چهارشنبه، 25 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

مجتهدین روی چه اصولی احکامی را تعیین می کنند؟ آیا برای اثبات این اصول، دلیل عقل پسندی دارند؟


پاسخ :
اجتهاد، در لغت به معنای تحمل سختی ها (از ریشه ی جهد به فتح جیم )[1] و همچنین به معنای قدرت و توانایی (از ریشه ی جهد به ضم جیم)[2] است و در اصطلاح فقها به معنای به کار بردن حداکثر تلاش و کوشش علمی برای استنباط و به دست آوردن حکم شرعی از منابع و ادلّه ی آن است.
اساس فتوا در فقه شیعه هر چند مبتنی بر منابع اجتهاد (قرآن، سنت، عقل، و اجماع) است، ولی برای برداشت، استفاده و استنباط از این منابع، به علوم دیگری نظیر ادبیات عرب، آشنایی با محاورات عرفی زمان معصوم(ع)، آشنایی با مبادی تصوری و تصدیقی منابع اجتهاد، منطق، علم اصول فقه، علم رجال، آگاهی به قرآن و حدیث و...[3]، نیاز است که هر فقیه باید علاوه بر آگاهی بر این دانش ها، در تمام مسائل آنها دارای مبنا باشد تا بتواند از این علوم در طریق برداشت از منابع اجتهاد بهره مند شود مثلا در استفاده از احادیث و روایات ممکن است یک مجتهد بر طبق مبنايی که در علم رجال پذیرفته است، روایتی را از نظر سند غیر قابل اعتماد بداند و به آن استناد نکند و در آن مسأله جز این روایت، روایات و دلیل دیگری نباشد، پس این فقیه نمی تواند در آن مسأله فتوا دهد. در حالی که بعضی دیگر با صحیح دانستن سند همان روایت، به آن استناد کرده و فتوا دهند. البته استعداد و قدرت تجزیه و تحلیل همه ی مجتهدان یکسان نیست بر این اساس، هر یک از مجتهدان ممکن است برداشت جداگانه ای از آیات و روایات داشته باشند. همچنین ممکن است مجتهدی یک شیء معین را موضوع و مصداق یک حکم خاص بداند، در حالی که مجتهد دیگر، این نظر را نداشته باشد.
اكنون براي توضيح بيشتر به منابع اصلی صدور فتوا[4] در نزد مجتهدین که عبارت اند از: (کتاب، سنت، اجماع، و عقل) و به برخي از مبادی در هر یک از آنها )که هر مجتهدی باید در آنها دارای مبنا باشد) اشاره می کنیم:
1- کتاب (قرآن مجید)؛ قرآن اولین منبع احکام و مقررات اسلامی است و این مورد قبول همه ی مسلمانان است، ولی استنباط احکام و فتوا از قرآن مبتنی بر این است که مجتهد در مبادی تصدیقی آن مانند این که؛ آيا مفاهيم عالى وحى براى ما قابل فهم هست يا خير؟ و آيا در كلام وحى تغيير و تحريف صورت گرفته يا خير؟ صاحب رأی و نظریه باشد.[5]
2-سنت (گفتار یا کردار یا تأیید معصوم)؛ بدیهی است که اعتبار و حجيت سنت- اعم از قول و فعل و تقرير- رسول خدا (ص)، اگر چه نياز به اثبات دارد ولى با توجه به نصوص قرآنى اثبات آن، كار دشوارى نيست و نياز به بحث فراوان ندارد، لذا انديشمندان اسلامى به روشنى آن را پذيرفته‏اند.[6] و همین طور قول و فعل و تقریر ائمه اطهار نیز از سنت است، و علماى اماميه معتقدند: راه حلى كه پيامبر(ص) براى امت تدارك ديده است و به آن بارها و بارها تصريح داشته «حجيت سنت امامان معصوم (ع)» است‏[7]؛ چون فرمودند دو چیز گرانبها بعد از خود برای شما بجای می گذارم که کتاب خدا و عترتم می باشند و مادام که به این دو رجوع نمائید گمراه نخواهید شد.[8] پس حتی اگر ثابت شود که رسول اکرم (ص) یا ائمه (ع) عملا وظیفه ای دینی را به نحو خاصي انجام می داده اند و یا این که دیگران برخی وظایف دینی را در حضور ایشان به گونه ای انجام دادند و مورد تقریر و تأیید و امضاء عملی ایشان قرار گرفته است یعنی عملا ایشان با سکوت خود صحه گذاشته اند، کافی است که یک فقیه بدان استناد کند[9].
مباحثی از قبیل : الف) آیا سنت می تواند مقید یا مخصص قرآن کریم باشد؟ ب) آیا «موقعیت» می تواند در سنت تأثیر گذار باشد؟[10]، از مبادی هستند که مجتهد باید در آنها دارای رأی و نظریه باشد تا بتواند احکام را از سنت استنباط کند.
3- اجماع: (اتفاق آراء فقهاء در یک مسأله)
از نظر علمای شیعه، اجماع از آن نظر حجت است که کاشف از قول پیامبر (ص) و یا امام (ع) باشد. مثلا اگر معلوم گردد که در یک مسأله ای همه مسلمانان عصر پیامبر (ص) بدون استثناء یک عقیده و دیدگاهی را داشته اند و یک نوع عمل کرده اند دلیل بر این است که از پیامبر (ص) دریافت کرده اند و یا اگر همه اصحاب یکی از ائمه اطهار (ع) در یک مسأله وحدت نظر داشته باشند دلیل بر این است که از امام خود آن را فرا گرفته اند. به يقين اين اجماع حجّت است ليكن نه به جهت حجيت نفس اجماع بلكه از اين لحاظ كه متضمّن يا كاشف از قول معصوم است.[11]
4-عقل:
در تعاليم مترقى اسلام، آن مقدار كه از عقل ستايش به عمل آمده، از كمتر مقوله‏اى تمجيد شده است، و اين ستايش به گونه‏اى است كه به كاربرد و كارآيى عقل و تاثير آن در شناخت واقعيتها و تميز درستى از نادرستى در ابعاد مختلف اعتقادى، عبادى، فردى، اجتماعى و .. نظر دارد، و از مجموع آنها مى‏توان اعتبار و اهميت و حجيت ذاتى عقل را كه مورد تصريح شرع نيز قرار گرفته است نتيجه گرفت[12]. و بهمین جهت از ديرباز حجيت و اعتبار عقل به عنوان يكى از پايه‏هاى شناخت احكام شرعى، ميان فقها و انديشمندان شيعه مطرح بوده است[13]. پس ‏حجیت عقل از نظر شیعه به این معنی است که اگر در موردی عقل یک حکم قطعی داشت آن حکم به حکم این که قطعی و یقینی است حجت است.[14]
نتیجه این که فقیه و مجتهد بر اساس این چهار منبع و با توجه به مبانی اجتهادی خود فتوا می دهد .
البته باید توجه داشت که بحث مبانی اجتهاد، منحصر به آنچه بیان شد نیست و برای آگاهی بیشتر شما را به مطالعه ی جزوات تأملات در علم اصول، استاد هادوی، توصیه می کنیم.
نکته ی پایانی این که فقها برای استناد به اصولی که در پرتو آنها به استنباط حکم شرعی نایل می آیند دلایل عقل پسندی دارند که در این مقال مجال طرح آن نیست گرچه ما در لابلای بحث بدان اشاراتی داشتیم اما بحث تفصیلی این ادله را باید در کتاب های مبسوط جستجو کرد. بعبارت دیگر؛ اعتبار برخی از این اصول و منابع، مثل: حجیت قرآن، سنت و عقل، در کتابهای کلامی آمده است؛ و اعتبار بسیاری دیگر از این اصول مثل اجماع، خبر واحد و ... در کتابهای اصول فقه به طور مبسوط بحث شده است و... و لازم است برای کسب اطلاعات بیشتر به آن کتب رجوع کرد.
پی نوشتها:
[1]النهایه، ج1، ص 319.
[2]همان.
[3]نك: هادوی تهرانی، مبانی کلامی اجتهاد، ص 19 و20.
[4] در اصطلاح فقهاء از این منابع به ادله اربعه تعبیر آورده می شود.
[5] محمد ابرهیم جناتی، منابع اجتهاد،ج1،ص76. برای آگاهی بیشتر، نک: هادوی تهرانی، مهدی، فلسفه ی علم اصول فقه، دفتر چهارم، مبادی صدوری قرآن کریم.
[6]البته افراد اندكى آن را انكار كرده‏اند كه در كتاب الام، اثر محمد بن ادريس شافعى (ج 7، ص250) مورد اشاره قرار گرفته است. همان،ص77.
[7] همان،ص86.
[8] بحارالانوار، ج23، ص 118.
[9] برای آگاهی بیشتر، نک: هادوی تهرانی، مهدی، فلسفه ی علم اصول فقه، دفتر پنجم و ششم، مبادی صدوری و دلالی سنت.
[10]همان ، ص75.
[11]ابوالقاسم گرجی، تاریخ فقه و فقهاء، ص68.
[12] منابع اجتهاد، ج1، ص243.
[13] همان، ص224
[14] شیهد مطهری، آشنایی با علوم اسلامی، ج 3 ص 19

منبع: http://farsi.islamquest.net


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.