پرسش :
من در بعضي موارد بانامزدم اختلاف دارم.ايشون دختر نجيب و با ايمانيه ولي چون در خانواده زياد به حجاب اهميت ندادن ايشونم زياد براش مهم نيست.چطور مي تونم به حجاب علاقه مندش کنم که خودش رعايت کنه نه به خاطر من و از ترس من. مسئله ديگه اينه که ايشون زياد احساسي نيست نميدونم چطور بگم مثلا زياد ابراز عشق و علاقه نميکنه تغييرات منو نمي بينه.کمتر از من زنگ ميزنه و وقتي هم ازش مي پرسم ميگه تو دل خودم مي گم. به نظر شما من بايد چه كار كنم؟
پاسخ :
توجه به اين مطلب الزامي است که يکي از اصول بسيار مهمي که هر زن و مردي که با هم در يک زندگي مشترک به سر مي برند بايد به آن توجه داشته باشند، اصل محبت و رفاقت و صميمت و تفاهم است و بايد بدانند که اگر اين اصل در زندگي دچار تزلزل بشود، ديگر هر چه هم که داشته باشند، لذتي از زندگي نخواهند برد. لذا در تمام امور زندگي سعي کنيد اين اصل را فراموش نکنيد.
بهترين راه اين است که از طريق گفتگو و با ملايمت و نرمي حرکت کنيد و در يک گفتگوي دوستانه دو طرف دلائل خود و ديدگاههاي خود را بيان نموده و به نامزدتان هم اين نکته را بگوييد که در گفتگويتان واقعاً اين فرهنگ حاکم باشد که اگر ديديم طرف مقابل دلائل منطقي تر و به قول معروف محکمه پسند تري دارد. حتي اگر با ديدگاه ما جور در نمي آيد، بپذيريم و منشأ عمل قرار دهيم. لازمه اين کار همان طور که گفتيم اين است که هم شما و هم نامزدتان حق پذير باشيد يعني اگر هر کدام احساس کرديد که حرف طرف مقابل حتي 1% از حرف شما منطقي تر است پذيرا باشيد و گوش فرا دهيد. اين طور نباشد که ديدگاه و نظري را براي خود به صورت صددرصد پذيرفته باشيد و اصلاً کوتاه نيائيد و حتي به خودتان اجازه ندهيد که پيرامون آن فکر کنيد. پس اگر صادقانه سعي کنيد بر اساس گفتگو و تفاهم پيش رفته و حرفي را که منطقي تر است بپذيريد خوب همسر شما نيز مجبور مي شود براي اين ديدگاه ارزش و اهميت قائل شود و حاکم شدن چنين فرهنگي به طور کلي مطمئن باشيد که به نفع هر دوي شماست. پس هر دو بصورت منطقي به قضيه نگاه کنيد تا به نتيجه اي اشتراکي و مطلوب برسيد. اما در اين زمينه بهتر است که او با مطالعه کتبي که در زمينه حجاب است خود حجاب اسلامي را انتخاب کند تا اين مسئله براي او دروني شود در اين زمينه کتاب مسئله حجاب، آقاي مطهري براي شروع کتاب مناسبي است.
اما در پاسخ به سوال دومتان بايد بگوئيم که:
دوست عزيز امر ازدواج در چند مرحله شكل مي گيرد: 1- آشنايي 2- عقد يا نامزدي 3- شروع زندگي مشترك. يكي از ويژگي هاي دوران نامزدي يا عقد اين است كه دو طرف نسبت به خصوصيات يكديگر آشنايي عميق تري پيدا مي كنند و شناختي ملموس تر و محسوس تر نسبت به هم مي يابند و در پرتو اين آشنايي نزديك و كامل خود را براي تفاهم و سازگاري در زندگي مشترك آماده مي كنند از جمله ي نكات مهم در دوران نامزدي بها دادن به احساسات يكديگر و بروز احساسات واقعي است اما افراد در بروز احساسات خود متفاوت هستند بعضي خيلي راحت احساسات دروني و مكنونات قلبي خود را باز گو مي كنند و بعضي بر عكس به طور كلي افراد از نظر در دسترس بودن از لحاظ روحي و بيان احساس درجات متفاوتي دارند همه ي ما شايد ديوار هايي را دور خود بنا كرده ايم كه قسمت هايي از وجود مان را در آن محصور كرده ايم ولي ك رابطه ي مطلوب رابطه اي است كه بياموزيم چگونه از لحاظ روحي و و احساسي در دسترس باشيم و رابطه به معني تأثير و رفتار متقابل بين دو انسان است نه سعي و تلاش از جانب يك طرف و بي تفاوتي از جانب طرف ديگر شايد بسياري از فراد ياد نگرفته اند كه احساسات خود را بروز دهند شايد در كودكي به آن ها آموزش داده نشده كه احساسات خود را به طور صحيح بروز دهند به هر حال اين حق شما است كه از او بخواهيد كه احساسات واقعي خود مثل خوشحالي، عشق و هيجان خود را باز گو كند و شما بايد در اين خصوص صبور باشيد و انتظار واقعي خودتان را از او بيان كنيد و صادقانه به او بگوييد كه انتظار داريد احساسات خودش را نسبت به شما ابراز كند البته او بايد تمايلي براي فرو ريختن ديوار ها و حصار هايي كه به دور خود كشيده داشته باشد ضمناً مطالعه ي كتاب در اين زمينه و شركت در جلسات مشاوره ي ازدواج مي تواند مؤثر باشد. نكته ي ديگر اين كه شايد طرف مقابل شما فرد كم رويي باشد و به خاطر كم رويي و احساس خجالت نتواند احساسات خود را بيان كند يا اين كه فرد درون گرايي باشد به هر حال حل اين مسأله مستلزم گذشت زمان است و مطمئن باشيد كه با گذشت زمان و آشنايي بيشتر نسبت به خلق و خوي يكديگر و افزايش عشق و محبت بين شما حتماً اين مسأله هم بر طرف مي شود.
www.porsesh.ir
توجه به اين مطلب الزامي است که يکي از اصول بسيار مهمي که هر زن و مردي که با هم در يک زندگي مشترک به سر مي برند بايد به آن توجه داشته باشند، اصل محبت و رفاقت و صميمت و تفاهم است و بايد بدانند که اگر اين اصل در زندگي دچار تزلزل بشود، ديگر هر چه هم که داشته باشند، لذتي از زندگي نخواهند برد. لذا در تمام امور زندگي سعي کنيد اين اصل را فراموش نکنيد.
بهترين راه اين است که از طريق گفتگو و با ملايمت و نرمي حرکت کنيد و در يک گفتگوي دوستانه دو طرف دلائل خود و ديدگاههاي خود را بيان نموده و به نامزدتان هم اين نکته را بگوييد که در گفتگويتان واقعاً اين فرهنگ حاکم باشد که اگر ديديم طرف مقابل دلائل منطقي تر و به قول معروف محکمه پسند تري دارد. حتي اگر با ديدگاه ما جور در نمي آيد، بپذيريم و منشأ عمل قرار دهيم. لازمه اين کار همان طور که گفتيم اين است که هم شما و هم نامزدتان حق پذير باشيد يعني اگر هر کدام احساس کرديد که حرف طرف مقابل حتي 1% از حرف شما منطقي تر است پذيرا باشيد و گوش فرا دهيد. اين طور نباشد که ديدگاه و نظري را براي خود به صورت صددرصد پذيرفته باشيد و اصلاً کوتاه نيائيد و حتي به خودتان اجازه ندهيد که پيرامون آن فکر کنيد. پس اگر صادقانه سعي کنيد بر اساس گفتگو و تفاهم پيش رفته و حرفي را که منطقي تر است بپذيريد خوب همسر شما نيز مجبور مي شود براي اين ديدگاه ارزش و اهميت قائل شود و حاکم شدن چنين فرهنگي به طور کلي مطمئن باشيد که به نفع هر دوي شماست. پس هر دو بصورت منطقي به قضيه نگاه کنيد تا به نتيجه اي اشتراکي و مطلوب برسيد. اما در اين زمينه بهتر است که او با مطالعه کتبي که در زمينه حجاب است خود حجاب اسلامي را انتخاب کند تا اين مسئله براي او دروني شود در اين زمينه کتاب مسئله حجاب، آقاي مطهري براي شروع کتاب مناسبي است.
اما در پاسخ به سوال دومتان بايد بگوئيم که:
دوست عزيز امر ازدواج در چند مرحله شكل مي گيرد: 1- آشنايي 2- عقد يا نامزدي 3- شروع زندگي مشترك. يكي از ويژگي هاي دوران نامزدي يا عقد اين است كه دو طرف نسبت به خصوصيات يكديگر آشنايي عميق تري پيدا مي كنند و شناختي ملموس تر و محسوس تر نسبت به هم مي يابند و در پرتو اين آشنايي نزديك و كامل خود را براي تفاهم و سازگاري در زندگي مشترك آماده مي كنند از جمله ي نكات مهم در دوران نامزدي بها دادن به احساسات يكديگر و بروز احساسات واقعي است اما افراد در بروز احساسات خود متفاوت هستند بعضي خيلي راحت احساسات دروني و مكنونات قلبي خود را باز گو مي كنند و بعضي بر عكس به طور كلي افراد از نظر در دسترس بودن از لحاظ روحي و بيان احساس درجات متفاوتي دارند همه ي ما شايد ديوار هايي را دور خود بنا كرده ايم كه قسمت هايي از وجود مان را در آن محصور كرده ايم ولي ك رابطه ي مطلوب رابطه اي است كه بياموزيم چگونه از لحاظ روحي و و احساسي در دسترس باشيم و رابطه به معني تأثير و رفتار متقابل بين دو انسان است نه سعي و تلاش از جانب يك طرف و بي تفاوتي از جانب طرف ديگر شايد بسياري از فراد ياد نگرفته اند كه احساسات خود را بروز دهند شايد در كودكي به آن ها آموزش داده نشده كه احساسات خود را به طور صحيح بروز دهند به هر حال اين حق شما است كه از او بخواهيد كه احساسات واقعي خود مثل خوشحالي، عشق و هيجان خود را باز گو كند و شما بايد در اين خصوص صبور باشيد و انتظار واقعي خودتان را از او بيان كنيد و صادقانه به او بگوييد كه انتظار داريد احساسات خودش را نسبت به شما ابراز كند البته او بايد تمايلي براي فرو ريختن ديوار ها و حصار هايي كه به دور خود كشيده داشته باشد ضمناً مطالعه ي كتاب در اين زمينه و شركت در جلسات مشاوره ي ازدواج مي تواند مؤثر باشد. نكته ي ديگر اين كه شايد طرف مقابل شما فرد كم رويي باشد و به خاطر كم رويي و احساس خجالت نتواند احساسات خود را بيان كند يا اين كه فرد درون گرايي باشد به هر حال حل اين مسأله مستلزم گذشت زمان است و مطمئن باشيد كه با گذشت زمان و آشنايي بيشتر نسبت به خلق و خوي يكديگر و افزايش عشق و محبت بين شما حتماً اين مسأله هم بر طرف مي شود.
www.porsesh.ir