چهارشنبه، 25 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

از نگاه مکتب تشيع، تعميق پيوند عاطفى با امام زمان(‏عليه السلام) چه ضرورتى دارد؟


پاسخ :
هر حقیقتى با دو ساحت از سطوح شخصیت آدمى، مى‏تواند ارتباط برقرار سازد: ادراکى و عاطفى؛ اگر پدیده‏اى (با سنخى از وجود خود) در دستگاه شناخت و ذهن آدمى، حضور یابد، در این صورت انسان با آن حقیقت، «عقد العقل» برقرار کرده است، و چنانچه این امر در دستگاه عاطفى وى نفوذ کند و تأثیر مثبت به جاى گذارده و احساسات ملایم- نه منافر - او را برانگیزد، به برقرارى «عقدالقلب» مى‏انجامد.
با تحقق عقدالعقل و بروز واکنش ادراکى، عنصرى به نام «بینش» براى آدمى حاصل مى‏شود و با شکل‏گیرى عقد القلب و بروز واکنش عاطفى مثبت، یک «گرایش» در نهاد وى صورت مى‏بندد. فرآورده‏ى این دو نوع واکنش، الزاماً با یکدیگر پیوند و تلازم ندارند؛ یعنى بسیارى از بینش‏ها در سطح ادراکى باقى مى‏مانند و به سطوح عاطفى نفوذ نمى‏کنند و در مقابل، بسیارى از احساسات و امیال نیز بر بنیان و زیرساخت معرفتى، استوار نیستند.
در این میان، «ایمان» نه آن بینش است و نه این گرایش. ایمان نه عقدالعقل مجرّد است و نه عقدالقلب صرف. ایمان گرایشى بنیادین و ژرف و متعالى است که بر پایه‏ى یک بینش استوار است.
ایمان آن‏گاه در نهاد آدمى شکل مى‏گیرد که نهال معرفتى که در ذهن وى غرس شده، ریشه‏هاى خود را در اعماق دل وى جاى دهد. ایمان یک کشتى بادبانى است که عقربه‏ى قطب نماى گرایش آن بر مدار یک معرفت شورانگیز تنظیم شده باشد.
ایمان یعنى اعتقاد و گرایش، ایمان یعنى مجذوب شدن به یک فکر و پذیرفتن یک فکر.
مجذوب شدن به یک فکر دو رکن دارد: یک رکنش جنبه‏ى علمى مطلب است که فکر و عقل انسان آن را بپذیرد، یک رکن دیگر، جنبه‏ى احساساتى آن است که دل انسان به آن گرایش داشته باشد.
گرایش‏هاى والا و معنوى و فوق حیوانىِ انسان، آن‏گاه که پایه و زیربناى فکرى پیدا کند، نام ایمان به خود مى‏گیرند.
بنابراین، مى‏توان به این جمع بندى رسید که ایمان از دو مؤلفه‏ى «معرفت به یک حقیقت متعالى» و «دل باختن بدان حقیقت» تشکیل مى‏گردد.
اکنون که مقوّمات ایمان و مقدّمات حصول آن را بازشناختیم، این مطلب به روشنى فهمیده مى‏شود که براى منجى باوربودن و ایمان به مهدى داشتن، تنها شناخت آن حضرت و امور مربوط به ایشان کفایت نمى‏کند، کسى که به بقیةاللَّه و حجت زمان، ایمان دارد که پس از کسب معرفت، از راه دل با مولا و مقتداى خود انس بگیرد و با آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست، پیوند عاطفى برقرار سازد و دل در گرو مهر او نهد.وصایایى که ذیلاً و به شکلى گذرا از رسول معظم اسلام‏صلى الله علیه وآله وسلم و ائمه معصومین‏علیهم السلام در مورد وظایف موالیان امام غایب در قبال آن حضرت، ذکر مى‏شود، به واقع توصیه‏هاى راهبردى و دستورالعمل‏هایى روان شناختى و غیرمستقیم براى ایجاد این پیوند عاطفى، انس روحى و علاقه‏ى قلبى است:
1. هدیه دادن به آن حضرت با هزینه کردن در مصارف مورد علاقه و رضاى ایشان.
2. تجدید بیعت با او.
3. گریستن و اشک ریختن در فراق امام.
4. تشکیل مجالس احیاى یاد امام.
5. بجاآوردن مراسم حج به نیابت از گل نرگس و صدقه دادن براى سلامتى یوسف زهرا.
6. ترک اعمالى که خاطر امام را آزرده مى‏سازد.
7. اصرار در دعا براى لقای قبله‏ى دلها.
8. اهداى ثواب نمازهاى مستحبى به محضر قطب عالم امکان.
9. نثار درود و صلوات بر حضرت.
10. توسل و استغاثه به ساحت حضرت ولى عصر(علیه السلام).
www.mahdishenakht.com


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.