پرسش :
چه نوع انتظارى راجح است؟
پاسخ :
انتظار فرج بر دو گونه است:
1- انتظارى كه سازنده است، تحرک بخش است، تعهدآور است، عبادت بلكه با فضيلتترين عبادات است.
از مجموعه آيات و روايات اسلامى استفاده مى شود كه ظهور مهدى موعود عليه السلام حلقه اى است از حلقه های مبارزه اهل حق و اهل باطل كه به پيروزى نهايى اهل حق منتهى مى شود. سهيم بودن يک فرد در اين سعادت موقوف به اين است كه آن فرد عملا در گروه اهل حق باشد. امامان و رهبران معصوم الهى به طور روشن و صريح ارائه تصويرى مناسب از انتظار، روى برداشت درست و صحيح از مفهوم آن تكيه داشته اند و انتظار را از مقوله عمل به حساب آوده اند، و لذا پيامبر صلى الله عليه و آله مى فرمايد: «افضل اعمال امتى انتظار الفرج(1)؛ افضل اعمال امت من انتظار فرج است.»
و نيز در روايتى ديگر امام صادق عليه السلام مى خوانيم: «افضل الاعمال انتظار الفرج من الله(2)؛ بزرگترين اعمال انتظار فرج از خداست.»
اهميت آمادگى و زمينه سازى را مى توان در پيام امام صادق عليه السلام يافت كه فرمود: «ليعدن احدكم لخروج القآئم و لو سهما(3)؛ بايد هر كدام از شما براى خروج قائم آمادگى پيدا كند اگر چه با تهيه كردن يک تير باشد.»
2- انتظارى كه ويرانگر است، بازدارنده است، فلج كننده است و نوعى اباحىگرى است. برداشت قشرى مردم از مهدويت و قيام و انقلاب حضرت مهدى عليه السلام اين است كه صرفا ماهيت انفجارى دارد. فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ظلم ها و تبعيض ها و اختناق ها و حق كشى ها ناشى مى شود ، آن گاه كه صلاح به نقطه صفر برسد و حق و حقيقت هيچ طرفدارى نداشته باشد.
اين نوع برداشت، از آن جهت كه با اصلاحات مخالف است و فسادها و تباهى ها را به عنوان مقدمه يک انفجار مقدس و موجه مى شمارد، بايد «شبه ديالكتيكى» خوانده شود، با اين تفاوت كه در تفكر ديالكتيكى با اصلاحات از آن جهت مخالفت مى شود و تشديد نابسامانى ها از آن جهت داده مى شود كه شكاف وسيعتر شود و مبارزه پیگيرتر و داغتر گردد. ولى اين تفكر عاميانه فاقد اين مزيت است، فقط به فساد و تباهى فتوا مى دهد كه خود به خود منجر به نتيجه مطلوب بشود.
اين نوع برداشت از ظهور و قيام مهدى موعود، و اين نوع انتظار فرج كه منجر به نوعى تعطيل در حدود و مقررات اسلام مى شود و نوعى اباحىگرى بايد شمرده شود به هيچ وجه با موازين اسلامى و قرآنى وفق نمى دهد.
پینوشتها:
1- كمال الدين، ص 644، ح 3.
2- بحارالانوار، ج 75، ص 208، ح 77.
3- بحارالانوار، ج 52، ص 366، ح 146.
منبع : موعود شناسی و پاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی، انتشارات مسجد مقدس جمکران.
انتظار فرج بر دو گونه است:
1- انتظارى كه سازنده است، تحرک بخش است، تعهدآور است، عبادت بلكه با فضيلتترين عبادات است.
از مجموعه آيات و روايات اسلامى استفاده مى شود كه ظهور مهدى موعود عليه السلام حلقه اى است از حلقه های مبارزه اهل حق و اهل باطل كه به پيروزى نهايى اهل حق منتهى مى شود. سهيم بودن يک فرد در اين سعادت موقوف به اين است كه آن فرد عملا در گروه اهل حق باشد. امامان و رهبران معصوم الهى به طور روشن و صريح ارائه تصويرى مناسب از انتظار، روى برداشت درست و صحيح از مفهوم آن تكيه داشته اند و انتظار را از مقوله عمل به حساب آوده اند، و لذا پيامبر صلى الله عليه و آله مى فرمايد: «افضل اعمال امتى انتظار الفرج(1)؛ افضل اعمال امت من انتظار فرج است.»
و نيز در روايتى ديگر امام صادق عليه السلام مى خوانيم: «افضل الاعمال انتظار الفرج من الله(2)؛ بزرگترين اعمال انتظار فرج از خداست.»
اهميت آمادگى و زمينه سازى را مى توان در پيام امام صادق عليه السلام يافت كه فرمود: «ليعدن احدكم لخروج القآئم و لو سهما(3)؛ بايد هر كدام از شما براى خروج قائم آمادگى پيدا كند اگر چه با تهيه كردن يک تير باشد.»
2- انتظارى كه ويرانگر است، بازدارنده است، فلج كننده است و نوعى اباحىگرى است. برداشت قشرى مردم از مهدويت و قيام و انقلاب حضرت مهدى عليه السلام اين است كه صرفا ماهيت انفجارى دارد. فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ظلم ها و تبعيض ها و اختناق ها و حق كشى ها ناشى مى شود ، آن گاه كه صلاح به نقطه صفر برسد و حق و حقيقت هيچ طرفدارى نداشته باشد.
اين نوع برداشت، از آن جهت كه با اصلاحات مخالف است و فسادها و تباهى ها را به عنوان مقدمه يک انفجار مقدس و موجه مى شمارد، بايد «شبه ديالكتيكى» خوانده شود، با اين تفاوت كه در تفكر ديالكتيكى با اصلاحات از آن جهت مخالفت مى شود و تشديد نابسامانى ها از آن جهت داده مى شود كه شكاف وسيعتر شود و مبارزه پیگيرتر و داغتر گردد. ولى اين تفكر عاميانه فاقد اين مزيت است، فقط به فساد و تباهى فتوا مى دهد كه خود به خود منجر به نتيجه مطلوب بشود.
اين نوع برداشت از ظهور و قيام مهدى موعود، و اين نوع انتظار فرج كه منجر به نوعى تعطيل در حدود و مقررات اسلام مى شود و نوعى اباحىگرى بايد شمرده شود به هيچ وجه با موازين اسلامى و قرآنى وفق نمى دهد.
پینوشتها:
1- كمال الدين، ص 644، ح 3.
2- بحارالانوار، ج 75، ص 208، ح 77.
3- بحارالانوار، ج 52، ص 366، ح 146.
منبع : موعود شناسی و پاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی، انتشارات مسجد مقدس جمکران.