پرسش :
وظایف مسلمانان در زمان غیبت امام عصر علیه السلام چیست؟
پاسخ :
دین اسلام، کامل ترین و آخرین دین الهى است که از سوى خداوند متعال و توسط پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله براى هدایت انسان ها به سوى کمالات دنیوى و اخروى، ابلاغ شده است، ولى ختم نبوت، به معناى ختم رهبرى و امامت نیست؛ زیرا، وجود تکلیف، مستلزم وجود حجّت الهى بر روى زمین است. به همین دلیل، بعد از پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله، امامان معصوم علیهم السلام، عهده دار هدایت انسان ها هستند. امیرالمؤمنین على علیه السلام مى فرماید: «هرگز، روى زمین، از قیام کننده اى با حجّت و دلیل، خالى نمى ماند، خواه ظاهر و آشکار باشد، خواه بیمناک و پنهان. -چنین است- تا دلائل و اسناد روشن الهى، از بین نرود و به فراموشى نگراید.».[1]
طبق فرمایش حضرت على علیه السلام حجّت الهى، همیشه روى زمین هست و با وجود امام و حجّت الهى و دین اسلام، باید به تکالیفى که از سوى دین ابلاغ شده، عمل شود. بنابراین، از این لحاظ، مردم دوره ى غیبت، از حیث مکلّف بودن به تکالیف اسلامى، با مردم دوره ى حضور امام، هیچ فرقى ندارند و باید به همه ى تکالیف اسلامى که اصطلاحاً، فروع دین نامیده مى شوند، عمل کنند، لکن در دوره ى غیبت و مستور بودن امام(علیه السلام) برخى از تکالیف، به دلیل مستور بودن امام، اهمّیّت بیش ترى مى یابد، به گونه اى که برخى از مؤلّفان، تعداد این تکالیف را هشتاد مورد دانسته اند.[2] چون تبیین همه ى آن ها در این موجز نمى گنجد، به تعدادى از مهم ترین این وظایف اشاره مى شود:
1. شناخت و معرفت حجّت خدا
مهمّ ترین وظیفه اى که هر شیعه بر عهده دارد، کسب معرفت نسبت به وجود مقدس حجة الله و امام عصر علیه السلام است. پبامبر اکرم صلى الله علیه وآله مى فرماید: «مَن مات و لم یعرف إمامَ زمانه مات میتة جاهلیة؛[3] هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده است». چون در عصر ما، امام علیه السلام غایب است، پس شناخت آن، همّت بیش ترى را مى طلبد و بدون تردید، مقصود از شناختى که پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله تحصیل آن را براى هر کس واجب دانسته، شناخت سطحى نیست، بلکه ما باید امام عصر خود را آن چنان که هست، بشناسیم، به گونه اى که این شناخت، موجب در امان ماندن ما از شبهه هاى ملحدان و مایه ى نجاتمان از اعمال گمراه کننده ى مدّعیان دروغین و رسیدن به سعادت دنیوى و اخروى باشد.
2. تهذیب نفس و کسب فضایل اخلاقى
وظیفه ى مهم دیگرى که هر شیعه بر عهده دارد، تهذیب نفس و آراستن خود به اخلاق نیکو است. چنانچه امام صادق علیه السلام در روایتى مى فرماید: «... قال: من سر ان یکون من اصحاب القائم فلینتظر و لیعمل بالورع و محاسن الاخلاق؛[4] هر کس دوست دارد از یاران امام مهدى علیه السلام باشد پس منتظر (ظهور آن حضرت) باشد و به پرهیزگارى و اخلاق نیکو عمل کند...».
توصیه به پرهیزکارى در عصر غیبت، نه تنها در کلام معصومان قبل از امام زمان علیه السلام آمده، بلکه در توقیعات هم ذکر شده است. در یکى از این توقعیات، امام علیه السلام مى فرماید: «پس تقواى الهى پیشه کنید و به امر ما تسلیم شوید و امر را به ما واگذارید که بازگشت به سوى ما است...».[5]
مسئله ى تهذیب نفس و دورى گزیدن از گناهان و اعمال ناشایست، به عنوان یکى از وظایف منتظران در عصر غیبت از چنان اهمّیّتى برخوردار است که در توقیع شریفى که از ناحیه ى مقدسه امام زمان (علیه السلام) به شیخ مفید صادر گردید، اعمال ناشایست و گناهانى که از شیعیان سر مى زند، یکى از اسباب طولانى شدن غیبت و دورى شیعیان از توفیق دیدار، شمرده شده است.[6]
3. انتظار فرج
همان گونه که از امام صادق علیه السلام نقل شد، هر کس که دوست دارد از یاران امام باشد، باید منتظر باشد. بنابراین، یکى از وظایف مردم در دوره غیبت، انتظار فرج امام مهدى علیه السلام است. پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله مى فرماید:
أفضل أعمال أُمتی انتظار الفرج من الله عزّوجل؛[7] برترین اَعمال امّت من، انتظار فرج (حضرت مهدى) از نزد خداوند عزوجل است.
آن چه از احادیث مذکور استفاده مى شود، این است که ما، در عین عمل به تکالیف دینى خود، همیشه باید منتظر ظهور امام زمان علیه السلام باشیم و از رحمت واسعه ى الهى ناامید و مأیوس نگردیم. همین انتظار، خود، وظیفه اى است مستقل که دوره ى غیبت را به دوره ى تلاش براى رسیدن به دوره ى حکومت سراسر عدل امام مهدى علیه السلام تبدیل مى کند و ضعف و سستى و ناامیدى را از جامعه ى اسلامى دور مى سازد.
پی نوشتها:
[1]. شرح نهج البلاغه، ج 18، ص 347، حکمت 143.
[2]. میرزا محمدتقى موسوى اصفهانى، مکیال المکارم فى فوائد الدعاء للقائم، ج 2، ص 104.
[3]. محمدباقر مجلسى، بحارالأنوار، ج 8، ص 368 و ج 32، ص 333.
[4]. بحارالانوار، ج 52، ص 140.
[5]. مکیال المکارم فى فوائد الدعاء للقائم، ج 1، ص 308.
[6]. همان، ج 53، ص 177.
[7]. همان، ج 52، ص 128.
منبع: امام مهدى علیه السلام، رسول رضوى، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه (1384).
دین اسلام، کامل ترین و آخرین دین الهى است که از سوى خداوند متعال و توسط پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله براى هدایت انسان ها به سوى کمالات دنیوى و اخروى، ابلاغ شده است، ولى ختم نبوت، به معناى ختم رهبرى و امامت نیست؛ زیرا، وجود تکلیف، مستلزم وجود حجّت الهى بر روى زمین است. به همین دلیل، بعد از پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله، امامان معصوم علیهم السلام، عهده دار هدایت انسان ها هستند. امیرالمؤمنین على علیه السلام مى فرماید: «هرگز، روى زمین، از قیام کننده اى با حجّت و دلیل، خالى نمى ماند، خواه ظاهر و آشکار باشد، خواه بیمناک و پنهان. -چنین است- تا دلائل و اسناد روشن الهى، از بین نرود و به فراموشى نگراید.».[1]
طبق فرمایش حضرت على علیه السلام حجّت الهى، همیشه روى زمین هست و با وجود امام و حجّت الهى و دین اسلام، باید به تکالیفى که از سوى دین ابلاغ شده، عمل شود. بنابراین، از این لحاظ، مردم دوره ى غیبت، از حیث مکلّف بودن به تکالیف اسلامى، با مردم دوره ى حضور امام، هیچ فرقى ندارند و باید به همه ى تکالیف اسلامى که اصطلاحاً، فروع دین نامیده مى شوند، عمل کنند، لکن در دوره ى غیبت و مستور بودن امام(علیه السلام) برخى از تکالیف، به دلیل مستور بودن امام، اهمّیّت بیش ترى مى یابد، به گونه اى که برخى از مؤلّفان، تعداد این تکالیف را هشتاد مورد دانسته اند.[2] چون تبیین همه ى آن ها در این موجز نمى گنجد، به تعدادى از مهم ترین این وظایف اشاره مى شود:
1. شناخت و معرفت حجّت خدا
مهمّ ترین وظیفه اى که هر شیعه بر عهده دارد، کسب معرفت نسبت به وجود مقدس حجة الله و امام عصر علیه السلام است. پبامبر اکرم صلى الله علیه وآله مى فرماید: «مَن مات و لم یعرف إمامَ زمانه مات میتة جاهلیة؛[3] هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده است». چون در عصر ما، امام علیه السلام غایب است، پس شناخت آن، همّت بیش ترى را مى طلبد و بدون تردید، مقصود از شناختى که پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله تحصیل آن را براى هر کس واجب دانسته، شناخت سطحى نیست، بلکه ما باید امام عصر خود را آن چنان که هست، بشناسیم، به گونه اى که این شناخت، موجب در امان ماندن ما از شبهه هاى ملحدان و مایه ى نجاتمان از اعمال گمراه کننده ى مدّعیان دروغین و رسیدن به سعادت دنیوى و اخروى باشد.
2. تهذیب نفس و کسب فضایل اخلاقى
وظیفه ى مهم دیگرى که هر شیعه بر عهده دارد، تهذیب نفس و آراستن خود به اخلاق نیکو است. چنانچه امام صادق علیه السلام در روایتى مى فرماید: «... قال: من سر ان یکون من اصحاب القائم فلینتظر و لیعمل بالورع و محاسن الاخلاق؛[4] هر کس دوست دارد از یاران امام مهدى علیه السلام باشد پس منتظر (ظهور آن حضرت) باشد و به پرهیزگارى و اخلاق نیکو عمل کند...».
توصیه به پرهیزکارى در عصر غیبت، نه تنها در کلام معصومان قبل از امام زمان علیه السلام آمده، بلکه در توقیعات هم ذکر شده است. در یکى از این توقعیات، امام علیه السلام مى فرماید: «پس تقواى الهى پیشه کنید و به امر ما تسلیم شوید و امر را به ما واگذارید که بازگشت به سوى ما است...».[5]
مسئله ى تهذیب نفس و دورى گزیدن از گناهان و اعمال ناشایست، به عنوان یکى از وظایف منتظران در عصر غیبت از چنان اهمّیّتى برخوردار است که در توقیع شریفى که از ناحیه ى مقدسه امام زمان (علیه السلام) به شیخ مفید صادر گردید، اعمال ناشایست و گناهانى که از شیعیان سر مى زند، یکى از اسباب طولانى شدن غیبت و دورى شیعیان از توفیق دیدار، شمرده شده است.[6]
3. انتظار فرج
همان گونه که از امام صادق علیه السلام نقل شد، هر کس که دوست دارد از یاران امام باشد، باید منتظر باشد. بنابراین، یکى از وظایف مردم در دوره غیبت، انتظار فرج امام مهدى علیه السلام است. پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله مى فرماید:
أفضل أعمال أُمتی انتظار الفرج من الله عزّوجل؛[7] برترین اَعمال امّت من، انتظار فرج (حضرت مهدى) از نزد خداوند عزوجل است.
آن چه از احادیث مذکور استفاده مى شود، این است که ما، در عین عمل به تکالیف دینى خود، همیشه باید منتظر ظهور امام زمان علیه السلام باشیم و از رحمت واسعه ى الهى ناامید و مأیوس نگردیم. همین انتظار، خود، وظیفه اى است مستقل که دوره ى غیبت را به دوره ى تلاش براى رسیدن به دوره ى حکومت سراسر عدل امام مهدى علیه السلام تبدیل مى کند و ضعف و سستى و ناامیدى را از جامعه ى اسلامى دور مى سازد.
پی نوشتها:
[1]. شرح نهج البلاغه، ج 18، ص 347، حکمت 143.
[2]. میرزا محمدتقى موسوى اصفهانى، مکیال المکارم فى فوائد الدعاء للقائم، ج 2، ص 104.
[3]. محمدباقر مجلسى، بحارالأنوار، ج 8، ص 368 و ج 32، ص 333.
[4]. بحارالانوار، ج 52، ص 140.
[5]. مکیال المکارم فى فوائد الدعاء للقائم، ج 1، ص 308.
[6]. همان، ج 53، ص 177.
[7]. همان، ج 52، ص 128.
منبع: امام مهدى علیه السلام، رسول رضوى، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه (1384).