پرسش :
چرا اهل تسنن معتقدند که هنوز امام زمان علیه السلام به دنیا نیامده اند؟
پاسخ :
تمام مسلمانان اعم از شیعه و سنی به اصل آمدن مهدی و قیام او اعتقاد دارند و این به سبب روایات بسیار زیادی است که از نبی اکرم(ص) در این زمینه نقل شده است که بشارت به آمدنش را داده و حتی اوصاف و ویژگیهای جسمی او را نیز ذکر کرده است ـ مانند اینکه بر گونه راستش خال سیاهی دارد و بین دو دندان پیشینش فاصله است ـ و در روایات متعددی نسب آن حضرت ذکرشده است ـ مانند اینکه مهدی از اولاد علی و فاطمه و نهمین از اولاد حسین و ششمین از اولاد جعفر صادق و پنجمین از اولاد موسی بن جعفر و نام پدرش حسن است و حتی نام و کنیه آن حضرت ذکر شده است ـ مهدی همنام و هم کنیه نبی اکرم است ـ که در بخش پایانی پاسخ به این روایات اشاره خواهیم کرد وجود روایات بسیار فراوان در زمینه مهدی موعود، اعتقاد به آمدن به قیام مهدی را در آخر الزمان به عنوان عقیدهای مسلّم در میان مسلمین قرار داده است. و امّا در مورد ولادت آن حضرت میان شیعه و اکثریت اهل سنت اختلاف است. یعنی اوّلاً: اعتقاد به ولادت حضرت مهدی اختصاص به شیعه ندارد، عدهای از اهل سنت نیز قائل به ولادت آن حضرت هستند. که به عنوان نمونه موارد ذیل بیان میشود:
1ـ محمد بن یوسف شافعی در کتاب «البیان فی اخبار صاحب الزمان» چاپ مؤسسه الهادی قم ـ 1399 ه.ق
وی در مقدمه کتاب میگوید «در تألیف کتاب، اخبار و روایات مربوط به مهدی صاحب الزمان را از غیر از طرق شیعه نقل نموده است هر چند آنچه که شیعه در این زمینه معتقد است و پذیرفته است صحیح و نقل آن درست است» ص 86 این کتاب مشتمل بر 25 فصل است که در هر فصل تنها روایاتی را که از دیدگاه اهل سنت معتبر است نقل میکند برخی از فصلهای کتاب عبارتند از:
مهدی در آخر الزمان خروج میکند ـ مهدی از نسل فاطمه زهراست ـ حضرت عیسی در آخر الزمان به او اقتدا میکند ـ نامش و کنیهاش همانند پیامبر اکرم است ـ صفات و رنگ و چهره حضرت مهدی ـ مهدی امام صالحی است که خلیفة الله است.
فصل 25 کتاب در این زمینه است که مهدی از زبان غیبتش که در سراب سامراء اتفاق افتاد تاکنون زنده و باقی است و به اشکالاتی که در زمینه طول عمر حضرت و غیبت ایشان وجود دارد پاسخ میدهد. (ص 148 همان کتاب)
2ـ محمد بن طلحه شافعی در کتاب «مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول» چاپ مؤسسه البلاغ بیروت سال 1419 ه.ق
میگوید: «مهدی منتظر در سال 258 هجری در سامرا متولد شد. پدرش حسن بن علی بن محمد بن علی الرضا بن موسی الکاظم بن جعفر الصادق بن محمد الباقر بن علی زین العابدین بن حسین بن علی المرتضی است و امّا نامش محمد و کنیهاش ابوالقاسم و از القاب او حجت و خلف صالح و منتظر است و بعد روایاتی را از پیامبر در زمینه مهدی موعود نقل میکند مبنی بر اینکه: مهدی از نسل من و از فرزندان فاطمه و هم نام من است و در آخر الزمان قیام میکند و زمین را از عدل و داد پر میکند بعد از آنکه از ظلم و جور پر شده است و این قیام حتمی است حتی اگر یک روز از عمر دنیا بیشتر باقی نمانده باشد»، (ص 313 ـ 311)
و پس از ذکر این روایات آنها را بر همان ابوالقاسم محمد بن حسن بن علی... بن علی بن ابیطالب متولد 258 تطبیق میکند و به اشکالات و شبهاتی که در این زمینه ممکن است مطرح شود پاسخ میدهد. (ص 320 ـ 313)
3ـ سبط ابن جوزی حنفی در کتاب «تذکرة الخواص» چاپ مؤسسه اهل البیت بیروت سال 1401 ه.ق میگوید:
«حضرت حجّت مهدی، محمد بن حسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی الرضا بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن
علی بن ابیطالب است کنیه او ابوعبدالله و ابوالقاسم است و اوست حضرت حجت و صاحب الزمان و قائم منتظَر» سپس از عبدالله ابن عمر روایتی نقل میکند که از رسول گرامی اسلام که «در آخر الزمان مردی از فرزندان من قیام میکند که نامش همانند نام من و کنیهاش همانند کنیه من است و زمین را از عدل و داد پر میکند پس از آنکه از ظلم و جور پر شده است»، (ص 325 همان کتاب)
4ـ عبدالوهاب شعرانی در کتاب «الیواقیت و الجواهر» چاپ مصر سال 1378 ه.ق که در بیان آراء اکابر و بزرگان علمای اهل سنّت در مسائل مختلف عقیدتی است فصلی را به وقایعی که قبل از روز رستاخیز و پایان دنیا حتما اتفاق میافتد اختصاص داده است که یکی از آن وقایع قیام حضرت مهدی است که مفصلاً پیرامون آن بحث کرده است و از قول برخی از اکابر علمای اهل سنت نقل میکند «مهدی فرزند حسن عسکری است که در نیمه شعبان سال 255 ه.ق متولد شد و زنده باقی خواهد ماند تا با عیسی ظهور کند و اکنون که سال 958 هجری است 703 سال از عمر شریف او میگذرد» و نیز از قول شیخ محیالدین عربی نقل میکند که «خروج مهدی(ع) حتمی است بعد از آن که زمین از ظلم و جور پر شود به گونهای که حتی اگر یک روز از عمر دنیا بیشتر باقی نمانده باشد حتما مهدی قیام میکند و زمین را از عدل و داد پر میکند و او از نسل پیامبر اکرم و فاطمه رضیالله عنها است و جدش حسین بن علی بن ابیطالب است و پدرش حسن عسکری فرزند علی النقی فرزند محمد التقی فرزند علی الرضا فرزند موسی الکاظم فرزند جعفر الصادق فرزند محمد الباقر فرزند زین العابدین علی فرزند حسین فرزند امام علی ابن ابیطالب رضیالله عنه است اسمش اسم رسول خداست و چهرهاش شبیه رسول خداست و...»، (همان کتاب، ج 2، ص 143)
به ذکر همین چند نمونه بسنده میکنیم برای اطلاع بیشتر مراجعه کنید به 1ـ کفایة الموحدین طبرسی 2ـ کشف الاستار حسین بن محمد تقی موزی 3ـ الامام المهدی سید محمدکاظم قزوینی
ثانیا: عدم اعتقاد بسیاری از اهل سنت به ولادت حضرت مهدی(ع) علل دارد از جمله:
1ـ مخفی بودن ولادت آن حضرت
آمدن مهدی موعود از همان زمان نبی اکرم و صدر اسلام امری مسلم و شایع و مورد توجه مسلمین است. سلاطین و حاکمان وقت هم از آن اخبار بی اطلاع نبودند و شنیده بودند که مهدی موعود از نسل فاطمه و حسین به وجود میآید و حکومت ستمکاران به دستش منقرض میگردد و تمام زمین را از حکومت حق خود و عدل و داد پر خواهد کرد بویژه روایات متعددی که از را نهمین از فرزندان حسین(ع) معرفی میکرد، لذا از پیدایش و ظهور او در بیم و هراس بودند و در صدد بودند هر گونه که شده این خطر را از حکومت خود دفع کنند به همین جهت خانههای بنی هاشم به ویژه خانه امام حسن عسکری(ع) به شدت تحت کنترل و مراقبت مأموران مخفی و علنی دولت عباسی قرار داشت. معتمد عباسی به عدهای از زنان قابله مأموریت سری داده بود که در خانههای بنی هاشم به ویژه خانه امام حسن عسکری رفت و آمد نمایند و مراتب را گزارش دهند تا هنگامی که به امام حسن عسکری(ع) سم خورانید و حضرت در بستر بیماری و شهادت قرار گرفت به گروهی از مأموران خویش مأموریت داد که دایما و روز و شب مراقب خانه آن حضرت باشند و با شهادت امام عسکری دستور داد خانه آن حضرت را تفتیش و بازرسی کنند و گروهی از زنان قابله را فرستاد تا تمام کنیزان آن حضرت را معاینه کنند و اگر آبستنی در بین آنان دیده شد بازداشت کنند. حتی به خانه امام عسکری(ع) هم اکتفا نکرد و دستور داد تمام خانههای شهر را با کمال دقت بازرسی و کنترل کنند، (ارشاد مفید، اعلام الوری طبرسی، اصول کافی کلینی)
یعنی مسأله ولادت حضرت مهدی(ع) شبیه ولادت حضرت موسی است که فرعون تمام زنان باردار را کشت تا از ولادت او جلوگیری کند. امّا به اراده و خواست خداوند حضرت موسی در دامان فرعون بزرگ شد.
مسأله ولادت حضرت مهدی نیز به خاطر وضعیت سخت آن زمان مخفی بود و در حدود پنج سال قبل پایان عمر حضرت امام عسکری یعنی در سال 255 ه.ق در شب نیمه شعبان در حالی که تا روز قبل آثار حمل در مادر حضرت مهدی ظاهر نبود، به دنیا آمد و در طول این مدت پنج سال امام عسکری، این فرزند را تنها به خواص و معتمدین از شیعیان خود نشان میداد و او را امام و حجت بعد از خود معرفی میکرد.
با این وضعیت، طبیعی است، اهل سنّت که از اهل بیت پیامبر فاصله گرفته بودند از ولادت آن حضرت مطلع نشوند هر چند بنابر روایات رسیده از نبی اکرم، حضرت مهدی از اولاد حسن عسکری و نهمین فرزند از نسل امام حسین(ع) معرفی شده بود.
2ـ اجتناب از برخی لوازم احتمالی پذیرش ولادت حضرت مهدی(ع)
گفتیم روایاتی که در زمینه مهدی موعود آمده بسیار زیاد و از نظر مضمون بسیار متنوع است در روایات بسیاری از پیامبر اکرم(ص) نقل شده که تعداد ائمه و خلفای بعد از من دوازده نفر است ـ مجموع روایات شیعه و سنی در این زمینه 925 حدیث است ـ و در روایات کثیری از همین روایات تصریح شده به نام دوازده نفر و این که اولشان علی و آخرشان مهدی موعود است و اینکه نه نفر از آنان از نسل حسین(ع) هستند و در تعدادی از این روایات تمام دوازده نفر نامشان یک به یک ذکر شده است همچنین در روایات متعددی آمده است که: مهدی از اولاد علی است (214 حدیث) مهدی از اولاد فاطمه است (192 حدیث) مهدی نهمین از اولاد حسین است (148 حدیث) مهدی از اولاد محمد باقر است (103 حدیث)، مهدی ششمین اولاد جعفر صادق است (99 حدیث) و... و این که مهدی فرزند حسن عسکری است (145 حدیث)، نام پدر مهدی حسن است (148 حدیث)، که برای اطلاع تفصیلی مراجعه کنید به کتاب منتخب الاثر آیت الله صافی که این احادیث را به تفصیل با ذکر منابع و مصادر شیعی و سنّی آن نقل کرده است.
با توجه به این احادیثی که درزمینه مهدی موعود وجود دارد، چنین به نظر میرسد که پذیرش ولادت حضرت مهدی از امام حسن عسکری(ع) توابعی دارد که تأئید عقیده شیعه در امامت و خلافت بلا فصل علی(ع) و یازده فرزندش میباشد و اگر اهل سنت آن را بپذیرند میبایست خود را به زحمت و تکلّف انداخته و به گونهای در صدد توجیه بر آیند یعنی هر چند پذیرش ولادت حضرت مهدی به طور حتم و لزوم منتهی به پذیرش نظر شیعه در مسأله خلافت و امامت نمیشود ـ هم چنان که در بخش نخست پاسخ پذیرش عدهای از اهل سنت را نقل کردیم ـ لکن اهل سنت را در مقابل انبوهی از روایات قرار میدهد که باید خود را به زحمت و مشقت در جهت توجیه آن روایات بیاندازند. لذا از اصل، ولادت آن حضرت را منکر میشوند ـ که در بخش قبل توضیح دادیم اساسا برای اهل سنت که از اهل سنت که از اهل بیت فاصله گرفته بودند ولادت حضرت مخفی بوده است هر چند روایات آنان را به فرزندی برای امام عسکری راهنمایی میکند و به همین دلیل خلیفه عباسی در جستجوی فرزند امام حسن عسکری بوده است.
برای آگاهی بیشتر ر.ک: امام مهدی و اهل سنت، سید هادی خسروشاهی، انتشارات اطلاعات.
eporsesh.com
تمام مسلمانان اعم از شیعه و سنی به اصل آمدن مهدی و قیام او اعتقاد دارند و این به سبب روایات بسیار زیادی است که از نبی اکرم(ص) در این زمینه نقل شده است که بشارت به آمدنش را داده و حتی اوصاف و ویژگیهای جسمی او را نیز ذکر کرده است ـ مانند اینکه بر گونه راستش خال سیاهی دارد و بین دو دندان پیشینش فاصله است ـ و در روایات متعددی نسب آن حضرت ذکرشده است ـ مانند اینکه مهدی از اولاد علی و فاطمه و نهمین از اولاد حسین و ششمین از اولاد جعفر صادق و پنجمین از اولاد موسی بن جعفر و نام پدرش حسن است و حتی نام و کنیه آن حضرت ذکر شده است ـ مهدی همنام و هم کنیه نبی اکرم است ـ که در بخش پایانی پاسخ به این روایات اشاره خواهیم کرد وجود روایات بسیار فراوان در زمینه مهدی موعود، اعتقاد به آمدن به قیام مهدی را در آخر الزمان به عنوان عقیدهای مسلّم در میان مسلمین قرار داده است. و امّا در مورد ولادت آن حضرت میان شیعه و اکثریت اهل سنت اختلاف است. یعنی اوّلاً: اعتقاد به ولادت حضرت مهدی اختصاص به شیعه ندارد، عدهای از اهل سنت نیز قائل به ولادت آن حضرت هستند. که به عنوان نمونه موارد ذیل بیان میشود:
1ـ محمد بن یوسف شافعی در کتاب «البیان فی اخبار صاحب الزمان» چاپ مؤسسه الهادی قم ـ 1399 ه.ق
وی در مقدمه کتاب میگوید «در تألیف کتاب، اخبار و روایات مربوط به مهدی صاحب الزمان را از غیر از طرق شیعه نقل نموده است هر چند آنچه که شیعه در این زمینه معتقد است و پذیرفته است صحیح و نقل آن درست است» ص 86 این کتاب مشتمل بر 25 فصل است که در هر فصل تنها روایاتی را که از دیدگاه اهل سنت معتبر است نقل میکند برخی از فصلهای کتاب عبارتند از:
مهدی در آخر الزمان خروج میکند ـ مهدی از نسل فاطمه زهراست ـ حضرت عیسی در آخر الزمان به او اقتدا میکند ـ نامش و کنیهاش همانند پیامبر اکرم است ـ صفات و رنگ و چهره حضرت مهدی ـ مهدی امام صالحی است که خلیفة الله است.
فصل 25 کتاب در این زمینه است که مهدی از زبان غیبتش که در سراب سامراء اتفاق افتاد تاکنون زنده و باقی است و به اشکالاتی که در زمینه طول عمر حضرت و غیبت ایشان وجود دارد پاسخ میدهد. (ص 148 همان کتاب)
2ـ محمد بن طلحه شافعی در کتاب «مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول» چاپ مؤسسه البلاغ بیروت سال 1419 ه.ق
میگوید: «مهدی منتظر در سال 258 هجری در سامرا متولد شد. پدرش حسن بن علی بن محمد بن علی الرضا بن موسی الکاظم بن جعفر الصادق بن محمد الباقر بن علی زین العابدین بن حسین بن علی المرتضی است و امّا نامش محمد و کنیهاش ابوالقاسم و از القاب او حجت و خلف صالح و منتظر است و بعد روایاتی را از پیامبر در زمینه مهدی موعود نقل میکند مبنی بر اینکه: مهدی از نسل من و از فرزندان فاطمه و هم نام من است و در آخر الزمان قیام میکند و زمین را از عدل و داد پر میکند بعد از آنکه از ظلم و جور پر شده است و این قیام حتمی است حتی اگر یک روز از عمر دنیا بیشتر باقی نمانده باشد»، (ص 313 ـ 311)
و پس از ذکر این روایات آنها را بر همان ابوالقاسم محمد بن حسن بن علی... بن علی بن ابیطالب متولد 258 تطبیق میکند و به اشکالات و شبهاتی که در این زمینه ممکن است مطرح شود پاسخ میدهد. (ص 320 ـ 313)
3ـ سبط ابن جوزی حنفی در کتاب «تذکرة الخواص» چاپ مؤسسه اهل البیت بیروت سال 1401 ه.ق میگوید:
«حضرت حجّت مهدی، محمد بن حسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی الرضا بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن
علی بن ابیطالب است کنیه او ابوعبدالله و ابوالقاسم است و اوست حضرت حجت و صاحب الزمان و قائم منتظَر» سپس از عبدالله ابن عمر روایتی نقل میکند که از رسول گرامی اسلام که «در آخر الزمان مردی از فرزندان من قیام میکند که نامش همانند نام من و کنیهاش همانند کنیه من است و زمین را از عدل و داد پر میکند پس از آنکه از ظلم و جور پر شده است»، (ص 325 همان کتاب)
4ـ عبدالوهاب شعرانی در کتاب «الیواقیت و الجواهر» چاپ مصر سال 1378 ه.ق که در بیان آراء اکابر و بزرگان علمای اهل سنّت در مسائل مختلف عقیدتی است فصلی را به وقایعی که قبل از روز رستاخیز و پایان دنیا حتما اتفاق میافتد اختصاص داده است که یکی از آن وقایع قیام حضرت مهدی است که مفصلاً پیرامون آن بحث کرده است و از قول برخی از اکابر علمای اهل سنت نقل میکند «مهدی فرزند حسن عسکری است که در نیمه شعبان سال 255 ه.ق متولد شد و زنده باقی خواهد ماند تا با عیسی ظهور کند و اکنون که سال 958 هجری است 703 سال از عمر شریف او میگذرد» و نیز از قول شیخ محیالدین عربی نقل میکند که «خروج مهدی(ع) حتمی است بعد از آن که زمین از ظلم و جور پر شود به گونهای که حتی اگر یک روز از عمر دنیا بیشتر باقی نمانده باشد حتما مهدی قیام میکند و زمین را از عدل و داد پر میکند و او از نسل پیامبر اکرم و فاطمه رضیالله عنها است و جدش حسین بن علی بن ابیطالب است و پدرش حسن عسکری فرزند علی النقی فرزند محمد التقی فرزند علی الرضا فرزند موسی الکاظم فرزند جعفر الصادق فرزند محمد الباقر فرزند زین العابدین علی فرزند حسین فرزند امام علی ابن ابیطالب رضیالله عنه است اسمش اسم رسول خداست و چهرهاش شبیه رسول خداست و...»، (همان کتاب، ج 2، ص 143)
به ذکر همین چند نمونه بسنده میکنیم برای اطلاع بیشتر مراجعه کنید به 1ـ کفایة الموحدین طبرسی 2ـ کشف الاستار حسین بن محمد تقی موزی 3ـ الامام المهدی سید محمدکاظم قزوینی
ثانیا: عدم اعتقاد بسیاری از اهل سنت به ولادت حضرت مهدی(ع) علل دارد از جمله:
1ـ مخفی بودن ولادت آن حضرت
آمدن مهدی موعود از همان زمان نبی اکرم و صدر اسلام امری مسلم و شایع و مورد توجه مسلمین است. سلاطین و حاکمان وقت هم از آن اخبار بی اطلاع نبودند و شنیده بودند که مهدی موعود از نسل فاطمه و حسین به وجود میآید و حکومت ستمکاران به دستش منقرض میگردد و تمام زمین را از حکومت حق خود و عدل و داد پر خواهد کرد بویژه روایات متعددی که از را نهمین از فرزندان حسین(ع) معرفی میکرد، لذا از پیدایش و ظهور او در بیم و هراس بودند و در صدد بودند هر گونه که شده این خطر را از حکومت خود دفع کنند به همین جهت خانههای بنی هاشم به ویژه خانه امام حسن عسکری(ع) به شدت تحت کنترل و مراقبت مأموران مخفی و علنی دولت عباسی قرار داشت. معتمد عباسی به عدهای از زنان قابله مأموریت سری داده بود که در خانههای بنی هاشم به ویژه خانه امام حسن عسکری رفت و آمد نمایند و مراتب را گزارش دهند تا هنگامی که به امام حسن عسکری(ع) سم خورانید و حضرت در بستر بیماری و شهادت قرار گرفت به گروهی از مأموران خویش مأموریت داد که دایما و روز و شب مراقب خانه آن حضرت باشند و با شهادت امام عسکری دستور داد خانه آن حضرت را تفتیش و بازرسی کنند و گروهی از زنان قابله را فرستاد تا تمام کنیزان آن حضرت را معاینه کنند و اگر آبستنی در بین آنان دیده شد بازداشت کنند. حتی به خانه امام عسکری(ع) هم اکتفا نکرد و دستور داد تمام خانههای شهر را با کمال دقت بازرسی و کنترل کنند، (ارشاد مفید، اعلام الوری طبرسی، اصول کافی کلینی)
یعنی مسأله ولادت حضرت مهدی(ع) شبیه ولادت حضرت موسی است که فرعون تمام زنان باردار را کشت تا از ولادت او جلوگیری کند. امّا به اراده و خواست خداوند حضرت موسی در دامان فرعون بزرگ شد.
مسأله ولادت حضرت مهدی نیز به خاطر وضعیت سخت آن زمان مخفی بود و در حدود پنج سال قبل پایان عمر حضرت امام عسکری یعنی در سال 255 ه.ق در شب نیمه شعبان در حالی که تا روز قبل آثار حمل در مادر حضرت مهدی ظاهر نبود، به دنیا آمد و در طول این مدت پنج سال امام عسکری، این فرزند را تنها به خواص و معتمدین از شیعیان خود نشان میداد و او را امام و حجت بعد از خود معرفی میکرد.
با این وضعیت، طبیعی است، اهل سنّت که از اهل بیت پیامبر فاصله گرفته بودند از ولادت آن حضرت مطلع نشوند هر چند بنابر روایات رسیده از نبی اکرم، حضرت مهدی از اولاد حسن عسکری و نهمین فرزند از نسل امام حسین(ع) معرفی شده بود.
2ـ اجتناب از برخی لوازم احتمالی پذیرش ولادت حضرت مهدی(ع)
گفتیم روایاتی که در زمینه مهدی موعود آمده بسیار زیاد و از نظر مضمون بسیار متنوع است در روایات بسیاری از پیامبر اکرم(ص) نقل شده که تعداد ائمه و خلفای بعد از من دوازده نفر است ـ مجموع روایات شیعه و سنی در این زمینه 925 حدیث است ـ و در روایات کثیری از همین روایات تصریح شده به نام دوازده نفر و این که اولشان علی و آخرشان مهدی موعود است و اینکه نه نفر از آنان از نسل حسین(ع) هستند و در تعدادی از این روایات تمام دوازده نفر نامشان یک به یک ذکر شده است همچنین در روایات متعددی آمده است که: مهدی از اولاد علی است (214 حدیث) مهدی از اولاد فاطمه است (192 حدیث) مهدی نهمین از اولاد حسین است (148 حدیث) مهدی از اولاد محمد باقر است (103 حدیث)، مهدی ششمین اولاد جعفر صادق است (99 حدیث) و... و این که مهدی فرزند حسن عسکری است (145 حدیث)، نام پدر مهدی حسن است (148 حدیث)، که برای اطلاع تفصیلی مراجعه کنید به کتاب منتخب الاثر آیت الله صافی که این احادیث را به تفصیل با ذکر منابع و مصادر شیعی و سنّی آن نقل کرده است.
با توجه به این احادیثی که درزمینه مهدی موعود وجود دارد، چنین به نظر میرسد که پذیرش ولادت حضرت مهدی از امام حسن عسکری(ع) توابعی دارد که تأئید عقیده شیعه در امامت و خلافت بلا فصل علی(ع) و یازده فرزندش میباشد و اگر اهل سنت آن را بپذیرند میبایست خود را به زحمت و تکلّف انداخته و به گونهای در صدد توجیه بر آیند یعنی هر چند پذیرش ولادت حضرت مهدی به طور حتم و لزوم منتهی به پذیرش نظر شیعه در مسأله خلافت و امامت نمیشود ـ هم چنان که در بخش نخست پاسخ پذیرش عدهای از اهل سنت را نقل کردیم ـ لکن اهل سنت را در مقابل انبوهی از روایات قرار میدهد که باید خود را به زحمت و مشقت در جهت توجیه آن روایات بیاندازند. لذا از اصل، ولادت آن حضرت را منکر میشوند ـ که در بخش قبل توضیح دادیم اساسا برای اهل سنت که از اهل سنت که از اهل بیت فاصله گرفته بودند ولادت حضرت مخفی بوده است هر چند روایات آنان را به فرزندی برای امام عسکری راهنمایی میکند و به همین دلیل خلیفه عباسی در جستجوی فرزند امام حسن عسکری بوده است.
برای آگاهی بیشتر ر.ک: امام مهدی و اهل سنت، سید هادی خسروشاهی، انتشارات اطلاعات.
eporsesh.com