پرسش :
آيا براى غير غير پيامبراکرم(صلى الله عليه وآله) و امامان معصوم(عليهم السلام) ممكن نيست كه با تهذيب نفس، بخشى از تأويل و باطن قرآن را به دست آورد؟
پاسخ :
جواب حجت الاسلام على اكبر بابايى:
بايد ببينيم كدام بخش از باطن قرآن است؛ اگر صرفاً بخشى كه فراتر از فهم عرف است باشد، فقط پيامبر و اوصياى او مى توانند آن را بيان كنند. حال اگر كسى از طريق مكاشفه برايش اطمينان حاصل شود، براى خود او حجت است؛ ولى براى ديگران اعتبارى ندارد و ما نمى توانيم آن را باطن قرآن تلقى كنيم.
اما گاهى «باطن قرآن» گفته مى شود و بخشى از ظاهر قرآن كه احتياج به تدبّر و تأمل بيش تر دارد، اراده مى شود؛ مثلا به برخى از مصاديق آيات كريمه ى قرآن كه با كمى تدبّر و با تنقيح مناط و الغاى خصوصيت و فحواى اولويت قابل فهم است، باطن يا تأويل قرآن گفته مى شود؛ اين قسم از باطن قرآن را نيازى نيست كه حتماً از خود پيامبر يا اوصياى آن حضرت بشنويم؛ زيرا مطلبى است كه از نظر عرفى، طبق قواعد ادبى و اصول عقلايى محاوره، قابل فهم است.
منبع: باطن و تأويل قرآن، گفتگو با حجت الاسلام على اكبر بابايى و دكتر محمد كاظم شاكر، نشر مركز مطالعات و پژوهش هاى فرهنگى حوزه علميه (1381).
جواب حجت الاسلام على اكبر بابايى:
بايد ببينيم كدام بخش از باطن قرآن است؛ اگر صرفاً بخشى كه فراتر از فهم عرف است باشد، فقط پيامبر و اوصياى او مى توانند آن را بيان كنند. حال اگر كسى از طريق مكاشفه برايش اطمينان حاصل شود، براى خود او حجت است؛ ولى براى ديگران اعتبارى ندارد و ما نمى توانيم آن را باطن قرآن تلقى كنيم.
اما گاهى «باطن قرآن» گفته مى شود و بخشى از ظاهر قرآن كه احتياج به تدبّر و تأمل بيش تر دارد، اراده مى شود؛ مثلا به برخى از مصاديق آيات كريمه ى قرآن كه با كمى تدبّر و با تنقيح مناط و الغاى خصوصيت و فحواى اولويت قابل فهم است، باطن يا تأويل قرآن گفته مى شود؛ اين قسم از باطن قرآن را نيازى نيست كه حتماً از خود پيامبر يا اوصياى آن حضرت بشنويم؛ زيرا مطلبى است كه از نظر عرفى، طبق قواعد ادبى و اصول عقلايى محاوره، قابل فهم است.
منبع: باطن و تأويل قرآن، گفتگو با حجت الاسلام على اكبر بابايى و دكتر محمد كاظم شاكر، نشر مركز مطالعات و پژوهش هاى فرهنگى حوزه علميه (1381).