پرسش :
چطور مي توانم به امام زمان(علیه السلام) برسم؟
پاسخ :
تشرف بي واسطه و مستقيم به محضر نوراني امام زمان(ع) لياقت و شايستگي هايي ويژه مي خواهد، از اين رو تنها اوحدي از موحدان به باريابي محضر مطهرش توفيق مي يابند.
هر خارق عادت يا کرامتي که به دست ناشناسي صورت مي گيرد و فيضي از ناحيه او به ديگران مي رساند، از سرچشمه فياض امام عصر(ع) جاري مي گردد؛ امّا چنين نيست که آن ناشناس لزوماً وجود مبارک ولي عصر(ع) باشد بلکه آن حضرت شاگردان صالحي دارد که به امر ايشان گره از کار فروبستة ديگران مي گشايند و واسطة رسيدن فيض امام به آنان مي شوند.
آنچه براي همگان ضروري و ميسور است، ايجاد و حفظ ارتباط روحي و معنوي با آن حضرت است که در پرتو رعايت ادب حضور و ارتباط با آن حضرت تحصيل خواهد شد.
انجام دادن مستحبات و اعمال صالح به نيابت از آن حضرت و اهداي ثواب آن به ارواح طيّب عترت طاهره(ع) از بهترين راه هايي است که مي تواند ارتباط انسان با آن وجود مبارک را تأمين کند و بهترين حالت در چنين نيابتي، آن است که انسان در برابر عمل خويش از آن امام خواسته اي نداشته باشد، زيرا از قدر عملش مي کاهد: چون خواستة ما به قدر ادراک ماست و ادراک ما بيشتر به حجاب تمنيات ما محجوب است، مطلوب متوقّع ما نيز محدود خواهد بود. پس بهتر است که برابر اين ادب، به پيشگاه آن حضرت چيز خاصّي را پيشنهاد ندهيم، زيرا او از آن دسته است که «سجّيتهم الکرم؛ دأب شان کريم بودن است». بنابراين شايسته آن است که در انتظار عطاي او باشيم، زيرا آنچه آن حضرت به اقتضاي سجيّة کريم خويش عطا مي کند ماندني است.
البته اين سخن بدين معني نيست که انسان اگر مشکل خاصي دارد، با امام خويش در ميان نگذارد و از او نطلبد بلکه مقصود آن است که در انجام دادن اعمال صالح به نيابت از آن حضرت، طلبي نداشته باشد و پيشنهادي ندهد تا آنان در خور خويش عطا کنند؛ نه در اندازة مطلوب محدود ما. آنان چون درخور خويش عطا کنند, هم قابليت و ظرفيت مي بخشند و هم مقبول و مظروف؛ گاه گرچه به شخص عطا مي کنند، ظهور و فضل عطايشان جامعه اي را بهره مند مي سازد؛ مانند آنچه حضرت رضا(ع) به شاگرد خويش جناب زکريا بن آدم در برابر استجازة او براي خروج از قم فرمود: «شما در قم بمانيد. خداي سبحان به برکت شما عذاب را از مردم قم بر مي دارد، آن گونه که به برکت مزار پدرم عذاب را از ساکنان آن منطقه برداشته است».
اين نمونه اي از آن عطاياست که به شخصي چنان لطفي مي کنند که چون پيکرش در زميني مدفون شود، آن برکت در تمام آن شهر جريان يابد.
از ديگر آداب حسنه در ارتباط با امام عصر(ع) ادب برخاستن به احترام نام مبارک وليّ عصر(ع) است که در ميان شيفتگان و پيروان خاندان عصمت(ع) سنّتي ديرپاست.
دوست عزيز لازم است در آخر يادآوري کنم که ما پيوسته آن حضرت را با چشم باطن مي بينيم و وجود مقدس وي را درک مي کنيم همانگونه که خداوند را مي بينيم چرا که از مولاي متقيان اميرالمؤمنين(ع) پرسيدند که آيا خدا را مي بيني؟ آن حضرت در پاسخ فرمودند مگر مي شود خدايي را که نمي توان ديد پرستش نمود! گفتند چگونه مي بيني؟ فرمود: خداوند را با چشم دل مي بينم نه با چشم سر.
www.shamimm.ir
تشرف بي واسطه و مستقيم به محضر نوراني امام زمان(ع) لياقت و شايستگي هايي ويژه مي خواهد، از اين رو تنها اوحدي از موحدان به باريابي محضر مطهرش توفيق مي يابند.
هر خارق عادت يا کرامتي که به دست ناشناسي صورت مي گيرد و فيضي از ناحيه او به ديگران مي رساند، از سرچشمه فياض امام عصر(ع) جاري مي گردد؛ امّا چنين نيست که آن ناشناس لزوماً وجود مبارک ولي عصر(ع) باشد بلکه آن حضرت شاگردان صالحي دارد که به امر ايشان گره از کار فروبستة ديگران مي گشايند و واسطة رسيدن فيض امام به آنان مي شوند.
آنچه براي همگان ضروري و ميسور است، ايجاد و حفظ ارتباط روحي و معنوي با آن حضرت است که در پرتو رعايت ادب حضور و ارتباط با آن حضرت تحصيل خواهد شد.
انجام دادن مستحبات و اعمال صالح به نيابت از آن حضرت و اهداي ثواب آن به ارواح طيّب عترت طاهره(ع) از بهترين راه هايي است که مي تواند ارتباط انسان با آن وجود مبارک را تأمين کند و بهترين حالت در چنين نيابتي، آن است که انسان در برابر عمل خويش از آن امام خواسته اي نداشته باشد، زيرا از قدر عملش مي کاهد: چون خواستة ما به قدر ادراک ماست و ادراک ما بيشتر به حجاب تمنيات ما محجوب است، مطلوب متوقّع ما نيز محدود خواهد بود. پس بهتر است که برابر اين ادب، به پيشگاه آن حضرت چيز خاصّي را پيشنهاد ندهيم، زيرا او از آن دسته است که «سجّيتهم الکرم؛ دأب شان کريم بودن است». بنابراين شايسته آن است که در انتظار عطاي او باشيم، زيرا آنچه آن حضرت به اقتضاي سجيّة کريم خويش عطا مي کند ماندني است.
البته اين سخن بدين معني نيست که انسان اگر مشکل خاصي دارد، با امام خويش در ميان نگذارد و از او نطلبد بلکه مقصود آن است که در انجام دادن اعمال صالح به نيابت از آن حضرت، طلبي نداشته باشد و پيشنهادي ندهد تا آنان در خور خويش عطا کنند؛ نه در اندازة مطلوب محدود ما. آنان چون درخور خويش عطا کنند, هم قابليت و ظرفيت مي بخشند و هم مقبول و مظروف؛ گاه گرچه به شخص عطا مي کنند، ظهور و فضل عطايشان جامعه اي را بهره مند مي سازد؛ مانند آنچه حضرت رضا(ع) به شاگرد خويش جناب زکريا بن آدم در برابر استجازة او براي خروج از قم فرمود: «شما در قم بمانيد. خداي سبحان به برکت شما عذاب را از مردم قم بر مي دارد، آن گونه که به برکت مزار پدرم عذاب را از ساکنان آن منطقه برداشته است».
اين نمونه اي از آن عطاياست که به شخصي چنان لطفي مي کنند که چون پيکرش در زميني مدفون شود، آن برکت در تمام آن شهر جريان يابد.
از ديگر آداب حسنه در ارتباط با امام عصر(ع) ادب برخاستن به احترام نام مبارک وليّ عصر(ع) است که در ميان شيفتگان و پيروان خاندان عصمت(ع) سنّتي ديرپاست.
دوست عزيز لازم است در آخر يادآوري کنم که ما پيوسته آن حضرت را با چشم باطن مي بينيم و وجود مقدس وي را درک مي کنيم همانگونه که خداوند را مي بينيم چرا که از مولاي متقيان اميرالمؤمنين(ع) پرسيدند که آيا خدا را مي بيني؟ آن حضرت در پاسخ فرمودند مگر مي شود خدايي را که نمي توان ديد پرستش نمود! گفتند چگونه مي بيني؟ فرمود: خداوند را با چشم دل مي بينم نه با چشم سر.
www.shamimm.ir