يکشنبه، 28 اسفند 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

آيا برداشت هاى ما از قرآن كريم و تفسير آن، منجر به پذيرش كثرت گرايى دينى نمى شود؟[1]


پاسخ :
اختلاف نظر در فهم متون، امرى رايج و واقعيتى انكار ناپذير است و وجود تفاسير متنوع و متفاوت از قرآن شريف، شاهد گويايى بر وجود اختلاف و تفاوت فهم در متون دينى نيز هست؛ ولى وجود تفاوت و تنوّع تفاسير از آيات قرآن، نمى تواند دليلى بر پذيرش كثرت گرايى و قرائت هاى مختلف از دين و متون مقدس باشد.
به نظر مى رسد كه نگرش امكان وجود قرائت هاى مختلف از متن در حوزه ى درون دينى، به دو صورت معتدل و افراطى قابل طرح باشد و آن چه قابل قبول است، صورت متعدل آن است.
ديدگاه افراطى، هر متنى را قابل قرائت هاى متفاوت مى داند و به مفسّر آزادى عمل بيش ترى داده و مجال ارايه ى تفاسير متفاوت و گاه كاملا متضاد را به او مى دهد. تلقّى افراطى به شدت مفسّر محور است؛ به خلاف نگرش معتدلانه كه در آن، هدف از اختلاف در فهم، رسيدن به معناى نهايى و مقصود مؤلف است. اختلاف نظر بر اثر تيرگى و نامعلوم بودن، در معناى نهايى و مراد مؤلف رخ مى دهد.[2]
بر اساس اين تحليل، هر فهم و قرائتى از متن جايز نيست و قرائتى معتبر است كه يا مطابق با مقصود مؤلف باشد، يا آن كه دستِ كم روش مند به دست آمده باشد.
نقش مفسر در تفسير متن
سعى و تلاش مفسّر در جستوجوى يافتن عقلانيت مؤلف، نيّات، مقاصد و افكار نهفته در پسِ الفاظ متن است و دانسته ى مفسر در محتواى پيام، نقش و تأثيرى ندارد[3]؛ زيرا موجب تفسير به رأى خواهد شد كه امام صادق(عليه السلام)مى فرمايد: «مَن فَسرّ القُرآنَ بِرأيه فَاصابَ لَم يوجر وَ إن أخطَأَ كانَ إثمهُ عَلَيه»؛ كسى كه قرآن را تفسير به رأى كند، حتّى اگر درست هم باشد، اجرى ندارد و اگر خطا و اشتباه كند، گناه كار است.[4]
برخى از پيش دانسته هاى مفسر، دخالت مقبول و معقولى در فهم متن دارند و پاره اى از آن ها كاملا مخلّ به عمل فهم خواهد بود.[5]
بنابراين، بر اساس ديدگاه مؤلف محور، در واقع يكى از تفاسير از متن قرآن كريم، كه در عرض هم هستند، صحيح بوده و بقيه نادرست اند و مفسرانِ معتقد به اين ديدگاه، همگى به دنبال وصول يك معناى نهايى و يگانه هستند؛ بر خلاف ديدگاه مفسّر محور كه بر طبق آن، چنين معناى نهايى اى وجود خارجى ندارد و وجود چند معنا در عرض هم ممكن است؛ پس به ناچار تنها يك قرائت از متن صحيح است؛ گرچه آن معناى واحد و مقصود ممكن است داراى بطون و اعماق معنايى باشد؛ يعنى مراتبى از معنا وجود داشته باشد كه با يك ديگر سازگارند و در طول هم قرار دارند[6] و هيچ گاه به معناى تكثّر قرائت و تفسير قرآن و در نهايت، پذيرش پلوراليسم در درون يك مكتب نخواهد بود.[7]
پی نوشتها:
[1]. محقق: على مرادخانى.
[2]. همان، ص 143.
[3]. همان، صص 150 ـ 151؛ ر. ك: عبدالله جوادى آملى، تفسير تسنيم، (قم: مركز نشر اسراء، چاپ اوّل، بهار 1378)، ج 1، صص 175 ـ 231.
[4]. علاّمه ى مجلسى، بحارالانوار، (بيروت: دار احياء التراث العربى)، ج 89، ص 110.
[5]. ر. ك: مبانى معرفت دينى، همان، صص 151 ـ 154.
[6]. ر. ك: همان، ص 157ـ 158
[7]. ر. ك: عبدالحسين خسروپناه، كتاب نقد، همان، صص 242ـ 266.
منبع: پلوراليسم دينى ، رضا مصطفى لو، نشر مركز مطالعات و پژوهشهاى فرهنگى حوزه علميه (1380).


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.