پرسش :
پرسش: مدتهاست برایم یک مشکل ذهنی و اعتقادی ایجاد شده است. مشکل این است که برای من عشق به اهل بیت(ع) و یاد آنها از یک طرف و یاد خداوند از طرف دیگر در عرض هم قرار گرفتهاند. میدانم که نباید این طور باشد. میدانم که اگر خدایی نبود اصلا عشقی نبود که بخواهد مشکل ساز بشود میدانم که روایات زیادی داریم که دوست داشتن به خاطر خداوند و دشمن داشتن به خاطر خداوند را از مرتبههای عالی کمال آدمی میدانند یعنی این که در تمامی روایات اول خداست و بعد دوست داشتن به خاطر خداوند است. اما زمانی که بحث عمل به میان میآید میگویند عشق به اهل بیت(ع) شما را به عشق به خداوند میرساند یعنی از مقدمه به ذی مقدمه برسیم. اما مشکل من اینجاست زمانی که در طول روز به فکر امام زمان(عج) هستم و پیش خود میگویم که نامه عملم به دستشان خواهد رسید یا آن که امام حسین(ع) را که به ایشان ارادت خاصی دارم ناظر بر اعمالم میدانم و مرتب پیش خود این نکته را مرور میکنم که کاری انجام ندهم (انواع گناهان از صغیر تا کبیر) تا موجبات رنجش ایشان شوم مخصوصاً از زمانی که این روایت امام رضا(ع) را خواندم که ایشان میفرمایند: کسانی که پرهیزگار باشند از ما هستند حتی اگر هیچ نسبتی با ما نداشته باشند. اما از طرف دیگر در آیات قرآن افرادی ستوده شدهاند که در هر حالتی (...به پهلو خوابیده...) در یاد خداوند باشند. زمانی که آخر شب میشود و به تفکرات خود سرکشی میکنم میبینم یادی از خداوند در زندگی امروزم نبود و این مرا بسیار میسوزاند. ماندهام بین مقدمه و ذی مقدمه.
پاسخ :
پاسخ:
عشق و علاقه به ائمه اطهار علیهم السلام، عشق به خوبیهاست. و خداوند هم مبدأ هر خوبی و زیبائی است. در حقیقت انسان در نهانخانه وجود خود، عاشق خداست و دنبال اوست. عشق به هر خوبی و زیبایی، منافاتی با عشق به خالق آن زیبائی ندارد و در حقیقت جلوهای از عشق اصلی است، مگر آن که دیده از زیبایی ازلی برگیرد و جلوه را اصل بپندارد و آن حجاب او شود. و این به خاطر انفصال معرفت است. ما میتوانیم از راه مطالعه کتب بزرگان اهل معرفت، مانند آیت الله حسن زاده آملی و... و هم چنین دقت در عبارات و فرازهای ادعیه معتبره و خواندن و مواظبت بر آن، استفاده از تفاسیر قرآن و در نهایت استفاده از مجالس بزرگان، سعی در کسب معرفت نمائیم. میشود از مناجات «خمسه عشر» حضرت زین العابدین امام سجاد علیه السلام شروع کرد که در کتاب مفاتیح مذکور است و در فرازهای زیبا و بلند آن دقت نمود. مناجات شعبانیه هم بسیار زیباست و از لحاظ سند، متن و معارف، در اوج قرار دارد
منبع: پایگاه حوزه73697369
پاسخ:
عشق و علاقه به ائمه اطهار علیهم السلام، عشق به خوبیهاست. و خداوند هم مبدأ هر خوبی و زیبائی است. در حقیقت انسان در نهانخانه وجود خود، عاشق خداست و دنبال اوست. عشق به هر خوبی و زیبایی، منافاتی با عشق به خالق آن زیبائی ندارد و در حقیقت جلوهای از عشق اصلی است، مگر آن که دیده از زیبایی ازلی برگیرد و جلوه را اصل بپندارد و آن حجاب او شود. و این به خاطر انفصال معرفت است. ما میتوانیم از راه مطالعه کتب بزرگان اهل معرفت، مانند آیت الله حسن زاده آملی و... و هم چنین دقت در عبارات و فرازهای ادعیه معتبره و خواندن و مواظبت بر آن، استفاده از تفاسیر قرآن و در نهایت استفاده از مجالس بزرگان، سعی در کسب معرفت نمائیم. میشود از مناجات «خمسه عشر» حضرت زین العابدین امام سجاد علیه السلام شروع کرد که در کتاب مفاتیح مذکور است و در فرازهای زیبا و بلند آن دقت نمود. مناجات شعبانیه هم بسیار زیباست و از لحاظ سند، متن و معارف، در اوج قرار دارد
منبع: پایگاه حوزه73697369