى اسلامى شده است.
راهكارهاى مقابله با دين گريزى
براى مبارزه با دينگريزى، بايد پس از بررسى همه جانبة علل و عوامل آن، راهكارهاى مناسب را برگزيد. آنچه در جامعه امروز ما بسيار مهم است، ايجاد موجى سهمگين و توفنده در برابر تهاجم فرهنگى دشمنان و ارائة چهرة زيباى دين و زدودن غبار خرافات و كژانديشىها، در اين صورت دين با جذابيت فوقالعادهاى كه دارد، جوانان را به سوى خود مىكشاند. از اين رو نقش متوليان و دستگاههاى فرهنگى در برنامهريزى صحيح و اصولى و تقويت مبانى دينى وعقيدتى جوانان وتربيت آنان بر اساس الگوها ومعيارهاى صحيح اسلامى نقش بسيار حياتى در مقابله با دينگريزى جوانان دارد. اهميت اين مسئله در دانشگاهها بسيار جدى است لذا بايد مسئولان تأثيرگذار در اين مراكز، درگزينش اساتيد ومديران دانشگاه دقت ونظارت كافى داشته باشند ودر غنى سازى متون آموزشى متناسب با نيازهاى جامعه و ارزشهاى اسلامى همت گمارند. از طرف ديگر به شدت بايد مواظب خطر دگرگونى در هويت فرهنگى و گرايشهاى نسل جوان بود. يكى از خطرات جدى فرهنگ مهاجم غرب، اين است كه جوانان را چنان به سوى تمايلات شهوانى و آزادىهاى جنسى سوق مىدهد كه اساسا گرايش به دين و ديانت در آنان رنگ مىبازد و ديگر براى آنان حق و باطل چندان اهميتى ندارد. از اين رو بايد در كنار كار فرهنگى، با عوامل شبهه افكن داخلى دشمن، از قبيل روزنامهها و گروههاى معاند، برخورد قانونى داشت واجازه مسموم نمودن فضا، امنيت وسلامت فكرى وروانى جامعه را به آنها نداد. علاوه بر اين تقويت و كارآمدى دستگاههاى قضايى و انتظامى در مقابله با باندهاى فساد و اشرارى كه سعى در گسترش فساد، اعتياد و بزهكارى در ميان جوانان دارند، از اهميت ويژه اى برخوردار است.
در كنار راهكارهاى ياد شده، تلاش براى اثبات عملى كارآمدى نظام اسلامى در تمامى زمينهها ودر نتيجه برطرف كردن معضلات و مشكلاتى كه نسل جوان با آن مواجهاند از قبيل ازدواج، مسكن، اشتغال، امكانات علمى وتفريحى و تا حدود بسيار زيادى مىتواند عوامل دين گريزى جوانان را از بين برده وآنان را مجذوب دين نمايد.
البته با توجه به شرايط وامكانات كنونى جامعه، فراهم كردن چنين بسترهايى زمان بر است از اين رو بايد به طور جدى به حفظ خود و خانواده و اطرافيان پرداخت. البته حفظ ايمان و ارزشهاى آن در محيط نامساعد، بسى دشوار است ولى ارزش افزونترى دارد. خداوند در سوره «تحريم» نمونهاى را براى اين گونه افراد يادآورى مىنمايد. خداوند براى مؤمنان، آسيه همسر فرعون را مثال و نمونه مىآورد هنگامى كه از شوهرش بيزارى جست و عرضه داشت: خدايا من از قصر فرعون و زيورهاى دنيوى گذشتم و تو خانهاى در بهشت براى من بنا كن و مرا از شر فرعون و كردارش و قوم ستمكار نجات بخش.
حفظ ارزشها در محيط مناسب و
مساعد هنر نيست هنر آن است كه در تندباد ضدارزشها، اخلاق و معنويت مطرح شود. همچنين با عمل به سفارشهاى زير و گسترش چنين برنامههايى در سطح جامعه، مىتوان بر ناهنجارىها و گريز از دين غلبه كرد:
1. سعى و كوشش در انجام وظايف و واجبات دينى،
2. خواندن نماز با حضور قلب و در اول وقت،
3. گرفتن روزه مستحبى به ويژه دوشنبه و پنجشنبه،
4. تلاوت قرآن بويژه بعد از نماز صبح،
5. تأمل و انديشه در آيات قرآن،
6. حتى المقدور سعى در خواندن نماز شب،
7. سحر خيزى،
8. شركت درورزشهاى فردى و دسته جمعى،
9. تنظيم برنامه براى تمام شبانه روز و پر كردناوقات فراغت با برنامههاى صحيح و سودمند،
10. شركت در فعاليتهاى مذهبىو اجتماعى،
11. پرهيز از نگاه نامشروع به افراد نامحرم.
12. كنترل افكار و نينديشيدن به صحنههاى شهوت انگيز.
13. به ياد خدا بودن درهمه اوقات
14. عدم معاشرت و دوستى با افراد منحرف و فاسد،(4)
15. انتخاب دوستان مؤمن و سالم.
16. تقويت مبانى دينى وعقيدتى خود از طريق مطالعه كتابهاى معتبر و مفيد و يا شركت در نشستهاى علمى مذهبى و
پىنوشت
(1) نگ: فرامرز رفيعپور، توسعه و تضاد، فصل 4 8 3 آناتومى جامعه، ص 225
(2) روزنامه جمهورى اسلامى، 17/ 3/ 1376
(3) قيامت (75)، آيه 5
(4) نگ: فرامرز رفيعپور، توسعه و تضاد، فصل 4 8 3 آناتومى جامعه، ص 931
پرسمان