چهارشنبه، 21 دی 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

آيا هر فرد عادي مي‏تواند با قرآن استخاره كند يا بايد شرائط خاصي از قبيل تقوا و ايمان داشته باشد؟ اگر بخواهد استخاره كند، چه آدابي دارد؟


پاسخ :
درباره استخاره با قرآن نظريات مختلفي وجود دارد كه برخي افراطي و برخي تفريطي و برخي معتدل است. ديدگاه معتدل اين است كه پس از تعقل و مشورت با صاحبان تجربه اگر ترديدي در كار بود و انسان بر سر دو راهي قرار گرفت و نمي‏داند كدام راه را انتخاب كند، دست به استخاره مي‏زند.
علامه طباطبائي فيلسوف و مفسر بزرگ اسلامي نظريه خود را چنين بيان مي‏كند: حقيقت امر اين است كه انسان وقتي بخواهد دست به كاري بزند، ناچار است زير و روي آن را بررسي نمايد و تا آن جا كه مي‏تواند فكر خود را كه موهبتي خدادادي است، به كار اندازد و چنانچه از اين راه نتوانست صلاح خود را در آن كار تشخيص دهد، ناگزير بايد از ديگران كمك فكري بگيرد و تصميم خود را با كساني كه صلاحيت مشورت و قوه تشخيص صلاح و فساد دارند در ميان بگذارد، تا به كمك فكر آن‏ها خير خود را در انجام و يا ترك آن كار، تشخيص دهد.
اگر از اين راه هم چيزي دستگيرش نشد، چاره‏اي ندارد جز اين كه به خدا متوسل شده، خير خود را از او مسألت نمايد كه اين استخاره است.
نبايد كار را دعوي علم غيب دانست و نيز نبايد آن را تعريض به شئون الوهيت پروردگار نام نهاد، بلكه به مفهوم خروج از بن بست تحيّر ناميد، هم چنان كه مشورت با افراد آگاه راهم نبايد شرك ناميد.
خلاصه اين كه: هيچ مانع و محذور ديني و عقلي در استخاره و مشورت نيست، چون استخاره كاري جز مشخص ساختن يكي از دو طرف ترديد نيست.
نه غير واجبي را واجب كرده و نه حلالي را حرام؛ نه حكمي از احكام خدا را تغيير مي‏دهد و نه آدمي را به آن چه در پس پرده غيب است، خبر دار مي‏كند، بلكه تنها مي‏گويد:
خوب است؛ يعني خير صاحب استخاره در انجام دادن است و يا بد است و خير در انجام ندادن است.
پس استخاره با قرآن جز حصول طيب نفس و رضايت خاطر و رفع ترديد و سرگرداني و اميد به نفع و سعادت اثر ديگري ندارد، (1) ولي اين نكته ظريف را هميشه بايد در نظر داشت كه: استخاره صرفا يك تضرع شديد دروني و توسل شخصي و يك نوع حالت عرفاني است كه در لحظه ترديد و دو دلي به فرد استخاره كننده دست مي‏دهد، به طوري كه باهمه وجود، خود را از درون با خدا پيوند مي‏زند و از او راه و چاره مي‏طلبد. از اين رو در احاديث وارد شده است: "هر كس خودش استخاره كند". چنان كه علامه مجلسي(ره) مي‏گويد: سيد ابن طاووس (ره) گفته: حديث صريحي نديده‏ام كه كسي براي ديگران استخاره كند واصل آن است كه هر كس براي خودش استخاره نمايد.(2)
بايد گفت: كساني كه با قرآن انس و الفتي ندارند و محكم و متشابه آن را نمي‏شناسند و از علم تفسير بهره‏اي ندارند، بايد از تفأل و استخاره با قرآن بپرهيزند و آيات خدا را به بازي نگيرند، تا جايي كه حضرت آيت اللَّه حاج شيخ عبدالكريم حائري يزدي، مؤسس حوزه علميه قم(ره) از استخاره با قرآن دوري مي‏كند.(3) ايشان به دو ركعت نماز استخاره بسنده مي‏كرد كه پس از سلام سر به سجده گذاشته و صدو يك مرتبه "استخير اللَّه برحمته خيره في عافة" مي‏گفت، پس از آن خدا يك طرف مي‏كند.
انواع استخاره:
1 - استخاره مطلق: اين نوع استخاره نه، با قرآن و نه با تسبيح و نه با وسيله ديگر صورت مي‏گيرد و در اخبار و روايات از آن بيشتر نام برده شده است. اين نوع استخاره نوعي دعا و طلب خير كردن است.
امام باقر(ع) فرمود: "پدرم امام سجاد(ع) هرگاه مي‏خواست كاري انجام دهد وضو مي‏گرفت و دو ركعت نماز مي‏خواند، بعد از نماز، دويست بار از درگاه خدا طلب خير مي‏كرد و بعد از آن كار را انجام مي‏داد".
اين نوع استخاره براي رفع حيرت و نگراني نيست، بلكه در همه مراحل يك كار، خوب و پسنديده و راهگشا است.
2 - استخاره مشورتي به اين صورت است كه انسان ابتدا از خدا طلب نمايد و بعد با تعدادي از مؤمنان مشورت كند و نظر اكثر آنان را عمل نمايد.
3 - استخاره با قرآن به اين صورت است كه ابتدا سه مرتبه سوره توحيد خوانده مي‏شود و بعد سه بار صلوات فرستاده مي‏شود و دعا مي‏كند، سپس قرآن را با مي‏كند و به اولين آيه صفحه دست راست عمل مي‏نمايد.
4 - استخاره با تسبيح به اين صورت است كه چند عدد صلوات مي‏فرستي، بعد چند دانه تسبيح را مي‏گيري؛ اگر جفت بود، بد و اگر طاق بود، خوب است.
5 - استخاره ذات الرقاع يعني استخاره با كاغذ. به اين صورت كه چند عدد كاغذ بر مي‏داري، روي تعدادي از آن‏ها "افعل" (انجام بده) و روي تعدادي از آن‏ها "لا تفعل" (انجام نده) مي‏نويسي و بعد دو ركعت نماز مي‏خواني و از خدا طلب خير مي‏نمايي، سپس يكي از كاغذها را بر مي‏داري. اگر روي آن نوشته بود "انجام بده" آن را انجام مي‏دهي و اگر روي آن نوشته بود "انجام نده" آن را انجام نمي‏دهد. (4)
پي نوشت‏ها:
1 - طريقه دار ،استخاره و تفأل، ص 19، به نقل از ترجمه تفسير الميزان، ج 6، ص 185، تا 188.
2 - همان، ص 20.
3 - همان، ص 21.
4 - همان، ص 121 به بعد، با تلخيص.
www.eporsesh.com


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.