پرسش :
دختر زيبايي هستم، اما خواستگار كمي دارم. از طرفي احساس ميكنم كه دختران بدحجاب، در ازدواج موفقترند. لطفا مرا راهنمايي كنيد؟
پاسخ :
نداشتن خواستگار
يكم. دغدغه ازدواج در سنين جوانى، براى دختران و پسران جوان امرى طبيعى است زيرا ازدواج يكى از مسائل اساسى زندگى است كه در دوره جوانى اتفاق مىافتد. جوان نيز در اين دوره علاوه بر مسئله ازدواج با مسائل مهم ديگر مانند ادامه تحصيلات، اشتغال، مسكن و مسائل سياسى درگير است. مسئله تمام فكر و وقت انسان را مشغول مىكند و مانند ابرى تيره، بر همه ابعاد زندگى او سايه مىافكند و آن را تحتالشعاع خود قرار مىدهد. البته اهميت اين مسئله نبايد موجب نگرانى شديد جوان شود به گونهاى كه دچار افت تحصيلى يا كاهش عملكرد فكرى و اجتماعى او گردد و يا حتى در بعضى مواقع، از نظر روانى دچار مشكلات و بيمارى شود.
گفتنى است كه ازدواج همة زندگى نيست تا تمام فكر خود را به آن مشغول كند. افراط در هر امرى، به همان اندازه مضر است كه انسان نسبت به آن، بى مبالات باشد. اگر واقعاً اين مسئله برايتان مهم است كه بايد باشد به جاى بازى با افكار و توهمات منفى، در اين زمينه مطالعه كنيد وبر آگاهى خود بيفزاييد تا هنگام انتخاب، بتوانيد تصميم صحيحى بگيريد.
دوم. نكتهاى كه دربارة خواستگارى و قيافه ظاهرى و مسائلى از اين قبيل بايد به آن توجه كنيد، وجود تفاوتهاى فردى در همه زمينهها است. انسانها از جهات مختلف با هم تفاوت دارند و گاهى اين تفاوتهاى فردى، موجب نگرانى بعضى افراد مىشود در حالى كه اگر انسان وجود اين تفاوتها را بپذيرد، ديگر جاى نگرانى نيست. البته ممكن است افرادى كه بيشتر دنبال قيافه ظاهرى هستند و از ساير معيارهاى مهم ازدواج غافلند، بيشتر سراغ دخترانى بروند كه ظاهرى زيباتر دارند يا اينكه آرايش و يا خداى نكرده ولنگارى خودشان را بيشتر در معرض ديد ديگران قرار مىدهند
قطعاً شما چنين چيزهايى را دوست نداريد و به عنوان امرى ارزشى به آن نگاه نمىكنيد. بنابراين، تعدّد خواستگار، دليل برترى ديگران نسبت به شما نيست. اينكه افراد كمترى به خواستگارى شما آمدهاند، دليل بر نقص شما نيست. آنچه مهم است، طرز نگرش شما به اين مسائل است و اينكه شما آنها را چگونه ارزيابى كنيد.
برخى از دختران وقتى خواستگارى براى دوست يا همسايةشان مىآيد، شروع به منفىبافى دربارة خود كرده و شخصيت خود را تخريب مىكنند حال آنكه ممكن است اين دختر را كسى در خيابان يا اتوبوس ديده و چشمش گرفته باشد. اين امر نبايد شما را نگران كند و گمان كنيد هيچكس شما را دوست ندارد و از اين بدتر، گمان كنيد خدا شما را دوست ندارد نه هرگز چنين نيست. قرآن مىفرمايد: «چه بسا شما چيزى را دوست نداريد، ولى خير شما در آن قرار دارد و چه بسا شما چيزى را دوست داريد، ولى آن چيز براى شما شر است». شايد بسيارى از آن خواستگاران، در واقع شر هستند و خداوند نمىخواهد شما به آن شر مبتلا شويد و خداوند شر را متوجه ديگرانى مىكند كه خودشان دنبال بدىها هستند و حجاب را رعايت نمىكنند و با عرضه خود به ديگران، جلب مشترى مىكنند بسيارى از اين مشتريان و به اصطلاح خواستگارانى كه با چشمچرانى در كوچه، خيابان، پارك، دانشگاه و اتوبوس به سراغ آنان مىآيند، شرّ هستند و خداوند براى بندگان مؤمن و عفيف و پاكدامن خود، افرادى متناسب با آنها را قرار داده است چنان كه مىفرمايد: «افراد پاكيزه را براى افراد پاكيزه قرار داديم و افراد خبيث را براى افراد خبيث».(1) و در جاى ديگر مىفرمايد: «افراد مشرك، را براى افراد مشرك افراد زنا كار را براى افراد زناكار».(2) خلاصه اينكه نبايد از كمى خواستگاران خود و زيادى خواستگاران ديگران نگران باشيد. خداوند مىخواهد كفو و همتاى شما به خواستگارى شما بيايد. البته اين به معناى آن نيست كه شما در انتخاب همسر تحقيق نكنيد و بىگدار به آب بزنيد.
سوم. معمولًا دخترانى كه مشغول تحصيل هستند، خواستگاران ويژه خود را دارند و بسيارى از مردم مىگويند: «فلان دختر فعلًا مشغول درس است و معلوم نيست كه جواب مثبت بدهد» لذا از خواستگارى منصرف مىشوند تا اينكه درس او تمام شود. به هرحال، جاى هيچ نگرانى نيست. شما اعتقادات خود را نه تنها زير سؤال نبريد، بلكه آنها را تقويت كنيد و هيچ تزلزلى به خود راه ندهيد. متانت، عفت و پاكدامنى خود را كماكان به خوبى حفظ كنيد كه با ارزشترين متاع در پيشگاه الهى، همين ارزشها است: « إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللّهِ أَتْقاكُمْ».(3) همواره در
زندگى به خداوند مهربان كه از مادر به انسان مهربانتر است اميدوار باشيد. شخصيت خود را تخريب و نسبت به خود منفىبافى نكنيد بلكه بيشتر به جنبههاى مثبت زندگى و شخصيت خود فكر كنيد. هميشه اين فكر را به خود تلقين كنيد كه: «من خوشبخت هستم و خوشبختتر نيز خواهم شد». خود را در تنهايى و انزوا قرار ندهيد و بكوشيد در تمام كارهاى اجتماعى كه در خور شأن زن مسلمان است با حفظ حيا و پاكى مشاركت كنيد. براى مطالعه در جاى تنها قرار نگيريد به كتابخانه برويد و با دوستان با نشاط و شاد و در عين حال عفيف و مؤمن ارتباط داشته باشيد و با آنها معاشرت كنيد و همه توكلتان به خداوند باشد.
پىنوشت
(1) نور (24)، آية 62
(2) نور (24)، آية 3.
(3) حجرات (49)، آية 31
نداشتن خواستگار
يكم. دغدغه ازدواج در سنين جوانى، براى دختران و پسران جوان امرى طبيعى است زيرا ازدواج يكى از مسائل اساسى زندگى است كه در دوره جوانى اتفاق مىافتد. جوان نيز در اين دوره علاوه بر مسئله ازدواج با مسائل مهم ديگر مانند ادامه تحصيلات، اشتغال، مسكن و مسائل سياسى درگير است. مسئله تمام فكر و وقت انسان را مشغول مىكند و مانند ابرى تيره، بر همه ابعاد زندگى او سايه مىافكند و آن را تحتالشعاع خود قرار مىدهد. البته اهميت اين مسئله نبايد موجب نگرانى شديد جوان شود به گونهاى كه دچار افت تحصيلى يا كاهش عملكرد فكرى و اجتماعى او گردد و يا حتى در بعضى مواقع، از نظر روانى دچار مشكلات و بيمارى شود.
گفتنى است كه ازدواج همة زندگى نيست تا تمام فكر خود را به آن مشغول كند. افراط در هر امرى، به همان اندازه مضر است كه انسان نسبت به آن، بى مبالات باشد. اگر واقعاً اين مسئله برايتان مهم است كه بايد باشد به جاى بازى با افكار و توهمات منفى، در اين زمينه مطالعه كنيد وبر آگاهى خود بيفزاييد تا هنگام انتخاب، بتوانيد تصميم صحيحى بگيريد.
دوم. نكتهاى كه دربارة خواستگارى و قيافه ظاهرى و مسائلى از اين قبيل بايد به آن توجه كنيد، وجود تفاوتهاى فردى در همه زمينهها است. انسانها از جهات مختلف با هم تفاوت دارند و گاهى اين تفاوتهاى فردى، موجب نگرانى بعضى افراد مىشود در حالى كه اگر انسان وجود اين تفاوتها را بپذيرد، ديگر جاى نگرانى نيست. البته ممكن است افرادى كه بيشتر دنبال قيافه ظاهرى هستند و از ساير معيارهاى مهم ازدواج غافلند، بيشتر سراغ دخترانى بروند كه ظاهرى زيباتر دارند يا اينكه آرايش و يا خداى نكرده ولنگارى خودشان را بيشتر در معرض ديد ديگران قرار مىدهند
قطعاً شما چنين چيزهايى را دوست نداريد و به عنوان امرى ارزشى به آن نگاه نمىكنيد. بنابراين، تعدّد خواستگار، دليل برترى ديگران نسبت به شما نيست. اينكه افراد كمترى به خواستگارى شما آمدهاند، دليل بر نقص شما نيست. آنچه مهم است، طرز نگرش شما به اين مسائل است و اينكه شما آنها را چگونه ارزيابى كنيد.
برخى از دختران وقتى خواستگارى براى دوست يا همسايةشان مىآيد، شروع به منفىبافى دربارة خود كرده و شخصيت خود را تخريب مىكنند حال آنكه ممكن است اين دختر را كسى در خيابان يا اتوبوس ديده و چشمش گرفته باشد. اين امر نبايد شما را نگران كند و گمان كنيد هيچكس شما را دوست ندارد و از اين بدتر، گمان كنيد خدا شما را دوست ندارد نه هرگز چنين نيست. قرآن مىفرمايد: «چه بسا شما چيزى را دوست نداريد، ولى خير شما در آن قرار دارد و چه بسا شما چيزى را دوست داريد، ولى آن چيز براى شما شر است». شايد بسيارى از آن خواستگاران، در واقع شر هستند و خداوند نمىخواهد شما به آن شر مبتلا شويد و خداوند شر را متوجه ديگرانى مىكند كه خودشان دنبال بدىها هستند و حجاب را رعايت نمىكنند و با عرضه خود به ديگران، جلب مشترى مىكنند بسيارى از اين مشتريان و به اصطلاح خواستگارانى كه با چشمچرانى در كوچه، خيابان، پارك، دانشگاه و اتوبوس به سراغ آنان مىآيند، شرّ هستند و خداوند براى بندگان مؤمن و عفيف و پاكدامن خود، افرادى متناسب با آنها را قرار داده است چنان كه مىفرمايد: «افراد پاكيزه را براى افراد پاكيزه قرار داديم و افراد خبيث را براى افراد خبيث».(1) و در جاى ديگر مىفرمايد: «افراد مشرك، را براى افراد مشرك افراد زنا كار را براى افراد زناكار».(2) خلاصه اينكه نبايد از كمى خواستگاران خود و زيادى خواستگاران ديگران نگران باشيد. خداوند مىخواهد كفو و همتاى شما به خواستگارى شما بيايد. البته اين به معناى آن نيست كه شما در انتخاب همسر تحقيق نكنيد و بىگدار به آب بزنيد.
سوم. معمولًا دخترانى كه مشغول تحصيل هستند، خواستگاران ويژه خود را دارند و بسيارى از مردم مىگويند: «فلان دختر فعلًا مشغول درس است و معلوم نيست كه جواب مثبت بدهد» لذا از خواستگارى منصرف مىشوند تا اينكه درس او تمام شود. به هرحال، جاى هيچ نگرانى نيست. شما اعتقادات خود را نه تنها زير سؤال نبريد، بلكه آنها را تقويت كنيد و هيچ تزلزلى به خود راه ندهيد. متانت، عفت و پاكدامنى خود را كماكان به خوبى حفظ كنيد كه با ارزشترين متاع در پيشگاه الهى، همين ارزشها است: « إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللّهِ أَتْقاكُمْ».(3) همواره در
زندگى به خداوند مهربان كه از مادر به انسان مهربانتر است اميدوار باشيد. شخصيت خود را تخريب و نسبت به خود منفىبافى نكنيد بلكه بيشتر به جنبههاى مثبت زندگى و شخصيت خود فكر كنيد. هميشه اين فكر را به خود تلقين كنيد كه: «من خوشبخت هستم و خوشبختتر نيز خواهم شد». خود را در تنهايى و انزوا قرار ندهيد و بكوشيد در تمام كارهاى اجتماعى كه در خور شأن زن مسلمان است با حفظ حيا و پاكى مشاركت كنيد. براى مطالعه در جاى تنها قرار نگيريد به كتابخانه برويد و با دوستان با نشاط و شاد و در عين حال عفيف و مؤمن ارتباط داشته باشيد و با آنها معاشرت كنيد و همه توكلتان به خداوند باشد.
پىنوشت
(1) نور (24)، آية 62
(2) نور (24)، آية 3.
(3) حجرات (49)، آية 31