پرسش :
طرز برخورد با بد گویان چگونه باید باشد؟ آیا در برابر حرفهای بد آنها سکوت اختیار کنم یا جوابی برای سخن بدشان داشته باشم؟ من همیشه مبنا را بر سکوت گذاشته ام ولی نمی دانم این کار درست است یه نه؟ آیا سکوت من آنها را متوجه اشتباهشان می کند یا گستاخ تر می شوند؟ اصلا من نمیدانم انسانهای وارسته و بزرگ چگونه با این مسایل کنار میایند؟ آیا آنها اصلا ناراحت نمی شوند؟ من با اینکه جوابی نمی دهم ولی تنش یا فشار عصبی در من بوجود می آید و تمام ذهنم را اشغال می کند ولی نمیدانم چرا همه با جواب دادن آرام می شویم؟ امیدوارم پاسخ شما مرا از این مشکل برهاند.
پاسخ :
فتوّت و جوانمردي از فضائل بزرگ اخلاقي است كه هم دين و هم اخلاق شديدا به آن اهميت ميدهند، يكي از مصاديق و زير مجموعه اين خصلت فوقالعاده، زيبايي اخلاقي، خوشرفتاري و نيكبرخوردي با دشمن و رقيب و طرف مقابل است.
قرآن شريف در سورههاي فصّلت (آيه 35) و مؤمنون (آيه 96) توصيه ميكند كه حتّي در مقابله با بدي و دشمني و بدان و دشمنان نيز به بدي مقابله نكنيد، بلكه با برخوردهاي سنجيده و رفتار حَسَن به آنها پاسخ دهيد و مقابله كنيد، إدفع بالّتي هي أحسن، به طريقه أحسن برخورد كنيد و بدي را دفع كنيد، اين تعبير از لطافت بالايي برخوردار است، چون ضمن دستور دفع بدي و دشمني به احسان و خوبي، اشاره به آن دارد كه احسان و خوبي و خوشرفتاري است، كه ميتواند بديها و دشمنيها را برطرف كند و از بين ببرد، و لذا است كه بدنبال آن فرمود: «فإذا الّذي بينك و بينه عداوة كأنّه ولي حميم» يعني بناگاه ميبيني كه دشمني به دوستي تبديل شد و دشمنِ جاني چو دوستِ گرم و صميمي گرديده است.
تيغ حـلم از تيغ آهـن تيـزتـر
بل زصد لشگر ظفر انگيزتر1
«از محبّت خارها گل ميشود»:
آدمي تشنه محبّت است، از بَدو تا ختم، از نوزادي تا پيري، و حتّي از جنيني تا بعد از مرگ، ميخواهد كه همهچيز و همهكس با او مهربان باشد و به او محبّت كند، و از اينرو، از نامهرباني و نامهربانان ميرنجد و ميگريزد، كيست كه اينگونه نيست؟! انسان با محبّت سرشته شده است، رسول گرامي اسلام فرمودند:
«جُلبَت القلوب علي حبّ من أحسن إليها و بغض من أساء إليها»
دلها به محبّت كساني كه به آنها نيكي ميكنند سرشته شده است، چنانكه به بغض كساني كه به آنها دشمني ميكنند نيز».2
انسان علاوه بر آنكه تشنه محبّت است، اسير آن نيز هست، محبّت روح و جان انسان را تسخير ميكند، ما به محبّت به ديگران ميتوانيم در اعماق دل آنان نفوذ كنيم، چنانكه آنها با محبّت خويش دلهاي ما را تسخير ميكنند، امير المؤمنين علي(علیه السلام) فرمودند:
«انسان بنده احسان است. احسان و محبّت، انسان را چونان عبد و بنده ميسازد.»3
خوشرفتاري و بخصوص رفتارهاي محبّتآميز، ديگران را وادار به تواضع و تسليم و احترام متقابل ميكند، خصوصاً در مواردي كه طرف مقابل در انتظار برخوردهاي تند و خشن است.
در تفسير نمونه آمده است: «به هنگام فتح مكّه كه نهتنها دشمنان، بلكه دوستان انتظار انتقامجويي شديد مسلمين و بهراه انداختن حمّام خون در آن سرزمين كفر و نفاق و كانون دشمنان سنگدل و بيرحم را داشتند و حتّي بعضي از پرچمداران سپاه اسلام در آن روز رو به سوي ابوسفيان كرده و شعار «اليوم يوم الملحمة… امروز روز انتقام و روز از بين رفتن احترام نفوس و اموال، و روز ذلّت و خواري قريش است» سردادند. پيغمبر گرامي اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) با جمله «إذهبوا فأنتم الطّلقاء، برويد همه آزاديد» همه را مشمول عفو خود قرار داد و رو بهسوي ابوسفيان كرد و شعار انتقامجويانه را به اين شعار محبتآميز تبديل فرمود:
«أليوم يوم المرحمة…، امروز روز رحمت است، امروز روز عزّت قريش است»، همين عمل چنان طوفاني در سرزمين دلهاي مكّيان مشرك برپا كرد كه به گفته قرآن: «يدخلون في دين اللّه أفواجاً؛ فوج فوج مسلمان شدند و آيين اسلام را با جان و دل پذيرا گشتند».4
چـنين اسـت آييـن نيـكـان چـنين
چنين شان سرشته است جان آفرين
بـه نيكـان اگـر بـد كني صـدهـزار
دگـرشان به دل برزني همچـو مـار
بـه جــاي تـو فـرجـام نيكي كـنند
قـلـم را بــه كــردار تــو بـرزنـنـد5
و چه صادق است سخن امام صادق(علیه السلام) كه «خوشرفتاري آهنرباي دوستي و مودّت است».6
استاد شهيد مطهّري در «سيره ائمه اطهار» مينويسند:
«زين العابدين(علیه السلام) پيك محبّت بود…. هر جا بيكسي را ميديد، هر جا غريبي را ميديد، فقير و مستمندي را ميديد، كسي را ميديد كه ديگران به او توجّه ندارند به او محبّت ميكرد، او را نوازش ميكرد، به خانه خودش ميآورد، روزي يك عدّه جذامي را ديد، از اينها دعوت كرد، اينها را به خانه خود آورد و در خانه خود از اينها پرستاري كرد.»7
خوشرفتاري نوعي محبّت به ديگران است و محبّت است كه محبّت ميزدايد، چنانكه لجاجت، كينهتوزي و عداوت را به ارمغان ميآورد و نتيجهاي جز ذلّت و خواري در پي ندارد، و خداوند در قرآن صريحاً به پيامبرش دستور ميدهد كه بديها را به نيكي پاسخ دهد نه به بدي.
البته تذكّر اين نكته ضروري است كه اين فرمول در همه موارد جواب نميدهد و قرآن از پيامبر و مؤمنين نخواسته است كه در تمامي موارد به اين فرمول عمل كنند، بلكه از آنان خواسته است كه در موارديكه اين معادله پاسخ ميدهد به آن عمل كنند، و در موارديكه پاسخ نميدهد به شيوههاي ديگري متوسّل شوند و البته آن موارد، موارد نادر و اندكي است و شيوه كار در غالب موارد همان است كه قرآن در سورههاي فصّلت و مؤمنون فرمود.
كم مباش از درخت سايه فكن
هر كه سنگت زند ثمر بخشش
پی نوشتها:
1. مولوي .
2. بحارالانوار، ج 77، ص140.
3. غرر الحكم، ح
4. تفسير نمونه، ج 20، ص 282.
5. فردوسي.
6. بحارالانوار، ج 78، ص 269.
7 . سيره ائمه اطهار، ص 112.
فتوّت و جوانمردي از فضائل بزرگ اخلاقي است كه هم دين و هم اخلاق شديدا به آن اهميت ميدهند، يكي از مصاديق و زير مجموعه اين خصلت فوقالعاده، زيبايي اخلاقي، خوشرفتاري و نيكبرخوردي با دشمن و رقيب و طرف مقابل است.
قرآن شريف در سورههاي فصّلت (آيه 35) و مؤمنون (آيه 96) توصيه ميكند كه حتّي در مقابله با بدي و دشمني و بدان و دشمنان نيز به بدي مقابله نكنيد، بلكه با برخوردهاي سنجيده و رفتار حَسَن به آنها پاسخ دهيد و مقابله كنيد، إدفع بالّتي هي أحسن، به طريقه أحسن برخورد كنيد و بدي را دفع كنيد، اين تعبير از لطافت بالايي برخوردار است، چون ضمن دستور دفع بدي و دشمني به احسان و خوبي، اشاره به آن دارد كه احسان و خوبي و خوشرفتاري است، كه ميتواند بديها و دشمنيها را برطرف كند و از بين ببرد، و لذا است كه بدنبال آن فرمود: «فإذا الّذي بينك و بينه عداوة كأنّه ولي حميم» يعني بناگاه ميبيني كه دشمني به دوستي تبديل شد و دشمنِ جاني چو دوستِ گرم و صميمي گرديده است.
تيغ حـلم از تيغ آهـن تيـزتـر
بل زصد لشگر ظفر انگيزتر1
«از محبّت خارها گل ميشود»:
آدمي تشنه محبّت است، از بَدو تا ختم، از نوزادي تا پيري، و حتّي از جنيني تا بعد از مرگ، ميخواهد كه همهچيز و همهكس با او مهربان باشد و به او محبّت كند، و از اينرو، از نامهرباني و نامهربانان ميرنجد و ميگريزد، كيست كه اينگونه نيست؟! انسان با محبّت سرشته شده است، رسول گرامي اسلام فرمودند:
«جُلبَت القلوب علي حبّ من أحسن إليها و بغض من أساء إليها»
دلها به محبّت كساني كه به آنها نيكي ميكنند سرشته شده است، چنانكه به بغض كساني كه به آنها دشمني ميكنند نيز».2
انسان علاوه بر آنكه تشنه محبّت است، اسير آن نيز هست، محبّت روح و جان انسان را تسخير ميكند، ما به محبّت به ديگران ميتوانيم در اعماق دل آنان نفوذ كنيم، چنانكه آنها با محبّت خويش دلهاي ما را تسخير ميكنند، امير المؤمنين علي(علیه السلام) فرمودند:
«انسان بنده احسان است. احسان و محبّت، انسان را چونان عبد و بنده ميسازد.»3
خوشرفتاري و بخصوص رفتارهاي محبّتآميز، ديگران را وادار به تواضع و تسليم و احترام متقابل ميكند، خصوصاً در مواردي كه طرف مقابل در انتظار برخوردهاي تند و خشن است.
در تفسير نمونه آمده است: «به هنگام فتح مكّه كه نهتنها دشمنان، بلكه دوستان انتظار انتقامجويي شديد مسلمين و بهراه انداختن حمّام خون در آن سرزمين كفر و نفاق و كانون دشمنان سنگدل و بيرحم را داشتند و حتّي بعضي از پرچمداران سپاه اسلام در آن روز رو به سوي ابوسفيان كرده و شعار «اليوم يوم الملحمة… امروز روز انتقام و روز از بين رفتن احترام نفوس و اموال، و روز ذلّت و خواري قريش است» سردادند. پيغمبر گرامي اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) با جمله «إذهبوا فأنتم الطّلقاء، برويد همه آزاديد» همه را مشمول عفو خود قرار داد و رو بهسوي ابوسفيان كرد و شعار انتقامجويانه را به اين شعار محبتآميز تبديل فرمود:
«أليوم يوم المرحمة…، امروز روز رحمت است، امروز روز عزّت قريش است»، همين عمل چنان طوفاني در سرزمين دلهاي مكّيان مشرك برپا كرد كه به گفته قرآن: «يدخلون في دين اللّه أفواجاً؛ فوج فوج مسلمان شدند و آيين اسلام را با جان و دل پذيرا گشتند».4
چـنين اسـت آييـن نيـكـان چـنين
چنين شان سرشته است جان آفرين
بـه نيكـان اگـر بـد كني صـدهـزار
دگـرشان به دل برزني همچـو مـار
بـه جــاي تـو فـرجـام نيكي كـنند
قـلـم را بــه كــردار تــو بـرزنـنـد5
و چه صادق است سخن امام صادق(علیه السلام) كه «خوشرفتاري آهنرباي دوستي و مودّت است».6
استاد شهيد مطهّري در «سيره ائمه اطهار» مينويسند:
«زين العابدين(علیه السلام) پيك محبّت بود…. هر جا بيكسي را ميديد، هر جا غريبي را ميديد، فقير و مستمندي را ميديد، كسي را ميديد كه ديگران به او توجّه ندارند به او محبّت ميكرد، او را نوازش ميكرد، به خانه خودش ميآورد، روزي يك عدّه جذامي را ديد، از اينها دعوت كرد، اينها را به خانه خود آورد و در خانه خود از اينها پرستاري كرد.»7
خوشرفتاري نوعي محبّت به ديگران است و محبّت است كه محبّت ميزدايد، چنانكه لجاجت، كينهتوزي و عداوت را به ارمغان ميآورد و نتيجهاي جز ذلّت و خواري در پي ندارد، و خداوند در قرآن صريحاً به پيامبرش دستور ميدهد كه بديها را به نيكي پاسخ دهد نه به بدي.
البته تذكّر اين نكته ضروري است كه اين فرمول در همه موارد جواب نميدهد و قرآن از پيامبر و مؤمنين نخواسته است كه در تمامي موارد به اين فرمول عمل كنند، بلكه از آنان خواسته است كه در موارديكه اين معادله پاسخ ميدهد به آن عمل كنند، و در موارديكه پاسخ نميدهد به شيوههاي ديگري متوسّل شوند و البته آن موارد، موارد نادر و اندكي است و شيوه كار در غالب موارد همان است كه قرآن در سورههاي فصّلت و مؤمنون فرمود.
كم مباش از درخت سايه فكن
هر كه سنگت زند ثمر بخشش
پی نوشتها:
1. مولوي .
2. بحارالانوار، ج 77، ص140.
3. غرر الحكم، ح
4. تفسير نمونه، ج 20، ص 282.
5. فردوسي.
6. بحارالانوار، ج 78، ص 269.
7 . سيره ائمه اطهار، ص 112.