سه‌شنبه، 8 فروردين 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

در متون پذيرفته شده ى شيعه و سنى آمده است كه «قرآن افزون بر معناى ظاهرى، بطون گوناگونى دارد» آيا افرادى غير از معصومين(عليهم السلام)نيز مى توانند به معناى باطنى قرآن دست يابند و اگر مى توانند، آيا با همان معيارهايى كه براى فهم ظاهر قرآن مطرح شد، قابل دستيابى است و يا معيار ديگرى مى طلبد؟


پاسخ :
مسئله ى بطن داشتن قرآن در روايات[1] به صراحت آمده است، ولى كلمه ى بطن يا عبارتى كه با صراحت به معناى بطن باشد، در قرآن نيامده است. مفسران و دانشمندان علوم قرآن حتى گاه، علماى اصول به بحث بطن پرداخته و تعريفى كه از بطن ارائه داده اند، مختلف است. برخى بطن را معنايى دقيق تر و ظريف تر براى عبارات قرآنى دانسته اند؛ مانند آيه ى مباركه ى «اعْبُدُوا اللّهَ وَ لا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً؛[2] اللّه را بپرستيد و هيچ چيزى را شريك او قرار ندهيد.» كه برخى بزرگان مفسران فرموده اند: با قراين و شواهد، نفى شرك خفى از آيه به دست مى آيد و آيه دلالت مى كند كه هواى نفس خود را نپرست و معناى ديگر آن اين است كه نسبت به شيطان سرسپردگى نداشته باش، و بر اين ادعاى خود قراين و شواهدى از آيات ديگر آورده اند. اگر منظور از بطن اين باشد، به نظر ما، اين جزء تفسير است؛ زيرا معناى تفسير اين بود كه ما براساس قواعد محاوره ى عقلايى و قواعد ادبيات عرب، مراد خداوند را از اين آيات بفهميم و اين مراد مى تواند داراى درجاتى باشد؛ اما اگر معناى بطن، چيزى باشد كه از طريق دقت در آيات و ريزه كارى هاى ادبى و بهره گيرى از آيات و روايات قابل دست يابى نيست، هرچند بى ارتباط با معناى ظاهرى هم نيست و با آن نوعى تناسب دارد و نوعى توسعه در معنا يا مصداق به شمار مى آيد كه طبق متفاهم عرفى نمى توان بدون قراين و شواهد به قرآن نسبت داد، در اين صورت تنها از معصوم(عليه السلام) مى توان پذيرفت؛ البته مفسر مى تواند به عنوان يك احتمال، و نه به عنوان تفسير آيه، در ذيل آيه ذكر كند.
اگر به صداقت و تعبد مفسرى اطمينان داريم، چنان كه او ادعا كند از طريق سلوك معنوى معنايى را فراتر از متفاهم عرفى كشف كرده است، اين مفاد و معنا فقط براى خود او و نه ديگران، معتبر است و نمى توان نسبت تفسير به رأى به او داد.
پی نوشتها:
[1]. محمد بن يعقوب الكلينى، اصول كافى، ج 2. ص 573، «كتاب فضل القرآن»، حديث 2.
[2]. نساء، 36.
منبع: منطق فهم قرآن، محمود رجبى، انتشارات مركز مديريت حوزه علميه قم (1385).


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.