پرسش :
لطفا به 3 سوال ذیل پاسخ دهید. الف) نظر قرآن كريم، درباره معاشرت با نابابان (مفسدان، خيانتكاران و...) چيست؟ ب) اثرات منفي فردي و اجتماعي معاشرت با آنان چيست؟ ج) با احتمال تأثير مثبت بر آنها به سبب رفت و آمد تكليف چيست؟
پاسخ :
الف) بيترديد عامل سازنده شخصيت انسان ـ بعد از اراده و خواست او ـ امور مختلفي است كه مهمترين آنها همنشين و دوست ميباشد، خداوندمتعال درباره عاقبت دوستي با افراد گمراه و ناباب ميفرمايد: "وَ يَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَيَ يَدَيْهِ يَقُولُ يَـَـلَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلاً # يَـَوَيْلَتَيَ لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلاَ نًا خَلِيلاً # لَّقَدْ أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جَآءَنِي وَ كَانَ الشَّيْطَـَنُ لِلاْ ?ًِنسَـَنِ خَذُولاً;(فرقان،27ـ29) و به خاطر بياور روزي را كه ظالم دست خويش را از شدت حسرت به دندان ميگزد و ميگويد: اي كاش با رسول خدا راهي برگزيده بودم، اي واي بر من! كاش فلان ]شخص گمراه[ را دوست خود انتخاب نكرده بودم! او مرا از ياد حق گمراه ساخت، بعد از آن كه آگاهي به سراغ من آمده بود، و شيطان هميشه مخذول كننده انسان بوده است". براساس آيات مذكور، انسان بايد از دوستي با افراد گمراه، غافل و شيطان صفت بپرهيزد.(ر.ك: نمونه، آيتاللّه مكارم شيرازي و ديگران، ج 15، ص 68ـ72، دارالكتب الاسلامية، تهران.)
همچنين از آيه 11 و 12 سوره حجرات بر ميآيد كه انسان بايد از كساني كه ديگران را مسخره و مورد عيبجويي و طعن وتهمت قرار داده و آنها را با القاب زشت و ناپسند خطاب كرده، و در امور ديگران تجسس كرده و ديگران را غيبت ميكنند، پرهيز كرد.(ر.ك: همان، ج 22، ص 177ـ195.)
و نيز از آيات ديگر برميآيد كه با انسانهاي بيايمان، مشرك، بيتقوا، منافق، دروغگو و... نبايد دوست شد.(ر.ك: سوره حجرات، آيات 6ـ8، 10، 13، و... .)
حضرت امام جواد7 ميفرمايد: "از دوستي و همنشيني بدان بپرهيز كه همچو شمشير برهنهاند، ظاهرش زيبا و اثرش بسيار زشت است."(بحار الانوار، علامه مجلسي;، ج 71، ص 198، مؤسسة الوفأ، بيروت.)
ضمناً دربارة نهي و تحريم دوستي با يهود و نصارا، كافران و منافقان به آيات: 51 مائده، 13 ممتحنه، 118 و 28 آل عمران، 89 و 139 نسأ و 1 ممتحنه مراجعه شود.
ب) برخي از اثرات منفي دوستي با نابابان عبارت است از: 1. گمراه شدن; 2. آسيب رساندن به افراد و جامعه; 3. تبديل شدن دوستيها به دشمنيها; 4. پشيماني; 5. غافل شدن از ياد خدا و توجه به امور بيهوده و باطل; 6. تغيير سرنوشت پسنديده به ناپسند; 7. جهنمي شدن; 8. حسرت در قيامت; 9. دل مردگي; 10. خسارت سنگين; 11. خشم خداوند و...
قرآن كريم، حالت انسان جهنمي را در روز قيامت بيان ميكند. شخص جهنمي دستِ خويش را از شدت حسرت به دندان ميگيرد و ميگويد: "اي كاش با رسول خدا راهي را برگزيده بودم. اي واي بر من! كاش فلان (شخص گمراه) را دوست خود انتخاب نكرده بودم!" و بعد ميگويم: "او من را از ياد حق گمراه ساخت، بعد از آن كه آگاهي به سراغ من آمده بود; و شيطان هميشه مخذول كنندة انسان بوده است."
امام جواد7 ميفرمايد: "از هم نشيني بدان بپرهيز، كه هم چون شمشير برهنهاند، ظاهرش زيبا و اثرش بسيار زشت است."(مستدرك الوسائل، محدث نوري، ج 8، ص 351، مؤسسة الالبيت:.)
پيامبر اكرمميفرمايد: "چهار چيز است كه قلب انسان را ميميراند: تكرار گناه ـ تا آن جا كه فرمود: و همنشيني با مردگان; كسي پرسيد: اي رسول خدا6 مردگان كياناند؟! فرمود: ثروتمنداني كه مست ثروتاند"(وسائل الشيعه، همان، ج 20، ص 197.)
قرآن كريم، ميفرمايد: در روز قيامت دوستان (ناباب) دشمن انسان خواهند شد: "الاْ ?َخِلآ َّءُ يَوْمَغذِ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوُّ إِلآ الْمُتَّقِينَ; (زخرف، 67) دوستان در آن روز دشمن يك ديگرند مگر پرهيزكاران."
امام صادقميفرمايد: "بدانيد هر دوستي كه در دنيا براي خاطر خدا نباشد در قيامت تبديل به عداوت و دشمني ميشود."(بحارالانوار، مجلسي;، ج 16، ص 227، مؤسسة الوفأ و... / ر.ك: تفسير نمونه، آيت الله مكارم شيرازي و ديگران، ج 15، ص 71ـ74، دارالكتب الاسلامية، ج 21، ص 110ـ112.)
ضمناً به آيات 99 شعرأ، 80 مائده، 51 صافات، 22 مجادله در اين باره مراجعه كنيد.
ج) طبق ادلة قرآني امر به معروف و نهي از منكر، و شرايطي كه مراجع بزرگوار در اين باره فرمودهاند، اگر خوف از تأثيرپذيري همنشيني با بدان نباشد، و از سوي ديگر، احتمال تأثيرگذاري بر آنها باشد، وظيفه آن است كه به قدر ضرورت رفت و آمد و معاشرت صورت پذيرد.
اينك جهت آگاهي بيشتر مطالبي را در اين زمينه (روشهاي امر به معروف و نهي از منكر از ديدگاه قرآن كريم) ارائه ميكنيم:
در قرآن كريم، آيات متعددي دربارة امر به معروف و نهي از منكر وجود دارد كه شماري از آنها عبارتند از: آياتو 114 آلعمران، 71 و 112 توبه، 17لقمان و 41حج.
خداي متعال در آيه 110 سورة آلعمران ميفرمايد: "شما بهترين امتي هستيد كه براي مردم پديدار شدهايد; به كار پسنديده فرمان ميدهيد، "تأمرون بالمعروف" و از كار ناپسند باز ميداريد، "و تنهون عن المنكر" و به خدا ايمان داريد..." در آيه 112 توبه آمده است: "(آن مؤمنان) همان توبه كنندگان، پرستندگان، سپاسگزاران، روزهداران، ركوعكنندگان، سجدهكنندگان، وادارندگان به كارهاي پسنديده، بازدارندگان از كارهاي ناپسند، و پاسداران مقررات خدايند و مؤمنان را بشارت ده."
در اين آيه، سلسله مراتبي در امر به معروف و نهي از منكر بيان شده كه ابتدا از پند و نصيحت شروع ميشود و به صورت بياعتنايي، تنبيه ابتدايي و... تا مراحلي دشوار پيش ميرود; به عبارت ديگر، از آسانترين مرحله شروع ميشود و چنانچه لازم باشد تا سختترين مرحلة مجازات ادامه مييابد; البته اين سير كلي در امر به معروف و نهي از منكر است; امّا اين كه آسانترين مرحله و شيوههاي برخورد اوليه چيست و چگونه بايد اين كار را شروع كرد و بدان پرداخت، آياتي در قرآن وجود دارد كه آنها را بازگو ميكند.
1. خيرخواهي: آمر و ناهي بايد خيرخواه شخص نصيحت شونده باشد و چنانچه در كلام ـ و اگر بتواند در عمل ـ خيرخواهي خويش را بروز دهد، اثري به مراتب بيشتر خواهد داشت.
در تبليغ دين نيز بايد از روي خيرخواهي يكي از شيوههاي تأثيرگذاري است. قرآن به نقل از پيامبرش ميفرمايد: "أُبَلِّغُكُمْ رِسَـَـلَـَتِ رَبِّي وَأَنَا لَكُمْ نَاصِحٌ أَمِين;(اعراف،68) پيغامها و رسالتهاي پروردگارم را به شما ابلاغ ميكنم و همانا براي شما خيرخواهي امينم."
2. جدال احسن: قرآن ميفرمايد: "ادْع إِلَي سَبِيلِ رَبِّكَ بِالحِكمَة وَالمَوعِظَةِ الحَسَنَة وَجَدِلهُم بِالَّتِي هِي أَحْسَن...;(نحل،125) با حكمت و اندرز نيكو به راه پروردگارت دعوت كن، و با آنها به طريقي كه نيكوتر است، استدلال و مناظره نما. پروردگار تو از هر كسي بهتر ميداند كه چه كسي از طريق او گمراه شده و چه كساني هدايت يافتهاند.
حكمت، به معناي دانش و منطق و استدلال، و موعظه نيكو، استفاده از عواطف انسانهاست; چرا كه موعظه و اندرز، بيشتر جنبة عاطفي دارد كه با تحريك آن ميتوان بسرعت به نتيجه مطلوب رسيد. جدال احسن، در صورتي است كه حق، عدالت، امانت و صدق و راستي بر آن حكومت كند و از هر گونه جسارت، توهين، تحقير و... پرهيز شود.
3. صلابت در سخن: آمر و ناهي بايد در سخن خود قاطع باشد; البته در بسياري موارد قاطعيت با ملايمت و جدال احسن منافاتي ندارد.
4. تطابق قول و فعل: قول و فعل آمر و ناهي بايد مطابق هم باشد تا مصداق آيه شريفه 44، بقره قرار نگيرد كه ميفرمايد: "أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنسَوْنَ أَنفُسَكُم; آيا مردم را به نيكي امر ميكنيد و خودتان را فراموش ميكنيد (خود آن را ترك ميكنيد)..."
تطابق قول و فعل در راهنما و موعظهكننده از نظر روانشناسي بسيار مهم و چه بسيار مواردي كه همين تطابق قول و عمل ـ بدون اين كه چيز ديگري ضميمه شود ـ خود موجب هدايت و ارشاد ديگران ميشود.
5. رهنمودهاي روانشناسي: روانشناسان، با استفاده از تجربه به نكاتي در زمينه هدايت و پرورش و چگونگي و راهبردهاي آن رسيدهاند كه آگاهي از آنها در پيشبرد تكريم شخصيت مخاطب مؤثر است. قبل از برخورد و نصيحت، ميتوان نكات مثبتي از اخلاق، درس، ورزش، و... را از مخاطب به زبان آورد و وي را به خاطر آن تمجيد كرد; آنگاه تذكر داد كه چنين شخصيتي (مثلاً در رتبه علمي و يا سطح ورزشي) شايسته نيست چنين كار ناپسندي را مرتكب شود و...
ضمناً از آيات 6ـ9 ممتحنه استفاده ميشود: حتي با مشركان و كافران كه احتمال تأثير و آوردن اسلام ميدهد مانعي ندارد معاشرت كنيد، تا اين مهم اتفاق بيافتد.
eporsesh.com
الف) بيترديد عامل سازنده شخصيت انسان ـ بعد از اراده و خواست او ـ امور مختلفي است كه مهمترين آنها همنشين و دوست ميباشد، خداوندمتعال درباره عاقبت دوستي با افراد گمراه و ناباب ميفرمايد: "وَ يَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَيَ يَدَيْهِ يَقُولُ يَـَـلَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلاً # يَـَوَيْلَتَيَ لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلاَ نًا خَلِيلاً # لَّقَدْ أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جَآءَنِي وَ كَانَ الشَّيْطَـَنُ لِلاْ ?ًِنسَـَنِ خَذُولاً;(فرقان،27ـ29) و به خاطر بياور روزي را كه ظالم دست خويش را از شدت حسرت به دندان ميگزد و ميگويد: اي كاش با رسول خدا راهي برگزيده بودم، اي واي بر من! كاش فلان ]شخص گمراه[ را دوست خود انتخاب نكرده بودم! او مرا از ياد حق گمراه ساخت، بعد از آن كه آگاهي به سراغ من آمده بود، و شيطان هميشه مخذول كننده انسان بوده است". براساس آيات مذكور، انسان بايد از دوستي با افراد گمراه، غافل و شيطان صفت بپرهيزد.(ر.ك: نمونه، آيتاللّه مكارم شيرازي و ديگران، ج 15، ص 68ـ72، دارالكتب الاسلامية، تهران.)
همچنين از آيه 11 و 12 سوره حجرات بر ميآيد كه انسان بايد از كساني كه ديگران را مسخره و مورد عيبجويي و طعن وتهمت قرار داده و آنها را با القاب زشت و ناپسند خطاب كرده، و در امور ديگران تجسس كرده و ديگران را غيبت ميكنند، پرهيز كرد.(ر.ك: همان، ج 22، ص 177ـ195.)
و نيز از آيات ديگر برميآيد كه با انسانهاي بيايمان، مشرك، بيتقوا، منافق، دروغگو و... نبايد دوست شد.(ر.ك: سوره حجرات، آيات 6ـ8، 10، 13، و... .)
حضرت امام جواد7 ميفرمايد: "از دوستي و همنشيني بدان بپرهيز كه همچو شمشير برهنهاند، ظاهرش زيبا و اثرش بسيار زشت است."(بحار الانوار، علامه مجلسي;، ج 71، ص 198، مؤسسة الوفأ، بيروت.)
ضمناً دربارة نهي و تحريم دوستي با يهود و نصارا، كافران و منافقان به آيات: 51 مائده، 13 ممتحنه، 118 و 28 آل عمران، 89 و 139 نسأ و 1 ممتحنه مراجعه شود.
ب) برخي از اثرات منفي دوستي با نابابان عبارت است از: 1. گمراه شدن; 2. آسيب رساندن به افراد و جامعه; 3. تبديل شدن دوستيها به دشمنيها; 4. پشيماني; 5. غافل شدن از ياد خدا و توجه به امور بيهوده و باطل; 6. تغيير سرنوشت پسنديده به ناپسند; 7. جهنمي شدن; 8. حسرت در قيامت; 9. دل مردگي; 10. خسارت سنگين; 11. خشم خداوند و...
قرآن كريم، حالت انسان جهنمي را در روز قيامت بيان ميكند. شخص جهنمي دستِ خويش را از شدت حسرت به دندان ميگيرد و ميگويد: "اي كاش با رسول خدا راهي را برگزيده بودم. اي واي بر من! كاش فلان (شخص گمراه) را دوست خود انتخاب نكرده بودم!" و بعد ميگويم: "او من را از ياد حق گمراه ساخت، بعد از آن كه آگاهي به سراغ من آمده بود; و شيطان هميشه مخذول كنندة انسان بوده است."
امام جواد7 ميفرمايد: "از هم نشيني بدان بپرهيز، كه هم چون شمشير برهنهاند، ظاهرش زيبا و اثرش بسيار زشت است."(مستدرك الوسائل، محدث نوري، ج 8، ص 351، مؤسسة الالبيت:.)
پيامبر اكرمميفرمايد: "چهار چيز است كه قلب انسان را ميميراند: تكرار گناه ـ تا آن جا كه فرمود: و همنشيني با مردگان; كسي پرسيد: اي رسول خدا6 مردگان كياناند؟! فرمود: ثروتمنداني كه مست ثروتاند"(وسائل الشيعه، همان، ج 20، ص 197.)
قرآن كريم، ميفرمايد: در روز قيامت دوستان (ناباب) دشمن انسان خواهند شد: "الاْ ?َخِلآ َّءُ يَوْمَغذِ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوُّ إِلآ الْمُتَّقِينَ; (زخرف، 67) دوستان در آن روز دشمن يك ديگرند مگر پرهيزكاران."
امام صادقميفرمايد: "بدانيد هر دوستي كه در دنيا براي خاطر خدا نباشد در قيامت تبديل به عداوت و دشمني ميشود."(بحارالانوار، مجلسي;، ج 16، ص 227، مؤسسة الوفأ و... / ر.ك: تفسير نمونه، آيت الله مكارم شيرازي و ديگران، ج 15، ص 71ـ74، دارالكتب الاسلامية، ج 21، ص 110ـ112.)
ضمناً به آيات 99 شعرأ، 80 مائده، 51 صافات، 22 مجادله در اين باره مراجعه كنيد.
ج) طبق ادلة قرآني امر به معروف و نهي از منكر، و شرايطي كه مراجع بزرگوار در اين باره فرمودهاند، اگر خوف از تأثيرپذيري همنشيني با بدان نباشد، و از سوي ديگر، احتمال تأثيرگذاري بر آنها باشد، وظيفه آن است كه به قدر ضرورت رفت و آمد و معاشرت صورت پذيرد.
اينك جهت آگاهي بيشتر مطالبي را در اين زمينه (روشهاي امر به معروف و نهي از منكر از ديدگاه قرآن كريم) ارائه ميكنيم:
در قرآن كريم، آيات متعددي دربارة امر به معروف و نهي از منكر وجود دارد كه شماري از آنها عبارتند از: آياتو 114 آلعمران، 71 و 112 توبه، 17لقمان و 41حج.
خداي متعال در آيه 110 سورة آلعمران ميفرمايد: "شما بهترين امتي هستيد كه براي مردم پديدار شدهايد; به كار پسنديده فرمان ميدهيد، "تأمرون بالمعروف" و از كار ناپسند باز ميداريد، "و تنهون عن المنكر" و به خدا ايمان داريد..." در آيه 112 توبه آمده است: "(آن مؤمنان) همان توبه كنندگان، پرستندگان، سپاسگزاران، روزهداران، ركوعكنندگان، سجدهكنندگان، وادارندگان به كارهاي پسنديده، بازدارندگان از كارهاي ناپسند، و پاسداران مقررات خدايند و مؤمنان را بشارت ده."
در اين آيه، سلسله مراتبي در امر به معروف و نهي از منكر بيان شده كه ابتدا از پند و نصيحت شروع ميشود و به صورت بياعتنايي، تنبيه ابتدايي و... تا مراحلي دشوار پيش ميرود; به عبارت ديگر، از آسانترين مرحله شروع ميشود و چنانچه لازم باشد تا سختترين مرحلة مجازات ادامه مييابد; البته اين سير كلي در امر به معروف و نهي از منكر است; امّا اين كه آسانترين مرحله و شيوههاي برخورد اوليه چيست و چگونه بايد اين كار را شروع كرد و بدان پرداخت، آياتي در قرآن وجود دارد كه آنها را بازگو ميكند.
1. خيرخواهي: آمر و ناهي بايد خيرخواه شخص نصيحت شونده باشد و چنانچه در كلام ـ و اگر بتواند در عمل ـ خيرخواهي خويش را بروز دهد، اثري به مراتب بيشتر خواهد داشت.
در تبليغ دين نيز بايد از روي خيرخواهي يكي از شيوههاي تأثيرگذاري است. قرآن به نقل از پيامبرش ميفرمايد: "أُبَلِّغُكُمْ رِسَـَـلَـَتِ رَبِّي وَأَنَا لَكُمْ نَاصِحٌ أَمِين;(اعراف،68) پيغامها و رسالتهاي پروردگارم را به شما ابلاغ ميكنم و همانا براي شما خيرخواهي امينم."
2. جدال احسن: قرآن ميفرمايد: "ادْع إِلَي سَبِيلِ رَبِّكَ بِالحِكمَة وَالمَوعِظَةِ الحَسَنَة وَجَدِلهُم بِالَّتِي هِي أَحْسَن...;(نحل،125) با حكمت و اندرز نيكو به راه پروردگارت دعوت كن، و با آنها به طريقي كه نيكوتر است، استدلال و مناظره نما. پروردگار تو از هر كسي بهتر ميداند كه چه كسي از طريق او گمراه شده و چه كساني هدايت يافتهاند.
حكمت، به معناي دانش و منطق و استدلال، و موعظه نيكو، استفاده از عواطف انسانهاست; چرا كه موعظه و اندرز، بيشتر جنبة عاطفي دارد كه با تحريك آن ميتوان بسرعت به نتيجه مطلوب رسيد. جدال احسن، در صورتي است كه حق، عدالت، امانت و صدق و راستي بر آن حكومت كند و از هر گونه جسارت، توهين، تحقير و... پرهيز شود.
3. صلابت در سخن: آمر و ناهي بايد در سخن خود قاطع باشد; البته در بسياري موارد قاطعيت با ملايمت و جدال احسن منافاتي ندارد.
4. تطابق قول و فعل: قول و فعل آمر و ناهي بايد مطابق هم باشد تا مصداق آيه شريفه 44، بقره قرار نگيرد كه ميفرمايد: "أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنسَوْنَ أَنفُسَكُم; آيا مردم را به نيكي امر ميكنيد و خودتان را فراموش ميكنيد (خود آن را ترك ميكنيد)..."
تطابق قول و فعل در راهنما و موعظهكننده از نظر روانشناسي بسيار مهم و چه بسيار مواردي كه همين تطابق قول و عمل ـ بدون اين كه چيز ديگري ضميمه شود ـ خود موجب هدايت و ارشاد ديگران ميشود.
5. رهنمودهاي روانشناسي: روانشناسان، با استفاده از تجربه به نكاتي در زمينه هدايت و پرورش و چگونگي و راهبردهاي آن رسيدهاند كه آگاهي از آنها در پيشبرد تكريم شخصيت مخاطب مؤثر است. قبل از برخورد و نصيحت، ميتوان نكات مثبتي از اخلاق، درس، ورزش، و... را از مخاطب به زبان آورد و وي را به خاطر آن تمجيد كرد; آنگاه تذكر داد كه چنين شخصيتي (مثلاً در رتبه علمي و يا سطح ورزشي) شايسته نيست چنين كار ناپسندي را مرتكب شود و...
ضمناً از آيات 6ـ9 ممتحنه استفاده ميشود: حتي با مشركان و كافران كه احتمال تأثير و آوردن اسلام ميدهد مانعي ندارد معاشرت كنيد، تا اين مهم اتفاق بيافتد.
eporsesh.com