پنجشنبه، 24 فروردين 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

آیا دیدار حضرت مهدی علیه السلام بعد از آغاز غیبت کبری امکان دارد؟


پاسخ :
براى روشن شدن این مطلب، خوب است اشاره اى به روایاتى که کیفیت غیبت را بیان داشته اند، داشته باشیم.

الف) روایاتى که غیبت را تنها مستور بودن معرفى مى کنند.
امام صادق(علیه السلام) فرمودند: «در صاحب این امر، سنّت هایى از پیامبران(علیه السلام)است. سنّتى از موسى بن عمران، سنّتى از عیسى، سنّتى از یوسف، سنّتى از محمد(صلى الله علیه وآله). سنّتى که از موسى(علیه السلام)دارد، آن است که خائف و منتظر فرصت نشسته است. سنّتى که از عیسى(علیه السلام)دارد، آن است که درباره اش بگویند، آن چه را که درباره ى عیسى(علیه السلام) مى گفتند. سنّتى که از یوسف دارد، مستور بودن است. خداوند، میان او و مردم، حجابى قرار مى دهد، به طورى که او را مى بینند، ولى نمى شناسند. سنّتى که از محمد(صلى الله علیه وآله) دارد، آن است که هدایت شده به هدایت او و سیر کننده به سیرت او است».[1]
با توجّه به این روایت و مانند آن، زندگى حضرت مهدى(علیه السلام) در دوران غیبت، به شکل طبیعى صورت مى گیرد و حتّى مردم عادى نیز به دیدار او توفیق مى یابند، امّا از شناخت او ناتوان اند.
با این تفسیر، غیبت آن بزرگوار، فقط به عنوان «حجاب معرفت» و «مانع شناخت»، مطرح مى شود که آن هم بر دیده و دل مردم کشیده شده است، نه بر وجود شریف او و بدین ترتیب مى توان گفت، هر گاه آن حجاب و مانع، از چشم و دیده ى مردم برداشته شود، او را خواهند دید و خواهند شناخت.

ب) روایاتى که حضور مستمر و مستور براى آن حضرت بیان کرده اند.
در بخش هایى از دعاى ندبه مى خوانیم: «بنفسی أنْتَ من مغیب لَم یَخلُ منّا بنفسی أنت من نازح ما نَزَح عنّا؛ به جانم سوگند که تو آن نهان شده اى که بیرون از جمع ما نیستى. به جانم سوگند که تو آن دور شده اى که از ما دورى ندارى».[2]
دو تعبیر «نهان شده اى که همیشه با ما است» و «دور شده اى که به ما نزدیک است»، نوید بخش حضور مستمر امام زمان(علیه السلام) در جمع شیعیان و محبّان او است. مراد از این تعابیر، این است که هر چند آن حضرت، همیشه با ما است، ولى چون شناخته نمى شود، نهان شده و مستور به شمار مى آید و یا این که هر چند آن حضرت دور شده از عموم مردم به حساب مى آید، لکن به خاصّان و دوستداران خویش، نزدیک است.

ج) روایاتى که مى گویند، آن حضرت، از دیدگان پنهان است نه از دل ها.
راوى مى گوید: از امام کاظم(علیه السلام) درباره ى آیه ى (وَ أَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظاهِرَةً وَ باطِنَةً)[3] پرسیدم. حضرت فرمودند: «نعمت ظاهر و آشکار، امام ظاهر است و نعمت باطن و پنهان، امام غائب.». پرسیدم: «آیا از امامان ما، کسى غایب مى شود؟». فرمودند: «نعم. یغیب عن أبصار الناس شخصه و لایغیب عن قلوب المؤمنین ذکره؛ آرى. چهره اش از دیدگان مردم پنهان مى شود، لکن یادش از دل هاى مومنان غائب نمى شود».[4]
مردم، اگر چه از دیدن چهره ى پر فروغ امام خویش در دوران غیبت محروم مى مانند، لکن مى توانند یاد او را همیشه در دل داشته باشند.
توجّه به اختلاف دو تعبیر «أبصار الناس» و «قلوب المؤمنین» در کلام حضرت، نشان دهنده ى امتیاز مومنین و اختلاف تلقى آنان از غیبت، نسبت به سایر مردم است. آن چه براى مردم عادى مهم است، دیدن با چشم سر است. اگر نبینند، باور نمى کنند. دلشان از امامى که نمى بینند، متأثر نمى شود و چون «دل» متأثر نشد، عمل شان رنگ تبعیت از امام نمى گیرد.
براى مؤمنان، آن چه اهمّیّت دارد، دیدن با چشم دل است و چون با چشم دل، امام معصوم خویش را مى بینند، ایمان مى آورند و رفتار و گفتارشان رنگ ولایت مى گیرد و اگر چه او را با چشم سر نتوانند ببینند.

د) روایاتى که مى گوید، یاران حقیقى آن حضرت، به مکان غیبت آگاهى دارند.
امام صادق(علیه السلام) مى فرمایند:
براى حضرت قائم(علیه السلام) دو غیبت است: یکى کوتاه و دیگرى طولانى. در غیبت نخست جز شیعیان مخصوص، کسى از جاى آن حضرت با خبر نیست و در غیبت دوم، جز دوستان مخصوص و موالیان حقیقى در دین، کسى به مکان او آگاه نیست.[5]

هـ) برخى از روایات مى گویند، آن حضرت در بازارها راه مى روند و حتّى پا روى فرش هاى مردم مى گذارند.
امام صادق(علیه السلام) فرمودند:
برادران یوسف(علیه السلام)، همه، نوادگان و فرزندان پیامبر بودند، ولى اگر چه با یوسف تجارت و خرید و فروش کردند و مورد خطابش قرار دادند، امّا در عین برادرى، او را نشناختند تا آن زمان که خودش گفت، من، یوسف هستم و این، برادر من است. پس این امّت چه گونه انکار مى کند که خداى عزّوجلّ، با حجّت خویش (امام دوازدهم) در یک زمانى، همان کند که با یوسف کرد؟... چه گونه این امّت انکار مى کند که خداوند عزّوجلّ، با حجت خویش همان کند که با یوسف کرد که امام آنان در بازارهاشان راه برود بر فرش هاى شان قدم بگذارد، امّا او را نشناسند تا آن زمانى که خداوند به ظهور او اجازه فرماید.[6]
بنابر آن چه گفته شد، نه تنها حرف زدن با ایشان، بلکه دیدن ایشان، ممکن است و بهترین دلیل بر این مطلب، امکان وقوعى آن است. در بیش تر کتاب هاى مربوط به امام زمان (علیه السلام) باب مفصّلى به این موضوع، اختصاص داده شده است.[7]
پی نوشتها:
[1]. شیخ صدوق، کمال الدین، ج 2، ص 329، باب 33، ح 46.
[2].شیخ عباس قمى، مفاتیح الجنان، دعاى ندبه.
[3]. لقمان: 20؛ و نعمت هاى آشکار و پنهان خود را به طور فراوان، بر شما ارزانى داشته است.
[4]. لطف الله صافى گلپایگانى، منتخب الأثر، ص 299، فصل 2، باب 22، ح 3.
[5]. محمد باقر مجلسى، بحارالأنوار، ج 53، ص 142 ـ 149.
[6]. کافى، ج 2، ص 34، کتاب الحجة، ح 4.
[7]. ر.ک: منتخب الأثر، فصل پنجم، باب دوم.
منبع: امام مهدى علیه السلام، رسول رضوى، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه (1384).


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.