پرسش :
آيا در زمان پيامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) كاتبان و حافظان زن بودهاند؟
پاسخ :
اين پرسش را در دو قسمت «كاتبان وحي» و «حافظان قرآن» بررسي ميكنيم:
الف. كاتبان وحي:
نويسندگان مباحث «علوم قرآن»، در تعداد «كاتبان وحي» اختلاف دارند. در بعضي كتابها نام عدهاي در شمار كاتبان وحي آمده، كه ديگران آنان را به شمار نياوردهاند، و در برخي از كتابها نيز نام عدهاي ديگر را ذكر كردهاند كه در كتابهاي دستهي اول ذكر نشده است. گروه سومي نيز اسامي عدهاي را به طور اجمال بيان نموده و گفتهاند: آنان براي پيامبر اكرم(ص) نويسندگي ميكردند بدون اينكه يادآور شوند كه آنها كاتب وحي بودهاند يا فقط عهدنامهها و صلحنامهها و يا نامههاي عادي را مينوشتهاند. و شايد همين اجمال، باعث اختلاف در عدد آنان شده كه برخي به مجرد اين كه در كتابي ديدهاند كه عدهاي براي پيغمبر اكرم(ص) نويسندگي ميكردهاند خيال كردهاند همگي كاتبان وحي بودهاند و در مقابل بعضي ديگر چون اين موضوع برايشان «مجمل» بوده نام آنان را جزء كاتبان وحي نياوردهاند.
البته مخفي نماند كه اين توجيه در صورتي جاي دارد كه نگوئيم تعصب مذهبي برخي، باعث شده كه افرادي را از زمرهي كاتبان وحي خارج و افراد ديگري را كه كاتب نبودهاند در شمار آنان آورده باشند.1
طبق مطالعات محققان اسلامي و گروهي از خاورشناسان، شمار اين نويسندگان ( كاتبان وحي) به «چهل و سه» يا «چهل و پنج» نفر ميرسد كه در زمان پيامبر اسلام(ص) به كتابت وحي اشتغال داشتهاند.2 صاحب كتاب «تاريخ قرآن» كاتبان وحي را به دو دسته تقسيم مينمايد:
دستهي اول: نويسندگان دوران مكه؛
دستهي دوم: نويسندگان دوران مدينه.3
نام تعدادي از اين «كاتبان وحي» عبارتند از:
حضرت علي(ع).
ابي بكر.
عمر.
عثمان.
زُبير بن عوّام.
شُرَحبيل بن حسنه.
عبدالله بن سعد بن ابي السَّرح قرشي.
خالد بن سعيد بن عاص بن اميه.
طلحه بن عبيدالله.
سعد بن ابي وقاص.
عامر بن فُهيره.
علاء بن حضرمي.
مُعَيقب بن ابي فاطمه سدوسي.
ارقم بن ابي الارقم.
زيد بن ثابت.
ابي بن كعب.
ابوسفيان.
معاويه بن ابيسفيان.
يزيد بن ابي سفيان.
سعيد بن عاص بن اميه.
ابا بن سعيد.
حنظلة بن ربيع اسدي.
عبدالله بن ارقم ازهري.
عبدالله بن رواحه.
ثابت بن قيس.
خالد بن وليد.
عمرو بن عاص.
مغيره بن شعبه.
حذيفة بن يمان.
حويطب بن عبدالعزيز عامري.
فاطمه سدوسي.
علاء بن عقبه.
جُهَيم بن صلت.
حصين بن نمير (حسن بن نمير)
حاطب بن عمرو.
ابوسلمة بن عبدالاشهل.
مصعب بن عمير.
عبدالله بن جحش.
عبدالله بن يزيد.
محمد بن سلمه انصاري.
مُعاذ بن جبل.
ابو ايوب انصاري.
عقبة بن عامر.
حنظلة بن ابي عامر.
جهم بن قيس. 4
در كتاب «تاريخ قرآن» بعد از اينكه اسامي 45 نفر از كاتبان وحي را آورده است اين طور مينويسد: بدين ترتيب نام چهل و پنج تن از صحابه را داريم كه گفتهاند در كتابت وحي شركت داشتهاند اما اين مطلب به بررسي بيشتر و دقيقتري نياز دارد زيرا از برخي از آنها هيچ مطلبي كه دلالت بر كاتب بودن است در دست نيست و از طرفي نام كساني نيز وجود دارد كه ميدانيم نوشتن ميدانستند و حتي قرائتشان به ما رسيده و يا مصحفي از آنها باز گفتهاند مانند:
انس بن مالك، منذر بن عمرو، اُسَيد بن حُضَير، رافع بن مالك، ابو عبيدة بن جراح، سعد بن عبيد و ابوالدرداء.5
در كتاب «پژوهشي پيرامون آخرين كتاب الهي» اينطور آمده است: كاتبان وحي را تا چهل نفر نام بردهاند كه بنا بر دلايل زياد غالب آنان از قبيل ابوسفيان و معاويه و... در تاريخ اين عنوان را به حق نگرفتهاند. و از طرفي گاه نويسندگان كه در خدمت رسول اكرم بودند را نيز «كاتب وحي» دانستهاند مثلاً ثابت بن قيس و اُبَّي و شُرَ حبيل حسنه و عبدالله ارقم نامهي پادشاهان را مينوشتند؛ و علاء بن عقبه قبالهها را؛ و زُبير و جهيم بن صلت صدقات و زكات را مينوشت؛ و حذيفه صدقات خرما را ثبت ميكرد؛ در حالي كه اينها همه جزء «كاتبان وحي» قلمداد شدهاند.6
بررسي و نتيجهگيري:
با بررسي مطالب فوق كه با مطالعهي تعدادي از كتابهاي «تاريخ قرآن» در مورد كاتبان وحي بدست آمده است ميتوان به اين نتايج رسيد:
1. در تعداد و اسامي كاتبان وحي اختلاف است كه دلايل آن ذكر شد.
2. همهي افرادي كه به عنوان «كاتب وحي» از آنها نام برده شده، «كاتب وحي» نبودهاند، بلكه برخي از آنها نامهها را مينوشتهاند و بعضي نوشتن محاسبات و صدقات را به عهده داشتند و در واقع «نويسنده» بودند نه «كاتب وحي».
3. در برخي كتابها در ميان نويسندگان و كاتبان، از يك زن به نام «فاطمه سدوسيٍ» نام برده شده است.7
ب. حافظان قرآن:
يكي از نويسندگان «علوم قرآن» چنين مينگارد:
«تعداد حافظان بسيار بوده است و بنابر يك بررسي، لااقل صد و چهل نفر در زمان رسول اكرم(ص) حافظ بودهاند ولي آنانكه پيش از همه مورد تأييد هستند عبارتند از: علي بن ابيطالب(ع)، عثمان، اُبَي بن كعب، ابوالدرداء، زيد بن ثابت، عبدالله بن مسعود، ابوموسي اشعري»8
در اينجا نام تعدادي از حافظان را كه در كتابهاي علوم قرآن آمده است را در دو قسمت ميآوريم:9
اول: حافظان از مهاجرين
حضرت علي(ع).
ابوبكر.
عمر.
عثمان.
طلحه.
سعد بن عبيد.
حذيفة بن يمان.
سالم بن معقل.
ابوهريرة.
عبدالله بن سائب.
عبدالله بن عباس.
عبدالله بن عمرو بن عاص.
عبدالله بن عمر.
عبدالله بن زبير.
عايشه.
حفصه.
ام سلمة.
ابوموسي اشعري.
معاويه.
تميم بن اوس الداري.
عقبة بن عامر.
دوم: حافظان از انصار
اُبي بن كعب.
معاذ بن جبل.
عبادة بن صامت.
مجمع بن جاريه.
فضالة بن عبيدة.
مسلمة بن مخلد.
ابو حليمه معاذ.
زيد بن ثابت.
سعد بن عبيد.
انس بن مالك.
ابو زيد قيس بن السكن.
ابو ايّوب.
ابو الدرداء. 10
سيوطي تحت عنوان «الفائدة»، ضمن بحث از قاريان و حافظان معاصر پيامبر اسلام(ص) مينويسد:
در ميان زنان صحابي، به نام زني دست يافتم كه قرآن را در زمان پيغمبر(ص) حفظ كرده بود در حالي كه در آثار نويسندگان علوم قرآني نام اين زن ديده نميشود. نام اين زن «امّ ورقه دخت عبدالله بن حارث» است.11
علاوه بر اين ما ميبينيم كه نام حضرت فاطمه زهرا(س) از شمار حافظان قرآن در مصادر اهل سنت افتاده است، زيرا مسلماً حضرت فاطمه زهرا(س) از حافظان قرآن بوده است كه در منابع، مورد تاييد ميباشد.12
چنانچه گذشت نام پنج زن در اين فهرستها آمده است كه عبارتند از:
1. حضرت فاطمه زهرا(س).
2. حفصه از زنان پيامبر.
3. عايشه از زنان پيامبر.
4. ام سلمة از زنان پيامبر.
5. ام ورقة دخت عبدالله بن حارث.
اما اين فهرست نامها داراي چند ابهام است. يكي آنكه معلوم نيست بين «قاري قرآن» و «حافظ قسمتي از قرآن» و «حافظ همهي قرآن» و «حامل قرآن» كه دانندهي تفسير و معاني قرآن است فرق نهاده باشند. مثلاً معاويه پس از فتح مكه اسلام آورد، گاه او را از كاتبان وحي ميدانند و در اينجا «حافظ قرآن» و «حامل قرآن»، هر دو بيمورد است زيرا او كاتب دفاتر مالي بود.13 و در مدت كوتاه بين فتح مكه تا رحلت رسول اكرم(ص) چگونه حفظ تمام قرآن و يا فراگيري تفسير آن ممكن است؟
پی نوشتها:
1 . ر.ك: تاريخ و علوم قرآن، سيد ابوالفضل ميرمحمدي زرندي، ص 5 ـ 24.
2 . پژوهشي در تاريخ قرآن، دكتر سيد محمدباقر حجتي، ص 202.
3 . ر.ك: تاريخ قرآن، دكتر محمود راميار، ص 4 ـ 263.
4 . براي آگاهي از اسامي كاتبان وحي ر.ك: پژوهشي در تاريخ قرآن، دكتر سيد محمدباقر حجتي، ص 202 و تاريخ قرآن، دكتر محمود راميار، ص 263 و تاريخ القرآن، ابي عبدالله الزنجاني، ص 20 و تاريخ توثيق نص القرآن الكريم، خالد عبدالرحمن العك، ص 29 و 30.
5 . ر.ك: تاريخ قرآن، دكتر محمود راميار، ص 4 ـ 263.
6 . پژوهشي پيرامون آخرين كتاب الهي، علوم قرآن، دكتر رجبعلي مظلومي، ج 1، ص 40.
7 . پژوهشي در تاريخ قرآن، دكتر سيد محمدباقر حجتي، ص 202.
8 . پژوهشي پيرامون آخرين كتاب الهي ـ علوم قرآن ـ دكتر رجبعلي مظلومي، (سه جلد در يك مجلد) ج 1، ص 7 ـ 36.
9 . البته اسامي كه در كتابها آمده از نظر تعداد و خود اسامي با هم متفاوت ميباشد.
10 . ر.ك: پژوهشي در تاريخ قرآن، دكتر سيد محمدباقر حجتي، ص 239. و تاريخ قرآن، دكتر محمود راميار، ص 254 و تاريخ توثيق نص القرآن الكريم، خالد عبدالرحمن العك، ص 2 ـ 31 و تاريخ القرآن و التفسير دكتر عبدالله محمود شحاته، ص 32.
11 . ر.ك: تاريخ قرآن، دكتر محمود راميار، ص 255، به نقل از الاتقان سيوطي و پژوهشي در تاريخ قرآن، دكتر سيد محمدباقر حجتي، ص 244 و 243.
12 . پژوهشي در تاريخ قرآن، همان، ص 244.
13 . پژوهش پيرامون آخرين كتاب الهي، ج 1، ص 4 ـ 63.
quran.al-shia.org
اين پرسش را در دو قسمت «كاتبان وحي» و «حافظان قرآن» بررسي ميكنيم:
الف. كاتبان وحي:
نويسندگان مباحث «علوم قرآن»، در تعداد «كاتبان وحي» اختلاف دارند. در بعضي كتابها نام عدهاي در شمار كاتبان وحي آمده، كه ديگران آنان را به شمار نياوردهاند، و در برخي از كتابها نيز نام عدهاي ديگر را ذكر كردهاند كه در كتابهاي دستهي اول ذكر نشده است. گروه سومي نيز اسامي عدهاي را به طور اجمال بيان نموده و گفتهاند: آنان براي پيامبر اكرم(ص) نويسندگي ميكردند بدون اينكه يادآور شوند كه آنها كاتب وحي بودهاند يا فقط عهدنامهها و صلحنامهها و يا نامههاي عادي را مينوشتهاند. و شايد همين اجمال، باعث اختلاف در عدد آنان شده كه برخي به مجرد اين كه در كتابي ديدهاند كه عدهاي براي پيغمبر اكرم(ص) نويسندگي ميكردهاند خيال كردهاند همگي كاتبان وحي بودهاند و در مقابل بعضي ديگر چون اين موضوع برايشان «مجمل» بوده نام آنان را جزء كاتبان وحي نياوردهاند.
البته مخفي نماند كه اين توجيه در صورتي جاي دارد كه نگوئيم تعصب مذهبي برخي، باعث شده كه افرادي را از زمرهي كاتبان وحي خارج و افراد ديگري را كه كاتب نبودهاند در شمار آنان آورده باشند.1
طبق مطالعات محققان اسلامي و گروهي از خاورشناسان، شمار اين نويسندگان ( كاتبان وحي) به «چهل و سه» يا «چهل و پنج» نفر ميرسد كه در زمان پيامبر اسلام(ص) به كتابت وحي اشتغال داشتهاند.2 صاحب كتاب «تاريخ قرآن» كاتبان وحي را به دو دسته تقسيم مينمايد:
دستهي اول: نويسندگان دوران مكه؛
دستهي دوم: نويسندگان دوران مدينه.3
نام تعدادي از اين «كاتبان وحي» عبارتند از:
حضرت علي(ع).
ابي بكر.
عمر.
عثمان.
زُبير بن عوّام.
شُرَحبيل بن حسنه.
عبدالله بن سعد بن ابي السَّرح قرشي.
خالد بن سعيد بن عاص بن اميه.
طلحه بن عبيدالله.
سعد بن ابي وقاص.
عامر بن فُهيره.
علاء بن حضرمي.
مُعَيقب بن ابي فاطمه سدوسي.
ارقم بن ابي الارقم.
زيد بن ثابت.
ابي بن كعب.
ابوسفيان.
معاويه بن ابيسفيان.
يزيد بن ابي سفيان.
سعيد بن عاص بن اميه.
ابا بن سعيد.
حنظلة بن ربيع اسدي.
عبدالله بن ارقم ازهري.
عبدالله بن رواحه.
ثابت بن قيس.
خالد بن وليد.
عمرو بن عاص.
مغيره بن شعبه.
حذيفة بن يمان.
حويطب بن عبدالعزيز عامري.
فاطمه سدوسي.
علاء بن عقبه.
جُهَيم بن صلت.
حصين بن نمير (حسن بن نمير)
حاطب بن عمرو.
ابوسلمة بن عبدالاشهل.
مصعب بن عمير.
عبدالله بن جحش.
عبدالله بن يزيد.
محمد بن سلمه انصاري.
مُعاذ بن جبل.
ابو ايوب انصاري.
عقبة بن عامر.
حنظلة بن ابي عامر.
جهم بن قيس. 4
در كتاب «تاريخ قرآن» بعد از اينكه اسامي 45 نفر از كاتبان وحي را آورده است اين طور مينويسد: بدين ترتيب نام چهل و پنج تن از صحابه را داريم كه گفتهاند در كتابت وحي شركت داشتهاند اما اين مطلب به بررسي بيشتر و دقيقتري نياز دارد زيرا از برخي از آنها هيچ مطلبي كه دلالت بر كاتب بودن است در دست نيست و از طرفي نام كساني نيز وجود دارد كه ميدانيم نوشتن ميدانستند و حتي قرائتشان به ما رسيده و يا مصحفي از آنها باز گفتهاند مانند:
انس بن مالك، منذر بن عمرو، اُسَيد بن حُضَير، رافع بن مالك، ابو عبيدة بن جراح، سعد بن عبيد و ابوالدرداء.5
در كتاب «پژوهشي پيرامون آخرين كتاب الهي» اينطور آمده است: كاتبان وحي را تا چهل نفر نام بردهاند كه بنا بر دلايل زياد غالب آنان از قبيل ابوسفيان و معاويه و... در تاريخ اين عنوان را به حق نگرفتهاند. و از طرفي گاه نويسندگان كه در خدمت رسول اكرم بودند را نيز «كاتب وحي» دانستهاند مثلاً ثابت بن قيس و اُبَّي و شُرَ حبيل حسنه و عبدالله ارقم نامهي پادشاهان را مينوشتند؛ و علاء بن عقبه قبالهها را؛ و زُبير و جهيم بن صلت صدقات و زكات را مينوشت؛ و حذيفه صدقات خرما را ثبت ميكرد؛ در حالي كه اينها همه جزء «كاتبان وحي» قلمداد شدهاند.6
بررسي و نتيجهگيري:
با بررسي مطالب فوق كه با مطالعهي تعدادي از كتابهاي «تاريخ قرآن» در مورد كاتبان وحي بدست آمده است ميتوان به اين نتايج رسيد:
1. در تعداد و اسامي كاتبان وحي اختلاف است كه دلايل آن ذكر شد.
2. همهي افرادي كه به عنوان «كاتب وحي» از آنها نام برده شده، «كاتب وحي» نبودهاند، بلكه برخي از آنها نامهها را مينوشتهاند و بعضي نوشتن محاسبات و صدقات را به عهده داشتند و در واقع «نويسنده» بودند نه «كاتب وحي».
3. در برخي كتابها در ميان نويسندگان و كاتبان، از يك زن به نام «فاطمه سدوسيٍ» نام برده شده است.7
ب. حافظان قرآن:
يكي از نويسندگان «علوم قرآن» چنين مينگارد:
«تعداد حافظان بسيار بوده است و بنابر يك بررسي، لااقل صد و چهل نفر در زمان رسول اكرم(ص) حافظ بودهاند ولي آنانكه پيش از همه مورد تأييد هستند عبارتند از: علي بن ابيطالب(ع)، عثمان، اُبَي بن كعب، ابوالدرداء، زيد بن ثابت، عبدالله بن مسعود، ابوموسي اشعري»8
در اينجا نام تعدادي از حافظان را كه در كتابهاي علوم قرآن آمده است را در دو قسمت ميآوريم:9
اول: حافظان از مهاجرين
حضرت علي(ع).
ابوبكر.
عمر.
عثمان.
طلحه.
سعد بن عبيد.
حذيفة بن يمان.
سالم بن معقل.
ابوهريرة.
عبدالله بن سائب.
عبدالله بن عباس.
عبدالله بن عمرو بن عاص.
عبدالله بن عمر.
عبدالله بن زبير.
عايشه.
حفصه.
ام سلمة.
ابوموسي اشعري.
معاويه.
تميم بن اوس الداري.
عقبة بن عامر.
دوم: حافظان از انصار
اُبي بن كعب.
معاذ بن جبل.
عبادة بن صامت.
مجمع بن جاريه.
فضالة بن عبيدة.
مسلمة بن مخلد.
ابو حليمه معاذ.
زيد بن ثابت.
سعد بن عبيد.
انس بن مالك.
ابو زيد قيس بن السكن.
ابو ايّوب.
ابو الدرداء. 10
سيوطي تحت عنوان «الفائدة»، ضمن بحث از قاريان و حافظان معاصر پيامبر اسلام(ص) مينويسد:
در ميان زنان صحابي، به نام زني دست يافتم كه قرآن را در زمان پيغمبر(ص) حفظ كرده بود در حالي كه در آثار نويسندگان علوم قرآني نام اين زن ديده نميشود. نام اين زن «امّ ورقه دخت عبدالله بن حارث» است.11
علاوه بر اين ما ميبينيم كه نام حضرت فاطمه زهرا(س) از شمار حافظان قرآن در مصادر اهل سنت افتاده است، زيرا مسلماً حضرت فاطمه زهرا(س) از حافظان قرآن بوده است كه در منابع، مورد تاييد ميباشد.12
چنانچه گذشت نام پنج زن در اين فهرستها آمده است كه عبارتند از:
1. حضرت فاطمه زهرا(س).
2. حفصه از زنان پيامبر.
3. عايشه از زنان پيامبر.
4. ام سلمة از زنان پيامبر.
5. ام ورقة دخت عبدالله بن حارث.
اما اين فهرست نامها داراي چند ابهام است. يكي آنكه معلوم نيست بين «قاري قرآن» و «حافظ قسمتي از قرآن» و «حافظ همهي قرآن» و «حامل قرآن» كه دانندهي تفسير و معاني قرآن است فرق نهاده باشند. مثلاً معاويه پس از فتح مكه اسلام آورد، گاه او را از كاتبان وحي ميدانند و در اينجا «حافظ قرآن» و «حامل قرآن»، هر دو بيمورد است زيرا او كاتب دفاتر مالي بود.13 و در مدت كوتاه بين فتح مكه تا رحلت رسول اكرم(ص) چگونه حفظ تمام قرآن و يا فراگيري تفسير آن ممكن است؟
پی نوشتها:
1 . ر.ك: تاريخ و علوم قرآن، سيد ابوالفضل ميرمحمدي زرندي، ص 5 ـ 24.
2 . پژوهشي در تاريخ قرآن، دكتر سيد محمدباقر حجتي، ص 202.
3 . ر.ك: تاريخ قرآن، دكتر محمود راميار، ص 4 ـ 263.
4 . براي آگاهي از اسامي كاتبان وحي ر.ك: پژوهشي در تاريخ قرآن، دكتر سيد محمدباقر حجتي، ص 202 و تاريخ قرآن، دكتر محمود راميار، ص 263 و تاريخ القرآن، ابي عبدالله الزنجاني، ص 20 و تاريخ توثيق نص القرآن الكريم، خالد عبدالرحمن العك، ص 29 و 30.
5 . ر.ك: تاريخ قرآن، دكتر محمود راميار، ص 4 ـ 263.
6 . پژوهشي پيرامون آخرين كتاب الهي، علوم قرآن، دكتر رجبعلي مظلومي، ج 1، ص 40.
7 . پژوهشي در تاريخ قرآن، دكتر سيد محمدباقر حجتي، ص 202.
8 . پژوهشي پيرامون آخرين كتاب الهي ـ علوم قرآن ـ دكتر رجبعلي مظلومي، (سه جلد در يك مجلد) ج 1، ص 7 ـ 36.
9 . البته اسامي كه در كتابها آمده از نظر تعداد و خود اسامي با هم متفاوت ميباشد.
10 . ر.ك: پژوهشي در تاريخ قرآن، دكتر سيد محمدباقر حجتي، ص 239. و تاريخ قرآن، دكتر محمود راميار، ص 254 و تاريخ توثيق نص القرآن الكريم، خالد عبدالرحمن العك، ص 2 ـ 31 و تاريخ القرآن و التفسير دكتر عبدالله محمود شحاته، ص 32.
11 . ر.ك: تاريخ قرآن، دكتر محمود راميار، ص 255، به نقل از الاتقان سيوطي و پژوهشي در تاريخ قرآن، دكتر سيد محمدباقر حجتي، ص 244 و 243.
12 . پژوهشي در تاريخ قرآن، همان، ص 244.
13 . پژوهش پيرامون آخرين كتاب الهي، ج 1، ص 4 ـ 63.
quran.al-shia.org