پرسش :
آيا آيه «و امرهم شوري بينهم» دلالت ندارد كه انتخاب رهبر به عهده امّت است؟
پاسخ :
آيه «و امرهم شوري بينهم» دلالت دارد كه امور مربوط به مسلمانان به مشورت در ميان خودشان خواهد بود در آيه، موضوع مشورت اموري است كه مربوط به مسلمانان باشد. و اينكه تعيين امامت و رهبري از اموري است كه مربوط به مسلمانان است يا مربوط به خداست مورد بحث است و براي اثبات آن نميتوان به آيه استناد كرد زيرا آيه تنها اموري را مورد مشورت ميداند كه مربوط به مردم باشد.
توضيح بيشتر اينكه براي اثبات يك حكم در صورتي ما ميتوانيم به جملهي استدلال كنيم كه به موضوع آن قبلاً آگاه باشيم اگر موضوع را هنوز مشخص نكرده باشيم محال است بتوانيم به حكم آن استدلال كنيم مثلاً: وقتي در جايي آمده كه عالم را بايد اكرام كرد در صورتي ميتوانيم براي اكرام كردن شخصي به آن استدلال كنيم كه عالم بودن آن شخص را به دست آورده باشيم در مسئلهي مورد بحث هم آيه هر چه را كه امور مردم شمرده شود موضوع مشورت قرار داده است نخست ما بايد به دست آورده باشيم كه تعيين امام از امور مربوط به مردم است تا بتوانيم به حكم آن كه مشورت است استناد كنيم و فرض اين است كه بحث ما در موضوع است و با مشخص نبودن موضوع محال است بتوان به حكم استدلال كرد.
ثانياً؛ جمله «امر هم شوري بينهم» در مواردي است كه از ناحيهي خدا و رسول حكمي درباره آن نيامده باشد چه اينكه مسئلهاي كه خدا و رسول دربارهاش حكمي كردهاند معقول نيست به شوري گذاشته شود قرآن مجيد ميفرمايد: «و ما كان لمؤمن و لامؤمنة اذا قضي اله و رسوله امراً ان يكون لهم الخيره من امرهم...»
براي هيچ مرد و زن مؤمن نيست كه وقتي خدا و رسول درباره امري حكم دادند براي خويش اختياري داشته باشند و مسئلهي خلافت علي«عليه السلام» براساس مدارك قاطعي كه بسياري از آنها در كتابهاي خود اهل سنّت آمده از ناحيهي خدا تعين شده است با اين وصف، مشورت دربارهاش غلط خواهد بود و قرآن مجيد هم در آيات بسياري آن را اثبات نموده است براي نمونه ميتوان آيه غدير و آيه ولايت «انما وليكم اله و رسوله و الذين آمنو الذين يقيمون الصلوة و يؤتون الزكوة و هم راكعون» را ذكر كرد.
ثالثاً؛ بر فرض كه مشورت در مسئلهي خلافت راه ميداشت هر كس كه اندك شعور و انصاف داشته باشد با مطالعه تاريخ به اين نكته پي ميبرد كه خلافت ابوبكر به تصويب يك يا چند نفر مشخص صورت گرفت و بزرگان صحابه و مسلمانان در آن شركت نداشتند و آيا ميتوان اين را شورايي نام نهاد كه بتواند مسئلهاي چون خلافت را ثابت كند؟
eporsesh.com
آيه «و امرهم شوري بينهم» دلالت دارد كه امور مربوط به مسلمانان به مشورت در ميان خودشان خواهد بود در آيه، موضوع مشورت اموري است كه مربوط به مسلمانان باشد. و اينكه تعيين امامت و رهبري از اموري است كه مربوط به مسلمانان است يا مربوط به خداست مورد بحث است و براي اثبات آن نميتوان به آيه استناد كرد زيرا آيه تنها اموري را مورد مشورت ميداند كه مربوط به مردم باشد.
توضيح بيشتر اينكه براي اثبات يك حكم در صورتي ما ميتوانيم به جملهي استدلال كنيم كه به موضوع آن قبلاً آگاه باشيم اگر موضوع را هنوز مشخص نكرده باشيم محال است بتوانيم به حكم آن استدلال كنيم مثلاً: وقتي در جايي آمده كه عالم را بايد اكرام كرد در صورتي ميتوانيم براي اكرام كردن شخصي به آن استدلال كنيم كه عالم بودن آن شخص را به دست آورده باشيم در مسئلهي مورد بحث هم آيه هر چه را كه امور مردم شمرده شود موضوع مشورت قرار داده است نخست ما بايد به دست آورده باشيم كه تعيين امام از امور مربوط به مردم است تا بتوانيم به حكم آن كه مشورت است استناد كنيم و فرض اين است كه بحث ما در موضوع است و با مشخص نبودن موضوع محال است بتوان به حكم استدلال كرد.
ثانياً؛ جمله «امر هم شوري بينهم» در مواردي است كه از ناحيهي خدا و رسول حكمي درباره آن نيامده باشد چه اينكه مسئلهاي كه خدا و رسول دربارهاش حكمي كردهاند معقول نيست به شوري گذاشته شود قرآن مجيد ميفرمايد: «و ما كان لمؤمن و لامؤمنة اذا قضي اله و رسوله امراً ان يكون لهم الخيره من امرهم...»
براي هيچ مرد و زن مؤمن نيست كه وقتي خدا و رسول درباره امري حكم دادند براي خويش اختياري داشته باشند و مسئلهي خلافت علي«عليه السلام» براساس مدارك قاطعي كه بسياري از آنها در كتابهاي خود اهل سنّت آمده از ناحيهي خدا تعين شده است با اين وصف، مشورت دربارهاش غلط خواهد بود و قرآن مجيد هم در آيات بسياري آن را اثبات نموده است براي نمونه ميتوان آيه غدير و آيه ولايت «انما وليكم اله و رسوله و الذين آمنو الذين يقيمون الصلوة و يؤتون الزكوة و هم راكعون» را ذكر كرد.
ثالثاً؛ بر فرض كه مشورت در مسئلهي خلافت راه ميداشت هر كس كه اندك شعور و انصاف داشته باشد با مطالعه تاريخ به اين نكته پي ميبرد كه خلافت ابوبكر به تصويب يك يا چند نفر مشخص صورت گرفت و بزرگان صحابه و مسلمانان در آن شركت نداشتند و آيا ميتوان اين را شورايي نام نهاد كه بتواند مسئلهاي چون خلافت را ثابت كند؟
eporsesh.com