پرسش :
برای تعجیل در ظهور امام زمان (عج) باید جامعه را اصلاح کنیم یا فساد را گسترش دهیم؟
پاسخ :
شرح پرسش:
در روایات ذكر شده است كه هنگام ظهور امام زمان علیه السلام، جنگ و خونریزی و فساد فراوان روی میدهد، و از طرفی گفته میشود كه باید با اعمال نیک، زمینه را برای ظهور ایشان فراهم كرد، و عدهای میگویند فساد كنید تا آقا بیاید. حال كدام یک درست است؟
پاسخ:
از جمله نشانههای غیر حتمی ظهور، گسترش فساد و تباهی است و نباید این فساد و تباهیها را جزو زمینهها و عوامل ظهور دانست. ما در مقابل این سؤال پاسخهایی ارایه میدهیم و قضاوت را به عهده خود شما میگذاریم.
الف. برای شكل گرفتن و تحقق هر پدیده، چه طبیعی و چه اجتماعی، عوامل و شرایط چندی لازم است و معمولاً این پدیدهها با یک سری نشانهها و علایم همراه است. از این رو، عوامل و نشانههای پدیده را باید شناخت و تفاوت میان آن دو را باید دانست تا در هنگام بیان عوامل و نشانهها، دچار سردرگمی و اشتباه نشویم.
عوامل و شرایط ایجاد هر پدیده، یک سری چیزهاست كه با پدیده، ارتباط استلزامی و انفكاک ناپذیر دارند و باید آنها تحقق پیدا كنند تا پدیده محقق شود. اینها در شكل گرفتن پدیده نقش دارند و بدون اینها، پدیده تحقق نخواهد یافت.
امّا نشانههای یک پدیده، علامتهایی است كه از وقوع پدیده یا نزدیكی وقوع آن، مردم را آگاه میكند و فایده آن، علم پیدا كردن به وقوع پدیده یا نزدیكی وقوع آن است؛ نه این كه نقشی در ایجاد پدیده داشته باشند. یعنی با آشكار نشدن نشانه و اتفاق نیفتادن آن نیز پدیده میتواند شكل بگیرد.
بنابراین، نسبت میان شرایط یک پدیده مشروط با پدیده، نسبت استلزامی و انفكاک ناپذیر است، در حالی كه نسبت میان نشانه با پدیده نشاندار، نسبت غیر استلزامی و انفكاک پذیر است.
پدیده ظهور و تشكیل حكومت جهانی حضرت مهدی علیه السلام نیز از این قاعده مستثنی نیست. و شرایط و عوامل و نشانههایی دارد. شرایط و عواملی مانند وجود قانون جامع و كامل (قرآن و سنت پیامبر صلّی الله علیه و آله)، مجری قانون (حضرت مهدی علیه السّلام)، آماده بودن عدهای از اهل ایمان برای یاری آن حضرت و جانبازی در راه اهداف او، و.... و نشانههایی مانند خروج سفیانی، ندای آسمانی، فرو رفتن زمین در منطقه بیداء، خروج یمانی، قتل نفس زكیه، و زیاد شدن فساد و تباهی در این عصر و....
البته نشانهها نیز دو گونهاند: 1. نشانههای حتمی و قطعی؛ 2. نشانههای غیر حتمی.
علایم غیر حتمی با ظهور، ارتباط استلزامی ندارند. زیرا ممكن است برخی از آنها اصلا واقع نشود ولی ظهور تحقق یابد. و احتمال دارد برخی از نشانهها حادث شود ولی ظهور توأم و همزمان با آنها شكل نگیرد و بدین بیان كه: این نشانهها، بیانگر ظرف تحقق ظهور باشند، مانند این كه گفته شود: نامه رسان هنگامی میآید كه هوا صاف باشد. منظور این است كه نامه رسان در زمان نامساعد بودن هوا نخواهد آمد، نه این كه هر وقت هوا صاف بود او میآید. در باب علایم ظهور نیز مراد این است كه حضرت مهدی علیه السّلام در غیر این اوضاع ظهور نخواهد فرمود، نه این كه هر وقت این اوضاع پدیدار شد، حضرتش باید ظهور كند.
از مباحث یاد شده برمیآید كه فساد و... شرط ظهور نبوده بلكه نشانههای ظهور هستند.
نتیجه:
ظلم، فساد و ... شرط ظهور مصلح كل نیستند تا با دامن زدن به آن، تحقق ظهور را شتاب بخشیم. فساد و اصلاح، دو نقطه مقابل و ضد یكدیگرند و ایجاد فساد، تناسبی با تحقق اصلاح و ظهور مصلح كل ندارد. به صراحت قرآن، یكی از اهداف آمدن انبیا و فرستادن كتابهای آسمانی، رساندن مردم به این سطح از رشد و فرهنگ و تعالی است كه خود با اختیار، قسط و عدل را برپا دارند. (حدید/25).
بنابراین، مهمترین وظیفه ما در دوران غیبت، رسیدن خود و رساندن دیگران بدین فرهنگ است تا با آمادگی كامل، بهپادارنده عدل و دادگستر گیتی را پذیرا شویم. شناخت صحیح دین و امام زمان و اهداف او و هماهنگی با آن اهداف از وظایف این دوران پرخطر است.
ب: از سوی دیگر آن چه كه در روایات درباره تكلیف شیعیان در عصر غیبت و اقدامات برای نزدیكی ظهور آمده است بیانگر پرهیزکاری و تهذیب نفس در این عصر است.
در روایت است كه: هر كس دوست دارد از اصحاب حضرت باشد، باید منتظر باشد و در این حال به پرهیزكاری و اخلاق نیكو رفتار نماید، در حالی كه منتظر است.[1]
با توجه به چنین روایاتی روشن است كه از جمله چیزهایی كه موجب فراهم آمدن زمینههای ظهور است پرهیزكاری و تقوا است نه فساد و تباهی.
ج. حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه میفرماید:
توجه كنید كه هر مأمومی را امامی است كه به او اقتدا میكند، و از نور علمش برخوردار است (بخش نامهها) اقتدا كردن به امام به معنای الگو قراردادن حضرت بیان شده است. بنابراین همان گونه كه در این زمان امام عصر علیه السلام عمل به واجبات و ترک محرمات و سایر تكالیف واجب و مستحب را سرلوحه زندگی خود قرار دادهاند، وظیفه شیعیان نیز این چنین است نه فساد و تباهی.
د. از امام صادق علیه السلام نقل است كه فرمود:
«كونوا لنا زیناً و لا تكونوا علینا شیئاً؛ ای شیعیان زینت ما باشید».[2]
این روایت بیانگر آن است كه شیعیان در تمام زمانها بایستی برای اهلبیت علیهم السلام زینت باشد و زینت شدن برای اهلبیت جز با پرهیزكاری و تقوای الهی و پرهیز از فساد و تباهی سازگاری ندارد.
با توجه به نكات فوق روشن میشود كه فساد و تباهی از نشانههای ظهور است، امّا وظیفه ما پرهیز از آن است، و انجام دادن فسادها و منكرات، مخالفت با قرآن و سنت است.
و آنچه موجب فراهم شدن زمینههای ظهور شده و ظهور را نزدیک میكند، آن است كه ما وظایف خود را به نحو احسن انجام دهیم، وظایفی هم چون اندوهگین بودن برای آن حضرت، دعا برای تعجیل فرج آن حضرت، توسل به حضرت و غیره.
پینوشتها:
[1]. غیبت نعمانی، ص 106.
[2]. الكافی، ج 2، ص 77، ح 9.
شرح پرسش:
در روایات ذكر شده است كه هنگام ظهور امام زمان علیه السلام، جنگ و خونریزی و فساد فراوان روی میدهد، و از طرفی گفته میشود كه باید با اعمال نیک، زمینه را برای ظهور ایشان فراهم كرد، و عدهای میگویند فساد كنید تا آقا بیاید. حال كدام یک درست است؟
پاسخ:
از جمله نشانههای غیر حتمی ظهور، گسترش فساد و تباهی است و نباید این فساد و تباهیها را جزو زمینهها و عوامل ظهور دانست. ما در مقابل این سؤال پاسخهایی ارایه میدهیم و قضاوت را به عهده خود شما میگذاریم.
الف. برای شكل گرفتن و تحقق هر پدیده، چه طبیعی و چه اجتماعی، عوامل و شرایط چندی لازم است و معمولاً این پدیدهها با یک سری نشانهها و علایم همراه است. از این رو، عوامل و نشانههای پدیده را باید شناخت و تفاوت میان آن دو را باید دانست تا در هنگام بیان عوامل و نشانهها، دچار سردرگمی و اشتباه نشویم.
عوامل و شرایط ایجاد هر پدیده، یک سری چیزهاست كه با پدیده، ارتباط استلزامی و انفكاک ناپذیر دارند و باید آنها تحقق پیدا كنند تا پدیده محقق شود. اینها در شكل گرفتن پدیده نقش دارند و بدون اینها، پدیده تحقق نخواهد یافت.
امّا نشانههای یک پدیده، علامتهایی است كه از وقوع پدیده یا نزدیكی وقوع آن، مردم را آگاه میكند و فایده آن، علم پیدا كردن به وقوع پدیده یا نزدیكی وقوع آن است؛ نه این كه نقشی در ایجاد پدیده داشته باشند. یعنی با آشكار نشدن نشانه و اتفاق نیفتادن آن نیز پدیده میتواند شكل بگیرد.
بنابراین، نسبت میان شرایط یک پدیده مشروط با پدیده، نسبت استلزامی و انفكاک ناپذیر است، در حالی كه نسبت میان نشانه با پدیده نشاندار، نسبت غیر استلزامی و انفكاک پذیر است.
پدیده ظهور و تشكیل حكومت جهانی حضرت مهدی علیه السلام نیز از این قاعده مستثنی نیست. و شرایط و عوامل و نشانههایی دارد. شرایط و عواملی مانند وجود قانون جامع و كامل (قرآن و سنت پیامبر صلّی الله علیه و آله)، مجری قانون (حضرت مهدی علیه السّلام)، آماده بودن عدهای از اهل ایمان برای یاری آن حضرت و جانبازی در راه اهداف او، و.... و نشانههایی مانند خروج سفیانی، ندای آسمانی، فرو رفتن زمین در منطقه بیداء، خروج یمانی، قتل نفس زكیه، و زیاد شدن فساد و تباهی در این عصر و....
البته نشانهها نیز دو گونهاند: 1. نشانههای حتمی و قطعی؛ 2. نشانههای غیر حتمی.
علایم غیر حتمی با ظهور، ارتباط استلزامی ندارند. زیرا ممكن است برخی از آنها اصلا واقع نشود ولی ظهور تحقق یابد. و احتمال دارد برخی از نشانهها حادث شود ولی ظهور توأم و همزمان با آنها شكل نگیرد و بدین بیان كه: این نشانهها، بیانگر ظرف تحقق ظهور باشند، مانند این كه گفته شود: نامه رسان هنگامی میآید كه هوا صاف باشد. منظور این است كه نامه رسان در زمان نامساعد بودن هوا نخواهد آمد، نه این كه هر وقت هوا صاف بود او میآید. در باب علایم ظهور نیز مراد این است كه حضرت مهدی علیه السّلام در غیر این اوضاع ظهور نخواهد فرمود، نه این كه هر وقت این اوضاع پدیدار شد، حضرتش باید ظهور كند.
از مباحث یاد شده برمیآید كه فساد و... شرط ظهور نبوده بلكه نشانههای ظهور هستند.
نتیجه:
ظلم، فساد و ... شرط ظهور مصلح كل نیستند تا با دامن زدن به آن، تحقق ظهور را شتاب بخشیم. فساد و اصلاح، دو نقطه مقابل و ضد یكدیگرند و ایجاد فساد، تناسبی با تحقق اصلاح و ظهور مصلح كل ندارد. به صراحت قرآن، یكی از اهداف آمدن انبیا و فرستادن كتابهای آسمانی، رساندن مردم به این سطح از رشد و فرهنگ و تعالی است كه خود با اختیار، قسط و عدل را برپا دارند. (حدید/25).
بنابراین، مهمترین وظیفه ما در دوران غیبت، رسیدن خود و رساندن دیگران بدین فرهنگ است تا با آمادگی كامل، بهپادارنده عدل و دادگستر گیتی را پذیرا شویم. شناخت صحیح دین و امام زمان و اهداف او و هماهنگی با آن اهداف از وظایف این دوران پرخطر است.
ب: از سوی دیگر آن چه كه در روایات درباره تكلیف شیعیان در عصر غیبت و اقدامات برای نزدیكی ظهور آمده است بیانگر پرهیزکاری و تهذیب نفس در این عصر است.
در روایت است كه: هر كس دوست دارد از اصحاب حضرت باشد، باید منتظر باشد و در این حال به پرهیزكاری و اخلاق نیكو رفتار نماید، در حالی كه منتظر است.[1]
با توجه به چنین روایاتی روشن است كه از جمله چیزهایی كه موجب فراهم آمدن زمینههای ظهور است پرهیزكاری و تقوا است نه فساد و تباهی.
ج. حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه میفرماید:
توجه كنید كه هر مأمومی را امامی است كه به او اقتدا میكند، و از نور علمش برخوردار است (بخش نامهها) اقتدا كردن به امام به معنای الگو قراردادن حضرت بیان شده است. بنابراین همان گونه كه در این زمان امام عصر علیه السلام عمل به واجبات و ترک محرمات و سایر تكالیف واجب و مستحب را سرلوحه زندگی خود قرار دادهاند، وظیفه شیعیان نیز این چنین است نه فساد و تباهی.
د. از امام صادق علیه السلام نقل است كه فرمود:
«كونوا لنا زیناً و لا تكونوا علینا شیئاً؛ ای شیعیان زینت ما باشید».[2]
این روایت بیانگر آن است كه شیعیان در تمام زمانها بایستی برای اهلبیت علیهم السلام زینت باشد و زینت شدن برای اهلبیت جز با پرهیزكاری و تقوای الهی و پرهیز از فساد و تباهی سازگاری ندارد.
با توجه به نكات فوق روشن میشود كه فساد و تباهی از نشانههای ظهور است، امّا وظیفه ما پرهیز از آن است، و انجام دادن فسادها و منكرات، مخالفت با قرآن و سنت است.
و آنچه موجب فراهم شدن زمینههای ظهور شده و ظهور را نزدیک میكند، آن است كه ما وظایف خود را به نحو احسن انجام دهیم، وظایفی هم چون اندوهگین بودن برای آن حضرت، دعا برای تعجیل فرج آن حضرت، توسل به حضرت و غیره.
پینوشتها:
[1]. غیبت نعمانی، ص 106.
[2]. الكافی، ج 2، ص 77، ح 9.